چکیده:شوهرم به خاطر عشقِ قدیمیاش مى خواهد زندگى مرا تمام كند. من خیلى براى زندگیم زحمت كشیدم. نمیخواهم از دستش بدهم. به خدا بچّهام تازه هفت ماهش راتمام كرده؛اوخیلى کوچک است. لطفاً کمکم کنید.
سلام
شوهرم به خاطر عشقِ قدیمیاش مى خواهد زندگى مرا تمام كند. من خیلى براى زندگیم زحمت كشیدم. نمیخواهم از دستش بدهم.لطفاً کمکم کنید. به خدا بچّهام تازه هفت ماهش راتمام كرده؛اوخیلى کوچک است. نمیخواهم بیمادر بماند. کمکم کنید.
جواب:
سلام
سوالاتی در این زمینه هست که جوابش به حل مشکل کمک میکند؛ اما حالا که مسأله کاملاً روشن نیست خدمت شما عرض میکنم که وقتی همسر شما به صورت علنی میگوید زن دیگری را میخواهد، اگر در مقابلش بایستید و با او مخالفت کنید حداکثر این است که مهریه و سایر تعهدات مالی را ادا میکند و طلاقت میدهد؛ یا این که آنقدر اذیتت کند تا خودت راضی به طلاق شوی.
بنابراین میتوانی در شرایط فعلی میان بد و بدتر بد را انتخاب کنی و به جای مخالفت که بدتر است و به جدایی منجر میشود، تصمیم بگیری به صورت مقطعی با او موافقت کنی و بعدش با یک برنامهریزی حکیمانه همسرت را از چنگ آن زن دربیاوری و دلش را به سمت خودت برگردانی. پس در مرحله اول میتوانی به او بگوئی: حتی اگر با کسی دیگر هم باشی من حاضر به جدایی نیستم و بعد روش برخوردت را عوض کنی و سعی کنی حسابی از هر نظر - خصوصاً از نظر جنسی- تحویلش بگیری تا رضایتش را به دست بیاوری.
شاید بگوئی که من تحمل هوو را ندارم و نمیخواهم همسر دوم باشم؟ جوابش این است که نمیگویم ازدواج با آن زن را قبول کن؛ بلکه منظورم این است که در این فاصله که حرف طلاق تو و ازدواج با او را میزند، این رفتار را با او داشته باش تا بلکه اثر کند و از آن زن کنده شود و دوباره به طرفت بیاید؛اما اگر دیدی فایده ندارد و نمیتوانی او را به سمت خودت برگردانی میتوانی از طریق دادگاه حق و حقوقت را از او بگیری و بعد جدا شوی؛ چون اگر تو را نخواهد با اجبار نمیشود او را نگهداشت.
موفق باشید.
مشاور:حجه الاسلام علی کریمی