رهروان ولایت ـ یکی از دغدغه های افراد در حین تحصیل این است که گاهی به مسیری که آمدهاند شک میکنند و به نوعی از رشتهای که در آن مشغول به تحصیل هستند پشیمانند. معمول این افراد هنگامی که قصد انتخاب رشته داشتهاند، یا تحت تاثیر و اجبار دیگران تصمیم گیری کردهاند و یا اینکه اطلاعات لازم در مورد رشته مربوطه را نداشته و بعد که وارد آن رشته شدند، دیدند آنچه از رشته خود تصور میکردند با آنچه که الان مشغول به آن هستند خیلی متفاوت است. در بعضی از موارد هم تغییر نگاه افراد به زندگی نیز ممکن است باعث پشمانی آنها از راهی که آمدهاند شود.
در چنین شرایطی سوال اساسی این است که این فرد چه باید بکند؟ آیا باید تحت هر شرایطی به رشتهای که در آن مشغول است ادامه دهد؟ یا اینکه آن را رها کرده و به سراغ آنچه که دوست دارد برود؟ اگر بخواهد ادامه بدهد، تحمل آن شرایط برای او سخت خواهد بود و شاید این افکار عملا مانع او از ادامه تحصیل شود. اگر هم بخواهد درس خود را رها کند و به رشته دیگری مشغول شود، طبیعی است که فرصتها را از دست داده و شاید سالها از اهداف خود عقب بماند.
در پاسخ باید عرض کنم برای تصمیمگیری در این شرایط چند عنصر اساسی باید مورد توجه قرار گیرد:
هدفی که فرد از زندگی و تحصیل خود دنبال میکند
شرایطی که فرد در آن قرار دارد
توانایی و استعداد شخص
به عنوان مثال خانمی که در رشته مکانیک مشغول به تحصیل بوده است بعد از گذراندن چند ترم اینگونه میگوید: من سال آخر دانشگاه هستم. سه سال پیش موقع کنکور تا حدودی دوست داشتم بروم حوزه ولی کسی نبود راهنماییم کند و همۀ خانواده میخواستند که من به عنوان تنها دختر خانواده به دانشگاه بروم. من هم وقتی اصرار بقیه را دیدم والبته تعریفی که از دوستان میشنیدم تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم! دو سال اول عاشق رشته ام بودم و با دل و جان میخواندم اما از سال سوم اوضاع عوض شد و ترم شش کلا شرایط تغییر کرد! حالا دیگر هیچ انگیزهای برای درس خواندن ندارم و به زور میخوانم! فکر حوزه یک لحظه از ذهنم بیرون نمیرود. همش با خودم فکر میکنم آیا راهی که آمدم درست بوده؟ اصلا فایدۀ این چیزی که خواندم چه بوده؟! راستش من هیچ علاقه و ذوقی برای کار ندارم!!! فقط اگر مجبور باشم سر کار میروم! با خود فکر میکنم من که نمیخواهم بروم سر کار، چرا باید این رشته را ادامه بدهم؟! (برای مشاهده سوال در انجمن اینجا کلیک کنید)
در این سوال هدف ایشان از تحصیل، مشخص است. ایشان درس را برای کار نمیخواند و ورود ایشان به دانشگاه هم به خاطر اصرار دیگران بوده است. از طرفی شرایط ایشان هم اجباری برای ادامه تحصیل ندارد، چون ایشان به عنوان یک دختر نیاز چندانی به اینکه تحصیلش ضامن شغل آینده اش باشد ندارد. لذا عقل حکم میکند که رشته فعلی ایشان نه فایده علمی برایش دارد و نه فایده عملی و تغییر رشته برای ایشان نه تنها ممکن است بلکه به نظرم ضروری است تا بتواند به آنچه که میخواهد برسد. البته تحقیق و بررسی لازم در مورد رشته مورد نظرشان نیز واضح و روشن است و نباید با چشم بسته چنین کاری بکند. بعلاوه باید استعداد خود را هم در نظر بگیرد تا بتواند بهترین نتیجه را به دست آورد.