سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
نوجوانی دوران پر فراز و نشیبی است که نیاز به مهارت والدین در مدیریت و کنترل فرزندان دارد؛ زیرا که آنان با خود چالشهایی دارند که میتوانند خانواده را نیز با تنش روبرو کنند و در نتیجه بحرانی بزرگ در خانه به وجود آید. اگر والدین مسائل ارتباطی با نوجوان خود را ندانند، رابطهی آنها با فرزندشان سمی میشود. خواهرتان نسبت به نگه داشتن احترام مادر، برادر بزرگتر، فرهنگ و آدابورسوم خانواده بیاعتنا است.. اگر به او تذکر بدهید نیز از شما ناراحت میشود. شما نگران این رفتارش هستید. ازاینرو نیاز به کمک و راهنمایی دارید. در ادامه نکاتی را پیرامون این موضوع برایتان بیان خواهم کرد.
1. مرگ عزیزان: امیدوارم خداوند پدر گرامیتان را قرین رحمت خود قرار دهد. گاهی مرگ عزیزان باعث شوکهای عاطفی ناگهانی و سختی در بازماندگان ایجاد میکند. این شوکها باعث اخلال در وضعیت روزمره افراد میشود، خصوصا اگر از نظر عاطفی خیلی به آن شخص وابسته باشند یا کنترل مناسبی بر احساسات و هیجاناتشان نداشته باشد. از این رو ممکن است خواهرتان برای جبران خلا عاطفی و حمایتی پدرش که از مهمترین نیازهای دوره سنیاش است به این رفتارها رو آورده باشد.
2. عشق: از دیگر دلایل رفتار خواهرتان میتوان به آزادی عمل او بعد از فوت پدر اشاره کرد. او تا کنون به دلیل حضور پدر برای خود محدودیت و خطوط قرمزی قائل بود اما اکنون آن محدودیتها را حس نمیکند. همچنین ممکن است قبل یا بعد از فوت پدرتان دچار عشق جوانی یا دوستیها با جنس مخالف شده باشد و چون خود را در حمایت آن پسر میداند رفتارهای نامناسب و جسورانه از خود بروز دهد. پس رفتارهای قهری و پرخاشگرانه شما با او، قطعا خواهرتان را از خانواده دورتر خواهد کرد و به آن ارتباطها نزدیک خواهد کرد.
3. مشاوره تلفنی: مسئله خواهرتان و ارائه راهکار نیاز به کسب اطلاعات بیشتر از سوی مشاور دارد. از این رو به شما پیشنهاد میدهیم از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما استفاده نمایید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 13 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی رفتار کودکان باعث درماندگی والدین میشود. آنان نمیدانند چگونه با مسائل فرزند خردسالشان روبرو شوند و چه واکنشی داشته باشند که مناسب باشد. پسرتان رفتاری از خود بروز داده که موجب کلافگی و نگرانی شما شده است. به دنبال راهکاری برای تغییر رفتار او میگردید و نیاز به کمک و مشورت دیگران دارید. از این رو در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. کودکی: نگاه خود را به رفتارهای خردسالتان عوض کنید. رفتارهای این چنینی او مانند رفتارهای دوران نوجوانی، جنسی و شهوتی نیست. گاهی این رفتار را از روی کنجکاوی انجام میدهد. گاهی نیز به خاطر حس قلقلکی که از تحریک نواحی تناسلی به وجود میآید، دست به چنین اقداماتی میزند. البته این دلایل به معنای رها کردن و آزاد گذاشتن او برای انجام چنین رفتارهایی نیست و صرفا برای آرامش ذهن شما بیان شد تا با علل آن آشنا شوید.
2. حساسیت: بهترین اقدام در چنین مواردی آن است که حساسیت پسرتان را افزایش ندهید بلکه حساسیت زدایی نمایید. هر چه شما در این حالت به او توجه کنید«هر چند این توجه منفی باشد یعنی به صورت داد زدن، عصبانیت، کتک و...»، ممکن است او بیشتر وابسته چنین اقداماتی شود. پس سعی کنید به جای سرزنش او از تکنیک حواسپرتی استفاده کنید.
حواسپرتی: هر زمانی که فرزندتان مشغول به چنین رفتاری شد، خیلی طبیعی وارد عمل شوید و حواسش را پرت کنید. گاهی با بازی، گاهی با همکاری در فعالیتهای خانه، گاهی با آب بازی در حمام یا کشیدن سیفون سرویس بهداشتی حواسش را پرت نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 13 استفاده نمایید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن تشکر از ارتباط شما با مجموعه
فرمودید که کرامت نفس یعنی چه.
کرامت نفس یعنی حس ارزشمندی که شخص به خود دارد. و این «خود» به همان «نفس مطمئنه» است که در درون هر کسی به امانت قرار داده شده که گاهی این خود آگاهی و حس ارزشمندی به خاطر گناه و هوای نفسی که نفس مطمئنه رو احاطه می کند از خود آدم مکتوم می ماند، به قول معروف خود شخص مانع دیدن این «خود واقعی» میشود. منیتها و غرور و هوس ها مانع می شوند که طرف بتونه خود واقعیش رو پیدا کنه. که در موقعیت های مثل اضطرار و چالشهای ناگهانی که شخص نه از خود امیدی دارد و نه از دیگری، این حجاب ها و موانع بر طرف میشه و توجهش به خدا معطوف میشه. که در قران کریم چنین موقعیتی به طور مثال هنگام وقوع طوفانهای دریایی آمده است.
کرامت نفس رو اگر بخواهیم در قالب مثال بیاریم مثل یک قطعه طلاست که ارزشمند است. کسی از این طلا استفاده بهینه می کند که حس و علم ارزشمندی نسبت به طلا داشته باشد. و الا کسی که چنین علم و حسی نداشته باشد ممکنه این طلا رو در قبال یک پاکت خوراکی عوض کند. مثل دختربچه ای که گوشواره طلای خودش رو با یک خوراکی عوض می کند.
کرامت نفس مترادف عزت نفس هستش که جز از راه تقوا و مجاهده با نفس حاصل نمیشه. همانطور که خدا در قران می فرماید «ان اکرمکم عند الله اتقاکم؛ ارزشمندتر و بزرگمنش ترین شما کسی است که بیشتر اهل تقوا باشد». کسی که کرامت نفس داشته باشد رفتارهای کریمانه و بزرگ منشانه منعکس میشه. و از اون طرف کسی که کرامت نفس نداشته باشه و برای خودش ارزشی قائل نباشه ممکنه اهل هر کاری باشه و خودش رو هزینه هر کاری بکنه.
اما کرامت نفس با اعتماد به نفس متفاوت است. اعتماد به نفس حس قوت و قدرتی است که شخص در مواجه با چالشهای زندگی می تواند در خود درک کند. و لو اینکه این شخص برای خودش ارزشی قائل نباشد. مثلا همین اعتماد به نفس ممکن است در جهت شر و گناه بکار گرفته شود، که دقیقا بر علیه کرامت نفس باشد. مثل کسی که دزدی می کند اگر اعتماد به نفس نداشت انگیزه ای برای ارتکاب گناه نداشت. اما در عین حال کسی که با کمال اطمینان مرتکب یک ناهنجاری میشه (مثلا خانمی که با تمام جسارت بی حجاب است) دقیقا بر علیه کرامت نفسانی خودش اقدام خواهد کرد. چنین خانمی برای خودش یک ارزش متعالی قائل نیست که خودش رو ابزاری برای تامین شهوت بصری مردها قرار می دهد، و چون «خود واقعی» اش را فراموش کرده از بدن خود ابزاری برای اثبات و نشان دادن خود بهره می برد.
امیدوارم به جواب مفیدی رسیده باشید
موفق و پیروز باشید
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
اهتمام شما نسبت به مسائل شرعی قابل تقدیر است. طبعا این حس پشیمانی که دارید ناشی از این است که شما برای خود و اینده خودتون ارزش قائلید و دوست ندارید روز قیامت به گرفتاری و مکافات مبتلا باشید. و الان در این چالش از ما راه چاره می خواهید چون می دونید وزنه حق الناس خیلی سنگین است و اگر در این دنیا این قضیه رو حل و فصل نکنید، چه بسا در اون دنیا دست نیاز به صاحبان حق دراز کنید و به اصرار و تقلی و التماس از ایشون بخواهید که شما رو ببخشه.
اما طبعا شما نمی خواهید قضیه به اونجا کشیده بشه.
در وهله باید عرض کنم که دست اندازی شما کار اشتباهی بود که باید برای اصل ارتکاب این گناه توبه و استغفار کنید.
اما برای حل و فصل این چالش با توجه به این که بخشی از اموال ایشون رو برداشتید، رد مظالم در اینجا راه چاره نیست، چون رد مظالم در جایی است که شما طرف مقابل رو نشناسید.
طبعا این حق شماست و صاحب اختیار هستید که ایشون رو ببخشید یا خیر، که اگر ببخشید طبعا خدا هم جبران خواهد کرد اما اگر ببخشید یا نبخشید بالاخره باید وسائلش رو بهش برگردونید و اینکه به طور کلی ازش حلالیت بطلبید که اگر بهش ضرر زدید یا از وسائلش درست استفاده نکردید کفایت نمی کنه، چون ذهن ایشون در مواجه با حرف شما اصلا به این مورد نخواهد رفت که عمدا به مالش دست درازی کردید، بلکه این طور برداشت می کنه که ضررهایی که از روی سهو و غیر اختیاری بوده رو می تونه ببخشه. نشان به این نشون که اگر بعد از حلالیت ایشون قضیه رو بهش بگید واقعا ناراحت میشه و اون وسائل رو از شما مطالبه خواهد کرد و لو اینکه شما رو قبلا بخشیده.
پیشنهاد ما: اگر قصد بخشیدن ایشون رو ندارید باید سعی کنید قضیه رو به روز اول برگردونید. یعنی وسائل ایشون رو به ایشون برگردونید. ممکنه بپرسید که من دوست ندارم که متوجه بشه که من وسائلشو برداشتم، در جواب می گیم که برای برگردوندن وسائل لزومی نداره که شما اعلام کنید، بلکه همین که وسائل ایشون رو در معرض دسترسی ایشون قرار بدید کافیه، و لو اینکه اصلا متوجه نشه چه کسی وسائلش رو اینجا قرار داده. و همین حد برای پاک کردن حق الناس کفایت می کنه. منتهی اصل دست بردن به وسائل دیگران یک معصیت هست که باید بابتش توبه کنید و از خداوند طلب آمرزش کنید.
اگر هم بپرسید که بلاخره حق و حقوق زیادی گردن ایشون دارم، در جواب می گم که این حق و حقوق اگر برای شما در اون دنیا ذخیره بشه بهتر از این است که با این روشی که پیش گرفتید خودتون رو در اون دنیا گرفتار کنید. و در ادامه تعامل با ایشون طوری برخورد نکنید که از روحیه شما سوء استفاده کنه و به قول معروف سوارتون بشه
موفق و پاینده باشید
با سلام و عرض ادب خدمت شما
از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم
اگرچه متوجه هستم که از اینکه متوجه میشوید خواهرتان سختیهای زیادی را تحمل میکند اما آن چیزی که از همه مهمتر است اینکه اجازه دهید خود ایشان تصمیمگیری کنند. حتی خود مشاور هم درست نیست توصیه به طلاق یا ادامه زندگی کنند. شما که در حال حاضر به ایشان مشورت میدهید میبایست او را کمک کنید تا خودش بتواند برای آینده زندگیاش تصمیم مناسبی بگیرد. چون هر انتخابی که میگیرد خودش قرار است پیامد و تبعات آن را به عهده بگیرد.
یکی از بهترین کمکهایی که میتوانید به خواهرتان بکنید این است که او را روانشناس مشاور ارجاع دهید. طبیعتاً شما هم درگیر هیجانات هستید و به شدت از این موضوع ناراحت هستید. زمانی که این ناراحتی وجود داشته باشد، طبیعتاً شناخت و تصمیمگیری صحیح نیز کاهش پیدا میکند؛ اما مشاور برای اینکه دچار این هیجانات نیست بهتر میتواند خواهرتان را کمک کند تا اینکه تصمیم صحیحی برای زندگی بگیرد.
در صورتی که امکان مشاوره حضوری برای خواهرتان وجود ندارد میتوانید مجموعه مشاوره 44 را به ایشان معرفی کنید تا اینکه به صورت رایگان از مشاوره کارشناسان این مجموع راهکارهای لازم را دریافت کنند.
بدون مصاحبه امکان، تشخیص نیست.
اینکه سؤال کردید نام اختلالی که همسرشان دارند چیست؟ باید خدمتتان عرض کنم که بدون مصاحبه و صحبت کردن حضور با خود فرد نمیتوان برچسب منفی را به او نسبت داد. اگرچه ممکن است در صورت مصاحبه، اختلال ایشان را متوجه شویم اما واقعیت این است که بدون این مصاحبه تشخیص و نسب دادن این برچسب کاملاً غیرحرفهای و نادرست است.
طلاق آخرین راه است.
اگرچه ممکن است زندگی کردن خواهرتان در این زندگی آسیبهایی داشته باشد اما واقعیت این است تا زمانی که مشکلات و تنشهای بسیار حاد وجود ندارد و جان فرد در خطر نیست میبایست تمام تلاشها را به کار گرفت و روشهای مختلف را امتحان کرد تا بتوانیم نتایج بهتری را دریافت کنیم؛ اما بعد از اینکه بسیار از راهها را امتحان کردیم اما به نتیجه نرسیدم آن وقت میتوان به طلاق و جدا شدن از این زندگی فکر کرد.
کاهش آسیب
اگر خواهرتان فرزند ندارند لازم است مراقب باشند تا وقتیکه تنشهای جدی برطرف نشده، اقدام به فرزند آوری نکنند. گاهی برخی افراد توصیه میکنند با آمدن بچه شیرینی زندگی بیشتر میشود و متأسفانه اقدام به فرزند آوری میکنند اما در این میان فرزند، دچار آسیبهای جدی میشود و مشکلات نیز حل نمیشوند.
امیدوارم توانسته باشم سؤال مدنظرتان را پاسخ داده باشم.
در ادامه اگر سؤالی بود در خدمتتان هستم.
موفق و مؤید و پیروز باشید.
سلام مجدد خدمت شما
باز هم اطلاعات خاصی جز تکرار آنچه گفته بودید ندادید.
بهر حال ضمن توجه به توضیحاتی که خدمت شما گفته شد در این مواقع چالشی آرامش خودتون رو حفظ کنید، این جور موقعتیها رو یادداشت کنید تا با یک آمادگی ذهنی از قبل، متوجه بشید که در این جور مواقع باید چگونه رفتار کنید. حتما و حتما خوبیهای دوستتون رو به خاطر بسپارید، این خاطر سپاری رو اونقدر تکرار کنید که حتی در مواضع تنشی به راحتی خوبیهای دوستتون بر این نقاط منفی دوستتون سایه بندازه
توجه به امور معنوی، خودشناسی، پیدا کردن خود واقعی تون و تعهد به تکالیف شرعی که دقیقا با تمایلات نفسانی شما در تعارض هست به شدت می تونه روح شما رو قوی کنه و در مواضع تنشی باعث میشه خودمدار تر باشید
موفق باشید
ما 5 سال هست باهم دوست بودیم و اون هی امسال من توهین میکنه هنوز یک ذزه ازش ااروم نشدم میتونم هرچیزی رو دونصف کنم وقتی عصبی میشم هیچکس نمی تونه جلویب منو بگیره قبلا جونمو هم نجات داده بود ولی واقا امسال رفتارش عوض شده.
سلام خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
سوال فرمودید که با وجود خوبیهای بسیاری که در حق دوستتون کردید اما با اتهامها و بد رفتاری های ایشون مواجهید و این شما رو عصبانی کرده به نحوی که روحیه انتقام جویی در شما پیدا شده.
هر چند سوال شما بسیار کلی هست و قضیه رو برای ما سر بسته گذاشتید، اینکه مثلا این اتهام چی هست و چی باعث شده که به شما بدبین بشه؟ و اینکه شما قبل از این چه رفتار یا حرفی زدید که ایشون رو به واکنش واداشته؟ چند ساله با هم دوست هستید؟ و شاخصه های دوستی برای انتخاب ایشون چی بوده؟ اما به همین منوال مواردی کلی خدمت شما عرض میشه.
ببینید اینکه آستانه تحمل شما نسبت به این قضیه پایین اومده و اینکه در صدد انتقام جویی براومدید، ناشی از حساسیت شما روی این قضیه است. هر چه حساسیت و تمرکز حواستون روی این قضیه و کنشگری دوستتون بیشتر باشه، بیشتر شکننده تر خواهید شد. هر چه این رفتار دوستتون رو بزرگ بدونید ، به همون ذهنیتی که دارید بیشتر اذیت میشید. اما باید ببینید واقعا لزومی داره این همه به رفتار دوستتون اهمیت بدید و اون رو بزرگنمایی کنید تا به همون نسبت منفعل و شکننده و عصبی بشید؟ جالب اینه که هر چه واکنش شما نسبت به این رفتار تندتر بشه، مجدد رفتار ایشون رو تقویت خواهد کرد، چون دوست شما می بینه که یک نقطه ضعف پیدا کرده که می تونه شما رو بخاطرش اذیت کنه. واکنش شما در ادامه کنشگری ایشون بسیار مهمه.
دو نکته:
1- اولا فقط کافی است که برای چندین مرتبه هیچ واکنشی نسبت به اتهامهای ایشون نداشته باشید، تاکنید می کنم هیییچ واکنشی، حتی لزومی نداره که از خودتون بابت حرفاش دفاع کنید و کارتون رو توجیه کنید، دقیقا طوری برخورد کنید که هیچ اتفاقی نیفتاده، نه حرفی زده و نه اتهامی. به تدریج با این رویه، انگیزه ایشون برای اتهام صفر خواهد شد.
2- اگر این تنش فقط و فقط بین شما دو نفر هستش، و کسی از این تنش ها و اتهامها اطلاعی نداره ، اگر بدونید حق با شماست و کار شما درست هست و هیچ دلیلی برای اتهام زنی وجود ندارد، پس باید مطمئن باشید که کار شما درست است و حق با شماست. براتون اهمیتی نداشته باشه که ایشون چی ذهنیتی نسبت به شما داره. اتهام زنی ایشون تاثیری در حق بودن راه و منش شما نداره پس به رویه خودتون ادامه بدید. اگر دفاع از خود و رفع سوء تقاهمات اثری داشت تاکنون اثر خود رو می گذاشت
اگر نه، واقعا فکر می کنید که وصله ها و اتهاماتی که می زنن واقعا دلیل خاصی داره و شما بهش بهانه دادید باید در اصلاح اون بربیایید، و قبل از اینکه بخواهید دوستتون رو کنترل کنید در صدد بهینه سازی و تنظیم رفتار خود باشید.
بهترین ها رو برای شما آرزومندم
موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت شما
همواره در طول تاریخ، افراد سودجو و دروغگویانی بودند که برای پرکردن جیب خود، از جهل و ناآگاهی مردم سوءاستفاده میکردند و خود را پیامبر، امام، فرزند امام، باب امام و... معرفی میکردند و تعدادی از مردم را دور خود جمع میکردند.
یکی از آنها احمدالحسن البصری است. نام اصلی او احمد اسماعیل گاطع از قبیله صیامر و از اهالی استان بصره در عراق است. وی رهبری یکی از جریانهای دروغین مهدویت را به عهده دارد.
این شخص مدعی، ابتدا خود را فرستاده امام زمان علیهالسلام معرفی کرد؛ سپس بعد از مدتی خود را فرزند حضرت جا زد و بعد از مدتی خود را امام مهدی؛ از مهدیهای دوازدهگانه بعد از امام زمان علیهالسلام دانست که در واقع امام سیزدهم میشود.
وی در جدیدترین ادعایش خود را یمانی میداند و هنوز هم بر همان ادعا مانده است و در فضای مجازی و حقیقی به گونههای مختلف تبلیغ میکند.
هرچند از خود ایشان خبری در دست نیست؛ ولی مدعیان و پیروان ایشان ادعا میکنند که در غیبت به سر میبرد و برایش تبلیغ میکنند.
ادعای این شخص دروغگو، بر چند چیز استوار است:
یک. روایات مهدویت که برخی از آن روایات از نظر سند ضعیف است و برخی از روایات را تقطیع کرده است و خود را با آن روایات تقطع شده، به مردم معرفی میکند و مردم چون میبینند که روایت میآورد، فریب میخورند.
دو. خواب؛ دومین دلیل ایشان خواب است؛ ایشان ادعا میکند که در خواب به او این بشارت را دادهاند؛ لذا میگویند: اگر کسی با شرائط خاص و در زمان و مکان خاص، اذکار خاصی را [که به او میگویند] بگوید، آنچه در خواب دید به آن ایمان بیاورد.
سه. استخاره؛ سومین دلیل ایشان است که میگوید استخاره کنید اگر خوب آمد به من ایمان بیاورید. این مورد هم مانند خواب باید با اذکار خاص باشد.
ایشان برای اثبات کار خویش با مسلمات شیعیان اثنی عشری مخالفت کرده و حتی دست به شورش مسلحانه زد که ابتدا توسط دولت عراق تحت تعقیب قرار گرفت.
نکته مهم، ازآنجاکه فرقهسازی، به نفع دشمنان دین و اسلام است؛ هرچند اصل زنده بودن احمدالحسن، در هالهای از ابهامات است؛ ولی دشمنان در فضای مجازی تا جایی که میتوانند به آن دامن میزنند؛ زیرا ابزار خوبی برای تفرقه و اسلامستیزی است.
چند نکته در مورد یمانی اصلی که در روایات آمده است:
یک. یمانی اهل یمن است؛ در حالیکه این مدعی دروغگو اهل بصره عراق است.
دو. پرچم یمانی راستگوترین پرچمهاست؛ در حالیکه این مدعی، تا به حال سه بار ادعای خود را عوض کرده است.
سه. بر اساس روایات خروج سفیانی، قیام خراسانی و قیام یمانی، در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود و این مدعی دروغین در حالی ادعای قیام میکند که خبری از دو قیام دیگری نیست.
نکته پایانی اینکه هرچند در داخل کشور برخی از انسانهای ظاهرالصلاح، فریب خوردند و از ایشان پیروی میکنند؛ ولی به شدت دشمنان و بدخواهان ایران و نظام اسلامی و بهخصوص شیعیان، از این گروه تبلیغ میکنند و همین امر برای گمراهی و انحراف این گروه کفایت میکند.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/184073
https://btid.org/fa/news/180089
صفحهها