خب به نظر من طرز فکر شما خیلی اشتباه هست شماموقعیت خوب رو فقط تو درس ومدرک تحصیلی میدونید؟مثلا دونفر هستن یکی دکترا داره ولی به شدت بداخلاق هست یکی دیپلم داره ولی اخلاقش عالیه من موقعیت دومی رو بهتر از اولی میدونم البته من قصد توهین ندارم این فقط ی مثال بودشما هنوز وارد زندگی نشدید اینطور مقایسه می کنید چه برسه به اینکه اون واقعا بشه شوهر شماهمیشه دست روی دست بسیار است به نظر من شما با هرکی که ازدواج کردید باید همسرتونو با همون ویژگی هایی که داره بپذیرید ودوسش داشته باشیدوجاری آیندتون مطمئنن جایگاه علمی شمارو هیچوقت نداره حالا شاید از نظر های دیگه بالاتر باشه اما از نظر علمی شما بالاتر هستید این ی واقعیته
خب اگه همینطوری پیش بره که کم کم سن شما هم بالا میره ومجرد می مونیدهرطورشده خانوادتو راضی کن که خاستگاراتو راه بدن حالا اگه حرف خودتو قبول نمی کنن از ی واسطه استفاده کن که رو حرفش حساب می کنن
الان مثلا بعضی از شماها خیلی دیگه حالیتونه!یکی بیاد باورکنید به گفته های شماهم می خندهآخه چه ربطی به سن داره حضرت زهرا(س) فقط وفقط18 سال عمر کرد اما بهترین بانوی عالم شد چرا سن انقد ملاکه بله اگه بگن دختره 10 سالشه شاید بگکی سنش کمه اما 19 سال واسه ی دختر سن کمی نیسواین سطح درک وشعور مربوط به سن خاصی نیس بلکه در افراد مختلف متفاوته یکی 20 سالشه از ی 30 ساله شعورش بیشتر می کشه پس نگید این احساسات مخصوص این سنه!درسته دهه هفتادیا ماشالا دیگه نوبرشن اما دهه شصتیا هم همچین بیکار نبودنببین خواهرم به نظر من بهونشه که ماهواره میبینه به خاطر زبان وماهواره به مرور آثار مخربی در زندگی مشترک وحتی افکارودیدگاه آدما مخصوصا از لحاظ مذهبی میزاره وبا توجه به اینکه شماهم خانواده مذهبی هستینحالا اگه از همه موارد دیگه بخوام فاکتور بگیرم به خاطر همین ی مورد در ظاهر جزئی اما خیلی مهم شما اونو فراموش کنواگر واقعا قصد از دواج داری با مشورت خانواده واز همون کیس هایی که مورد قبول خانوادت هست انتخاب کنو همانطور که دوستان هم گفتن ملاک های جالبی برای ازدواج نداری وبه احتمال خیلی زیاد بعد ازدواج پشیمون میشیپس از خدابخواه که با کسی ازدواج کنی که خدا خیرتو در اون قرار داده
به نظر من لیاقت تو بیشتر از این حرفاس واینکه خودش تورو ول کرد والان برگشته اما اینکه بعد از اینهمه مدت هنوزم دوسش داری نمیدونم چی باید بهت بگمبه این فک کن آیا حاضری پیشش باشی ولی در کنار این تمام خیانت هاشو تحمل کنی وهرروز باشک وتردید زندگی کنی ویا اینکه اگر دوباره بهت گفت باید جداشیم چیکار می کنی؟اگر با تمام این مشکلات حاضری پیشش باشی باهاش ازدواج کن در غیر اینصورت جای فکر ومشورت داره واینکه واقعا مطمئن بشی از شرایطش واینکه او واقعا چه آدمیه چقد دوست داره؟؟فقط اینو می گم زیاد عجله نکن واسه تو فرصت ازدواج های خوب زیاده اما شوهر سابقت نه
من نمیدونم چرا همه مردا فک می کنن خانومای مذهبی سردن!!!!!خب بعله دیگه اون خانومی که شما داشتی که با نه نفر ارتباط نامشروع داشته اگه سرد می بود باید تعجب می کردی از طرفی می خوای ی زن پاک وساده نصیبت بشه خب طبیعی که اولش حتی شده یکم سرد باشه گیرم که سرد باشه، ی خانومی که هیچ تجربه ای نداشته تا وقتی که بخواد راه بیفته زمان می بره شما مردا هم صبر ندارین وهمه چی رو باهم می خوایناگر که زنت واقعا از کاراش پشیمون بود با اینکه کار کوچکی هم نکرده اما بازم می شد ببخشیش وگذشته اونو فراموش کنیولی وقتی هرروز وهر شب بهت دروغ می گفته وبا اینکه بهت قول داده ارتباطش رو قطع کنه امابازم حتی بعد ازدواجش با شما ارتباط تلفنی داشته همچین کسی به نظر من نه لیاقت زندگی کردن داره ونه لیاقت اینکه بهش بخوای اعتماد کنی مگر اینکه بلا نسبت شما ی مرد احمق وگاگول باشیواسه ازدواج دوباره هیچ ترسی وجود نداره فقط لازمش اینه که زرنگ باشی وایندفه در انتخابت دقت کنی وبه خدا توکل کن وعجله نکن به مرور قبلی فراموش میشهاگه تاالان به گناه آلوده نشدی سعی کن بعد از اینم به گناه آلوده نشی خیلی حیفه
صفحهها