ولایت مداری حضرت زینب سلام الله علیها

موضوع: ولایت مداری حضرت زینب سلام الله علیها

قرآن بدون هیچ قید و شرطی در کنار اطاعت مطلـق از خداوند، دستور به اطاعت از پیامبر صلى الله عليه آله و صاحبان امر،یعنی، ائمه اطهار عليهم السلام میدهد اطيعوا الله واطيعوا الرسول واولی الامر منكم اء/59. (۱)

«از خداوند و رســول واولــو الامر اطاعت کنید.» زينب عليها السلام که حضور هفت معصوم (۲) را درك كرده، در تمامی ابعاد ولایـــت مــداری معرفت امام، تسلیم بی چون وچــــــرا بـــودن، معرفی و شناساندن ولایت، فداکاری درراه آن و سر امداست.

او با چشمان خود مشاهده کرده بود که چگونه مادرش خود را سپر بلای امام خویش قرار داد و خطاب به ولی خود گفت: [ای ابالحسن] روحم فدای روح تو و جانم سپر بلای جان تــو باد و سرانجام جان خویش را در راه حمایت از علــــی عليـــه الســلام فـــدا نمود و شهیده راه ولایت گردید.(۳) زینب عليها السلام به خوبی درس ولایت مداری را از مادر فــرا گرفت و آن را به زیبایی در کربلا به عرصه ظهور رساند از يك سو در جهت معرفی و شناساندن ولایت، از طریق نفی اتهامات و یاد آوری حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش کرد. از جمله در خطبه شهر کوفه فرمود: «وانی ترحضون قتل سلیل خاتم النبوة ومعدن الرسالة وسيد شباب اهل الجنة آخرین(۴)

لکه ننگ کشتن فرزند یامبر و سرچشمه رسالت و آقای جوانان بهشت را چگونه خواهید شست؟»

و همچنین در مجلس ابن زیاد شهر شام، و مجلس یزید، ولایت و امامت را به خوبی معرفی نمود.

از سوی دیگر سر تا پا تسلیم امامت بود؛ چه در دوران امام حسين عليه السلام و چه در دوران سجاد عليه السلام حتی در لحظه ای که خیمه گاه را آتش زدند، یعنی در آغاز امامت امام سجاد علیه السلام نزد آن حضرت آمد عرض کرد:ای یادگار گذشتگان.. خیمه ها را آتش زدند ما چه کنیم؟(۵)

فرمود: عليكن بالفرار؛ فرار کنید.(۶)

از این مهمتر در چند مورد، زينب عليها السلام از جان امام سجاد عليها السلام دفاع کرد و تا پای جان از او حمایت نمود.

1- در روز عاشورا؛ هنگامی که امام حسين عليه السلام برای اتمام حجت، درخواست یاری نمود، فرزند بیمارش امام زين العابدين عليـه السلام روانه میدان شد. زینب با سرعت حرکت کرد تا او را از رفتن به میدان نبرد باز دارد، امام حسین علیه السلام به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او کشته شود نسل پیامبر در روی زمین قطع میگردد.(۷)

2- بعد از عاشورا در لحظه هجوم دشمنان به خیمه ها شمر تصمیم گرفت امام سجاد عليه السلام را به شهادت برساند ولی زينب عليها السلام فرياد تـــا مــن زنده هستم نمی گذارم جان زین العابدين در خطر افتد. اگر میخواهید او را بکشید، اول مـــــرا بکشید، دشمن با دیدن این وضع، از قتل امام عليـه السلام صرف نظر کرد.

3- زمانی که ابن زیاد فرمان قتل امام سجاد عليه السلام را صادر کرد، زینب عليها السلام آن حضرت را در آغوش کشید و با خشم فریاد زد:ای پسر زیاد! خون ریزی بس است. دست از کشتن خاندان مــا بردار ادامه داد: «والله لا و افارقه فان قتلته فاقتلني معه (۸)

به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم کرد. میخواهی او را بکشی مرا نیز با او بکش.

ابن زیاد به زینب نگریست و گفت: شگفتا از این پیوند خویشاوندی، که دوست دارد من او را با علی بن الحسين بکشم. او را واگذارید.

البته ابن زیاد کوچکتر از آن است که بفهمد این حمایت فقط به خاطر خویشاوندی نیست، بلکه به خاطر دفاع از ولایت امامت است. اگر فقط مساله فامیلی و خویشاوندی بود، باید زینب عليها السلام جان فرزندان خویش را حفظ و آن ها را به میدان جنگ اعزام نمی کرد.

آنکه قلبش از بلا سرشار بود دخت زهرا ا زینب غمخوار بود او ولایت را به دوشش میکشید چون امام عصر او بیمار بود با طنین خطبه های حیدری سخت او رســواگر کفــار بــود.

پی نوشت:

۱: نساء/59.

۲: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، علی عليه السلام، فاطمه عليها السلام، امام حسن عليه السلام، امام حسین علیه السلام، امام سجاد علیه السلام و امام باقر عليه السلام .

۳:الكوكب الدرى، ج 1، ص 196.

۴:بحار الانوار (پیشین) ج 45، ص ۱۱۰ و ۱۱۱

۵:همان،ج45، ص 133.

۶: همان، ج 45، ص 58، ومعالي السبطين، ج۲، ص۸۸

۷: بحار الانوار، ج ۴۵، ص۴۶

۸: 45، ص 61.