اول از همه اگر حرفی زدم که باعث شده فکر کنید من ادم مغروری هستم از شما و همگی معذرت میخام(چون این از صفاتیه که همیشه سعی کردم ازش دور باشم و اگر هر عیبی داشته باشم حداقل این یک عیب رو نمیخام در مورد خودم قبول کنم).البته قصد بحث کردن سر این مورد رو هم ندارم. باز هم پوزش میخام اگر توی حرفام اشاره به این کردم که برخی افراد پایینتر از من هستند.(شما بذارید به حساب اینکه اوم موقع خیلی ناراحت بودم)
ولی باور کنید من هدفم بیشتر پیدا کردن کسیه که همکفو من باشه و متاسفانه توی همه خواستکارای جورواجورم همچین کسی رو پیدا نکردم. شاید شما بگی من خیلی ایده الگرا هستم اما باورتون نمیشه که خطوط قرمز و ملاکهای من به زحمت به پنج تا هم نمیرسه و معمولا هر موردی هم که خواستگارم بوده و خودش پا پس نکشیده اقلا دو سه مورد از این پنج تا رو با هم داشته. البته من نمیخام و هرگز اینکارو نکردم که بخاطر اینکه کسی پارامترهای مورد نظر منو نداشته شخصیتشو زیر سوال ببرم. حتی برخی ازین خواستگارام از خانواده دوستان نزدیک من بودند و من محترمانه بهشون نه گفتم. چون میدونستم که ما به درد هم نمیخوریم.
شاید به قول شما این سخت گیری من بابت ازدواج سابقم باشه. اما هم به خاطر تجربه قبلیم و هم صحبت با خیلی از اقایونی که مثل من طلاق رو تجربه کردن، تجربیات زیادی دارم که اگر بخاهید حتما و با کمال میل در اختیارتون میذارم
در پایان اینم بگم اون چیزی که ما از ادمها و شخصیتشون میتونیم بفهمیم شاید تماما با ملاکهای ظاهری نباشه ولی اینطور نیست که هیچکدوم از این ملاکها در شخصیت فرد اثر گذار نیست.
مثلا خیلیها شاید فکر کنند چون من خودم در مقطع بالایی درس میخونم برام مهمه که همسرم تحصیلات عالیه داشته باشه ولی برای من ازین جهت مهمه که ایشون هم به علم علاقه داشته باشه و هم با فضای دانشگاه که نیمی از اوقاتم رو اونجا سپری میکنم اشنایی داشته باشه. چون دیدم خیلی از اقایونی که تحصیلات دانشگاهی ندارند درک روابط من با همکلاسی ها و اساتید اقا براشون مشکله و شاید به نظرشون روابط سالمی نیاد. یا یکی دیگه از دلایلم اینه که معمولا اگثریت اقایون دوست دارند از خانمشون در یک سری معیار مثل ثروت یا تحصیلات بالاتر باشن وشاید اولش بگن برامون مهم نیست ولی اینو دیدم که بعدا خیلی مشکل ایجاد میشه.
البته بگم من سالها وقت گذاشتم و با خواستگارها و ادمهای مختلفی صحبت کردم تا دیدگاه ادمهای مختلف رو راجع به ازدواج و بطور کلی زندگی بدونم و خیلی از معیارهایی که الان دارم شاید نتیجه صحبتها و نظرات اونها باشه. ملاکهای که شاید خیلیها توی نظر اول بهشون توجهی نکنن اما بسیار مهم و حیاتیه.
در پایان از اینکه وقت گذاشتید تا منو راهنمایی کنید واقعا ممنونم.
منم با نظرتون موافقم. به نظرم خیلی از سنتهای دست و پاگیر و معیارهای غلطی که توی جامعه داریم باعث شده هم سن ازدواج بالا بره و هم طلاق زیاد بشه. کاش میشد کمی، فقط کمی، از اسلام و الگوهای ناب اسلامی الگو بگیریم.
نمیخام شعار بدم چون متاسفانه خودمم خیلی جاها اشتباه کردم ولی فکر میکنم این تلنگریه که همه باید به خودمون بزنیم که چقدر از کارهامون بر مبنای دین و خواسته خداوند است.
نمیدونم چجوری با خوندن یه پیام متوجه نظام فکری من شدین.(به نظر من ادمها رو با مدتها همصحبتی هم نمیشه کامل شناخت چه برسه با یه پیام). ولی از عبارت خودرای و لجباز معلومه که ازین دوستتون دل خوشی ندارید و متاسفانه به این احساستون رو به من هم سرایت دادید. من هیچ وقت نگفتم ادم ایده الی هستم و هیچ عیبی ندارم فقط گفتم از دید ادمهای دور و برم به نظر هیچ مشکلی به جز همین مطلقه بودن ندارم (بازم میگم از دید ادمهای دور و برم). من مطلقه بودن رو هم شاید بتونم برای خودم یه عیب تصور کنم اما این باعث نمیشه که عیبهایی که دیگران هم دارند و باعث میشه کفویت ما دچار اشکال بشه رو نادیده بگیرم. دلیلم هم ایده ال گرا بودن نیست. فقط میخام با کسی زندگی کنم که با خودم مشابهت و هم کفوی داشته باشه (حداقل در برخی جهات که برام مهمه و اونها رو به عنوان معیارهای ازدواج میدونم)
در ضمن من هیچ وقت یه مشکل مثل دیپلمه بودن رو دلیل برای رد کردن کسی نمیدونستم. بلکه معمولا اکثر خواستکارام چند تا عیب از این دست رو باهم داشتن و غالبا اینقدر این مشکلاتشون بزرگ بوده که نتونم جواب بله بدم وگرنه من ادمی نیستم که فقط به خاطر یه مشکل کسیو پایینتر از خودم بدونم.
اینم که گفتم پایینتر از من هستند رو قبول دارم که حرف خوبی نبوده و هیچکسی نباید چنین حرفی رو راجع به هیچ کسی بزنه ولی عذر من رو بپذیرید که میخاستم کمی مطابق فرهنگ عامیانه مانند همین ادمهایی حرف بزنم که ادمها رو دسته بندی و طبقه بندی میکنند.
در ضمن شما اگر متن پیام منو کامل خونده بودید میفهمیدید که گفتم خیلی از خواستگارام (بهتره بگم تمام اونهایی که نمیدونستن من مطلقه ام)به محض اینکه بار اول تماس گرفتنشون گفتم مطلقم حتی نیومدن منو ببینن.(خیلیهاشون که همون موقع زود خداحافظی کردن) اونوقت شما توقع دارید من چجور قضاوت کنم. بازم میگید من مقصرم و یا اشتباه فکر میکنم.
من نمیگم هر قضاوتی توی عمرم کردم صد در صد درست بوده. ولی شما هم فکر نمیکنید که با خوندن یه پیام (اونم نصفه و نیمه ) نباید کسیو به باد انتقاد گرفت و خیلی از تهمتها رو بهش زد؟؟؟؟
سلام بر شما
اول از همه اگر حرفی زدم که باعث شده فکر کنید من ادم مغروری هستم از شما و همگی معذرت میخام(چون این از صفاتیه که همیشه سعی کردم ازش دور باشم و اگر هر عیبی داشته باشم حداقل این یک عیب رو نمیخام در مورد خودم قبول کنم).البته قصد بحث کردن سر این مورد رو هم ندارم. باز هم پوزش میخام اگر توی حرفام اشاره به این کردم که برخی افراد پایینتر از من هستند.(شما بذارید به حساب اینکه اوم موقع خیلی ناراحت بودم)
ولی باور کنید من هدفم بیشتر پیدا کردن کسیه که همکفو من باشه و متاسفانه توی همه خواستکارای جورواجورم همچین کسی رو پیدا نکردم. شاید شما بگی من خیلی ایده الگرا هستم اما باورتون نمیشه که خطوط قرمز و ملاکهای من به زحمت به پنج تا هم نمیرسه و معمولا هر موردی هم که خواستگارم بوده و خودش پا پس نکشیده اقلا دو سه مورد از این پنج تا رو با هم داشته. البته من نمیخام و هرگز اینکارو نکردم که بخاطر اینکه کسی پارامترهای مورد نظر منو نداشته شخصیتشو زیر سوال ببرم. حتی برخی ازین خواستگارام از خانواده دوستان نزدیک من بودند و من محترمانه بهشون نه گفتم. چون میدونستم که ما به درد هم نمیخوریم.
شاید به قول شما این سخت گیری من بابت ازدواج سابقم باشه. اما هم به خاطر تجربه قبلیم و هم صحبت با خیلی از اقایونی که مثل من طلاق رو تجربه کردن، تجربیات زیادی دارم که اگر بخاهید حتما و با کمال میل در اختیارتون میذارم
در پایان اینم بگم اون چیزی که ما از ادمها و شخصیتشون میتونیم بفهمیم شاید تماما با ملاکهای ظاهری نباشه ولی اینطور نیست که هیچکدوم از این ملاکها در شخصیت فرد اثر گذار نیست.
مثلا خیلیها شاید فکر کنند چون من خودم در مقطع بالایی درس میخونم برام مهمه که همسرم تحصیلات عالیه داشته باشه ولی برای من ازین جهت مهمه که ایشون هم به علم علاقه داشته باشه و هم با فضای دانشگاه که نیمی از اوقاتم رو اونجا سپری میکنم اشنایی داشته باشه. چون دیدم خیلی از اقایونی که تحصیلات دانشگاهی ندارند درک روابط من با همکلاسی ها و اساتید اقا براشون مشکله و شاید به نظرشون روابط سالمی نیاد. یا یکی دیگه از دلایلم اینه که معمولا اگثریت اقایون دوست دارند از خانمشون در یک سری معیار مثل ثروت یا تحصیلات بالاتر باشن وشاید اولش بگن برامون مهم نیست ولی اینو دیدم که بعدا خیلی مشکل ایجاد میشه.
البته بگم من سالها وقت گذاشتم و با خواستگارها و ادمهای مختلفی صحبت کردم تا دیدگاه ادمهای مختلف رو راجع به ازدواج و بطور کلی زندگی بدونم و خیلی از معیارهایی که الان دارم شاید نتیجه صحبتها و نظرات اونها باشه. ملاکهای که شاید خیلیها توی نظر اول بهشون توجهی نکنن اما بسیار مهم و حیاتیه.
در پایان از اینکه وقت گذاشتید تا منو راهنمایی کنید واقعا ممنونم.
من رو بابت پر حرفیم ببخشید.
سلام به شما
منم با نظرتون موافقم. به نظرم خیلی از سنتهای دست و پاگیر و معیارهای غلطی که توی جامعه داریم باعث شده هم سن ازدواج بالا بره و هم طلاق زیاد بشه. کاش میشد کمی، فقط کمی، از اسلام و الگوهای ناب اسلامی الگو بگیریم.
نمیخام شعار بدم چون متاسفانه خودمم خیلی جاها اشتباه کردم ولی فکر میکنم این تلنگریه که همه باید به خودمون بزنیم که چقدر از کارهامون بر مبنای دین و خواسته خداوند است.
سلام
نمیدونم چجوری با خوندن یه پیام متوجه نظام فکری من شدین.(به نظر من ادمها رو با مدتها همصحبتی هم نمیشه کامل شناخت چه برسه با یه پیام). ولی از عبارت خودرای و لجباز معلومه که ازین دوستتون دل خوشی ندارید و متاسفانه به این احساستون رو به من هم سرایت دادید. من هیچ وقت نگفتم ادم ایده الی هستم و هیچ عیبی ندارم فقط گفتم از دید ادمهای دور و برم به نظر هیچ مشکلی به جز همین مطلقه بودن ندارم (بازم میگم از دید ادمهای دور و برم). من مطلقه بودن رو هم شاید بتونم برای خودم یه عیب تصور کنم اما این باعث نمیشه که عیبهایی که دیگران هم دارند و باعث میشه کفویت ما دچار اشکال بشه رو نادیده بگیرم. دلیلم هم ایده ال گرا بودن نیست. فقط میخام با کسی زندگی کنم که با خودم مشابهت و هم کفوی داشته باشه (حداقل در برخی جهات که برام مهمه و اونها رو به عنوان معیارهای ازدواج میدونم)
در ضمن من هیچ وقت یه مشکل مثل دیپلمه بودن رو دلیل برای رد کردن کسی نمیدونستم. بلکه معمولا اکثر خواستکارام چند تا عیب از این دست رو باهم داشتن و غالبا اینقدر این مشکلاتشون بزرگ بوده که نتونم جواب بله بدم وگرنه من ادمی نیستم که فقط به خاطر یه مشکل کسیو پایینتر از خودم بدونم.
اینم که گفتم پایینتر از من هستند رو قبول دارم که حرف خوبی نبوده و هیچکسی نباید چنین حرفی رو راجع به هیچ کسی بزنه ولی عذر من رو بپذیرید که میخاستم کمی مطابق فرهنگ عامیانه مانند همین ادمهایی حرف بزنم که ادمها رو دسته بندی و طبقه بندی میکنند.
در ضمن شما اگر متن پیام منو کامل خونده بودید میفهمیدید که گفتم خیلی از خواستگارام (بهتره بگم تمام اونهایی که نمیدونستن من مطلقه ام)به محض اینکه بار اول تماس گرفتنشون گفتم مطلقم حتی نیومدن منو ببینن.(خیلیهاشون که همون موقع زود خداحافظی کردن) اونوقت شما توقع دارید من چجور قضاوت کنم. بازم میگید من مقصرم و یا اشتباه فکر میکنم.
من نمیگم هر قضاوتی توی عمرم کردم صد در صد درست بوده. ولی شما هم فکر نمیکنید که با خوندن یه پیام (اونم نصفه و نیمه ) نباید کسیو به باد انتقاد گرفت و خیلی از تهمتها رو بهش زد؟؟؟؟
من هم کاملا حرف شما و ترسی که از این ادمها رو دارید درک میکنم
من همیشه یه جمله ای رو به همه میگم و اونم اینه که :ترسناکترین موجود دنیا ادمیزاده. هیچ چیزی بیشتر ازادمها نمیتونن به شما ضربه بزنن.
ولی یادت باشه توی همین جامعه هم ادمهای خیلی خوب وجود داره. نمونش دختر پاکی مثل شما.
بهتره که ما هم به جای اینکه فقط زشتیها رو ببینیم و بترسیم با شمهامت جلو بریم و نزاریم نظرات و رسوم غلط جامعمون بیشتر پابرجا بشه.
ای بابا. چه توقعی داری شما؟
من که چادریم و ارایش هم نمیکنم هم تا حالا هزار بار مزاحمم شدن.
مشکل اینه که برخی اقایون فکر میکنن وقتی یه دختر سنگین میگرده و بی محلی میکنه میخاد کلاس بذاره یا ناز کنه.
صفحه‌ها