چکیده: در طی 200 سال گذشته کشورهای اسلامی تحت سلطه استعمارگران مخصوصا استعمار پیر، انگلیس قرار گرفتند و این استعمارگری به آنان مزه داده و از هر طرفندی استفاده میکردند تا این طعمه را از دست ندهند؛ استعمار همیشه برای رسیدن به اهداف شوم خود از درِ بغض و کینه وارد نمیشود بلکه گاهی از درِ محبت و مودت وارد میشود
در طی 200 سال گذشته کشورهای اسلامی تحت سلطه استعمارگران مخصوصا استعمار پیر «انگلیس» قرار گرفتند و این استعمارگری به آنان مزه داده و از هر طرفندی استفاده میکردند تا این طعمه را از دست ندهند. استعمارگران، همیشه برای رسیدن به اهداف شوم خود از درِ بغض و کینه وارد نمیشود، بلکه گاهی از درِ محبت و مودت وارد میشوند؛ موقعیت را سنجیده، سپس تئوری خود را پیاده خواهند کرد.
برای مثال در واقعۀ ملی شدن صنعت نفت در سال 1320 ش زمانیکه بحث ملی شدن صنعت نفت به اوج خود رسید، انگلیس برای جلوگیری از شورش بعضی از عشایر اطراف چاههای نفت (به فتوی روحانی عالم و مجتهد) به فکر افتاده که یکی از افسران اطلاعاتی به نام مستر جی کاک( j.cock) را بین آنها بفرستد، این افسر در ابتدا برای آشنایی بیشتر 7 سال بین آنها چوپانی میکند کم کم گویش، آداب، رسوم و اعتقادات آنها را یاد میگیرد. تا اینکه او به یک باره لباس روحانیت به تن کرده و ادعا میکند روحانی است و تا به الآن به علت اینکه ریا نشود لباس نمیپوشیدم، جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا میکرد و آخرش هم روضه امام حسین(علیهالسلام) میخواند و وسط روضه موقعی که همه داغ میشدند، ناگهان عمامه خود (که از پارچه نسوز بود و مردم آن زمان بیاطلاع بودند) را به درون آتشی که وسط مجلس بود پرتاب میکرد! عمامه نمیسوخت و جیکاک آنرا به عنوان معجزه خود بیان میکند، سپس ادعا میکند که سید واقعی اوست.
وی هیچکس را به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش میسوخت. از اینجا بود که او به «سید جیکاک» معروف شد. سید جیکاک همچنین با کمک عصای الکتریکی(که نور از خود ساطع میکرد) عمامه و ریش نسوز، شعبده بازی و ساختن اشکال مار و افعی، باران مصنوعی و... در بین عشایر قدرتنمایی کرد و با تحقیر و غلبه بر برخی سادات و ملاهای محلی، توانست اعتماد بسیاری از عامه مردم را جلب کند.
این شخص با توطئههای خود فرقه طلویی را تأسیس کرد و مردم عوام را به گوشهنشینی دعوت کرد. این افراد ضمن کنارهگیری از فعالیتهای دنیوی و امور روزمره، در کوی و برزن و روستاها گشت و گذار کرده و با زبان محلی شعار میدادند «هر کی مهر علی در دلسه، نفت ملی سی چنسه» (کسی که مهر حضرت علی (علیهالسلام) در دلش جای دارد، به نفت ملی نیاز ندارد) در این بین هر کس با آنها مخالفت میکرد، او را با چوب و چماق میزدند.[1]
چرا فکر میکنیم ما تافته جدا بافتهایم و این بلاها بر سر ما نمیآید؟ آیا انگلیس حال حاضر، آن انگلیس دیروز نیست؟ آیا تئوری و ابزارآلات او پیشرفت نکرده؟ از کجا معلوم که در حوزه علمیه ما وارد نشده باشند؟ بله استعمار پیر الآن محکمتر و با ابزارهای قویتر و متفکرانه در صحنه هست و موضعگیری میکند. میبینیم در این زمان حساس که اسلام رو به گسترش است و دنبال این است که قلب مردم اروپا را فتح کند، استعمار برای منافع سوء خود از یک طرف، تفکر وهابیت و داعشی را و از طرف دیگر تفکر تشیع انگلیسی را راه میاندازد؛ و هر دو را برای از بین بردن تفکر ظلمستیز و حقطلب اسلام به وجود میآورد.
«تشیع انگلیسی» تفکری است که تئوری آن، روی چند تن از روحانیون افراطی شیعه برنامهریزی شده، تفکری که مخالف نظام حکومت اسلامی ایران است و برای جمع آرای بعضی از مذهبیون دم از محبت اهلبیت(علیهالسلام) میزنند و برای ایجاد تفرقه، اهلتسنن و خلفایشان را دشمنان اصلی و حال حاضر شیعه میدانند. و با مسائلی مثل لعن علنی و توهین به مقدسات اهلسنت خود را سینهچاک اسلام میدانند.
از یک طرف دفاتر شبکههای ماهوارهای با پولهای کلان در انگلستان و آمریکا برای آنها تاسیس میشود، این در حالی است که دفتر «press tv» شبکه ایرانی به راحتی در انگلستان بسته میشود. در این شبکهها از هیچکاری از جمله توهین به مقدسات اهلسنت، توهین به علمای شیعه، توهین به نظام جمهوری اسلامی ابایی ندارند. آیا این همان سیستم استکباری نیست که دارد با حبّ اهلبیت(علیهمالسلام) ما را نابود میکند؟[2]
همانطور که در جریان جاسوس انگلیسی «جیکاک» عدهای گوشهنشین و به دور از سیاست شدند، در این جریان نیز همین رویه را مشاهده میکنیم؛ جوانان را به سمت هیئات قمهزنی سوق میدهند، همچنین به سمت مجالس بیروح و بدون استکبار ستیزی میکشانند. تقریبا تمام سال را دهههای مختلف ایجاد کرده و عزاداری میکنند، مجالس لعن علنی بر پا میکنند و چشم را بر تمام حوادث جهان بسته انگار که از 1400 سال پیش تا الآن ظالمی نیامده و نخواهد آمد و جالب اینجاست که هیچ موضعی در مقابل این ظالمها ندارند.
چرا آنان در مقابل صهیونیست در شبکههایشان موضع نمیگیرند؟ چرا روشنگری در هیئات مذهبی کمرنگ شده است؟ چرا الآن هیئتهایی دیده میشود که فقط مداح دارند؟ چرا جوانان گرایش به مداحی با آهنگ و طرب پیدا کردهاند؟ چرا نمیگذارند جوانان ما در مجالس امام حسین(علیهالسلانم) شمر زمانشان را بشناسند؟ چرا جوانانی که در کنار حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) با جان دل دفاع میکنند جوانانی نیستند که در هیئات قمه میزدند؟ و... . آیا این همان سیستم استکباری نیست که با محبت اهلبیت(علیهمالسلام) سعی دارد فکر شیعه، قدرت شیعه و پویایی شیعه را سرکوب کند؟
-----------------------------------------------------------------
پینوشت
[1]. http://azadmardan.com/new/260-jikak
[2]. سخنرانی علیاکبر رائفیپور در کرمان.