در ابتدا به عنوان مقدمه يادآور ميشويم:
قرآن كريم به مسئلة ريشهاي و اعتقادي، بيشتر از ساير مسائل ميپردازد و چنين بيان ميدارد كه نظام هستي را مبدئي است كه جهان از آنجا شروع شده، و معادي است كه سرانجام حركت جهان به آن منتهي ميشود و سيري است، يعني رسالت كه راه واصل، بين آغاز و انجام است و تمامي معارف دين بدون واسطه يا با واسطه به همين سه بخش برميگردد؛ آغاز، توحيد است و انجام، معاد و سير، رسالت.
به حضرت علي عليه السلام منسوب است كه در سختي كوتاه در اهميت اين سه مسئله بيان ميدارد كه: از رحمت الهي كسي برخوردار است كه بداند از كجا آمده در كجا آمده و به كجا خواهد رفت.
در بين اين سه مسئله ريشهاي، بهترين و جامعترين موضوعي كه قرآن درباره آن بحثي گسترده دارد، اعتقاد تحقيقي به توحيداست، يعني اعتقادي كه بر محور علم، آگاهي و معرفت باشد، نه اعتقاد تقليدي؛ زيرا خداوند اعتقاد تقليدي را علم نمينامد. اگر مطلبي محتاج استدلال باشد، انسان متفكر بدون رسيدن به استدلال، هرگز نميتواند به آن معنا علم پيدا كند از اينرو خداي سبحان به پيامبر صلي الله و عليه و آله و سلم فرمود: به توحيد علم پيدا كن «فاعلم انه لاالهالّاالله» و چون آن حضرت در سيرت علمي و سنت علمي اسوة همه سالكان كوي تحقيق است، ديگران ـ و به خصوص مسلمين و پيروان آن حضرت ـ نيز در پژوهش محققانة توحيدي بايد به آن حضرت تأسي كنند.
بنابر آنچه بيان شد ضرورت و اهميت اين بحث و دقت در آن روشن ميشود اگر در معناي واجبالوجود دقت كنيم درخواهيم يافت كه چنين موجودي واحد و بسيط است يعني امكان ندارد كه همتايي داشته باشد و نه ممكن است كه جزء داشته باشد.
در توضيح اين مطلب بايد گفت كه:واجبالوجود، موجودي است كه از هر جهت مستقل بالذات و بينياز به غير است و به معناي واقعي واجد همه كمالات بوده و از هرگونه نقص و كاستي و پليدي دور است يعني نميتوان در جهان هستيِ كمالي فرض كرد كه واجب تعالي فاقد آن باشد.[1]
به تعبير ديگر، همانگونه كه واجب تعالي جز وجود و واقعيت نيست و هيچگونه عدم ولا واقعيت در ذات او راه ندارد، واجد همة مراحل وجود نيز هست و هيچ مرتبهاي از وجود نيست كه واجبالوجود فاقد آن باشد (به تعبير فلسفي بسيط الحقيقة كل الاشياء)
عصارة اين واجدبودن، اين است كه خداي سبحان همه حقايق وجودي را به نحو اعلي و اشرف (به صورت بالاترين و كاملترين حد آن) داراست. از اينرو اين موجود خاص از هر جهت كامل و بينهايت است. به اين معنا كه هر كمالي از واجبالوجود در مرتبه بينهايت است و اگر ذرهاي و درجهاي از بينهايت كمتر باشد موجب نقص بوده و در واجبالوجود بودن او خلل وارد ميشود به عبارت ديگر واجبالوجود هيچگونه محدوديتي نبايد داشته باشد كه در صورت محروميت ديگر واجبالوجود نيست.
از طرف ديگر اين حقيقت، بسيط است و هيچ نوع تركيبي در آن راه ندارد چرا كه هر موجودي مركبي به نحوي به اجزائش نيازمند است و اگر اين موجود نيازمند شد ديگر واجبالوجود حقيقي نخواهد بود پس نتيجه اينكه اقتضاي ذاتي واجبالوجود ـبسيطالحقيقه ـ اين است كه واجد همة كمالات و مراتب وجود باشد و هيچ كمال وجودي از حيطة هستي بينهايت او خارج نباشد، چون فرض فقدان برخي كمالات مستلزم تركب و محدوديت است كه با بساطت و عدم تركب ـ او سازگار نيست.
نتيجه دو مقدمه فوق ـ بساطت حقيقي و واجد همه كمالات بودن او ـ نفي شرك است؛ چون موجود نامتناهي جا براي غير آيت و نمود و نمونه باقي نميگذارد تا بتوان براي او شريك فرض كرد و فرض وجودي مستقل ـ واجبالوجودي ديگر ـ در عرض او امكانپذير نيست.[2]
و اگر موجودي در عرض و كنار واجبالوجود فرض شود واجبالوجود بودن و بينهايت بوده آن واجب منتفي خواهد بود چه رسد به اينكه آن موجود ديگر هم واجبالوجود و بينهايت فرض شود. البته روشن است كه موجودات ديگري ميتوان به عنوان مخلوق و معلول ـ در حلول ـ واجبالوجود فرض كرد ولي به لحاظ عقلي فرض بيش از يك موجود بسيط الحقيقهو واجبالوجود و غيرمتناهي ممكن نيست.
جهت مطالعه بيشتر ميتوانيد به:
1. عبدالله جوادي آملي، توحيد در قرآن، چاپ اول، ارديبهشت 83، مركز نشر اسراء، قم.
2. محمدتقي مصباح يزدي، آموزش عقائد، ج 1، سازمان تبليغات اسلامي، تهران.
3. محمد سعيدي مهر، آموزش كلام اسلامي، ج 1، انتشارات كتاب طه، قم.
4. علي رباني گلپايگاني، عقائد استدلالي، ج 1، انتشارات قم.
5. مرتضي مطهري، مقالات فلسفي، مقاله ادله توحيد، انتشارات صدرا، قم.چ
6. محمد تقي مصباح يزدي، معارف قرآن، ج 1، صفحة 67، 72، موسسه امام خميني، قم.
امام سجاد ـ عليه السلام ـ
(الهي مَنْ ذالَّذي ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرَامَ منك بدلاً)
خدايا چه كسي شيريني محبت تو را چشيده و به سوي غير تو رميده است.
بر كنده باد چشمي كه آن را به روي غيري افكنده باشم
بحارالانوار/ ج 91 / صفحة 148.
[1] . محمدتقي مصباح يزدي، آموزش عقائد، ج 1، صفحة 76، سازمان تبليغات اسلامي تهران.
[2] . آية الله عبدالله جوادي آملي، توحيد در قرآن، مركز نشر اسراء، چاپ اول ارديبهشت 83، قم.
منبع:سایت اندیشه قم