منظورازهدایت همه اشیاء چیست؟

10:52 - 1396/06/01

خداي متعال، هدايت كننده بندگان به سوي حقيقت و سعادت است و هدف حقيقي از حيات دنيايي رسيدن به كمالات و ارزش هاي وجودي مان است كه در مسير هدايت يافتن به سوي حقيقت شكل مي گيرد.

پرسش: منظور از هدایت اشیاء چیست؟

پاسخ: همان گونه که جهان هستي در مسير هدايت الهي قرار دارد و همه موجودات در اين مسير به سوي حق رهنمون مي شوند و هدايت، هم مبدا ، هم مقصد و در نهايت ثمره اصلي تضارب و تداخل اسباب و علل در نظام هستي است؛ انسان نيز که به عنوان موجود برگزيده و گل سر سبد نظام آفرينش خلق شده است، در مسير هدايت الهي قرار دارد . مي توان گفت حکمت خلقت انسان به اين است که در ظرف هدايت قرار گرفته ، به مقصد کمال رهمنون شود.
با اين حال اگر چه سوال شما به طور عام مطرح شده و به هدايت اشيا عموما بر مي گردد، ولي هدايت عام، مقصدي خاص آن هم براي خواص موجودات عالم امکان يعني انسان دارد ، زيرا آدمي است که سکاندار اصلي هدايت الهي در جهان هستي مي باشد.
آن چه در ذيل مي آيد، مباحث عام و خاص مربوط به معناي هدايت، و فرآيند آن است که توجه شما را به آن جلب مي کنيم:
«هدايت» در لغت به معناي دلالت و ارشاد به کار مي‏رود . بر دو گونه است: يکي نشان دادن راه، که به آن "ارائه طريق" مي‏گويند . ديگري رساندن به هدف که از آن به "ايصال به مطلوب" تعبير مي‏شود.
خداي متعال، هدايت كننده بندگان به سوي حقيقت و سعادت است . به همين خاطر يكي از نام هاي او «هادي» است ؛ اما بايد بدانيم كه در اين زمينه دو نوع هدايت وجود دارد ، هدايت هاي عمومي و هدايت هاي خصوصي .
هدايت عمومي در دو نوع هدايت خلاصه مي گردد:
1 - هدايت عمومي تكويني :
مقصود از چنين راهنمايي اين است كه خداوند همه موجودات را آفريد . هر كدام را با وظايف آفرينش خود آشنا ساخت:
"قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏ " (1)
يعني : گفت :پروردگار ما همان كسي است كه به هر موجودي آن چه را لازمه آفرينش او بوده ،داده ،سپس هدايت كرده است .
در همين مسير، خداوند بستر و زمينه هدايت انسان را كه همان عقل و قوه ادراك حقيقت از باطل و درستي از نادرستي است ،به وي اعطا نموده است . بدين جهت انسان به واسطه قوه عقل و ادراك خود و از طريق فطرت و ادراكات روحي و و دروني خود، بسياري از حقايق را لااقل به شكل مختصر و مجمل در مي يابد . مي تواند مسير حركت و جهت گيري خود را بر اين اساس معين نمايد .
بالاتر از همه اين ها ، خداوند دغدغه و ميل به يافتن حقيقت و مسير صحيح را در درون انسان قرار داده كه همين دغدغه و ميل است كه اولين گام مهم در مسير هدايت هاي كامل و دقيق محسوب مي گردد .
2 - هدايت عمومي تشريعي :
از آن جا كه انسان موجودي است داراي عقل و شعور ،خداوند هدايت تكوينيش را با هدايت تشريعي او به وسيله پيامبران همراه كرده است . در واقع هدايت تكويني از درون برمي خيزد و راهنمايي مي كند، ولي هدايت تشريعي از بيرون متوجه انسان مي گردد . دست او را مي گيرد و از مراحل خطرناك عبور داده و به مقصود مي رساند. اين نوع هدايت كه به وسيله پيامبران , اولياي الهي , امامان و كتاب هاي آسماني انجام مي گيرد ،عمومي است . در اختيارهمگان قرار دارد . همه افراد بشر مي توانند از آن ها بهره بگيرند.
قرآن مجيد مي فرمايد: "قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكيلٍ" (2);
بگو اي مردم، حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده ،هر كس (درپرتو آن ) هدايت يابد ،براي خود هدايت شده و هر كسي گمراه گردد ،به زبان خود گمراه مي گردد و من مأمور به (به اجبار) شما نيستم ».
در جاي ديگر مي فرمايد: إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً (3);
راه را به او نشان داديم ،خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس ..
نيز فرموده :" إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي‏ هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبيراً " (4) ;
اين قرآن به راهى كه استوارترين راه ها است، هدايت مى كند . به مؤمنان كه اعمال صالح انجام مي دهند، بشارت مي دهد كه برا آن ها پاداش بزرگي است .
اين آيات شريفه به روشني مي رساندكه هدايت تشريعي عمومي است . در حق تمام افراد انسان انجام مي گيرد .اين وظيفه بشر است كه از آزادي خود بهره گرفته و از هدايت هاي همگاني استفاده كند.
هدايت خصوصي :
هدايت خصوصي هم وجود دارد كه عنايت خاص الهي براي گروهي از بندگان مخصوص خداست،يعني افرادي كه از هدايت عمومي بهره گرفته ، روح و روان آنان از فروغ وسايل هدايت همگاني روشن گرديده ، كساني كه به مخالفت كشش فطرت و راهنماي خرد و دعوت پيامبران برنخاسته و خود را در مسير وزش نسيم رحمت و هدايت قرار داده باشند.
اين گروه به خاطر بهره گيري از هدايت هاي عمومي از عنايات خاص الهي بهره مند شده ، مشمول مددهاي غيبي و توفيق هاي الهي مي گردند. اين عده هم شايستگي استفاده از هدايت خصوصي را از پذيرش سخن پيامبران الهي و كتب آسماني كه به حسن اختيار خود پذيرفته و به كار بسته اند ،به دست مي آورند. اين كه مي گوييم اين نوع هدايت از آن گروهي است كه از وسايل هدايت عمومي بهره مند شوند, مطلبي است كه قرآن را در آيات مختلف بيان كرده است :
" وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ " (5);
آن ها كه در راه ما جهاد و كوشش كنند ، به راه هاي خود هدايت شان خواهيم كرد.» و :
" اللَّهُ يَجْتَبي‏ إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ يُنيبُ "(6);
خداوند هر كسى را بخواهد برمي گزيند و كسي را كه به سوي او باز گردد ،هدايت مي كند».
با توجه به اين نكات روشن مي شود كه خداوند همه بندگان را به نوعي در مسير هدايت قرار مي دهد . هر يك به فراخور حال و روز خود و البته اعمال و رفتار خود به نوعي از هدايت هاي الهي بهره مند مي گردد ؛ اما در اين مسائل همان طور كه تفاوت ها ناشي از كيفيت استفاده فرد از هدايت هاي عمومي قبلي مطرح است ،انواع تفاوت ها و اختلاف ها در اصل هدايت هاي عمومي هم وجود دارد.
افراد مختلف در اين خصوص داراي بسترها و زمينه هاي متفاوتي هستند كه به نظر مي رسد. امكان هدايت در آن ها كاملا متفاوت خواهد بود .
هرچند اختلاف زمينه ها و محيط ها به نوعي منجر به تفاوت رويكرد و جهت گيري هاي انسان ها در زندگي مي شود ، اما به معني تبعيض در هدايت آن ها از جانب خداوند نيست ؛ در حقيقت مساله اصلي در كيفيت و كميت، ميزان معرفت و مسئوليت و تكليف هر فرد است كه هدايت مناسب حال او را رقم مي زند .
هدف حقيقي از حيات دنيايي ما رسيدن به كمالات و ارزش هاي وجودي مان است كه در مسير هدايت يافتن به سوي حقيقت شكل مي گيرد ، اما تكامل و هدايت مورد توقع از ما تكاملي است كه در مقدرات و داده هاي الهي شكل مي گيرد، نه تكامل و هدايتي مطلق كه براي بالاترين انسان ها متصور و ممكن است .
در واقع تكامل مورد انتظار از هر فرد، به فعليت رساندن ظرفيت هاي بالقوه اي است كه براي او با توجه به فرصت ها و امكانات گوناگون الهي برايش متصور و ممكن بود . مي توانست در فرصتي كه به او داده شده بود، آن ها را با حسن اختيار و انتخاب خود در وجود خويش متجلي سازد . اگر به فردي فرصت داده مي شد، به چه كمالاتي دست مي يافت ،ارتباطي با اصل لزوم تكامل دنيايي انسان ندارد.
در نتيجه هدايت و كمال مورد نظر و مورد توقع از افراد در موقعيت هاي مختلف كاملا متفاوت است . اين گونه نيست كه خداوند زمينه هدايت و تكامل ناچيزي براي فردي ايجاد نمايد ، اما توقع دستيابي به هدايتي تمام و كامل از او داشته باشد ؛ چنين فردي اگر به حجم هدايت و كمال مورد توقع از خودش برسد ، هدايتي همچون هدايت انسان هاي كامل و در موقعيت هاي خاص را براي خود حاصل نموده و كمال مناسب حال خويش را به كسب كرده است .
پي نوشت ها:

1 . طه (20) آيه 50 .
2 . يونس (10) آيه 108.
3 . انسان (76) آيه 3.
4 . اسراء (17) آيه 9.
5 . عنكبوت (29) آيه 69.
6 . شورا (42) آيه 13 .
منابع براي مطالعه بيش تر :
1- جبر و اختيار ( بحث هاي استاد جعفر سبحاني )نگارش علي رباني گلپايگاني، فصل هاي 8و7و6، انتشارات موئسسه تحقيقاتي سيد الشهدائ قم.
2- هدايت در قرآن، آيت الله جوادي آملي، مرکز نشر فرهنگي رجا- تهران
3-تفسير الميزان علامه طباطبايي، ذيل آيه 9 سوره نحل .
اللَّهُ يَجْتَبي‏ إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ يُنيبُ

برگرفته از مرکز ملی پاسخگویی به سئولات دینی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 2 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.