مخالفت خلیفه دوم با پیامبر در نماز جماعت

10:00 - 1395/01/22

چکیده:یکی از این نوآوری‌ها در نمازهای مستحبی ماه رمضان واقع شده است، که معروف به «نماز تراویح»است. این نماز که در زمان رسول گرامی اسلام و خلیفه اول به صورت فردا خوانده می‌شود، در زمان، خلیفه دوم و بر اساس ذوق و سلیقه ایشان به صورت جماعت، اقامه گردید. که در ادامه به سندهای این مطلب اشاره کوتاه می‌کنیم. 

نماز تراویح, بدعت,خلیفه دوم

خداوند متعال، در کتاب خویش، پیامبرش را از بدعت‌گذاری در دین و اجتهاد، بر خلاف فرامین‌اش نهی کرده است، و خطاب به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاويلِ* لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمينِ * ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتين [الحاقه/۴۴-۴۶] و اگر پيامبر، حتى يك كلمه از پيش خود جعل كند و به ما نسبت دهد، با دست تواناى خود او را مى‏‌گيريم، سپس رگ گردن او را قطع مى‌‏كنيم‏». و پیامبر نیز تلاش نمود، مسلمین را از ورود در این وادی گمراهی نهی کند، به همین خاطر احادیث زیادی از شیعه و اهل سنت نقل شده است، که در آنها پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مسلمانان را از بدعت‌گذاری در دین باز داشته است، به عنوان نمونه، بخاری در کتاب خویش، از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل می‌کند، که روز قیامت، گروهی از صحابه، به خاطر بدعت‌هایی که در دین ایجاد کرده‌اند وارد جهنم می‌شوند.[1] و یا در حدیث دیگری از قول پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است: «هرچیز جدیدی(در دین) بدعت است، و هر بدعتی، گم‌راهی است، و هر گم‌راهی در آتش است».[2] با وجود تمام این ادله، بعد از وفات رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) گروهی خواسته یا ناخواسته، با اجتهاداتی که انجام دادند، تلاش نمودند، که دین را از مسیر خویش منحرف کنند، این انحرافات، که گاه در بیت المال، و زمانی، دیگر در تقدس صحابه و وقتی دیگر در اذان، واقع شده است، ما را بر آن داشت، که به گوشه‌ای دیگر از این نوآوری‌ها اشاره کنیم.

یکی از این نوآوری‌ها در نمازهای مستحبی ماه رمضان واقع شده است، که معروف است به «نماز تراویح». این نماز که در زمان رسول گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و خلیفه اول به صورت فردا خوانده می‌شود، در زمان، خلیفه دوم و بر اساس ذوق و سلیقه ایشان به صورت جماعت، اقامه گردید. که در ادامه به سندهای این مطلب اشاره کوتاه می‌کنیم.

در صحیح بخاری، نقل شده است، که مردم تا زمان خلیفه دوم، نوافل، ماه رمضان را به صورت فردا اقامه می‌کرده‌اند[3] ولی زمانی که ایشان به خلافت می‌رسد، با نظاره کردن این عمل که به صورت فردا خوانده می‌شده، دستور می‌دهند، که به صورت جماعت اقامه گردد.[4]

این بدعت، علاوه بر آنکه در معتبرترین کتب حدیثی اهل سنت آمده است، توسط علمای بزرگ اهل سنت نیز تأیید شده است، به عنوان مثال «محمد بن سعد زهرى» در كتاب «الطبقات الكبرى» خویش می‌نویسد: «عمر بن خطاب نخستين كسى بود كه خواندن نوافل ماه رمضان را به جماعت بنيان نهاد و مردم براى خواندن آن جمع كرد و به تمام شهرها نيز نوشت كه همين كار را انجام دهند. اين قضيه در ماه رمضان سال چهاردهم هجرى اتفاق اتفاد،‌ در مدينه دو امام جماعت تعيين كرد، يكى براى مردان و يكى براى زنان».[5]

این بدعت، از سوی علمای اهل تسنن، قطعی و محرز است، به همین خاطر تلاش نموده‌اند، که عمل خلیفه دوم را با تفاوت قائل شدن بین بدعت، خوب و بد توجیه کنند.[6] این عمل گر چه در ظاهر اولیه، زیبا به نظر می‌رسد، ولی با اندک توجهی، آشکار می‌گردد، که احادیثی که از رسول گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است. انواع مختلف بدعت را شامل می‌شود. به همین خاطر این توجیهات از سوی علمای با انصاف اهل تسنن رد شده است. به عنوان مثال «ابواسحاق شاطبى» از بزرگان قرن هشتم اهل سنت در رد تقسيم بندى بدعت به «خوب» و «بد» می‌نویسد: «آن عده از روایات كه گذشت، شامل تمام بدعت‌ها مى‌شود، چرا كه همه احادیث به صورت مطلق آمده‌اند و با اين كه زياد هستند؛ اما در هيچ يك از از آن‌ها استثنائى نيامده و چيزى وارد نشده است كه ثابت كند، يكى از بدعت‌ها هدايت باشد؛ همچنين در هيچ‌يك از آن‌ها نيامده است كه هر بدعتى گم‌راهى است، مگر فلان و فلان بدعت، و نيز هيچ جمله‌اى كه اين معنا را ثابت كند وارد نشده است».[7]

______________________________________________________
پی‌نوشت
[1]. صحیح بخاری،ج5،ص66.
[2]. الدور المنثور،سیوطی،ج3،ص267/سنن کبری، نسائی،ج1،ص550/ المعجم الکبیر، طبرانی،ج9،ص97.
[3]. صحيح البخاري، دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 – 1987،ج2، ص707، كِتَاب صَلَاةِ التَّرَاوِيحِ، بَاب فَضْلِ من قام رَمَضَانَ.
[4]. همان.
[5]. الطبقات الكبرى،دار صادر - بيروت ،ج3، ص281، و با همین نقل ازاحمد بن يحيى بلاذرى،نیز آمده است أنساب الأشراف، ج3، ص398، و همچنین، در کتاب لأوائل،ابوهلال عسكرى،دار البشير، ج1 ص152.
[6]. احياء علوم الدين،ابوحامد غزالی، دار االمعرفة – بيروت ج1، ص276.
[7]. الاعتصام،شاطبى غرناطى، لمكتبة التجارية الكبرى – مصر،ج1، ص141.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 14 =
*****