انجام خدمات اجتماعی و کمک به رشد و شکوفایی جامعه، یکی از اثرات وجود فرزند صالح است که به برکت آن، آخرت والدینش نیز به نفع آنها تضمین میشود.
دوام و حیات جامعه بشری از گذرگاه خدمات متقابل افراد حاصل میشود و افراد جامعه از طریق تسخیر متقابل و بهرهگیری از دستاوردها و توانمندیهای یکدیگر، از بار سنگین تحمل فوق طاقت فراگیری مهارتها و حرفههای متنوع و فراوان، آسوده و فارغ میشوند.
اساساً این خداوند است که در وجود هر انسان قابلیتهای ویژه و منحصربهفردی قرار داده و به آنها اجازه داده تا منافع این توانمندیها را به اشتراک گذاشته و از این طریق، افراد هر جامعه به نیازهای مختلف خود پاسخ گویند.[۱]
تاریخ حیات بشری نشانگر این حقیقت است که مردم از طریق دادوستد توانمندیهایشان در امور مختلف، توانستهاند از منافع یکدیگر استفاده کرده و به حیات خود ادامه دهند. آنها از این طریق به رشد و شکوفایی جامعه بشری کمک کردهاند. به همین دلیل افرادی که توانمندی خود را به کار نگرفته و به موجوداتی مصرفی و بیفایده تبدیل میشوند، مورد لعن و نفرین خداوند قرار گرفتهاند.[۲]
در روایات دینی بهترین مردم کسانی هستند که بیشترین سود و منفعت را برای دیگر افراد جامعه خود داشته و مردم از برکات وجودی آنها بهرهمند باشند.[۳]
از نگاه دینی، خدمترسانی سرمنشأ ارزش در بسیاری از انسانها و رفتارهای آنها میشود. فرزندآوری و داشتن فرزند، با موضوع خدمات و منافع آنها پیوندی عمیق دارد. فرزند منافع عمیق مادی و معنوی زیادی برای والدین و جامعه خویش دارد. فرزند میتواند سرمنشأ خدمات اجتماعی فراوان در امور مختلف اقتصادی، فرهنگی، عاطفی و ... باشد. او صرفاَ یک کالای مصرفی و پرهزینه نیست. خدا به منافع و خدمات رفاهی فرزند توجه دارد و این خدمات اجتماعی فرزند را سبب خیر برای والدین معرفی میکند.
اگر دنیا مزرعه آخرت است، فرزند به عنوان محصولی بسیار ثمربخش در حوزه فعالیتهای اجتماعی و انجام رفتارهای عام المنفعة، میتواند عاملی برای نجات و بهرهمندی والدینش قرار گیرد و آنها را از عذابهای برزخی و أخروی نجات دهد.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نقل میفرمایند که عيسى بن مريم عليهالسلام از كنار قبرى گذشت كه صاحب آن عذاب میشد، سال بعد نيز از كنار همان قبر گذشت و ديد ديگر عذاب نمىشود. عرض كرد: پروردگارا! سال گذشته از اين قبر عبور كردم و صاحبش عذاب مىشد و امسال كه از آن مىگذرم، ديگر عذاب نمىشود؟ خداوند جلّ جلالُه به او وحى فرمود: اى روح خدا! او فرزند صالحى داشت كه بزرگ شد و راهى را بازسازى كرد و يتيمى را سرپرستى نمود و من هم به خاطر اين كارهاى فرزندش، او را آمرزيدم.[۴]
پینوشت:
[۱]. نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْض دَرَجات لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا» زخرف:۳۳.
[۲]. وَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى اَلنَّاسِ؛ الکافی، ج۵، ص۷۲.
[۳]. خَيرُ النّاسِ أنفَعُهُم لِلنّاسِ؛ المعجم الوسیط، ج۶، ص۵۸.
[۴]. وسائل الشيعة، ج 11، ص 560.