کاش یکم عزیزانی که ابراز نظر کردند به ما میگفتن که مدرک علمیشون چیه !؟
آیا روان شناسی یا روان پزشکی خواندند در دانشگاه های معتبر ؟
آیا از ژنتیک چیزی میدونن؟
یا صرفا بنا بر عبادات سخت میگویند!
سلام ممنون از پاسخگویتون
بله همسرم خودش من رو انتخاب کرده و پسندیده
من شماره اون خانم رو توی گوشیم ذخیره کردم و از طریق صفحه شون توی روبیکا فهمیدم ک کی هستن
خیر اختلافی نداریم و خیلی هم باهم خوب هستیم کاملا راضی هست از زندگیمون
این موضوع خیلی داره منو اذیت میکنه لطفا بگید راهنمایی کنید
سلام از توضیحاتتان متشکرم دخترم ۲۰ سالشه و دامادم ۲۵ سال و متاسفانه در دوران مجردیش همه زندگیش مشغول بازیهای رایانه ای بوده . چیزی که بیشتر مرا نگران می کند این که نمازهای صبحشان قضا میشود و اصلا هم ناراحت نمیشوند البته دخترم توجهش بیشر هست و میگوید مرا بیدار کنیدولی بیدار نمیشود اما دامادم هیچ واکنشی نشان نمیدهد.شروع کلاسهای حوزه هم اثری برای دامادم نداشته و اکثرا به خواب سپری میشود و کلاس هم نمیرود.برای کار هم ماشین خریده که اسنپ کار کند اما اهل کار هم نیست اینقدر نگران شده ام که مدام به طلاق شان فکر میکنم.
آخه مشکل این هست که شخصیت هم وجود نداره دیگه و روزگار خیلی آشفته و بدی هستش.
یه دختر رو به زوذ و اجبار بهت معرفی میکنن که هیچ خصوصیت مثبتی نداره!
نه ایمان_نه اخلاق_نه خانواده_نه شخصیت_نه ظاهر_نه تربیت_نه پوشش مناسب بعضی دختر خانم ها که اصلا هیچ جمله ای نمیشه در وصف پوشش اون ها گفت حتی در کشورای غربیم بعید میدونم اون لباس گیربیاد.
یقینا انسان ها باید گذشت داشته باشن ولی آخه گذشت هم حدی داره جناب!
من از چندتا بدی بگذرم؟
دل به کدوم خوبی خوش کنم؟
ببخشید دیر پاسخ دادم.
آخه مشکل این هست که شخصیت هم وجود نداره دیگه و روزگار خیلی آشفته و بدی هستش.
یه دختر رو به زوذ و اجبار بهت معرفی میکنن که هیچ خصوصیت مثبتی نداره!
نه ایمان_نه اخلاق_نه خانواده_نه شخصیت_نه ظاهر_نه تربیت_نه پوشش مناسب بعضی دختر خانم ها که اصلا هیچ جمله ای نمیشه در وصف پوشش اون ها گفت حتی در کشورای غربیم بعید میدونم اون لباس گیربیاد.
یقینا انسان ها باید گذشت داشته باشن ولی آخه گذشت هم حدی داره جناب!
من از چندتا بدی بگذرم؟
دل به کدوم خوبی خوش کنم؟
ببخشید دیر پاسخ دادم.
آخه مشکل این هست که شخصیت هم وجود نداره دیگه و روزگار خیلی آشفته و بدی هستش.
یه دختر رو به زوذ و اجبار بهت معرفی میکنن که هیچ خصوصیت مثبتی نداره!
نه ایمان_نه اخلاق_نه خانواده_نه شخصیت_نه ظاهر_نه تربیت_نه پوشش مناسب بعضی دختر خانم ها که اصلا هیچ جمله ای نمیشه در وصف پوشش اون ها گفت حتی در کشورای غربیم بعید میدونم اون لباس گیربیاد.
یقینا انسان ها باید گذشت داشته باشن ولی آخه گذشت هم حدی داره جناب!
من از چندتا بدی بگذرم؟
دل به کدوم خوبی خوش کنم؟
ببخشید دیر پاسخ دادم.
سلام من اشتباهی برای شماره ایی 50تومن شارژ اشتباهی فرستادم و الان دقیقا من چی کار کنم؟
به شماره هم زنگ زدم جریان رو گفتم و بعد قطع کرد و گوشی رو خاموش کرد
شارژ هم مستقیم بود
ایا می شه به بانکی که ازش شارژ خریدم بزنگم و شماره پیگیری و مرجع رو بدم تا پولو دوباره به حسابم بزنن؟
لطفا جواب بدین
زندگی با آدم معتاد خیلی سخته
من بابام خیلی وقته که معتاده قبلا زیاد باهاش بحث میکردم اما الان دیگه حوصله بحث کردن هم ندارم روز به روز داره تو اعتیادش جلو میره اگر بهش بگیم ترک کن میگه من سنم بالاست اگر ترک کنم می میرم از لحاظ اقتصادی روز به روز داریم بدتر میشیم ما سعی میکنیم صرفه جویی کنیم تو مخارج اما اون بیشتر خرج موادش میکنه و اگر بهش بگیم میگه مال خودمه دلم میخواد دودش کنم. برام خاستگار میاد ازشون میترسم. نگرانم که قبولشون کنم بعد معتاد از کار در بیان و اونوقت بدبختتر بشم. اصلا انگیزه هام تموم شدن خیلی درس خون بودم اما الان درس هام رو به زور میخونم کنکورم رو سر دعواهای پدر و مادرم خراب کردم. جلوی دیگران اصلا مراعات آبرومون رو نمیکنه همش یه چیزی میگه آبرومون رو میبره اگر باهاش دعوا کنیم میگه نفرینتون میکنم بدبخت بشید آهم دامنتون رو میگیره باید تقاص منو پس بدید. خب دل ما چی مگه ما ادم نیسیتیم شدیم بچه اینا. نه مسافرتی نه یه خوشحالی از ته دلی همش دلهره دلهره عذاااااب کاش می مردیم راحت میشدیم.
زندگی با آدم معتاد خیلی سخته
من بابام خیلی وقته که معتاده قبلا زیاد باهاش بحث میکردم اما الان دیگه حوصله بحث کردن هم ندارم روز به روز داره تو اعتیادش جلو میره اگر بهش بگیم ترک کن میگه من سنم بالاست اگر ترک کنم می میرم از لحاظ اقتصادی روز به روز داریم بدتر میشیم ما سعی میکنیم صرفه جویی کنیم تو مخارج اما اون بیشتر خرج موادش میکنه و اگر بهش بگیم میگه مال خودمه دلم میخواد دودش کنم. برام خاستگار میاد ازشون میترسم. نگرانم که قبولشون کنم بعد معتاد از کار در بیان و اونوقت بدبختتر بشم. اصلا انگیزه هام تموم شدن خیلی درس خون بودم اما الان درس هام رو به زور میخونم کنکورم رو سر دعواهای پدر و مادرم خراب کردم. جلوی دیگران اصلا مراعات آبرومون رو نمیکنه همش یه چیزی میگه آبرومون رو میبره اگر باهاش دعوا کنیم میگه نفرینتون میکنم بدبخت بشید آهم دامنتون رو میگیره باید تقاص منو پس بدید. خب دل ما چی مگه ما ادم نیسیتیم شدیم بچه اینا. نه مسافرتی نه یه خوشحالی از ته دلی همش دلهره دلهره عذاااااب کاش می مردیم راحت میشدیم.
صفحهها