همونطور که خودتون هم فرمودید ازدواجتون خیلی زودتر صورت گرفته و به همین دلیل وقت برا شناخت بیشتر نذاشتین.
شاید خانمتون یه مشکل عصبی دارن یا مشکل خاص دیگه ای دارن که با عصبانیتش میتونه اون مشکلشو بیرون بریزه
پیشنهاد بنده اینه که درسته که ایشون بداخلاقن اما باید راه و مهارتشو یاد گرفت و به مرحله اجرا درآورد
فکر کنید ببینید چه چیزهایی خانمتون رو خوشحال میکنه و چه چیزهایی بیشتر عصبیش می کنه تا بتونید موقعیت خوبی رو برا ارتباط صمیمانه فراهم کنید
سعی کنید وقتی از کار میان و خسته هستند ازشون خوب استقبال کنید و یه کم قربون صدقه اش برید شاید خدا یه رحمی تو دلش انداخت و یه محبتی بینتون ایجاد شد
زمانی رو برای خلوت دو نفره تون انتخاب کنید و یه گردش یکی دو ساعته ببرینش و لابلای صحبتهاتون ازشون علت این عصبانیت ها رو حویا بشید
(البته نمی دونم شاید) شما رو شاغل بودنشون حساسید و می خواین که کار کنن و تو کمک خرجی خونه کمکتون کنن و چون به این کار مجبورن ناراحتیشونو با ناراحت کردن جنابعالی جبران می کنن. ببخشید قصد جسارت ندارم فقط صرف یه احتمال بود
اگه این موارد کارساز نبود با یکی از اعضای خونواده شون که هم شما رو خوب درک می کنند و هم شناخت کافی از اخلاقیات خانمتون دارند در میان بذارید و بهشون بگید یه جوری به خانمتون تذکر بدن که به قول خودمون نه سیخ بسوزه نه کباب.
بازم اگه از در سازگاری نیومد چاره ای جز طلاق ندارید درسته که هر چه نسبت به بدی های همسرتون تحمل کنید ثواب و اجرتون بیشتره ولی خوب انسان هم تا حدی ظرفیت داره و هر کس به نوبه ی خودش ارزش و اهمیت و جایگاه خودشو داره.
در ضمن به سایتهای تبیان و پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السلام) میتونید مراجعه کنید اونجا مقالاتی در این باره نوشته شده که انشالله به دردتون بخوره.
در آخر براتون آرزوی سلامتی و صبر دارم. انشالله که هر چه زودتر مشکلتون حل بشه و زندگی خوب و آرومی داشته باشید.یا حق
متاسفانه امروزه به دلایل مختلفی (البته غیر منطقی) تو مساله ی ازدواج، اعتقادات تو اولویتهای آخر قرار می گیره که این انتخاب هم اثرات خودش رو از همون لحظه اول تا آخر زندگی رو تحت الشعاع قرار میده.
شما باید تو مرحله ی انتخابتون به این مساله حساسیت نشون می دادید و کوتاه نمی اومدید حالا که عقد کردید یه کم کارتون سخت شده سعی کنید یا با رجوع به مشاوره های حاذق مذهبی یا مشاورهای ازدواج ازشون کمک بگیرید انشالله که بتونید به راه حل مناسبی دست پیدا کنید.
یه راه دیگه ای که میتونه به این مساله کمک کنه صحبت های منطقی دو طرفه یا مطالعه آثاری در رابطه با اعتقادات و آثار شرابخواری و کارهای دیگه است که انشالله بتونید با انجام این کارها زندگی خوبی در کنار هم داشته باشید.
سلام
ممنون از مطلب زیباتون.
سلام
واقعا آدم از شنیدن چنین اتفاقاتی عذاب می کشه.
همونطور که خودتون هم فرمودید ازدواجتون خیلی زودتر صورت گرفته و به همین دلیل وقت برا شناخت بیشتر نذاشتین.
شاید خانمتون یه مشکل عصبی دارن یا مشکل خاص دیگه ای دارن که با عصبانیتش میتونه اون مشکلشو بیرون بریزه
پیشنهاد بنده اینه که درسته که ایشون بداخلاقن اما باید راه و مهارتشو یاد گرفت و به مرحله اجرا درآورد
فکر کنید ببینید چه چیزهایی خانمتون رو خوشحال میکنه و چه چیزهایی بیشتر عصبیش می کنه تا بتونید موقعیت خوبی رو برا ارتباط صمیمانه فراهم کنید
سعی کنید وقتی از کار میان و خسته هستند ازشون خوب استقبال کنید و یه کم قربون صدقه اش برید شاید خدا یه رحمی تو دلش انداخت و یه محبتی بینتون ایجاد شد
زمانی رو برای خلوت دو نفره تون انتخاب کنید و یه گردش یکی دو ساعته ببرینش و لابلای صحبتهاتون ازشون علت این عصبانیت ها رو حویا بشید
(البته نمی دونم شاید) شما رو شاغل بودنشون حساسید و می خواین که کار کنن و تو کمک خرجی خونه کمکتون کنن و چون به این کار مجبورن ناراحتیشونو با ناراحت کردن جنابعالی جبران می کنن. ببخشید قصد جسارت ندارم فقط صرف یه احتمال بود
اگه این موارد کارساز نبود با یکی از اعضای خونواده شون که هم شما رو خوب درک می کنند و هم شناخت کافی از اخلاقیات خانمتون دارند در میان بذارید و بهشون بگید یه جوری به خانمتون تذکر بدن که به قول خودمون نه سیخ بسوزه نه کباب.
بازم اگه از در سازگاری نیومد چاره ای جز طلاق ندارید درسته که هر چه نسبت به بدی های همسرتون تحمل کنید ثواب و اجرتون بیشتره ولی خوب انسان هم تا حدی ظرفیت داره و هر کس به نوبه ی خودش ارزش و اهمیت و جایگاه خودشو داره.
در ضمن به سایتهای تبیان و پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السلام) میتونید مراجعه کنید اونجا مقالاتی در این باره نوشته شده که انشالله به دردتون بخوره.
در آخر براتون آرزوی سلامتی و صبر دارم. انشالله که هر چه زودتر مشکلتون حل بشه و زندگی خوب و آرومی داشته باشید.یا حق
سلام.
ممنون از مطلب خوبتون
سلام دوست عزیز
متاسفانه امروزه به دلایل مختلفی (البته غیر منطقی) تو مساله ی ازدواج، اعتقادات تو اولویتهای آخر قرار می گیره که این انتخاب هم اثرات خودش رو از همون لحظه اول تا آخر زندگی رو تحت الشعاع قرار میده.
شما باید تو مرحله ی انتخابتون به این مساله حساسیت نشون می دادید و کوتاه نمی اومدید حالا که عقد کردید یه کم کارتون سخت شده سعی کنید یا با رجوع به مشاوره های حاذق مذهبی یا مشاورهای ازدواج ازشون کمک بگیرید انشالله که بتونید به راه حل مناسبی دست پیدا کنید.
یه راه دیگه ای که میتونه به این مساله کمک کنه صحبت های منطقی دو طرفه یا مطالعه آثاری در رابطه با اعتقادات و آثار شرابخواری و کارهای دیگه است که انشالله بتونید با انجام این کارها زندگی خوبی در کنار هم داشته باشید.
با آرزوی خوشبختی برا همه ی جوونا
سلام خیلی خوب بود. خدا اجرتون بده انشالله
صفحه‌ها