رهروان ولایت ـ یکی از بحثهای مهم علم کلام که در همه کتب کلامی بحث شده است، بحث «عصمت انبیاء» است؛ شیعه بالاتفاق معتقد است پیامبران الهی و در راس آنها نبی گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) از زمان کودکی تا پایان عمر مبارکشان معصوم هستند و هرگز گناه یا خطا و اشتباهی از آنان سر نمیزند.[1]
مخالفین این نظر، به آیاتی از قرآن استناد کرده و معتقدند خود قرآن در برخی آیات، گناه و اشتباه را به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نسبت داده است، و این بهترین دلیل بر رد عصمت ایشان است؛ ما در مطالب گذشته برخی از آیات را بررسی کردیم[2] در اینجا نیز به بررسی یکی دیگر از آیات مورد استناد آنان میپردازیم.
این دسته با استناد به آیه «وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى [ضحی/7] و تو را گمشده يافت و هدايت كرد» میگویند: منظور از ضلالت در این آیه گمراهی حضرت قبل از بعثت بوده است، پس حضرت قبل از نبوت در گمراهی بوده و خداوند متعال او را هدایت کرده است.
اگر به تفاسیر شیعی مراجعه کنیم، کلمه «ضلال» را به نحو دیگری تفسیر کردهاند؛ در تفسیر این آیه دو نظر وجود دارد، برخی معتقدند با توجه به قرائنی که در آیات دیگر وجود دارد، منظور از آیه این است که اگر هدایت الهی نبود، گمراه میشدی؛ لکن همیشه خداوند متعال تو را هدایت کرده، پس هیچگاه در گمراهی نبودهای. برخی دیگر از علمای شیعه معتقدند منظور علم و آگاهی خاصّ نوبت است که مختص به مقام نبوت بوده است.
علامه طباطبایی در این مورد مینویسد: «مراد از «ضلال» در اينجا گمراهى نيست، بلكه مراد عدم هدايت است، و منظور از هدايت نداشتن رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) حال خود آن جناب است، صرفنظر از هدايت الهى؛ آیه مىخواهد بفرمايد اگر هدايت خدا نباشد تو و هيچ انسان ديگری از پيش خود هدايتی نداريد، مگر به وسيله خداى سبحان، پس رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) هم نفس شريفش با قطع نظر از هدايت خداوتد متعال ضاله و بىراه بود، هر چند كه هيچ روزى از هدايت الهى جدا نبوده، از لحظهاى كه خلق شده بود ملازم با آن بوده است.
در نتيجه منظور از آیه این است که قطع نظر از هدایت و دستگیری الهی تو گمراه و بیچاره بودی، اما ما از همان روز اول تو را هدایت کرده و مورد تربیت خود قرار دادیم؛ پس هرگز پیامبر عظیم الشان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) گمراه و بدون هدایت نبوده است؛ بنابراین با این تفسیر، آیه دیگر هیچ منافاتی با عصمت حضرت ندارد و نمیتواند دلیلی برای مخالفان باشد.[3]
برخی دیگر از مفسیرین گفتهاند معنای آیه این است: «تو هرگز از نبوت و رسالت آگاه نبودى، و ما اين نور را در قلب تو افكنديم كه به وسيله آن، انسانها را هدايت كنى، چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا[شوری/52] تو نه كتاب را مىدانستى و نه ايمان را (از محتواى قرآن و اسلام قبل از نزول وحى آگاه نبودى) ولى ما آن را نورى قرار داديم كه به وسيله آن هر كس از بندگانمان را بخواهيم هدايت مىكنيم».
روشن است كه پيامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) قبل از رسيدن به مقام نبوت و رسالت، فاقد اين فيض الهى بوده است، و خداوند متعال دست او را گرفت و هدايت فرمود، و به اين مقام رسانید، چنان كه در آيه 3 سوره يوسف مىخوانيم: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِينَ: ما بهترين داستانها را براى تو از طريق اين قرآن بازگو كرديم، هر چند پيش از آن از غافلان بودى». این آیه بیان میکند تو نسبت به این داستانها علمی نداشتی و ما به تو تعلیم کردیم. مسلما اگر هدايت الهى و امدادهاى غيبى دست پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) را نمىگرفت، او هرگز به سر منزل مقصود راه نمىيافت.
بنابراين منظور از «ضلالت» در آیه، نفى ايمان و توحيد و پاكى و تقوى نيست، بلكه به قرينه آياتى كه در بالا اشاره شد، منظور نفى آگاهى از اسرار نبوت، قوانين اسلام و عدم آشنايى با اين حقايق است، همانگونه كه بسيارى از مفسران گفتهاند، ولى بعد از بعثت به كمك پروردگار بر همه اين امور واقف شد و هدايت يافت.[4]
------------------------------------
پینوشت:
[1]. شیخ طوسی، العقائد الجعفرية، ص 248.
[2]. برای مطالعه به این مطلب و این مطلب مراجعه فرمایید.
[3]. الميزان في تفسير القرآن، ج20، ص 311.
[4]. تفسير نمونه، ج27، ص 103.
نظرات
سلام . از مطلب مفیدتون استفاده کردیم . انشاء الله موفق باشید .