به یاد صدرالمتألهین شیرازی؛ فیلسوفی که فلسفهورزی چیزی از تدینش نکاست.
فیلسوف بود و آزاداندیش؛ اما این مسئله چیزی از تعبد او کم نکرده بود که هیچ، بسیار بر آن افزوده بود. این نوع فلسفهورزی بود که نام صدرالمتألهین شیرازی را در تاریخ فلسفه جاودان نمود و او را به شخصیتی کمنظیر تبدیل کرد.
صدرالمتألهین شیرازی، فلسفهاش را در مقابل اهلبیت علیهمالسلام قرار نمیداد و هنگامی که اوضاع روزگار بر او سخت آمد، این سخن که «آنگاه که فتنهها و بلایا فراگیر شد، پس بر شما باد به قم و اطراف و نواحی آن» را توتیای چشم نمود و خود را به نزدیکی حرم کریمه اهلبیت علیهاالسلام رساند.[1]
او میدانست که در نزدیکی چه گوهری به سر میبَرد و همین بود که وقتی با مشکلات علمی مواجه میشد، چهار فرسخ را طی میکرد تا به حرم ولی نعمت قمیان برسد و در سایهسار کرامت ایشان، پاسخ سوالش را دریافت کند. آری صدرا همان فیلسوف بزرگ است که خود را در قبال دخت موسیبنجعفر علیهاالسلام خاضع میبیند و میگوید: «هنگامی که این مطالب را در این مقام مینویسم، در کهک که یکی از روستاهای قم است، میباشم؛ پس به زیارت دختر موسی بن جعفر علیهاالسلام به قم رفتم، تا از آن بانو کمک بطلبم و این زمان، روز جمعه بود، پس با یاری خدای تعالی این موضوع برای من کشف شد».[2]
صدرا در فلسفهاش چیزی یافت که او را بدان وا میداشت در روزگاری که سریعترین وسیله نقلیه اسب بود، با پای پیاده به زیارت خانه خدا مشرف شود؛ آن هم نه یکبار و دوبار، که هفتبار.[3] این جمع تدین و تفلسف است که از او فیلسوفی ویژه میسازد؛ فیلسوفی که رهبر انقلاب ترویج راه و رسم فلسفیاش را نسخهای لازم در جامعه اسلامی میداند و بر این است که بر پایه مبانی فلسفی او میتوان یک دستگاه فلسفیِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بنا نمود.[4]
معارفی که او آن را پرورش داد، نه فقط برای ما مفید است که نسخهای است صاداراتی. بیجا نبود که بنیانگذار کبیر انقلاب، در نامهاش به گورباچف او را به حکمت صدرا ارجاع داد و چنین نگاشت: «از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدرالمتألّهین -رضواناللَّهتعالیعلیه و حشرهاللَّه معالنبیین و الصالحین- مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که: حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده و هر گونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد».[5]
او را گرچه در زمان خود چندان ارج ننهادند، اما چرخ روزگار و گذر ایام، بزرگی جایگاهش را آشکار و نامش را پر آوازه ساخت. بزرگان از او بسیار گفتند و امام خمینی (ره)، این شخصیت بزرگ را محقق فلاسفه و فخر طایفه حقه میداند.[6] خدایش رحمت کند و پاداشش را حشر در زمره اولیاء الهی قرار دهد.
پینوشت:
[1]. قمی، شیخ عباس. الفوائد الرضویه، تحقیق: ناصر باقری بیدهندی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۵، ج ۲، ص۶۱۸
[2]. حسن زاده آملی، حسن، اتحاد عاقل به معقول، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۶، ص۱۱۷ و ۱۱۸
[3]. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی، https://khl.ink/f/8616.
[4]. همان
[5]. امام خمینی، صحیفه امام خمینی، ج21، ص224.
[6]. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص413.