مطالب دوستان دختر خانم

یکی از دلایلی که مطرح میشه برای ولایت یا قیمومیت پدر یا شوهر، همین احساساتی بودن زن و عدم آشنایی با روحیات یک مرد هست. بله زمانیکه دختر رشیده هست، نیازی به اذن پدر برای ازدواج نیست. دختر رشیده شدن تنها با داشتن شغل و درآمد نمی تونه محقق بشه. پس نیازمد زیر ساخت های بسیار قوی هست. باید تک تک دختران آموزشهای لازم در این زمینه را ببینند.  اما چرا زنی که مطلقه میشود حتی اگر دوباره با پدرش زندگی کند و نان خور او باشد، بدون نیاز به اذن پدر و یا همسر سابق خود، حق کار، خروج از کشور، ازدواج و...را دارد؟ چون با روحیات مردان آشنا شده. چون احساسات او تا حد زیادی تعدیل شده. همانطور دختری که پدر خود را از دست میدهد، پس از رسیدن به سن قانونی، میتواند بدون اذن هر شخصی ازدواج کند. (اذن جد پدری لازم نیست). حق خروج از کشور را دارد. حق کار دارد. حتی اگر سر کار نرود و دستش در جیب خودش نباشد هم این حقوق را دارد. حتی اگر به فرض مثال پدربزرگ یا عموی این دختر تنها به او خرجی بدهند، حق ولایت بر او را ندارند. پس صرفا نمی توانیم بگوییم اگر زنی اشتغال پیدا کرد نیازی به اجازه شوهر ندارد. باید زن به درجه ای رسیده باشد که خوب را از بد تشخیص بدهد.                       اما از طرف دیگر هم هر مردی صلاحیت ولایت یا قیمومیت را ندارد. بهتر هست اگر زن به درجه ای رسیده که خود نان آور محسوب میشود، بد و خوب را از هم تشخیص میدهد، و بالاجبار و یا به درخواست خودش شاغل شده، حق طلاق، خروج از کشور و سایر حقوق ناشی از ولایت از مرد برداشته شده و در اختیار زن قرار بگیرد.  به شرط آموزشهای لازم و داشتن روحیه و توانایی انجام آن.