چکیده:مبارزه با استبداد و استعمارگریزی جزئی از مکتب اهلبیت و تشیع است. این مهم در عصر معصومین تحت نظر معصومین عملی میگردید و در عصر غیبت نیز با راهناییها و حضور روحانیت انقلابی ادامه یافت. مبارزهای که سبب دشمنی استعمار با این صنف از روحانیت گشت.
مبارزه با استبداد و استعمارگریزی جزئی از مکتب اهلبیت و تشیع است. چراکه فرهنگ شیعی حکمرانی جهالت، زر، زور و تزویر را قبول نکرده و همواره برای آزادی از چنگال ظلمهای شیطانی جنگیده است. این نوع حرکت از جنگها و غزوات پیامبر اکرم و مبارزات ولایتمدارانهٔ حضرت زهرا آغاز شد و با قیامهای علوی، حسنی و حسینی ادامه یافت و تا امروز جریان دارد. امروزه نقش رهبری چنین قیامهایی برعهدهٔ فقها و علمای انقلابی ای است که به پیروی از معصومین در این راه گام گذاشتهاند. برگهای تاریخ شاهد مبارزات و سلحشوری علمایی است که برای اقامه و پایداری اسلام و تشیع، جهاد نمودند و حتی به فیض شهادت رسیدند. این حرکت در قرنهای اخیر که سلطه استعمار چشم طمع به منافع ملل مسلمان پیداکرده است؛ بیشتر نمود یافته است. علما و فقها با استفاده از ظرفیت مسجد و منبر و البته تعالیم متعالی اسلام علیه استعمارگران و حکومتهای اجیر قیام نمودند و موجب فتوحاتی نیز شدند. اقامهٔ مشروطهٔ مشروعه و برچیدن سلطنت مستبدانه، بطلان قرارداد رژی و امتیاز توتون و تنباکو، نهضت ضد روس توسط آیتالله سید محمد مجاهد، مجاهدتهای شهید مدرس، تلاش برای ملّی نمودن صنعت نفت توسط آیتالله کاشانی فقط نمونههایی از این حرکت عظیم است.[۱] اما در ادامهٔ مسیر گاهی خللی وارد میشد و روحانیون منفعل عمل کرده و از میدان مبارزه با استعمار خارج میشدند. این همان چیزی بود که دشمن میخواست. حضرت آیتالله خامنهای در نفی این روش در مراسم بیعت فضلا و طلاب مشهد فرمودند: «ما در طول تاریخ تشیع، به خاطر عدم آگاهی علما از حقایق جریانات دنیا، خیلی ضربه خوردیم؛ بخصوص در ۲۰۰ سال اخیر که دنیا شکل جدیدی پیدا کرد و استعمار پدید آمد و سیاستها عوض شد و دولتهای اروپایی وارد میدان سیاست جهانی شدند و به کشورهای اسلامی تعرض کردند.
هرگاه ما عالِم دین و تقی و باهوش و زرنگ و دقیقی مثل میرزای شیرازی و شیخ انصاری داشتیم، از شر دشمن محفوظ میماندیم و برنده بودیم؛ ولی آنجا که قدری غفلت و ناآگاهی در کار بوده است، ضرر میکردیم، که آن ضرر، به یک نفر و یک حوزه و یک مجموعه و یک شهر و یک سال و چند سال محدود نمیشد؛ بلکه در برخی موارد اثرش تا پنجاه سال تمام، جامعهی اسلامی را تحتفشار قرار میداد. دیگر نباید تسلیم ناآگاهیها شویم. باید آگاهی و بصیرت را در خودمان تقویت کنیم.»[۲]
اوج استعمارستیزی را میتوان در انقلاب اسلامی ایران و تلاشهای بیوقفۀ امام خمینی ره مشاهده نمود. تلاشهایی که با قطع کردن دست شاهی دستنشانده به قطع منافع استعمارگران شرق و غرب پرداخت و برگی نوین در رشد، تعالی و شکوفایی ایران آغاز نمود. حضور روحانیت انقلابی درصحنۀ مبارزه با شیطان بز رگ با پیروزی انقلاب اسلامی پایان نپذیرفت. حفظ و دفاع از انقلاب نو پا وظیفهای بود که روحانیت به خوبی آن را درک کرد و برای حفظ اتحاد و یکپارچگی ملت و مبارزه با مزدوران منافق وارد عرصه گردیدند. این حرکت به اتمام نرسیده بود که جبههای نوین آغاز شد؛ عرصهٔ دفاع مقدس و دفاع از مرزهای ایران عزیز و ناموس ملت.
دشمنیها روزبهروز بیشتر و بیشتر میشد و دشمنان برای زمین زدن ایران مستقل وارد صحنه میشدند. در مقابل هم علمای انقلابی و راستین بهویژه حضرت امام خمینی ره و پس از ایشان حضرت آیتالله خامنهای مدظله، به رهبری مردم و روشنگری و بصیرت افزایی پرداختند و توطئههای دشمن را یکی پس از دیگری نقش بر آب کردند.
دشمن که سرخورده از شکستها بود؛ با تحلیلهای خود دریافت که این شکستها نتیجهٔ همراهی مردم با روحانیت بصیر، متعهد و دلسوز است. ازاینرو به برنامهریزی پرداخت. نقشهٔ جدید دشمن برای مقابله با استقلال کشور عزیزمان در دو قسمتِ مقابله با روحانیت انقلابی و معرفی روحانیون محافظهکار یا سکولار بهعنوان الگویی برای مردم، خلاصه میگردد. دشمن وظایف و اقدامات روحانیون دلسوز و متعهد را به خوبی رصد کرده است. وظایفی که به باطل نمودن تمام دسیسههای شوم آنها میانجامد. آنها فهمیدند که این قسم از روحانیون به دنبال وحدت مسلمین هستند و باروحیۀ استعمارستیزی خویش در پی استقلال سیاسی، امنیت و آزادی میباشند. روحانیت انقلابی با ادغام دین و سیاست در تمامی عرصهها پیشگام و پیشرو است و برای داشتن حکومتی بر مبنای دین در تلاش است. دشمن فهمید که روحانیت متعهد با حفاظت از نظام جمهوری اسلامی به دنبال گسترش دکترین نظام و ترویج آن در تمامی ملتها بهویژه مسلمین است.[۳] ازاینرو دشمن حملههای خود علیه این صنف از روحانیت را آغاز کرد که هجمهها علیه برخی روحانیون انقلابی مثل شهید بهشتی، شهید مطهری، آیتالله جنتی و... ازایندست است. این هجمهها علاوه بر آنکه قصد دارد اعتماد مردمی را تحت تأثیر قرار دهد؛ به دنبال ضربه زدن به کیان اسلام نیز هست. ساخت و پخش شایعات یا جکها و یا بزرگنمایی اشتباهات برخی روحانیون و تعمیم دادن آن اشتباهات به تمام روحانیون از اقدامات بیمنطق دشمن علیه روحانیت است.
بنابراین بسیار بایسته است که مردم انقلابی با شناخت روحانیون اصیل، انقلابی و فداکار این نقشهٔ شوم دشمن را نقش بر آب کنند و چون گذشته پیروزمندانه در میدان مبارزه با استعمار حاضرشده و روند شکوفایی خویش در عرصههای مختلف را ادامه دهند.
...........
پینوشت
[۱] - شهید مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی, ص ۱۷۹ ـ ۱۸۷، انتشارات صدرا، ۱۳۷۲
[۲] - بیانات در مراسم بیعت فضلا و طلاب حوزهی علمیهی مشهد،۱۳۶۸/۴/۲۰
[۳] -، پیرامون انقلاب اسلامی ص ۱۸۰ـ 181