پولس اين عقايد را وارد مسيحيت كرده. آيا چنين چيزي واقعيت دارد ؟

09:39 - 1393/07/20
چکیده: پولس آن گونه كه در عهد جديد بيان شده در ابتداء يك يهودي متعصب بوده وي بي باكانه دشمن سرسخت مسيحيان بود و آنان را تا سرحد مرگ آزار مي داده است.(5) به گفته خود مسيحيان او هرگز حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ را نديده و با هيچ يك از حوارياني كه نزديك ترين افراد به حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ بودند آشنا نشده بود...

من در حال تحقيق در مورد موضوعي به نام (طومارهاي بحرالميت) و شخص پولس هستم چيزي كه دستگيرم شده اين است كه بسياري از عقايد اكنون مسيحيت مثل تثليث و... از همين طومارها نشأت گرفته و شخصي به نام پولس اين عقايد را وارد مسيحيت كرده. آيا چنين چيزي واقعيت دارد ؟

پاسخ:

طومارهاي بحرالميت از غارهاي «قُمران» كه محلي است در ضلع شمال غربي اين درياچه، در سال هاي 1947م و 1952م كشف شده است. اين طومارها عبارت از تفسير حبقون، قانون جامعه، سرودهاي ديني و قانون محاربه، اپوكريفاي پيدايش و اسناد خورد و ريز ديگر مي باشند. اين اسناد و طومارها همگي مربوط به يهودياني مي شوند كه از دو قرن پيش از ميلاد مسيح ـ عليه السلام ـ تا يك قرن پس از آن در اين منطقه ساكن بوده اند اين منطقه مركز «اسنيان» يكي از فرقه هاي يهوديان بوده است.(1)
به اعتقاد مسيحيان حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ در اين منطقه رفت و آمد داشته و اواخر سرگذشت اين قوم يهودي مصادف با اوايل حيات حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ و گسترش كليسا بوده است و مي گويند زندگي اجتماعي حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ در همين منطقه شكل گرفته است و اولين ياران خود را از كساني كه در اين محل زندگي مي كرده اند انتخاب كرده است.(2) اين مسئله اين گمان را ايجاد كرده كه ممكن است دين مسيح با توجه به شباهت هايي كه در رسوم و عقايد اين آيين و طومارهاي بحرالميت وجود دارد، از عقايد و فرهنگ اين فرقه يهودي ناشي شده باشد.
ولي چه اين كه حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ در اين منطقه رفت و آمد داشته و در آن جا رشد نموده باشد و چه در جاي ديگر، آيين رائج مسيحيت هيچ ربطي به حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ ندارد، بلكه حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ يكي از پيامبران اولوالعزم و داراي كتاب آسماني انجيل و شريعت ناسخ شريعت حضرت موسي ـ عليه السلام ـ بوده است.(3) بنابراين حقيقت دين حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ چه در حوزه عقايد و چه در احكام و اخلاق چيزي بوده كه در قالب كتاب آسماني انجيل از طرف خداوند نازل شده است و هيچ ربطي به فرهنگ هاي رائج در زمان حيات حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ و يا قبل از آن در ميان فرقه هاي يهودي اعم از اسني ها و فريسي ها و صدوقي ها و اسناد بحرالميت ندارد.
اما مسيحيت انحرافي و رائج بين مسيحيان كه مبتني بر عهد جديد مي باشد نيز از اسناد بحرالميت ناشي نشده است چون اين اسناد در قرن بيستم كشف گرديده اند. ولي آنچه كه قابل انكار نيست اين است كه شباهت هاي زيادي بين آموزه هاي مسيحيت و مطالب مندرج در اسناد بحرالميت وجود دارد و به احتمال قوي اين آموزه ها كه به فرهنگ يهودي آن زمان شباهت دارند توسط پولس يهودي الاصل در متون مسيحيت گنجانده شده است و نمي تواند يك امر تصادفي باشد.
اما اين كه پولس موسس اصلي مسيحيت است ترديدي در آن وجود ندارد، زيرا خود مسيحيان لااقل به اين امر اعتراف دارند كه پولس مؤسس دوم آيين مسيحيت است.(4)
ولي اگر به اناجيل و اعمال رسولان و به ويژه به نامه ها و رساله هاي پولس در عهد جديد مراجعه شود، قطع حاصل مي گردد كه تمام آموزه هاي اصلي و اساسي آيين مسيحيت از عقايد شخصي پولس نشأت گرفته است كه اين عقايد او متأثر از فيلسوفان رواقي و كلبي و نيز فرهنگ انحرافي يهوديان بوده است.
پولس آن گونه كه در عهد جديد بيان شده در ابتداء يك يهودي متعصب بوده وي بي باكانه دشمن سرسخت مسيحيان بود و آنان را تا سرحد مرگ آزار مي داده است.(5) به گفته خود مسيحيان او هرگز حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ را نديده و با هيچ يك از حوارياني كه نزديك ترين افراد به حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ بودند آشنا نشده بود و در كشتار و شكنجه مسيحيان واقعي از آن جمله در سنگسار «استيفان» نقش اساسي داشته است.(6) ولي بعد از اين فساد و بي رحمي ها يك باره داستاني براي مسيحي شدن خود مي سازد و مي گويد در راه شام كه براي دستگيري و شكنجه نمودن مسيحيان به آنجا مي رفته ناگهان در عالم شهود از طرف خدا (يعني مسيح ـ عليه السلام ـ ) مأمور مي گردد كه رهبري مسيحيان را به عهده بگيرد.
و بعد از اين كه از عالم شهود خارج مي شود به خدايي حضرت مسيح ايمان مي آورد.(7) و پس از آن بلافاصله مسئله خدايي حضرت مسيح توسط او در ميان مسيحيان عنوان مي گردد و در گسترش عقايد خود به مناطق مختلف مسافرت نموده و يا با ارسال نامه هاي خود، مسيحيت پولسي را ترويج و تثبيت مي كند.
افزون بر متون عهد جديد كتاب مقدس مسيحيان، اين مطلب در كتاب هاي مختلفي منعكس گرديده است كه برخي از آنها را در زير نام مي بريم:
1ـ تاريخ جامع اديان، جان بايرناس، ترجمه علي اصغر حكمت.
2ـ تاريخ تمدن ج3، ويل دورانت.
3ـ عيسي پيام آور اسلام، دكتر احمد بهشتي.
4ـ كلام مسيحي، ميشل توماس، ترجمه حسين توفيقي.
5 ـ ريشه هاي مسيحيت در اسناد بحرالميت، ژان دانيلو.

پاورقی:

1. ر.ک: ژان دانيلو، ريشه هاي مسيحيت در اسناد بحرالميت، ترجمه علي مهديزاده، قم، نشر اديان، چاپ اول، 1383ش، ص21 ـ 22.
2. ر.ک: همان، ص22 و 37.
3. طباطبائي، محمد حسين، الميزان، ترجمه موسوي همداني، قم، جامعه مدرسين، چاپ پنجم، ج8، ص379.
4. ر.ک: جان باير ناس، تاريخ جامع اديان، تهران، شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ چهاردهم، 1386ش، ص613.
5. عهد جديد ، اعمال رسولان، فصل، 22،جمله 4.
6. همان، فصل 8، جمله 1.
7. ر.ک: اعمال رسولان، فصل 22، جملات 6 ـ 9.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.