از كجا بدانيم كه آقا امام زمان هست؟

15:45 - 1393/08/10
چکیده: بنابراين گذشته از ادله نقلي و روايات معتبر و فراواني كه از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ دلالت صريح بر وجود امام زمان و استمرار وجود مقدس آن بزرگوار در تمام اعصار دارد ادله عقلي و وجداني كه به گوشه اي از آن اشاره گرديد ضرورت وجود و استمرار وجود مقدس امام زمان ـ عليه السلام ـ را به اثبات مي رسانند.

يكي از اصول اساسي مكتب تشيع،‌ اين است كه جهان هستي و زمين هرگز بي امام نخواهد بود. چه آن كه بدون وجود امام و خليفه الهي و واسطه فيض، جريان فيض الهي در قلمرو تكوين و تشريع امكان ندارد. و حيات و بقاء آن در اين عالم وجود ظلّي دارد و فقط در سايه وجود مقدّس امام در هر عصر امكان پذير خواهد بود. اين مسأله به قدري حائز اهميّت است كه امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: اگر تنها دو نفر انسان داشته باشيم يكي از آن دو امام خواهد بود و آخرين كسي كه مي ميرد امام است.(1)
مبناي اين اصل امور ذيل اند:

الف) امام واسطه فيض تكوين استاگر امام نباشد، فيض هستي قطع شده جهان هستي فرو مي پاشد. محمد بن فضيل مي گويد از حضرت رضا ـ عليه السلام ـ پرسيدم آيا روزي روي زمين بي امام خواهد بود؟ فرمود: نه، گفتم از امام صادق ـ‌ عليه السلام ـ روايت شده كه اگر روي زمين بي امام باشد، زمين يا بندگان مورد خشم خداوند قرار مي گيرد. فرمود: نه اصلاً زميني و بشري نمي ماند، همه از بين مي رفتند.(2)
از اين رو بي وجود امام ـ عليه السلام ـ و حجت الهي، كائنات بي امداد فيض الهي خواهند بود و بدون اين امداد همه چيز عدم محض خواهند بود.

ب) امام مخاطب و حامل قرآن و الهام استچون قرآن كتاب هميشگي و زنده انسان ها است، پس مخاطب حقيقي آن نيز بايد هميشه وجود داشته باشد و اين مخاطب حقيقي كه قلب و روحش بستر و جايگاه وحي است، بعد از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ جز ائمه و امام نمي تواند باشد.
جريان زنده و مستمر و بقاي استمرار قرآن و شب با بركت قدر جز با پذيرش وجود كسي كه حامل و مهبط و مخاطب آن ها باشد، قابل تصور نيست و چنين شخصي همان امام زمان خويش است.

ج) امام واسطه دائمي و عامل دوام فيض معرفت استچنان كه خداوند متعال كه فيّاض مطلق است، هرگز فيض هستي را دريغ نمي دارد فيض معرفت را هم دريغ نخواهد داشت، بنابراين استمرار و دوام فيض معرفت، مستلزم آن است كه در هر عصري، كسي كه از بالاترين درجه كمالات بهره مند است، گيرنده و واسطه اين امر باشد و اين واسطه همان وجود مقدس امام ـ عليه السلام ـ در هر عصري است.(3)
بر اين اساس وجود امام در هر زماني لازم است اما از آنجا كه بنابر دلايل موثق و شواهد قطعي تاريخي يازده امام از اين جهان رخت بر بسته اند، و بنا بر دلائل معتبر و مستند تاريخي امام دوازدهم ـ عليه السلام ـ پا به عرصه وجود نهاده است، حضور و وجود آن بزرگوار و استمرارش لازم و ضروري است اگرچه در پرده غيبت باشد.
پس آفرينش انسانِ مكلف و بقاء نظام هستي در روي زمين بدون وجود انسان كامل كه مظهر و واسطه فيض الهي است معنا ندارد و اين است معناي كلام امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ كه فرمود: زمين هيچگاه از حجّت خالي نمي ماند، حجت خدا يا ظاهر و آشكار است و يا خائف و پنهان،‌ تا حجت ها و برهان هاي خدا باطل نگردد.(4) از اين رو همواره بايد انسان كامل در زمين وجود داشته باشد و از آنجا كه شرايط جهان به جائي رسيد كه حاكمان و مردمان، حضور امام معصوم درجامعه را بر نتافتند تنها راه وجود انسان كامل و استمرار فيض و كشته نشدن ولي، و نيز علل ديگري كه بر ما پوشيده است، غيبت او بود تا زماني كه زمينه ظهور آن بزرگوار فراهم گردد.
علّامه طباطبائي(ره) در اين باره مي گويد: براي هر انساني يك حجّت بايد باشد زيرا خلقت او بدون غايت نمي شود و اگر حجت نباشد، يعني غايت ندارد، و صدور چنين فعلي از خداوند متعال محال است، بنابراين، بازگشت اين مسأله به اين است كه فعل خداوند متعال غايت مي خواهد.
به عبارت ديگر: عالم انساني كه خلقت انسان است داراي كمال خاصي است كه بايد به آن كمال هدايت شود، و هدايت حجت (هادي) مي خواهد. و اگر حجت (امام) از بين برود (و يا نباشد) بايد غايت از بين برود، و اگر غايت از بين برود. فعل خدا (خلقت) بي غايت مي شود و لغويت در خلقت لازم مي آيد و صدور چنين امري از خداي (حكيم) محال است. خداوند متعال مي فرمايد:(5) ما آسمان و زمين و موجودات ميان آن دو را جز به حق و هدف دار نيافريديم.(6)
بنابراين گذشته از ادله نقلي و روايات معتبر و فراواني كه از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ دلالت صريح بر وجود امام زمان و استمرار وجود مقدس آن بزرگوار در تمام اعصار دارد ادله عقلي و وجداني كه به گوشه اي از آن اشاره گرديد ضرورت وجود و استمرار وجود مقدس امام زمان ـ عليه السلام ـ را به اثبات مي رسانند.

پاورقی:

1. محمد بن يعقوب کليني، اصول كافي،ج1، ترجمه حاج سيد جواد مصطفوي، ح457.
2. همان: ح452.
3. يثربي، سيد يحيي، فلسفه امامت، ص112ـ127.
4. اصول كافي، همان، ج1، باب ان الارض لا تخلو من حجة.
5. در محضر علامه طباطبائي، ص88ـ89،محمد حسین رخشاد.
6. حجر : 85.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.