همزمان با دستگیری صادق زیباکلام که جریان حقوق بشری و مدافع آزادی بیان را به شدت فعال کرده است، برخی از اصولگرایان از این اتفاق انتقاد کردهاند. این طیف از اصولگرایان گویا انتظار دارند قاضی در هر حکم دستگیری، یک پیوست رسانهای از نتایج اقدام قضایی خود را داشته باشد!
![دستگیری سوپراستار سیاسی و حواشی آن دستگیری سوپراستار سیاسی و حواشی آن](https://btid.org/sites/default/files/media/image/1332184_827.jpg)
یک دستگیری و حواشی آن، این روزها به خبری مورد توجه در فضای مجازی تبدیل شده است. مثل همیشه هر کسی تلاش میکند تا برای دیدگاه منتسب به خودش، از این نمد کلاهی ببافد و برای خط فکری و جناحی خودش از آن بهره ببرد.
برای خبرنگاران و تحلیلگرانی که بخش غالب از کار حرفهای آنها طی چند دهه گذشته، پرداختن به زندانیان سیاسی بوده است و از دیدگاه آنان، هرگونه حبس، فرستادن یک بیگناه به جهنم روی زمین است، این یک فرصت طلایی محسوب میشود؛ چراکه در آن زیباکلام با آن مدل نمکین سخن گفتن و طنازی در مناظره، یک سوژه مناسب است تا ثابت شود یک چهره معصوم و بیگناه مثل زیباکلام هم به خاطر تاب و تحمل نداشتن حاکمیت، بالاخره راهی زندان شد!
آنها برای افزودن بر بار احساسی داستان و اینکه نظام در هیچ شرایطی به کسی رحم نمیکند، اعلام کردند که وی در حین رفتن به سوی نمایشگاه برای رونمایی از کتاب نوشته خود با عنوان «چرا شما را نمیگیرن» بازداشت شده است!
برخی دیگر به جای ارتباط دادن این اتفاق با جدیدترین اثر مکتوب آقای زیباکلام به زوایای دیگر وی که میتوانست بر جنبه بیگناهی وی بیفزاید، پرداختند؛ از جمله اینکه وی در گذشته نهچندان دور به عنوان مهمان در بیت رهبر معظم انقلاب حضور داشته و یا اینکه او خود از جمله زندانیان قبل از انقلاب بوده است!
از سوی دیگر برخی که گمان میکنند قاضی متوجه تبعات این دستگیری نبوده و دست اصلاحطلبان بهانهگیر و روشنفکران نقزن را نخوانده، زندانیشدن صادق زیباکلام را گُل به خودی زدن دانسته و به خاطر اندیشهورزیهای سطحی زیباکلام، این انتظار را داشتند که نظام اجازه بدهد این کبریت بیخطر همچنان به عنوان سندی برای آزادی عقیده در جمهوری اسلامی ایران، به فعالیتهای خنثی و بیحاصل خود ادامه دهد!
اما فراتر از همه این تحلیلها و نگاههای ویژه، به نظر میرسد که نباید انتظار داشت، قاضی در حکم دستگیری خود پیوست رسانه و نتایج این دستگیری در روزنامهها و یا اظهارنظر حجاریان و یا شیرین عبادی را داشته باشد!
باید بر این نکته پای فشرد که هیچ کسی مصونیت کامل و مطلق نداشته و حتی بذلهگویی و یکی به میخ زدن و دیگری به نعل زدن هم، رافع مسئولیت در برابر گفتهها و اظهارنظرها نیست و در جهان کنونی هم در هیچ کتاب قانون، چنین چیزی نیامده است که اگر بخش زیادی از مردم، یک نفر را جدی نمیگیرند، دستگیری وی فاقد توجیه حقوقی است!
قاضی باید همه را در برابر قانون یکسان بداند و برای او تفاوتی نداشته باشد که این سخن که ایراد آن بار حقوقی دارد، آیا از سوی تاجزاده که یک مهره امنیتی است بیان شده یا از سوی یک سوپراستار سیاسی و ژورنالیست همچون زیباکلام؛ چراکه عدول قاضی از متن و محتوای ایراد شده و ملاک قرار دادن متکلم و شناخت کیش شخصیتی وی، بر خلاف تمام اصول جرم و جزاشناسی بوده و به خاطر سلیقهای شدن صدور حکم در صورت چنین رویهای، هیچ مرجع قانونی به آن توصیه نمیکند.