رهروان ولایت ـ معمولا وقتی که آدم دست و بالش باز است، و معمول چیزهایی که خود و یا خانوادهاش میخواهد میتواند تهیه کند، بخشش راحت تر بوده و زندگی سختی خاصی برای تحمل ندارد، بلکه زمانی که دستش خالی و توان تهیه آنچه لازمه زندگیست وجود ندارد، روشن میشود که شخص چقدر آدم صبور و با خدایی است.
مخصوصا زمانی که زندگی تازه تشکیل شده، و تازه داماد و عروس خرج های مختلفی کردند و الان کفگیر به ته دیگ خورده باشد، اینجاست که زن و شوهر باید صبر و تحمل، و ایثار را از خود نشان دهند.
و اگر زمان تنگ دستی امیدشان به خدا بوده و صبر پیشه گیرند، حتما خدا به بهترین پاداش جبران و جزا خواهد داد. که سختی ها، زمینه ساز آسانی اند؛ و سختی ها، همواره با آسانی هایی شگفت همراه است. همانطور که خداوند حکیم بیان می دارند:« فإنّ مع العسر یسرًا » [شوری/5] مسلّماً با سختي و دشواري، آسايش و آسودگي است.
«العسر»، اسم جنس معرفه بوده و بر هر نوع سختی قابل تطبیق است. «یسراً» اسم جنس نکره است و بر تفخیم و شگفتی دلالت دارد و مراد از «معیّت»، ممکن است سبب بودن «عسر» برای پیدایش «یسر» باشد. این نکته را نیز می تواند برساند که هر سختی در درون خود، سازندگی هایی دارد و تجربه هایی پدید می آورد که با توجّه به آنها، نباید از مواجه شدن با سختی ها هراسی داشت.[1]
یعنی اینکه، مشکلات و سختی ها، زوال پذیراند و به سرعت تبدیل به آسانی خواهند شد. و سختی ها، هرگز نباید انسان را از توجّه به سهولت ها و امکانات موجود و دلگرم بودن به آنها باز دارد.
اما بجای صبر راههایی که شیطان نشان داده پیش گیرند، جز خسارت و اذیت، ودور شدن از معنویات چیزی عایدشان نخواد شد.« الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»[بقره/ 268]. شيطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهيدستى مىدهد؛ و به فحشا (و زشتيها) امر مىكند؛ ولى خداوند وعده «آمرزش» و «فزونى» به شما مىدهد؛ و خداوند، قدرتش وسيع، و (به هر چيز) داناست. (به همين دليل، به وعدههاى خود، وفا مىكند.)
عالم بزرگ ، سيد نعمت الله جزايرى كه از شاگردان محقق اردبيلى است ، گويد: محقق اردبيلى در سالهاى قحطى و گرانى ، آنچه را از آذوقه و طعام ؛ در خانه داشت بين مستمندان تقسيم مى نمود و براى خود به اندازه يك سهم از سهم فقراء مى گذاشت .
در يكى از سالها قحطى ، چنين كرد، همسرش ناراحت و خشمگين شده به او گفت : فرزندانمان در چنين سالى ، وامانده و تهى دست باقى گذاشتى ، تا مثل ساير مردم به گدايى بيفتد؟
محقق اردبيلى از همسرش گذشت و به مسجد كوفه رفت و در آنجا به اعتكاف و عبادت سه روزه همراه روزه و نماز پرداخت ، در روز دوم اعتكاف ، شخصى چند بار گندم مرغوب و آرد خوب كه بر پشت چارپايان قرار داده بود، به خانه او آورد و به همسرش تحويل داد و گفت :
اين بارها را صاحب منزل محقق اردبيلى كه اكنون در مسجد كوفه به اعتكاف اشتغال دارد، فرستاده است .
هنگامى كه ايام اعتكاف تمام شد و محقق اردبيلى به خانه اش بازگشت ، همسرش به او گفت : طعامى را كه توسط آن اعرابى فرستاده بودى بسيار مرغوب و خوب بود.
محقق اردبيلى كه از اين طعام بى خبر بود، دريافت كه از جانب خداوند و امداد الهى بوده ، حمد و سپاس الهى را بجا آورد [2].
چو خوش باشد كه دلدارم تو باشى نديم و مونس و يارم تو باشى
دل پر درد را درمان تو سازى شفاى جان بيمارم تو باشى
ز شادى در همه عالم نگنجم به بوى آنكه گلزارم تو باشى
اگر چه سخت دشوارست كارم شود آسان ، چو در كارم تو باشى
اگر جمله جهانم خصم گردند نترسم ، چون نگهدارم تو باشى
اگر نام تو گويم بندم ، چون عراقى كه مى خواهم كه دلدارم تو باشى
--------------------------------------------------
پینوشت:
[1]- کتاب تفسیر رهنما
[2]- بهجت الامال : ج 2، ص 110 - سرگدشتهاى عبرت انگيز: ص 214.