رهروان ولایت ـ امر به معروف و نهى از منکر با کارکرد اصلاح، نظارت و نقد و کنترل اجتماع، آثار و برکات زیاد و غیر قابل انکارى در مراحل مختلف زندگى فردى و اجتماعى انسان داشته و باعث رشد و تکامل او نیز میشود.
اصل این فریضه الهی همواره در تمامى ادیان آسمانی مطرح بوده است، بطوری که وظیفه تمامى پیامبران الهی، امامان(علیهمالسلام) و مؤمنان بوده است. از طرفی علت فرستادن پیامبران و امامان به سوی مردم، چیزی جز دعوت مردم به نیکیها و زندگی سعادتمندانه و دوری آنان از امور پلید و بد نیست. لذا این فریضه الهی صرف یک موضوع فقهی و شرعی نیست؛ بلکه امر به معروف و نهی از منکر از اهداف اصلی پیامبران الهی و امامان(علیهمالسلام) بوده است.
ادیان آسمانی همواره با نشان دادن و شناساندن امور معروف و منکر، از جمله نیکی و بدی، حق و باطل، عدل و ظلم، نور و تاریکی، فضایل و رذایل به بشر و توصیه و تاکید به انجام معروفها و بازداشتن بشر از انجام منکرها، هدایت الهى را به او آموزش میدهند و او را به راه مستقیم راهنمایی میکنند.
پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در مورد اهمیت و جایگاه خاص این فریضه الهی فرموده است: «مَن أَمَرَ بِالمَعرُوفِ وَ نَهى عَنِ المُنکَرِ فَهُوَ خَلیفَةُ اللّه فِى الأرضِ وَ خَلیفَةُ رَسُولِهِ؛ هر کس امر به معروف و نهى از منکر نماید، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست.»[1]
همچنان که امام حسین(علیهالسلام)، دلیل قیام خود را اینگونه بیان مىکند: «إنّی لَم أَخرُج أشراً وَ لَابَطراً وَ لَا مَفسداً وَ لَا ظَالماً وَ إنَّمَا خَرجتُ لِطَلبِ الإصلاحِ فِی أُمةِ جَدّی صلیاللهعلیهوآله أُرید أن آمر بِالمَعرُوفِ وَ أنهَى عَنِ المُنکَر؛ همانا من از براى تجاوز و طغیان و خوددارى از قبول حق و براى فساد و ستم بیرون نشدهام؛ بلکه براى اصلاح امور امت جدّم محمد صلیاللهعلیهوآله، مىخواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم.»[2] و بر سیره و روش جدم پیامبر و پدرم على بن ابیطالب بروم.[3]
امام حسین(علیهالسلام) به منظور پاسخ دهی به دعوتنامههای پی در پی کوفیان و اجابت خواسته آنان، آماده سفر به شهر کوفه شد و با خود، زنان و کودکان فراوانی همراه داشت که به هیچ وجه شباهتی به یک لشگر جنگی نداشت! ولی دشمن بدون هیچ دلیل شرعی، راه را بر این کاروان بست و در سرزمین کربلا، اعلام جنگ نمود. محاصره همه جانبه کاروان امام(علیهالسلام) از سوی دشمن صورت گرفت؛ محاصرهای که در آن، ممانعت از آب و ایجاد رعب و وحشت در زنان و کودکان، تنها بخشی از عملکرد ناجوانمردانه لشگر دشمن بود. با وجود این، حتی برای تحقق امر به معروف و نهی از منکر، هرگز امام(علیهالسلام) حاضر نشد جنگ از طرف ایشان و یاران او آغاز شود. جالب این است که برخی از یاران، در موقعیتهای مناسب، اجازه آغاز درگیری را طلب کردند که هر دو بار، حضرت آن را رد کرد و فرمود: دوست ندارم آغازگر جنگ باشم.[4]
امّا کسانی که این فریضه حکیمانه و الهی را برابر با خودسری و خشونت معرفی میکنند و سعی در ایجاد رعب و وحشت در جامعه دارند، اینان در واقع در حال اسید پاشی روحی و روانی به افکار و اذهان عمومی مردم هستند؛ چرا که عملکرد پیامبران و رسولان الهی و امامان(علیهمالسلام)، بزرگترین گواه بر خیرخواهانه و انسانی بودنِ این فریضه الهی است.
با بررسی تحقیقی درباره سابقه جنایت اسید پاشی در کشورمان باید گفت: متاسفانه همواره این جنایت در گذشته سابقه داشته است و همگی به دلایلی از جمله تسویه حساب و یا کینهجوییهای شخصی مربوط میشد؛ ولی در موارد اخیر و با توجه به تکرار آن در یک بازه زمانی نسبتا کوتاه، نمیتوان پی به انگیزه یا انگیزههای اصلی این جنایت برد.
چه بسا، بر همین اساس برخی از افراد، خواسته و یا ناخواسته این جنایت غیر انسانی را بدون دلیل و مدرک واضح، به گروه و یا گروههایی نسبت میدهند که جای بسی تأمل است.
گر چه تمام این حدس و گمانهایی که مطرح میشود، میتواند برای نیروی انتظامی کشور به عنوان یک فرضیه و احتمال در نظر گرفته شود و مورد بررسی قرار گیرد، امّا جای بسی تأمل و تعجب است که افرادی با قاطعیت تمام، حدس و گمان خود را واقعیت محض دانسته و بیپروا به اعلام و تبلیغ آن میپردازند. به عنوان نمونه، کسانی هستند که این جنایت غیر انسانی را متاسفانه به گروههای دینی و متدین نسبت میدهند و عدهای نیز قاطعانه آن را به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و یا یک کشوری که با ما سابقه دشمنی دارد مربوط میدانند.
از سویی دیگر، متاسفانه مدتی است که رسانههای بیگانه در تلاش هستند تا با دلایل واهی و بیاساس، یکی از جنایتهای غیر انسانی را به آموزههای دینی همچون لزوم حجاب و اجرای امر به معروف و نهی از منکر مرتبط سازند!
داستان از آنجایی آغاز میشود که فردی یا افرادی در یک اقدام به نظر هماهنگ، با پاشیدن اسید به روی برخی از زنان اصفهانی، رعب و وحشت را در میان افراد جامعه به خصوص زنان ایجاد کردهاند و رسانههای بیگانه نیز با سوءاستفاده از این رخداد، به دنبال جریان سازی و زیر سوال بردن اصل فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه هستند! امّا سوالی که مطرح میشود این است که آیا میتوان این قبیل اقدامات جنایتکارانه و غیراخلاقی را به افراد متدین و دینی نسبت داد؟ آیا واقعا آموزههای دینی اینگونه اقدامات جنایتکارانه را تأیید میکند؟
دین رأفت، رحمت و مهربانی
به جرأت میتوان گفت که دین اسلام، دین رحمت، بخشش، عطوفت و مهربانی است. پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و امامان(علیهمالسلام) که از سوی خدای متعال برای هدایت مردم منصوب شدهاند، در تمام برنامههای خود، از جانب خدای متعال موظف بودهاند که اصل را بر رحمت و عطوفت قرار دهند و از خشونت و تندی جز در موارد خاص بپرهیزند.
لذا هیچگاه خدای متعال دستور نداده است که به بهانه اجرای فرامین او، کسی مورد ظلم و ستم قرار بگیرد یا اینکه با خشونت و تهجر، مردم مجبور به اجرای قوانین او شوند. چرا که گواه آن، آیه قرآنی است که خدای متعال برای تبلیغ و گسترش دین مبین اسلام به رسول خود این چنین فرمود: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ؛ به سبب رحمت خداست که تو با آنها این چنین خوشخوى و مهربان هستى، اگر تندخو و سختدل مىبودى، از گرد تو پراکنده مىشدند.»[آل عمران/ 159]
در روایتی «ابوثعلبه» از رسول خدا(صلىاللهعلیهوآله) در مورد تفسیر آیه 105 سوره مائده پرسید، حضرت فرمود: «إئتَمَرُوا بِالمَعرُوفِ وَ تَناهُوا عَنِ المُنکَرِ حَتّى إذَا رَأیتَ دَنیّاً مُؤثرة وَ شحّاً مطاعاً وَ هَوى مُتبِعاً وَ أعجابَ کُلّ ذِی رأىٍ بِرأیهِ فَعَلیکَ بخویصةِ نَفسِک وَ ذَرِ النّاس وَ عوامهم؛ امر به معروف و نهى از منکر کنید و مردم را ضمن دعوت به ارزشها، از ضد ارزشها هشدار دهید؛ امّا هنگامى که دیدید مردم دنیا، ارزشهاى مادى آن را بر ارزشهاى معنوى و انسانى مقدم داشته و آفت بخل و هواپرستى و خودکامگى بر آنان حکومت مىکند و هر کس تنها خود را مىبیند و دیدگاه و خواستههاى خویش را مىپسندد و به دیدگاه دیگران بها نمىدهد، در آن شرایط خویشتن را دریابید و مردم نادان را رها کنید.»[5]
زندگی مسالمت آمیز با تمام اقشار جامعه
یکی از آموزههای دینی که به موجب آن ارتباط این جنایت پلید و غیر انسانی را با قوانین الهی، همچون اجرای امر به معروف و نهی از منکر دور میسازد، تاکید و توصیه قرآن به زندگی مسالمت آمیز با همه اقشار جامعه حتی با مخالفان است.
دین اسلام، با وجود اینکه مردم دنیا را به انتخاب آخرین دین الهی دعوت میکند، آزادی عقیده را محترم دانسته و به اقوامی که دارای کتاب آسمانی هستند، فرصت میدهد که با مطالعه و تفکر، آیین و دین اسلام را بپذیرند و اگر نپذیرفتند، با آنان به عنوان یک اقلیت هم پیمان تعامل مسالمت آمیز خواهد داشت. از این رو به موجب این آموزه دینی، حتی اگر اقشاری در جامعه اسلامی زندگی کنند که به اعتقادات اسلام باور نداشته باشند، قرآن کریم همواره با صراحت امر به حُسن رفتار و عدالت با آنان را میکند؛ «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطین؛ خداوند شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمىکند؛ چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.»[ممتحنه/ 8]
نتیجه
با توجه به این مطالبی که ذکر شد، فهمیده میشود که فردی که مبادرت به انجام چنین جنایت وحشیانهای میکند، نه تنها بویی از رأفت و رحمت اسلامی نبرده و مسلمان نیست، در خصوص آموزههای دینی نیز اطلاعی ندارد.
لذا حتّی اگر پای امر به معروف و نهی از منکر در میان باشد، کسی نمیتواند به خود اجازه دهد که بر روی زنان مسلمان و حتی غیر مسلمان اسید بپاشد؛ چرا که اسلام به شدت با این گونه رفتارها مخالف است. دین اسلام دین منطق و گفتوگوی حکمت آمیز است. از این روست که برای جذب و تشویق دیگران به آموزههای اسلامی، قرآن کریم گفتوگوی نرم و محبت آمیز را مطرح مینماید؛ «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ؛مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت بخوان و با بهترین شیوه با آنان مجادله کن؛ زیرا پروردگار تو به کسانی که از راه او منحرف شدهاند آگاهتر است و هدایت یافتگان را بهتر میشناسد.»[نحل/ 125]
در پایان نیز باید یادآور شد که متهم واقعی و اصلی این پرونده دردناک، تنها کسانی هستند که به دنبال تخریب آموزههای دینی هستند؛ کسانی که هیچ گونه آشنایی با آموزههای تربیتی و اخلاقی دین اسلام ندارند. امّا از آنجایی که دشمنان قسم خورده دین اسلام، در هر فرصت و موقعیتی تلاش میکنند تا مسیر هدایت و شجره طیبه را با مشکل مواجه سازند، لازم است همواره بیش از پیش بیدار بود.
پینوشتها:
[1]. مستدرک الوسایل، ج12، ص 179، ح 13817
[2]. بحارالانوار، ج 44، باب 37، ح 2
[3]. نفس المهموم، ف 9، ص38
[4]. ارشاد مفید، ج2، ص83-84 و تاریخ طبری، ج 4، ص 322
[5]. تفسیر مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه 105 سوره مائده
منبع: خبرگزاری رسا