سلام
همیشه علت طلاق و ازدواج ناموفق، چه برای مرد و چه برای زن، بد بودن یکی از این دو نیست. گاهی اوقات مشکل از طرفه؛ مثلا زنی که به خاطر اعتیاد شوهرش از او جدا شده، این طلاق نقطه منفی برای ایشون به حساب نمیاد. در مورد مرد هم همینه. گاهی اوقات هم، هیچ کدام مشکلی ندارن ولی به دلیل اختلاف مثلا اعتقادی از هم جدا میشن که باز این مورد هم به عنوان نقطه منفی به حساب نمیاد. لذا اینکه بی حساب، ازدواج با مطلقه رو رد کنیم درست نیست.
سلام
برای ازدواج دو ملاک اساسی وجود داره. یکی تناسب فکری اعتقادی اخلاقی و رفتاری و دیگری پسند و علاقه حد اقلی طرف. یعنی اینکه بتونی ایشون رو به عنوان همسر آیندت بپذیری وگرنه ممکنه این علاقه بعدا هم ایجاد نشه و با مشکل مواجه بشین. البته این به این معنا نیست که ایده آل گرا بشی و به دنبال شخصی بگردی که زیباترین چهره رو داشته باشه چون چنین کسی یا پیدا نمیشه و یا اینکه اگه باشه باز ملاک های دیگه شما رو نداره. لذا اگه کسی پیدا شد که تا حدودی به دلت نشست میتونی باهاش ازدواج کنی. بله چهره عادی میشه ولی در صورتی که پسند حداقلی وجود داشته باشه.
البته احتمال داره شما دائما افراد رو با هم مقایسه میکنید و این باعث میشه نتونی فردی رو انتخاب کنی که این مشکل سازه چون اگه مرد هم همنیطور باشه و دائم همسرش رو با زنای دیگه مقایسه کنه بعد از مدتی نسبت به اون سرد میشه. به همین خاطره که میگن نگاه به نامحرم حرامه که یکی از تبعات اجتماعی این کار همینه که عرض کردم
سلام
وقتی تناسب فکری و اعتقادی و اخلاقی و رفتاری وجود نداشته باشه در آینده با مشکلات متفاوتی روبرو خواهید شد. لذا اگه این عدم تناسب برای شما واضح و روشنه ازدواج شما با ایشون ریسک داره و نباید به اجبار خونواده تن به این ازدواج بدید مگر اینکه شما یا ایشون بخواین به سمت اعتقادات طرف مقابل برین و اونو بپذیرین. لذا اگه به هیچ وجه اعتقادات ایشون رو قبول نداری تن به این ازدواج نده. به پدر و مادرت هم بگو اونی که باید بپسنده منم که نمیپسندم و نمیتونم با چنین فردی زندگی کنم.
البته نگرانی پدر و مادرت هم روشنه. احتمالا اونا روش و اعتقادات شما رو نمی پسندن و احساس خطر میکنن و با این کار میخوان از این نگرانیشون کم بشه. لذا اینکه شما در اخلاق و رفتار و اعتقادات هم یک بازبینی داشته باشی خالی از لطف نیست و شاید به این نتیجه رسیدی که حرف اونها واقعا درسته و مثلا اگه میگن با فلان رفییقت فلان جا نرو و ... علت خاصی داره.
بنابراین تغییر در رفتارتون میتونه اعتمادی که پدر و مادرت بهت داشتن رو برگردونه و نخوان شما رو مجبور به ازدواج با فرد خاصی بکنن. شفاف عمل کردن و درمیون گذاشتن برخی مسائل شخصیت با مادر یا پدرت به این کار کمک میکنه.از کارهایی که دوست ندارن بپرهیز و مدتی طبق میل اونا عمل کن و ...
سلام
شاید ایشون هم مونده که چیکار کنه و با اینکه دوست داره با خونواده شما و حتی تنهایی مسافرت برین ولی روش نمیشه به خونوادش بگه و یا نمیخواد اونا ناراحت بشن مخصوصا اگه خونواده کم جمعیتی باشن و تک پسر باشه. با این حال راه حلی که وجود داره اینه که شما با ایشون بری مسافرت و وقتی اومدن ترتیبی بدی که با خونواده خودت هم یه مسافرت برین. در این باره نباید به بحث و جدال باهاش صحبت کنی بلکه میتونی دلیل هایی که دوست داری تنهایی یا با پدر و مادرت مسافرت برین رو بهش بگی و بگی که من از مسافرت با شما بدم نمیاد ولی دوست دارم مثلا اگه دو بار با خونواده شما میریم یه بار تنهایی یا با خونواده من بریم و ...
با این حال اینجور مسائل جوانب دیگه ای هم داره که باید بررسی بشه و اگه به جوابتون نرسیدید باید با شماره ای که تو سایت http://moshaver41.ir/ هست تماس بگیرید و با آقای کریمی صحبت کنید
سلام
برای این کار میتونی فردی رو به عنوان واسطه معرفی کنی و بگی فلانی ایشون رو معرفی کرده و شماره خونشون رو به من داده که شما تماس بگیرید. برای اینکه دروغ هم نشه این کار رو انجام بده و فردی رو که مورد اعتماد شماست پیدا کن تا این کار رو انجام بده. طرف هم نیاز نیست که بگه من ایشون رو میشناسم و لزومی برای این کار نیست چون تو خوستگاری سنتی طرف بدون اینکه دختر رو بشناسه میره خواستگاری و اونی که باید جواب بده از کجا مارو پیدا کردی پسره نه دختر
سلام
وقتی تناسب فکری و اعتقادی و اخلاقی و رفتاری وجود نداشته باشه در آینده با مشکلات متفاوتی روبرو خواهید شد. لذا اگه این عدم تناسب برای شما واضح و روشنه ازدواج شما با ایشون ریسک داره و نباید به اجبار خونواده تن به این ازدواج بدید مگر اینکه شما یا ایشون بخواین به سمت اعتقادات طرف مقابل برین و اونو بپذیرین. لذا اگه به هیچ وجه اعتقادات ایشون رو قبول نداری تن به این ازدواج نده. به پدر و مادرت هم بگو اونی که باید بپسنده منم که نمیپسندم و نمیتونم با چنین فردی زندگی کنم.
البته نگرانی پدر و مادرت هم روشنه. احتمالا اونا روش و اعتقادات شما رو نمی پسندن و احساس خطر میکنن و با این کار میخوان از این نگرانیشون کم بشه. لذا اینکه شما در اخلاق و رفتار و اعتقادات هم یک بازبینی داشته باشی خالی از لطف نیست و شاید به این نتیجه رسیدی که حرف اونها واقعا درسته و مثلا اگه میگن با فلان رفییقت فلان جا نرو و ... علت خاصی داره.
بنابراین تغییر در رفتارتون میتونه اعتمادی که پدر و مادرت بهت داشتن رو برگردونه و نخوان شما رو مجبور به ازدواج با فرد خاصی بکنن. شفاف عمل کردن و درمیون گذاشتن برخی مسائل شخصیت با مادر یا پدرت به این کار کمک میکنه.از کارهایی که دوست ندارن بپرهیز و مدتی طبق میل اونا عمل کن و ...
صفحه‌ها