رهروان ولایت ـ انسانیت انسانها، به عقل و بكارگیری آن بستگی دارد و انسانی كه عقل خود را بكار نمیگیرد، در نظر خداوند، مانند چهارپایان و بلکه گمراهتر است چنانکه در کتاب خود؛ در توصیف آنان فرمود: «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبیلاً؛[فرقان/44] آیا تو گمان مىكنى كه اكثر آنها گوش شنوا دارند، یا مىفهمند؟! نه آنها تنها مانند چهارپایانند، بلكه گمراهتر»
و در آیهای دیگر، آنها را بدترین جنبندگان؛ معرفی کرده و میفرماید: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ؛[انفال/22] قطعاً بدترین جُنبندگان نزد خدا، كرانِ [از شنیدن حق] و لالانِ [از گفتن حق] هستند كه [در كلام حق] نمىاندیشند!»
رابطهی علم با عقل:
عقل، با علم، ارتباط دارد و در قرآن کریم؛ در مورد علمی بکار میرود که انسان، خودش با فطرتی سالم و بدون کمک دیگران به آن دست یابد[1] و در روایات؛ علم، به عنوان چراغ عقل، نشانهی عقل و دلالت کننده بر عقل آمده است.[2]
حضرت موسیبنجعفر(علیهماالسلام) به هشامبنحکم فرمود: «ای هشام! عقل، همراه علم است و به همین خاطر است که خدای تعالی فرمود: این مَثَلها را براى همه مردم مىزنیم امّا در آنها تعقّل نمىكنند، مگر دانایان»[3]
و همچنین از نظر معصصومین(علیهمالسلام)، علم و عقل، هر دو به عنوان بهای انسان، شمرده شدهاند، امام علی(علیهالسلام) فرمود: «قیمت هر شخصی به اندازهی علم و عقل اوست»[4] و همچنین فرمود: «علم، رهبر عقل است و عقل، پیرو اوست»[5]
جایگاه عقل، در روایات:
در روایات اهل بیت(علیهمالسلام)، عقل؛ جایگاه والایی دارد و از آن به عناوین: پایهی شخصیت انسان[6]، راهنمای مؤمن[7]، امیر سپاه مؤمن (یعنى اعضاء و جوارحش بفرمان عقلش رفتار كنند)[8]، حجّت پنهان خداوند بر مردم[9]، وجود دین به وجود عقل بستگی دارد[10]، عقل چیزی است که خدا با آن عبادت میشود و بهشت، بدست میآید[11]، دوستداشتنیترین مخلوق نزد خداوند است و مورد امر و نهی خداوند[12]
جایگاه علم، در روایات:
در روایات معصومین(علیهمالسلام)، در مورد جایگاه علم، تعابیر والایی بیان شده مانند: بوسیلهی علم است که خداوند؛ عبادت میشود و حلال از حرام؛ شناخته میشود[13]، علم؛ دوست مؤمن است[14]، میوهی دانش؛ بندگی خداوند و اخلاص است[15]، قلبی که در آن؛ علم نیست مانند خانهی خراب است[16]، علم؛ انسان را حفظ میکند[17]
تعریف شیعه:
حال که جایگاه علم و عقل، و ارتباط ایندو مشخص شد، میخواهیم کلمهی «شیعه» را تعریف کنیم و از این بحث، نتیجهگیری کنیم.
شیعه در لغت، به معنی پیروان و یاران است[18] و در اصطلاح، به پیروان امام علی(علیهالسلام) شیعه میگویند؛ بخاطر روایات زیادی که از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در این مورد آمده است، مثلاً آن حضرت فرمودند: «اى على! شیعیانت نجیبانند، اگر تو و شیعههایت نبودید دین خدا برپا نبود... اى على! تو و شیعیانت دادگسترید»[19] و همچنین، به پیروان همهی ائمهی اثنی عشر شیعه میگویند؛ چنانکه ذکر میشود.
نتیجهگیری از بحث:
از آنچه ذکر شد و روایاتی که ذکر میشود میخواهیم به جایگاه علم و عقل، نزد شیعیان و امامان شیعه پی ببریم:
شیعیان، پیرو شخصیتی هستند که در علم، ادعایی کرد که هیچکس چنان ادعایی نکرد، آنجا که فرمود: «اى گروه مردم از من پرسش كنید پیش از آنكه مرا نیابید،... از من بپرسید كه علم اوّلین و آخرین نزد من است! بخدا سوگند اگر مَسند برایم بیندازند و بر آن بنشینم به أهل تورات و أهل انجیل و أهل زبور و أهل قرآن به كتب آسمانى خودشان بگونهاى فتوى میدهم كه هر كدام از آن كتب به زبان بیاید و بگوید: «درست گفت علىّ، براستى شما را به همان فتوى داد كه خداوند در من نازل فرموده»[20] و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در معرفی امام علی (علیهالسلام) فرمود: «هر که میخواهد به آدم در عملش و به نوح در فهمش و به ابراهیم در حلمش و به یحیى در زهدش به موسى در شدتش نگاه كند، پس به علىّ بن ابى طالب(علیهالسلام) بنگرد»[21]
و دیگر ائمهی شیعه هم پیروان خود را به افزایش علم و عقل، تشویق میکردند و فرمودند: «ما از میان شیعیان خود، به كسى علاقهمندیم كه عاقل، فهمیده، دانا، بردبار، مداراكننده، پر صبر، بسیار راستگو، و با وفا باشد»[22]
چنانکه عرض شد علم، نشانه و همراه عقل است و علم و عقل، ارزش انسان را مشخص میکنند پس عقل حقیقی، نزد 14 معصوم(علیهمالسلام) است چون عالمترین مردمند و پیروان راستینشان هم پیرو عالمترین و در نتیجه عاقلترین انسانها هستند.
دو کتاب بزرگ شیعه در مورد عقل حقیقی:
یکی از مهمترین کتابهای روایی شیعه که نشان از توجه آنها به اهمیت عقل است، «اصول کافی»[23] است که با روایاتی در مورد «عقل» شروع میشود و کتاب با ارزش و قدیمی دیگری به نام «تحف العقول» میباشد[24].
فرقههای منحرف از اسلام و عقل:
امّا فرقههایی منحرف و جدید الاحداث مانند «وهابیت»، که یک مکتب انحرافی ساخته و پرداخته استعمار است[25] و «داعش»، که این گروه تروریستی و در خدمت اهداف اسرائیل[26]، به مخالفت و دشمنی با شیعیان، برخاستهاند که به دور از هر منطق علمی و عقلی میباشند و حتی از کتابهای شیعه هم میترسند و چنین گروههایی؛ نسبتی با اسلام و مسلمانان هم ندارند.
--------------------------------------
پینوشت:
[1]. ترجمه المیزان، ج2، ص375
[2]. تصنیف غرر الحكم و درر الكلم (ناشر: دفتر تبلیغات)، ص43
[3]. یَا هِشَامُ إِنَّ الْعَقْلَ مَعَ الْعِلْمِ فَقَالَ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ «اصول کافی(ناشر: اسلامیه)، ج1، ص14»
[4]. یُنْبِئُ عَنْ قِیمَةِ كُلِّ امْرِئٍ عِلْمُهُ وَ عَقْلُهُ «تصنیف غرر الحكم و درر الكلم (ناشر: دفتر تبلیغات)، ص41»
[5]. الْعِلْمُ إِمَامُ الْعَقْلِ وَ الْعَقْلُ تَابِعُهُ «أمالي الصدوق(ناشر: اعلمی)، ص616»
[6]. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع دِعَامَةُ الْإِنْسَانِ الْعَقلُ «الكافی(ناشر: اسلامیه)، ج1، ص25»
[7]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْعَقْلُ دَلِیلُ الْمُؤْمِنِ «همان»
[8]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَكُونَ فِیهِ ثَمَانِی خِصَالٍ ... وَ الْعَقْلَ أَمِیرُ جُنُودِهِ «همان، ج2، ص47»
[9]. عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع ... یَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ «همان، ج1، ص16»
[10]. من كلام رسول الله ص ُ...وَ لَا دِینَ لِمَنْ لَا عَقْلَ لَهُ «كنز الفوائد، ج2، ص31»
[11]. عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ «اصول كافی(ناشر: اسلامیه)، ج1، ص11»
[12]. عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْكَ وَ لَا أَكْمَلْتُكَ إِلَّا فِیمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّی إِیَّاكَ آمُرُ وَ إِیَّاكَ أَنْهَى وَ إِیَّاكَ أُعَاقِبُ وَ إِیَّاكَ أُثِیبُ «همان، ص10»
[13]. امام علی(علیهالسلام) فرمود: بِالْعِلْمِ يُطَاعُ اللَّهُ وَ يُعْبَدُ وَ بِالْعِلْمِ يُعْرَفُ اللَّهُ وَ يُوَحَّدُ بِالْعِلْمِ تُوصَلُ الْأَرْحَامُ وَ بِهِ يُعْرَفُ الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ «أمالي الصدوق(ناشر: اعلمی)، ص616»
[14]. پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: علیکَ بالعلم ِفانّ العِلْم خلیلُ المؤمِنِ«نهج الفصاحة(ناشر: دنیای دانش)، ص242»
[15]. امام على(علیهالسلام) فرمود: ثَمَرَةُ العِلمِ العِبادَةُ - ثَمَرَةُ العِلمِ إخلاصُ العَمَلِ«تصنيف غرر الحكم و درر الكلم(ناشر: دفتر تبلیغات)، ص64»
[16]. امام صادق(علیهالسلام): فَإِنَّ قَلْباً لَيْسَ فِيهِ عِلْمٌ كَالْبَيْتِ الْخَرَابِ الَّذِي لَا عَامِرَ لَهُ«إرشاد القلوب إلى الصواب(ناشر: شریف رضی)، ج1، ص141»
[17]. الامام علی علیه السلام العِلمُ یَحرُسُکَ«نهجالبلاغه، حکمت147»
[18]. قاموس قرآن(ناشر: دارالکتب الاسلامیة)، ج4، ص95
[19]. یَا عَلِیُّ شِیعَتُكَ الْمُنْتَجَبُونَ وَ لَوْ لَا أَنْتَ وَ شِیعَتُكَ مَا قَامَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ دِینٌ ... یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَ شِیعَتُكَ الْقَائِمُونَ بِالْقِسْطِ «امالی صدوق(ناشر: اعلمی)، ص562»
[20]. یَا مَعْشَرَ النَّاسِ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی ... سَلُونِی فَإِنَّ عِنْدِی عِلْمَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ ثُنِیَتْ لِیَ الْوِسَادَةُ فَجَلَسْتُ عَلَیْهَا لَأَفْتَیْتُ أَهْلَ التَّوْرَاةِ بِتَوْرَاتِهِمْ وَ أَهْلَ الْإِنْجِیلِ بِإِنْجِیلِهِمْ وَ أَهْلَ الزَّبُورِ بِزَبُورِهِمْ- وَ أَهْلَ الْقُرْآنِ بِقُرْآنِهِمْ حَتَّى یَنْطِقَ كُلُّ كِتَابٍ مِنْ كُتُبِ اللَّهِ فَیَقُولَ صَدَقَ عَلِیٌّ لَقَدْ أَفْتَاكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیَّ «الإحتجاج على أهل اللجاج(ناشر: مرتضی)، ج1، ص258»
[21]. مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى آدَمَ فِی عِلْمِهِ وَ إِلَى نُوحٍ فِی فَهْمِهِ- وَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ فِی حِلْمِهِ وَ إِلَى یَحْیَى فِی زُهْدِهِ- وَ إِلَى مُوسَى فِی بَطْشِهِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ «شواهد التنزیل لقواعد التفضیل(مؤسسه طبع و نشر)، ج1، ص103»
[22]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّهُ قَالَ إِنَّا لَنُحِبُّ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ كَانَ عَاقِلًا فَهِماً فَقِیهاً حَلِیماً مُدَارِیاً صَبُوراً صَدُوقاً وَفِیّاً «أمالی المفید(ناشر: کنگره شیخ مفید)، ص192»
[23]. اثرى گرانقدر از ابو جعفر، محمد بن یعقوب كلینى رازى از برجسته ترین علماى شیعه در آغاز قرن چهارم هجرى( متوفاى 329 هجرى)
[24]. نوشته ابو محمد، حسن بن على بن حسین بن شعبه حرانى از علما و فقهاى بزرگ شیعه در قرن چهارم هجرى، این كتاب مجموعهاى ارزشمند از سخنان و نصایح حضرت رسول خدا(صلىاللّهعلیهوآلهوسلم) و اهل بیت آن حضرت(علیهمالسلام) مىباشد
[25]. بیشتر بدانیم
[26]. اطلاعات بیشتر: (1) و (2)
[27]. بیشتر بدانیم: (1) و (2)
نظرات
با سلام و احترام مطلب شما در کلوپ سخن آشنا بازنشر و منتشر شد.
http://www.cloob.com/name/sokhanashna