ابوذر زمان و احیاگر قرآن

10:57 - 1395/06/18

چکیده: قرآن کتاب هدایتی است که چون نیم قرن اول اسلام باید بر همه شئون نفسانی و اخلاقی و قضاوت و حکومت حاکم باشد.

آیت الله طالقانی

از تولد تا اجتهاد
سید محمود طالقانی در سال 1289 شمسی در روستای گلیرد طالقان متولد و در سن پنج سالگی وارد مکتب‌خانه شد، سپس راهی قم شد و بعد به نجف اشرف رفت و از محضر بزرگان آن زمان بهره برد و بعد از مدتی موفق به اخذ درجه اجتهاد شد[1]

احیای قرآن در جامعه
آیت الله طالقانی در سال 1317 شمسی به تهران بازگشت[2]ایشان در ادامه به تبلیغ و فعالیت‌های فرهنگی و به برگزاری جلسات تفسیر و نهج البلاغه مشغول شد، تا به احیای قرآن در جامعه بپردازد. وی در این باره بیان می‌کند:
این کتاب هدایت که چون نیم قرن اول اسلام باید بر همه شئون نفسانی و اخلاقی و قضاوت و حکومت حاکم باشد، یک‌سره از زندگی برکنار شده و در هیچ شأنی دخالت ندارد. دنیای اسلام، که با رهبری این کتاب روزی پیشرو و رهبر بود، امروز دنباله‌رو شده. کتابی که سند دین و حاکم بر همه امور بوده مانند آثار عتیقه و کتاب ورد تنها جنبه تقدس و تبرک یافته و از سرحد زندگی و حیات عمومی برکنار شده و در سر حد عالم اموات و تشریفات آمرزش قرار گرفته و آهنگ آن اعلام مرگ است[3] ایشان بعد از سقوط رضاخان با تأسیس کانون اسلام به نشر معارف قرآن پرداخت[4] و بعدها کتاب پرتوی از قرآن را نوشت.

از وحدت و اتحاد تا خبرگان قانون اساسی
آیت الله طالقانی بعد از پیروزی شکوه‌مند جمهوری اسلامی ایران همواره سعی می‌کرد نیروهای مختلف سیاسی را در جهت اتحاد و هماهنگی کشور، گرد هم آورد و آن‌ها را تحت رهبری امام خمینی (ره) متحد سازد. اولین امامت نماز جمعه تهران به امامت ایشان برگزار شد و در هیجدهم تیرماه سال 58 با اکثریت آراء به عنوان نماینده اول تهران در خبرگان بررسی قانون اساسی انتخاب شد[5]

تمرکز بر قرآن همراه با مبارزه
حضرت آیت الله خامنه‌ای ولی امرمسلمین جهان ضمن معرفی شخصیت قرآنی آیت الله طالقانی می‌فرمایند: آقای طالقانی اهل فکر نو بر محور دین و با تمرکز بیشتر بر روی قرآن و نهج‌البلاغه [بود]؛ یعنی ایشان اصلاً این‌جوری بود. لکن همه‌ی ابعاد شخصیت آقای طالقانی بُعد روشن‌فکری دینی نیست. یک بُعد مهم بُعد مبارزه است. خیلی‌ها روشن‌فکر بودند اهل مبارزه نبودند؛ روشن‌فکر دینی هم بودند اهل مبارزه نبودند[6]

اعتقاد به ولی زمان
حضرت آیت الله خامنه‌ای ولی امرمسلمین جهان درباره شخصیت ولایی آیت الله طالقانی می‌فرمایند: «مرحوم آیةاللَّه طالقانی که هم روحانی و دارای معرفت و مقامات علمی و هم آدم سیاسی و مبارز و زندان رفته بود و از مبارزه هم اصلاً نمی‌ترسید، به من گفت آن روز که امام مطرح کرد که شاه و حکومت سلطنتی باید برود، من تخطئه کردم و گفتم چه حرفها می‌زند! مگر می‌شود، آن وقت که امام صریحاً این کلام را گفتند، مگر چندسال پیش از پیروزی انقلاب بود؟ یعنی تا همین اواخر، حتّی مردی مثل مرحوم طالقانیِ بزرگوارِ مؤمنِ مبارزِ زندان رفته‌ی شلاق خورده‌ی شکنجه کشیده، می‌گفت، امکان ندارد. بعد ایشان به من گفت: مضمون حرف ایشان این بود که این مرد، به جای دیگری متّصل است و از جای دیگری حرف می‌زند» [7]

ابوذر زمان
حضرت آیت الله طالقانی سرانجام در بامداد نوزدهم شهریور درگذشت و امام خمینی(ره) در پیامی فرمودند:«... او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود. زبان گویای او، چون شمشیر مالک اشتر برنده بود و کوبنده، مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت....»[8]

منابع:
[1] افراسیابی، طالقانی و تاریخ، ص۲۵ الی31
[2] شیرخانی، شورا و آزادی، ص۷۹.
[3] اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۳۲۶.
[4] اسفندیاری، پیک آفتاب، صص۵۳-۵۴
[5] شیرخانی، شورا و آزادی، ص125
[6] بیانات حضرت آیت الله خامنه‌ای در در دیدار اعضای ستاد نکوداشت آیت‌الله طالقانی مورخ 9 اسفند1389
[7] بیانات حضرت آیت الله خامنه‌ای در جمع فرماندهان سپاه مورخ 29 شهریور1373
[8] پیام امام خمینی مورخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸/ ۱۸ شوال ۱۳۹۹

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 2 =
*****