سلام
شما نباید وارد رابطه به قصد آشنایی بشی چون این رابطه بعد از مدتی باعث وابستگی شما به هم میشه و اگه به هر دلیلی مثل مخالفت خونواده نتونین با هم ازدواج کنین برای فراموش کردن هم رنج زیادی رو باید متحمل بشی.
لذا بهتره مادرت رو راضی کنی تا ایشون رسما اقدام کنه و از طریق خانواده این آشنایی صورت بگیره. برای راضی کردن مادرت متونی بهش بگی مدرک تو این دوره زمونه به خصوص برای مرد فقط برای اینه که بتونه در آینده بره سر کار و شغل مناسبی پیدا کنه و وقتی طرف بدون مدرک هم شغل مناسبی داره چه ضرورتی هست که ایشون باید حتمال مدرک فلان داشته باشه. اونی که مهمه فهم و درک طرفه که باید ببینیم در چه حدیه. لذا شما اجازه بده اونا رسما اقدام کنن تا هم خونواده همو بشناسن و هم اینکه ما در کنار خونواده ها بیشتر با هم آشنا بشیم و اگه دیدیم به درد هم میخوریم ازدواج میکنیم و اگه مناسب هم نبودیم هم که هیچی
البته این در صورتیه که شما اهل فخرفروشی نباشی و فرداروز نخوای مدرکت رو به رخ طرف بکشی چون در اون صورت مشکلات زیادی پیش خواهد امد.
سلام
تناسب اعتقادی برای ازدواج ضروریه و اگه نباشه در آینده با مشکلات زیادی مواجه خواهید شد. شما از خودتون خیلی نگفتید ولی اگه فکر میکنی این تناسب وجود نداره بهتره قیدش رو بزنی که از ظاهر حرف های شما این برداشت میشه که این تناسب وجود نداره.
برای فراموش کردنش اگه عقلا بتونی به این نتیجه برسی که این ازدواج آینده خوبی نداره راحت تر میتونی فراموشش کنی. بعلاوه اینکه اگه ایشون شرایط خونوادگی شما رو قبول نکنن هم بازم راهی جز فراموش کردنش نداری و بهتره خودت رو تو این مورد اذیت نکنی و به ازدواج با فرد دیگه ای فکر کنی
سلام
برای راضی کردن خونوادت باید بیشتر باهاشون صحبت کنی. بهشون بگو اینکه دنبال فردی باشین که بی عیب و نقص باشه فقط عمرتون رو تلف میکنه چون چنین آدمی پیدا نمیشه و این سختگری های شما جز اینکه باعث بشه سن من بره بالا و دیگه این موقعیت ها رو نداشته باشم کاری انجام نمیده. میتونی به عنوان نمونه چند از مشکلات خانوادگیتون رو مطرح کنی و بگی مگه ما خودمون هیچ عیبی نداریم که دنبال چنین آدمی میگردی به عنوان مثال میتونی همین خودبزرگبینی و تکبر رو بگی که چطور انتظار داری با این خصوصیتی که شما پیش گرفتی فردی به سراغ ما بیاد که هیچ عیبی نداشته باشه!!
بعلاوه میتونی بگی اونی که میخواد یک عمر با خواستگار من زندگی کنه منم نه شما و نباید نظر من رو نادیده بگیرین چون اگه شما قبول کنین ولی طرف به دل من نشینه و بخوام به زور باهاش ازدواج کنم هیچ فایده ای نداره و نه تنها باعث خوشبختی من نمیشه بلکه من رو بدبخت میکنین.
اگه منطقی راضی نشدن میتونی از احساساتشون استفاده کنی. مثلا خودت رو به مریضی بزنی و به ظاهر چند روزی غذا نخوری و اگه علت رو جویا شدن بگی که از این اوضا خسته شدی و ...
از طرفی با مطرح کردن مسائلی مثل اینکه چفد روابط دختر و پسر شدید شده و چه چیزهایی که آدم در طول روز نمیشنوه کاری کنی که کمی احساس خطر کنن. بهشون بگی که هر دختری نیاز در یک سن خاص نیاز به عواطف و احساساتی داره که با خونوادش ارضا نمیشه و اگه ازدواج نکنه ممکنه بزنه به جاده خاکی. یجوری بهشون بگو که اگه این سخگیری شما باعث بشه من به گناه بیفتم من شما رو مقصر میدونم و اون دنیا ازتون شکایت میکنم و ...
برای مطالعه بیشتر میتونی بخش راضی کردن خانواده http://moshaver41.ir/post/category/47 سایت رو مطالعه کنی.
سلام
بله اگه تو اون آدرس رو خوب نگاه میکردید مواردی هست که خانواده راضی نمشن برای ازدواج پسرشون اقدام کنن و در اونجا راهکارهایی در این باره ذکر شده که به شما کمک میکنه که خونوادت رو راضی کنی. برای اینکه خجالتت تو این زمینه بریزه میتونی از شوخی هایی در این مورد شروع کنی مثلا وقتی یه فیلمی دارین میبینی و عروسی میشه بگی خوش به حالش کاش یکی هم واسه ما زن میگرفت و یا مثلا وقتی مامانت داره ظرف میشوره بهش بگی اگه الان عروس داشتی کمکت میکرد و از این موارد تا کم کم عادی بشه و بتونی رسما این درخواست رو مطرح کنی. لذا حتما مطالب اون بخش رو با دقت مطالعه کن به خصوص پست "گفتن باید درس و سربازیت مشخص بشه بعد..."
صفحه‌ها