چکیده:پس با توجه به این موارد و روایات مشابه، توسل به قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) کاری شایع و عادی بوده و مردم آن زمان، صحابه و تابعین اینکار را انجام داده و سیره مستمره آنان بوده است؛
در این مطلب بیان شد که توسل به انسان زنده و کمک گرفتن از آنها اشکال ندارد و مورد تایید قرآن هم هست؛ اما مهمترین اشکال و مهمترین بحث در قسمت آخر است، که آیا میتوان به انسانی که مرده است توسل کرده یا خیر؟
ما در این مطلب بیان کردیم که ارتباط اموات با دنیا قطع نمیشود و مردگان مانند سنگ نیستند، بلکه درک و شعور دارند و میتوانند در عالم دخل و تصرف کنند، در این نوشتار هم به این میپردازیم که توسل به قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در قرون اولیه اسلام کاری عادی و سیره مستمره مردم بوده است و صحابه و تابعین این کار را انجام داده و در مواقع گرفتاری به کنار قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) آمده و از ایشان کمک میخواستند.
سیره مسلمانها در طول تاریخ این بوده که به ارواح مقدسه و طیبه بزرگان مذهب خود توسل و تمسک میکردهاند و از آنان حاجت میخواستند. اما «ابن تیمیه» و اتباع ایشان مانند همیشه که چشم خود را بر حقایق میبندد و با صدای بلند، حقایق را منکر میشود، اینجا نیز گفتهاند: هیچ کدام از صحابه حاجت خود را از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بعد از رحلت ایشان درخواست نکردهاند؛ ابن تیمیه میگوید: «هیچ احدی از صحابه و سلف صالح از تابعین و تابعین تابعین، هرگز نماز یا دعایی را در کنار قبور انبیا نداشتهاند و هرگز از آنان درخواستی نکردهاند و هرگز به آنها متوسل نشدهاند».[1]
چه بسا کسی که هیچ اطلاعی از تاریخ صدر اسلام و زندگی صحابه و تابعین نداشته باشد، این سخنان بی اساس را باور کرده و بر این اعتقاد باشد که کسی از سلف چنین عملی را انجام نداده است؛ اما با نگاهی به کتب تاریخی و روایی معتبر اهل سنت میتوان ادعا کرد که این مطلب کاملا دروغ و بیاساس بوده و در موارد متعددی صحابه بزرگ پیامبر و تابعین به قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) برای حاجات و طلب مغفرت از خداوند متعال، متوسل شده و حضرت را واسطه قرار دادهاند.
در این نوشتار ما برای نمونه به چند مورد اشاره میکنیم تا حقیقت بر جویندگاه راه حق روشن شود:
1. در کتب تاریخی نقل شده در زمان خلافت خلیفه دوم، در یک سال قحطی آمد، شخصی به کنار قبر رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) آمد و گفت: ای رسول خدا، از خدا بخواه باران نازل کند، چرا که نزدیک است امتت هلاک شوند. همان شب پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به خواب آن شخص آمد و به فرمود: باران نازل شده و قحطی برطرف خواهد شد».[2]
«سمهودی» از علمای اهل سنت میگوید: «شاهد مثال در این روایت، این است که آن مرد به روح پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در عالم برزخ متوسل شد، و از ایشان خواست که از خدا بخواهد باران نازل شود، که گویای توسل آن شخص به حضرت بعد از رحلت ایشان است».[3]
2. نقل شده امیرالمومنین(علیهالسلام) فرمود: «یک اعرابی بعد از سه روز بعد از رحلت و دفن پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به مدینه آمد و خودش را بروی قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) انداخت و خاک آن قبر را بر سر خود ریخت و گفت: «ای رسول خدا، در قرآن به ما فرمودی «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً» من نزد تو آمدهام، چون به نفس خودم ظلم کردم و الان از تو میخواهم تا برای من استغفار کنید».[4]
3. در کتب روایی اهل سنت نقل شده: «محمّد بن منكدر» میگوید: «مردی نزد پدرم 80 دینار به امانت گذاشت و به جهاد رفت، و به پدرم گفت: اگر من شهید شدم، آنها را در راه خدا انفاق کند، پس پدرم قبل از آمدن او آن پول را انفاق کرد. سپس آن مرد برگشت و از پدرم پول خود را درخواست کرد، پدرم گفت: فردا نزد من بیا. سپس پدرم به مسجد رفت و شب را تا صبح در آنجا بود و خود را گاهی به قبر پیامبر میچسباند و گاهی به منبر ایشان و از حضرت کمک میطلبید. ناگهان شخصی وارد مسجد شد و از احوال پدرم سوال کرد و بعد از فهمیدن ماجرا کیسهای به پدرم داد که در آن 80 دینار بود، پس پدرم خوشحال شد و کیسه را به آن مرد(که پول را امانت گذاشته بود) داد».[5]
4. در منابع اهل سنت آمده «ابوبکر مقری» میگوید: «من و «طبرانی» و «ابوشیخ» در حرم رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) بودیم، و گرسنگی به ما فشار آورد، غروب آفتاب نزد قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) رفتیم و به حضرت متوسل شدیم که ما را از گرسنگی نجات دهد. در این هنگام کسی در علوی را زد، ما در را باز کردیم و دیدم که شخصی با دو غلام که در دستشان دو زنیل پر از انواع خوارکی بود، وارد شد؛ او کنار ما نشست و ما از آن خوارکیها تناول کردیم و باقیمانده را نیز به ما بخشید. سپس آن مرد گفت: آیا شما به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) شکایت کردید؟ چراکه من حضرت را به خواب دیدم و حضرت به من فرمود، برای شما این غذاها را بیاورم».[6]
5. باز در منابع اهل سنت وارد شده شخصی به نام «ابن جلاد» میگوید: «من وارد مدینه شدم، خودم را به قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) رساندم و گفتم: یا رسول الله من مهمان شما هستم، در این هنگام به خواب رفتم، در خواب پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را دیدم که به من میوهای داد، من نصفش را خوریدم، پس از خواب بیدار شدم، در این حال دیدم که نصف آن میوه همچنان در دست من وجود دارد».[7]
ما در این نوشتار نمیخواهیم راجع به درستی یا نادرستی این قضایا صحبت کنیم، فقط خواستیم نمونههایی از توسل مردم به قبر پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) که در منابع اهل سنت آمده را بازگو کنیم، اینگونه روایات بسیار زیاد هستند و ما به عنوان نمونه این چند مورد را بیان کردیم.
پس با توجه به این موارد و روایات مشابه، توسل به قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) کاری شایع و عادی بوده و مردم آن زمان، صحابه و تابعین اینکار را انجام داده و سیره مستمره آنان بوده است؛ با این حال باید از ابن تیمیه تعجب کرد که با وقاحت تمام این موارد را نادیده گرفته و میگوید هیچ کدام از صحابه یا تابعین کنار قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نرفته و آنجا دعا یا نماز نخوانده است و هرگز به قبر پیامبر توسل نکرده است.
واقعا وقاحت تا کجا! یعنی ابن تیمیه این موارد که علمای حدیث اهل سنت آنها را صحیح دانستهاند را ندیده است یا به دورغ ادعا کرده هیچ حدیثی وجود ندارد؟ حتی «سمهودی» از علمای اهل سنت در کتاب «وفاءالوفا» در باب هشتم، قضایای بسیاری از منابع مختلف اهل سنت نقل میکند که مردم به قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) متوسل شدهاند، تا آنجا که به راحتی انسان با خواندن آنها میتوان بفهمد سیره مستمره مردم در آن عصر توسل و توجه خاص به قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بوده است.
حال سوال ما از وهابیت خبیث این است که آن صحابه و تابعین که به قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) متوسل شدهاند، همه مشرک بوده و از دایره اسلام خارج هستند، آیا ادعای شما باطل است یا همه اهل سنت که توسل که به قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را قبول دارند، نادرست سخن گفتهاند؟ قضاوت در این باره را به عقلهای حقیقتجو و به وجدانهای بیدار میسپاریم.
-----------------------------------------------------------------------
پینوشت
[1]. رسالة الهدية السَّنيّة، ص 162، چاپ المنار در مصر.
[2] و [3]. وفاء الوفا، ج4، ص 1371.
[4]. همان، ص1361.
[5] و [6] و [7]. همان، 1380.