سلام. از خدا میخوام که همه ی اونایی که محجبه هستند، امانتدار خوبی برای یادگار مادرشون حضرت زهرا (سلام ا... علیها) باشند و با آن بزرگوار تو اون دنیا محشور بشن. انشالله. برا این خانم هم که تازه مشلمان شدند و محجبه همین آرزو رو داریم و از خدا میخوایم تو این امر مقدس ثابت قدم باشند.
البته دو سال تفاوت اونقدری به چشم نمیخوره که بخاطرش این وصلت رو باید به هم زد چون هم خود شما و هم اون آقا پسر هر دو به بلوغ کافی در زمینه ازدواج رسیدید و میتونید زندگی رو حتی با تفاهامت بیشتر اداره کنید (از این غافل نباشید که شاید این تفاوت سنی که شما ازشون بزرگ هستید برا میل جنسی و مواردی از این قبیل مشکل ساز باشه)
اما اینو عرض کنم خدمتتون که تو امر ازدواج باید همه شرایط رو در نظر گرفت و اون نظرات خونواده هاست اونقدر از اون مادرشوهرا هستند که به جای صاف کردن راه و پر کردن چاه و چاله ها مشکلات رو دو جندان می کنند (البته نباید از برخی مادر شوهرا که از مادر هم به آدم نزدیکترند غفلت کنیم)
حتی اگه آقا پسر راضی باشند با این سختگیری ای که مادرشون دارند و این ازدواج سر بگیره هر دفعه که پیششون برید یه جوری براتون گوشزد می کنند که سنتون از آقا پسرشون بالاست
یه چیزه دیگه: یه جوری از زیر زبون آقا پسره بکشید ببینید شاید مادرشون یه نفره دیگه رو سراغ دارند و سن شما رو بهونه می گیرند که اون وقت دیگه باید بیخیالش بشید.
تو امر ازدواج باید همه چیز رو مد نظر قرار داد که سلامتی هم از اون هاست. وقتی خواهرتون میگن که نمی تونند با این وضعیت کنار بیان و نیش و کنایه هاشون تحمل کنند پس بهتره جواب رد بدن چون اگه این ازدواج سر بگیره و خواهرتون هم از اون حرفا بشنوه و دق و دلیشو سر همسرشون خالی کنند دیگه زندگی براشون نمی سازه و دوم اینکه اگر این مورد مادرزادی باشه به قول دوستان رو بچه هم تاثیر داره و نسل ها این مورد ادامه پیدا می کنه مگه اینکه یا نباید این ازدواج صورت بگیره یا بخوان بچه دار نشن. بازم تو این کار عجله نکنید اگه واقعا دو دل هستید ازشون فرصت بیشتر بخواهید تا هم خواهرتون و هم خونواده تون در این زمینه بیشتر فکر کنید و با توکل بر خدا یه تصمیم قطعی بگیرید. انشالله که ختم بخیر بشه.
از کی تا حالا اینجوری شدید؟ الان کاربران عزیز فکر می کنند میخوام دکتری کنم نه اینطور نیست. میخوام فقط بدونم شاید یه اتفاقی براشون افتاده از اون به بعد اینجوری شدند. دنبال علتش گشتید؟
منظور شما از اینکه می خواهید برید یه جای خلوت همون به اصطلاح رهبانیت هست که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله مسلمانان را از این عمل ناپسند نهی فرمودند.
یه روایتی هست که زنی محضر امام صادق (علیه السلام) میرن و عرض میکنن که من «تبتل» رو انتخاب کرده ام. حضرت فرمودند: منظورتون چیه؟ این خانم عرض کردند: اینکه ازدواج نمی کنم و به عبادت می پردازم. حضرت اینطور جواب می فرمایند: که اگه در این کار فضیلتی بود حضرت فاطمه زهرا (سلام ا... علیها) به آن سزاوارتر ازتو بود؛ بی گمان کسی در فضیلت از ایشان پیشی نگرفته است. منبع: وسائل الشیعه، ج14، ص117
توصیه اینکه: در هر موقعیتی (نماز خواندن، قرآن خواندن، کار عبادی دیگر انجام دادن، باران باریدن و لحظاتی که مناسب دعاست) اولا از ته دل برای ایجاد حس ازدواج دعا کنید بعد از خدا ملتمسانه درخواست ازدواجتون رو بکنید. انشالله که حاجت روا بشوید.
قبل از هر چیز توکلتونو به خدا کنید و یه واسطه ی خوب پیدا کنید واسطه ای که آدم مطمئنی باشه که بعد مشکلی پیش نیاد
دوم اینکه: سعی کنید اگه تو محله هاتون یه مناسبتی مثل جشن و مرثیه و غیره باشه و احتمال می دید یا یقین می دونید که مادرشون تشریف میارن شرکت کنید و خودتونو نشون بدین
یه کار دیگه هم می تونید بکنید و اونم اینکه اگه براتون ممکن باشه یه ختم قرآنی یه زیارت عاشورایی چیزی تو یکی از مناسبتها تو خونه ی خودتون برگزار کنید و از مادر اون آقا هم دعوت کنید تشریف بیارن و اون وقت دیگه باید سنگ تموم بذارید و خودی نشون بدید.(فقط دست بجنبونید تا مرغ از قفس نپریده)
سلام. از خدا میخوام که همه ی اونایی که محجبه هستند، امانتدار خوبی برای یادگار مادرشون حضرت زهرا (سلام ا... علیها) باشند و با آن بزرگوار تو اون دنیا محشور بشن. انشالله. برا این خانم هم که تازه مشلمان شدند و محجبه همین آرزو رو داریم و از خدا میخوایم تو این امر مقدس ثابت قدم باشند.
سلام
البته دو سال تفاوت اونقدری به چشم نمیخوره که بخاطرش این وصلت رو باید به هم زد چون هم خود شما و هم اون آقا پسر هر دو به بلوغ کافی در زمینه ازدواج رسیدید و میتونید زندگی رو حتی با تفاهامت بیشتر اداره کنید (از این غافل نباشید که شاید این تفاوت سنی که شما ازشون بزرگ هستید برا میل جنسی و مواردی از این قبیل مشکل ساز باشه)
اما اینو عرض کنم خدمتتون که تو امر ازدواج باید همه شرایط رو در نظر گرفت و اون نظرات خونواده هاست اونقدر از اون مادرشوهرا هستند که به جای صاف کردن راه و پر کردن چاه و چاله ها مشکلات رو دو جندان می کنند (البته نباید از برخی مادر شوهرا که از مادر هم به آدم نزدیکترند غفلت کنیم)
حتی اگه آقا پسر راضی باشند با این سختگیری ای که مادرشون دارند و این ازدواج سر بگیره هر دفعه که پیششون برید یه جوری براتون گوشزد می کنند که سنتون از آقا پسرشون بالاست
یه چیزه دیگه: یه جوری از زیر زبون آقا پسره بکشید ببینید شاید مادرشون یه نفره دیگه رو سراغ دارند و سن شما رو بهونه می گیرند که اون وقت دیگه باید بیخیالش بشید.
با آرزوی موفقیت
با سلام.
تو امر ازدواج باید همه چیز رو مد نظر قرار داد که سلامتی هم از اون هاست. وقتی خواهرتون میگن که نمی تونند با این وضعیت کنار بیان و نیش و کنایه هاشون تحمل کنند پس بهتره جواب رد بدن چون اگه این ازدواج سر بگیره و خواهرتون هم از اون حرفا بشنوه و دق و دلیشو سر همسرشون خالی کنند دیگه زندگی براشون نمی سازه و دوم اینکه اگر این مورد مادرزادی باشه به قول دوستان رو بچه هم تاثیر داره و نسل ها این مورد ادامه پیدا می کنه مگه اینکه یا نباید این ازدواج صورت بگیره یا بخوان بچه دار نشن. بازم تو این کار عجله نکنید اگه واقعا دو دل هستید ازشون فرصت بیشتر بخواهید تا هم خواهرتون و هم خونواده تون در این زمینه بیشتر فکر کنید و با توکل بر خدا یه تصمیم قطعی بگیرید. انشالله که ختم بخیر بشه.
با سلام خدمت خواهر بزرگوار!
از کی تا حالا اینجوری شدید؟ الان کاربران عزیز فکر می کنند میخوام دکتری کنم نه اینطور نیست. میخوام فقط بدونم شاید یه اتفاقی براشون افتاده از اون به بعد اینجوری شدند. دنبال علتش گشتید؟
منظور شما از اینکه می خواهید برید یه جای خلوت همون به اصطلاح رهبانیت هست که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله مسلمانان را از این عمل ناپسند نهی فرمودند.
یه روایتی هست که زنی محضر امام صادق (علیه السلام) میرن و عرض میکنن که من «تبتل» رو انتخاب کرده ام. حضرت فرمودند: منظورتون چیه؟ این خانم عرض کردند: اینکه ازدواج نمی کنم و به عبادت می پردازم. حضرت اینطور جواب می فرمایند: که اگه در این کار فضیلتی بود حضرت فاطمه زهرا (سلام ا... علیها) به آن سزاوارتر ازتو بود؛ بی گمان کسی در فضیلت از ایشان پیشی نگرفته است. منبع: وسائل الشیعه، ج14، ص117
توصیه اینکه: در هر موقعیتی (نماز خواندن، قرآن خواندن، کار عبادی دیگر انجام دادن، باران باریدن و لحظاتی که مناسب دعاست) اولا از ته دل برای ایجاد حس ازدواج دعا کنید بعد از خدا ملتمسانه درخواست ازدواجتون رو بکنید. انشالله که حاجت روا بشوید.
موید باشید و خوشبخت. انشالله
سلام
قبل از هر چیز توکلتونو به خدا کنید و یه واسطه ی خوب پیدا کنید واسطه ای که آدم مطمئنی باشه که بعد مشکلی پیش نیاد
دوم اینکه: سعی کنید اگه تو محله هاتون یه مناسبتی مثل جشن و مرثیه و غیره باشه و احتمال می دید یا یقین می دونید که مادرشون تشریف میارن شرکت کنید و خودتونو نشون بدین
یه کار دیگه هم می تونید بکنید و اونم اینکه اگه براتون ممکن باشه یه ختم قرآنی یه زیارت عاشورایی چیزی تو یکی از مناسبتها تو خونه ی خودتون برگزار کنید و از مادر اون آقا هم دعوت کنید تشریف بیارن و اون وقت دیگه باید سنگ تموم بذارید و خودی نشون بدید.(فقط دست بجنبونید تا مرغ از قفس نپریده)
با آرزوی خوشبختی برا همه ی جوونای عزیز
صفحه‌ها