مطالب دوستان حامی

تصویر barfi barfi 21 خرد, 1394 چرا توی ازدواجم گره افتاده؟
به نظرم توکل اصل قضیه ی زندگی ست...  نسخه نیست... اما این رو قبول دارم که همه ی افراد با این باور زندگی نمی کنن و به خاطر هر فاصله ای از اصل باید هزینه هایی رو باید پرداخت... و هزینه ی به تاخیر افتادن ازدواج هم سخت تر زندگی کردن است...  
تصویر barfi barfi 21 خرد, 1394 چرا توی ازدواجم گره افتاده؟
اما به نظر من اینهایی که گفتین حداقل نیست  اینها حد وسط است... حداقل برای من داشتن جربزه کار و اهل تلاش بودن است و یه درامد بخور و نمیر  خونه هم برای خواستگاری رفتن لازم نیست برای عروسی گرفتن لازمه که اونم به نظر من لازم نیست خود پسر از همون اولش داشته باشه... من همیشه فکر می کنم هر چی حداقل های مادی ام رو بالا تر بیارم از حد اقل های یه زندگی شاداب و سرزنده دور میشم، چون پسری که بخواد درس بخونه بعدش هم تا کار مناسب پیدا کنه و تا یکم هم ذخیره کنه تا بتونه خونه بگیره کلی سنش رفته بالا و از اون شور جوونی و اشتیاقش به ازدواج کم شده و به تنهایی بیشتر عادت کرده و در ادامه که با افزایش اختلاف سنی با بچه هامون نمی تونیم اون طور که باید با اونها دوست باشیم... اینها همه امتیازاتی ست که نه فقط اون پسر بلکه من به عنوان همسرش از دست خواهم داد ...  به نظرم این همه امتیاز که از دست میدم هیچی نمی ارزه...  
تصویر barfi barfi 21 خرد, 1394 چرا توی ازدواجم گره افتاده؟
خوبه که می گین "حداقل هایی"... حداقل یعنی چی؟؟؟؟؟ چند درصد از مایی که ازدواج نکردیم حداقل ها رو نداریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به نظرم من ما تعریفمون از حداقل ها داره می رسه به حداکثرهایی که ....  
تصویر barfi barfi 21 خرد, 1394 چرا توی ازدواجم گره افتاده؟
من که مطمئنم مشکل عمده از خود ماهاست.... چون توکل بلد نیستیم و در نتیجه ریسک و جسارت که نتیجه ی توکل است خیلی توی وجودمون کم رنگه...  
تصویر barfi barfi 21 خرد, 1394 از غذاها عکس می گیرم!!
درباره ی مادر شوهرتون که خیلی مواظب کارهاتون باشین که به هر حال یه مادر است و بی احترامی و بی توجهی نسبت به اون مثل بی احترامی نسبت به مادر خودتونه... و این مهم ترین مسئله ی اختلاف بین یه زوج جوان میشه... شاید مادرتون چون خیلی شما رو دوست داره نمی خواد خیلی وابسته ی خونواده ی شوهرتون بشین، پس یکم سعی کن اول حساسیت مامانتون رو کم کنین و بعد به طور غیر مستقیم بهش بگی احترام به اونها براتون مهم است... خودتون برای رفتار خودتون با اطرافیانتون برنامه بریزین و تصمیم بگیرین هیچی بهتر از این نیست که خودتون باشین... زندگی فقط با محبت و مهربانی ست که شیرین میشه....
تصویر barfi barfi 21 خرد, 1394 اون منو درک نمی کنه یا من او را؟
هیچ کدوم خودتون رو جای اون یکی نمی ذارین شاید هم خانموتون فکر می کنه داره بهتون محبت میکنه!!!! اما هنوز روحیه ی شما رو نشناخته... شما اگر نیم ساعتی با خانومتون حرف بزنین بعد بهش بگین اجازه بده یکم استراحت کنم اجازه نمی ده؟؟؟؟ البته این نشون دهنده ی اینه که خانومتدون در طول روز خیلی حوصله اش سر میره و خوبه که یه سرگرمی برای خودش پیدا کنه اما نکته ی مهم تر این است که اگر شما سر این موضوع کوچیک نمی تونین با هم حرف بزنین و به راحتی انتظاراتتون رو از هم بگین و دوستانه این مشکل رو حل کنین توی مسائل بزرگتر چه جوری با هم کنار میایین؟؟؟  
تصویر barfi barfi 20 خرد, 1394 چرا توی ازدواجم گره افتاده؟
به نظر من بین دخترهای دانشگاه رفته زیاد هستند کسانی که سطح توقع مادی خیلی پایینی دارند (بعضی موارد حتی معقول تر از افراد تحصیل نکرده، چرا که واقعا پی بردن که با دارایی های میلیاردی تا طرف اخلاق نداشته باشه به هیچ دردی نمی خوره) و البته دقیقا به خاطر همین دیدگاه اشتباه جامعه(نه فقط پسرها) همه به جاشون تصمیم می گیرند و سطح توقع بالایی براشون تصور می کنند... جمع نمی بندم بله درصد زیادی از ادم ها با بالا رفتن مدرک خیلی توقعاتشون بالا میره اما به نظرم این حرف مثل یک بهونه می مونه که چون من درامدم کمه برم دنبال یه دختری که کمتر درس خونده چرا که سطح توقعش پایین تره!!!!! من به شخصه 6-7 مورد دختر بالای فوق لیسانس می شناسم که دقیقا به خاطر این دیدگاه اشتباه کسی سراغشون نمیره در حالی که چون من از نزدیک می شناسمشون خیلی اهل قناعت هستند... ما داریم توی فامیل پسرهای خوبی که فقط به خاطر بالارفتن مرتبه ی علمی قید یه دختری که خیلی هم بهش علاقه دارند می زنند در حالی که دختره منتظره که پسره فقط یه اشاره کنه... و ای کاش هیچ وقت قبل از حرف زدن با ادم ها اون ها رو فقط صرف دارابودن یه مدرک و یا ... دسته بندی نکنیم...
تصویر barfi barfi 20 خرد, 1394 اعتماد به سایت های همسریابی
کاملا درسته...

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 4