چکیده: چقدر خوب است که ما صفات برجسته این عالم بزرگ را سرلوحه کار خود قرار داده و در زندگی خود به کار ببریم، چقدر خوب است که در مقابل دیگران فروتن بوده و با سخاوتمندی و انفاق در شادی و غم دیگران شریک باشیم و بدین وسیله تقوای خود را زیاد کرده ...
تختههای فرش را یکی پس از دیگری کنار میزدم و طرح و رنگشان را تماشا میکردم، هر کدام از فرشها دارای نقش و نگارهای زیبایی بودند که انتخاب را برای انسان سخت میکردند.
فروشنده که با لبخند زیبایش تحیّر و سردرگمی من را به نظاره نشسته بود، مرا دعوت به نوشیدن یک استکان چای کرد، روی صندلی نشستم و به انتظار سرد شدن چای لحظاتی با فروشنده مشغول صحبت شدم، فروشنده که مناسبتهای روز را از روی تقویم مرور میکرد چشمش به ارتحال ملکوتی عالم جلیل القدر حضرت آیت الله شیخ جعفر کاشف الغطا خورد و جهت صحبت را به سمت زندگی این عالم جلیل القدر کشاند و گفت: ای کاش بیشتر با زندگی این بزرگوار آشنا میشدم تا آن را الگویی برای خودم قرار دهم و از صفات و ویژگیهای اخلاقی این عالم بزرگوار در زندگی شخصی و اجتماعی خودم الهام بگیرم.
من که آخرین ذره چای را سر کشیده بودم خطاب به این فرش فروش با ذکات و خوشفکر گفتم: این عالم وارسته سرشار از صفات زیبا بود که همگی را از مکتب اهل بیت فرا گرفته بود. در یکی از سایتهای معتبر [1] به صفات برجسته این عالم بزرگ اشاره شده است که به شرح زیر میباشند:
1:عالمی فروتن بود: بهترین زینت انسان مؤمن فروتنى و تواضع او است، تواضع، كه معناى آن ترك خودبرتربینى مىباشد، براى همه، خصوصاً اهل علم و كسانى كه الگوهاى جامعه محسوب مىگردند و سایر اقشار جامعه، بسیار مهمّ است، که باعث میشود قلوب دیگران به سمت انسان متواضع جذب بشود، همان گونه که امام علی «علیهالسلام» در این خصوص میفرماید:
«میوه درخت تواضع محبّت و دوستى و جلب قلوب است و میوه درخت تكبّر و خود برتربینى، كینه و عداوت و دشمن سازى است»[2]
2: عالمی سخاوتمند بود: همه جای عالم هستی سرشار از سخاوت و انفاق و بذل و بخشش است. خورشید دائم مىسوزد و بخشى از وجودش را تبدیل به نور و حرارت مىكند و آن را به تمام منظومه شمسى مىرساند و با نور و گرماى خود به همه مخلوقات، زندگى مىبخشد.
زمین آبهاى خود را رایگان در اختیار بشر نهاده و سخاوتمندانه انسان را یارى مىدهد. سایر موجودات جهان نیز هر كدام دستهاى سخاوتمند خود را سوى انسانها گشودهاند تا سخاوت خویش را نشان دهند. حال چرا انسان که اشرف مخلوقات است این گونه نباشد؟ چرا به بهترین ارزش انسانی آراسته نشود؟ همان گونه که امام علی «علیهالسلام» میفرماید:
« با ارزشترین اخلاق اسلامى سخاوت و پرسودترین آنها عدالت است.» [3]
لذا در حالات این عالم بزرگوار نوشتهاند: از هر راهى كه مىتوانست براى فقرا پول جمع آورى مىكرد و بر آنان انفاق مىنمود، حتى گاهى به جمع كردن پول در عباى خود میپرداخت و در همان مجلس بر فقرا و بیچارگان تقسیم مىنمود.
3: عالمی با تقوا بود: تقوا به معناى آن حالت خدا ترسى درونى است كه انسان را در مقابل گناه كنترل مىكند و نیازى به كنترل كننده خارجى ندارد. همان گونه که امام علی «علیهالسلام» در این خصوص میفرماید:
«اى بندگان خدا! تقواى الهى دوستان خدا را از ارتكاب گناهان باز داشته و قلبهایشان را قرین خوف و خشیّت ساخته، تا آنجا كه شبهایشان را بیدار و روزهایشان را گرم و سوزان كرده است» [4]
4: عالمی غیور و شجاع بود: غیرت صفتى است كه انسان را وادار به دفاع شدید از دین و آیین و ناموس و كشور خود مىكند، و اصولًا هرگونه دفاع شدید از ارزشها نوعى غیرتمندى است. گرچه این واژه غالباً درباره غیرت ناموسى به كار مىرود ولى مفهوم آن وسیع و گسترده است. این صفت زیبا که اگر به حد افراط نرسد مورد علاقه خداوند سبحان است همان گونه که امام صادق «علیهالسلام» میفرماید:
«خداوند غیور است و هر غیورى را دوست دارد و به خاطر غیرتش تمام كارهاى زشت را اعم از آشكار و پنهان تحریم فرموده است».
در حالات این عالم بزرگ نوشتهاند: هنگامی که وهابیها به نجف یورش آوردند و به غارتگری و جنایت دست زدند، این عالم وارسته بـا دسـت و زبان با آنان جهاد کرد و از مذهب دفاع نمود، تا آنجا که جبههای در مقابل آنان گـشـود و رزمـنـدگـانـی را بـرای دفـاع از دین آماده ساخت و خود همراه علما و بزرگان دین پیشاپیش آنان به راه افتاد و پس از نبردی سهمگین آنان را تار و مار کرده و از نجف بیرون راند.
من که فرصتم تمام شده بود خطاب به این فرش فروش گفتم: چقدر خوب است که ما صفات برجسته این عالم بزرگ را سرلوحه کار خود قرار داده و در زندگی خود به کار ببریم، چقدر خوب است که در مقابل دیگران فروتن بوده و با سخاوتمندی و انفاق در شادی و غم دیگران شریک باشیم و بدین وسیله تقوای خود را زیاد کرده تا بتوانیم همیشه در مقابل مستکبران و دشمنان خدا با شجاعت و غیرت بایستیم و از ارزشهای الهی دفاع نماییم.
......................................
پی نوشتها:
[1]. سایت ویکی فقه دانشنامه حوزوی
[2]. «ثَمَرَةُ التَّواضُعِ الَمحَبَّةُ وَ ثَمَرَةُ الْكِبْرِ الْمَسَبَّةُ» [ غرر الحكم، حدیث 4614]
[3]. «اكْرَمُ الْاخْلاقِ السَّخاء وَاعَمُّها نَفْعاً الْعَدْلُ؛» [تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 377]
[4]. «عِبَادَ اللَّهِ، إنَّ تَقْوَى اللَّهِ حَمَتْ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ مَحَارِمَهُ، وَأَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخَافَتَهُ، حَتَّى أَسْهَرَتْ لَیَالیَهُمْ، وَأَظْمَأَتْ هَوَاجِرَهُم» [همان مدرک ص 274]
[5]. «انَّ اللَّهَ غَیُورٌ یُحِبُّ كُلَ غَیُورٍ وَلِغیرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها؛ [الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص: 529]