بله دقیقا بیان شد مطلب اساسی در این رابطه اینکه خداي متعال با همه موجودات، نسبتي يكسان داشته؛ کما اینکه نسبت خدا با همه زمان ها و همه مكان ها هم مساوي است؛ خدا همان گونه كه در شرق هست، در غرب هم هست؛ همانطوري كه در بالا هست در پايين هم هست؛ خدا در زمان حال هست و در زمان گذشته و آينده هم بوده و خواهد بود؛ گذشته و حال و آينده براي خدا یکسان است، همانطوري كه بالا و پايين و شرق و غرب براي او يكسان است.
در نتیجه بندگان و مخلوقات هم براي او يكسانند، او با هيچكس خويشاوندي و رابطه خصوصي نداشته؛ پس در نتیجه نظر لطف و يا نظر غضب خداوند به بندگان هم بر اساس سنت های مشخص الهی يكسان است، مگر اینكه از طرف بندگان تفاوتي در كار باشد.
پس هيچ كس بي دلیل پیش خدا عزيز نمی شود و هيچكس هم بي دليل خوار و مطرود نمي شود، خدا با كسي نسبت خويشاوندي و يا همشهری گري ندارد، هيچكس هم سوگلي و عزيز دُردانه خدا نيست.
بله دقیقا اقا محمد افرادی كه زنان و دخترهاي با حجاب را تحریک به بیحجابی ميكنند به اين خاطر است كه ميبينند نميتوانند بهره نامشروع از اين افراد ببرند و اين هجمهها، حاصل عصبانيت آن هاست و اينكه شايد بتوانند با تمسخر و مورد آزار و اذيت قرار دادن، اين دختران پاك را از رسالت و وظيفهاي كه خداوند به عهده آنها گذاشته منصرف كنند.
لذا دختران و زنان با ايمان و با حجاب بايد به موقعيت تاريخي و نقش بيبديل و ارزشمند خود در پاسداري از اين نماد مهم و تأثيرگذار، بيش از پيش واقف باشند و بكوشند كه با تفكر، در معنا و فلسفه حجاب و زدودن ترديدها و نگرانيهايي كه در باب اين رفتار ديني ممكن است در ذهن و قلبشان وجود داشته باشد، در حفظ و حراست از اين نعمت بزرگ الهي مصممتر و استوارتر ظاهر شوند.
دقیقا اقای محمدی گذشته از اینکه آثار و فوايد رعايت حجاب و پوشش ديني بر کسی پوشیده نیست. برخي از اين آثار عبارتند از:- بهداشت رواني اجتماع و كاهش هيجانها و التهاب جنسي كه سبب كاهش عطش سيري ناپذيري شهوت است.
2- تحكيم روابط خانوادگي و برقراري صميميت كامل زوجين. (با رواج بيحجابي و جلوهگري زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعي محدوديت و پايان آزاديهاي خود تلقّي ميكنند و افراد متأهل هر روز در مقايسهاي خطرناك ميان آنچه دارند و ندارند، قرار ميگيرند. اين مقايسهها، هوس را دامن زده و ريشه زندگي را ميسوزاند).
3- استواري اجتماعي و استيفاي نيروي كار و فعاليّت. (دختر و پسري كه در محيط كار و دانشگاه تحريك شهواني شوند، از تمركز و كارآيي آنها كاسته ميشود و حكومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نيروي فكري و كاري است).
4- بالارفتن ارزش واقعي زن و جبران ضعف جسماني زنان و... .
مطالب بسیار زیبایی بیان نمودید به همین جهت است که دختران و زنان با ايمان و با حجاب بايد به موقعيت تاريخي و نقش بيبديل و ارزشمند خود در پاسداري از اين نماد مهم و تأثيرگذار، بيش از پيش واقف باشند و بكوشند كه با تفكر، در معنا و فلسفه حجاب و زدودن ترديدها و نگرانيهايي كه در باب اين رفتار ديني ممكن است در ذهن و قلبشان وجود داشته باشد، در حفظ و حراست از اين نعمت بزرگ الهي مصممتر و استوارتر ظاهر شوند.
امروز حجاب و پوشش شرعي بانوان مسلمان، يكي از مهمترين سمبلهاي دينداري و اسلامگرايي است.
بله دقیقا همین طوره با عنایت به این ارزشهای والا، کاملاً مشخص است که انگیزه افرادی كه حجاب را مورد هجمه قرار ميدهند، جز بیماری جنسی و راوانی چیز دیگری نیست و این افراد، راه تخلیه خود را در يك نگاه حيواني و پست به جنس زن جستجو میکنند.
افرادي اقدام به هجمه به حجاب میکنند كه استدلالي پشت حرفهايشان ندارند، زيرا ميدانند اگر از راه عقل و منطق و استدلال وارد شوند، شكست خواهند خورد. کما اینکه در تاريخ پر بركت زندگي پيامبر اكرم(صلیاللهعلیهوآله) شاهد هستیم كه ايشان در دوران رسالت خويش، چقدر مورد هجمه و استهزاء كفر پيشگان قرار ميگرفت؛ زيرا آنها از راه استدلال نميتوانستند كاري پيش ببرند، دست به هجمه و استهزا ميزدند تا وجود مبارك پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآله) را مورد آزار و اذيت قرار دهند و او را از رسالتي كه بر عهده داشت باز دارند.
افرادی كه زنان و دخترهاي با حجاب را تحریک به بیحجابی ميكنند به اين خاطر است كه ميبينند نميتوانند بهره نامشروع از اين افراد ببرند و اين هجمهها، حاصل عصبانيت آن هاست و اينكه شايد بتوانند با تمسخر و مورد آزار و اذيت قرار دادن، اين دختران پاك را از رسالت و وظيفهاي كه خداوند به عهده آنها گذاشته منصرف كنند.
با سلام وتحیت
جناب عمران گذشته از استدلا ل های مربوط به اثبات نظام احسن خلقت که در پست امده انکار برترین جهان نیاز مند اثبات جهل عجز و بخل برای پرودگار است
معاذ الله خداوند متعال نه عاجز بوده ونه اینکه عملش را نداشته ونه اینکه بخلی در ساحتش راه دارد که نتواند بهترین جهان را بیافریند.
با سلام و تحیت
جناب عمران شما فکر می کنید آیاتی نظیر «تَبَاركَ اللهُ أحْسَنُ الْخَالِقِينَ[مؤمنون، آيه 14]؛ و «الَّذِي أحْسَنَ كلَّ شيءٍ خَلْقَه[ سجده ، آيه 7]؛ ارتباطی با نظام احسن آفرینش ندارد؟!
دوم اینکه شرور در عالم امور عدمی هستند همون طور که تاریکی از عدم نور ناشی می شود.
سوما شما در قبال افرادی مثل هیلتر معتقد به قصاص قبل از جنایت هستید یا اینکه باید فرصتی به این افراد داده می شد تا خود مانع راه یابی شان به بهشت برین شوند.
در نظام احسن آفرینش، علاوه بر فرشتگان که انگیزهای جز طاعت الهی ندارند و در این مسیر، خستگی و کسالت هم بر آنها مستولی نمیشود سطح بالاتری از قابلیت نیز وجود داشت و آن هم آفرینش ویژهای است که میتواند در بین کششهای متعدد و نیرومند، با قدرت و اختیارش، مسیر طاعت الهی را بپیماید.
طبیعی است که فیاض مطلق، این آفرینش ویژه را درقالب اشرف مخلوقات متجلّی ساخت، بنابراين شگفتیهای زیبایي همچون پاکی حضرت یوسف حتی در دام زلیخا، اطاعت حضرت ابراهیم ولو با عشق به فرزند و... محقق شد.
آفرینش الهی در تمام ابعاد، کامل و بی عیب است حتی یک دانه ریز، از کمال همین دانه اینکه استعداد رشد و تبدیل شدن به یک درخت تنومند را داراست.
انسان گناه کار نیز با توبه قابلیت رسیدن به مقامات عالی را کسب میکند. در این بین اگر دانه به رشد تعالی نرسد مقصر نیست چون شرایط برایش فراهم نشد امّا در مورد انسان گناه کار چنین نیست؛ چون شرط رشد و تعالی انسان منوط به تکالیف الهی است و خدواند هیچ انسانی ولو گناه کار و عاصی را بیشتر از توان و اختیارش تکلیف نمیکند "لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَها..."[بقره، 286] لذا هرکه سستی و تنبلی نماید، مقصر است.
در عين حال تکالیفي که براي ما تعيين کرده، موجب تعالی وجودي ماست؛ او نيازي به عبادات و اطاعات ما ندارد، اينها در واقع کلاسهاي تربيتي ما هستند؛ به عنوان مثال، در بسياري از کشورها سوادآموزي الزامي است و اين سوال پيش ميآيد که چه لزومي دارد افراد را وادار به تحصيل علم و دانش کنند؟ هر کس در جواب ميگويد اين کاري است که ميبايست بشود و نتيجهاش عايد خود اين افراد ميگردد.
اندیشمندان با اینکه قادر به تشخیص و تفکیک دانش آموزان درس خوان از تنبل میباشند ولیکن قائل به محروم کردن دانش آموزان ضعیف نیستند و قرار گرفتن در محیط رشد تحصیلی را برای همگان لازم و اجباری میدانند.
خدواند نیز با علم به گناهکار بودن بعضی از انسانها، آنها را از فرصت استثنایی رشد و تعالی در دنیا محروم نکرد؛ شاید که بهره برند.
با سلام و تحیت
نکته سنجی حضرت عالی و پیروی از عالمان راستین دین هم مایه مباها ت وهم نجات بخش است امروز که جاذبههای مکاتب و طریقتهای غیر شرعی و انحرافی بسیار زیاد شدهاست، این احکام اسلام است که راه گشاست.
با عنایت به اینکه طریقت حقیقی همان عمل به شریعت است، پس شایسته است مسلمان برای پیمودن این طریق، در جهت عمل نمودن به شریعت، مسائل خود را از روحانیت و مرجعیت آگاه، متشرع و متعهد دریافت نماید تا در دام طریقتهای دروغین گرفتار نشود.
در نظام احسن آفرینش، علاوه بر فرشتگان که انگیزهای جز طاعت الهی ندارند و در این مسیر، خستگی و کسالت هم بر آنها مستولی نمیشود سطح بالاتری از قابلیت نیز وجود داشت و آن هم آفرینش ویژهای است که میتواند در بین کششهای متعدد و نیرومند، با قدرت و اختیارش، مسیر طاعت الهی را بپیماید.
طبیعی است که فیاض مطلق، این آفرینش ویژه را درقالب اشرف مخلوقات متجلّی ساخت، بنابراين شگفتیهای زیبایي همچون پاکی حضرت یوسف حتی در دام زلیخا، اطاعت حضرت ابراهیم ولو با عشق به فرزند و... محقق شد.
آفرینش الهی در تمام ابعاد، کامل و بی عیب است حتی یک دانه ریز، از کمال همین دانه اینکه استعداد رشد و تبدیل شدن به یک درخت تنومند را داراست.
انسان گناه کار نیز با توبه قابلیت رسیدن به مقامات عالی را کسب میکند. در این بین اگر دانه به رشد تعالی نرسد مقصر نیست چون شرایط برایش فراهم نشد امّا در مورد انسان گناه کار چنین نیست؛ چون شرط رشد و تعالی انسان منوط به تکالیف الهی است و خدواند هیچ انسانی ولو گناه کار و عاصی را بیشتر از توان و اختیارش تکلیف نمیکند "لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَها..."[بقره، 286] لذا هرکه سستی و تنبلی نماید، مقصر است.
در عين حال تکالیفي که براي ما تعيين کرده، موجب تعالی وجودي ماست؛ او نيازي به عبادات و اطاعات ما ندارد، اينها در واقع کلاسهاي تربيتي ما هستند؛ به عنوان مثال، در بسياري از کشورها سوادآموزي الزامي است و اين سوال پيش ميآيد که چه لزومي دارد افراد را وادار به تحصيل علم و دانش کنند؟ هر کس در جواب ميگويد اين کاري است که ميبايست بشود و نتيجهاش عايد خود اين افراد ميگردد.
اندیشمندان با اینکه قادر به تشخیص و تفکیک دانش آموزان درس خوان از تنبل میباشند ولیکن قائل به محروم کردن دانش آموزان ضعیف نیستند و قرار گرفتن در محیط رشد تحصیلی را برای همگان لازم و اجباری میدانند.
خدواند نیز با علم به گناهکار بودن بعضی از انسانها، آنها را از فرصت استثنایی رشد و تعالی در دنیا محروم نکرد؛ شاید که بهره برند.
صفحهها