نظرات به تو از دور سلام

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 16 ارد, 1400 ارتباط فامیلی با مسخره کنندگان قرآن

سلام بر شما بانوی ایمانی

"این جواب خیلی کلی هست. و بطور خاص نویسنده سؤال مخاطب بنده نیستند. احتمالا کارشناس پاسخگو صراحتاً پاسخ را خواهند داد". 

دوست عزیز گاهی افرادی که ما به تبع همسر در مجالسشون شرکت می کنیم صله رحمشان بر همسر ما واجب است؛ هرچند بر ما واجب نباشه! و همسر ما نمی توانند همیشه تنها خانه پدرشون تشریف ببرند! رضایت همسر هم باید در اولویت یک خانم مذهبی باشه!
ما برای وصل کردن آمدیم
نی برای فصل کردن آمدیم
اثرات وضعی چنین ترک مراوده هایی و دین زدگی و بدبینی که نسبت به متدینین ایجاد میکنه و ... به مراتب مخربتر و آسیب زننده تر از شرکت در چنین مجالسیست. تازه اگر واقعا نیت ما برای حفظ دین و پرهیز از مجالست در مجلس حرام باشه؛ چه بسیار اتفاق میفته که ما خانمها؛ دین داری را دستاویزی برای ترک رابطه با کسی قرار می دهیم که خوش نداریم او را ببینیم!!! چنین سوء استفاده از آموزه های دین و استفاده از چنین لطایف الحیلی عین جفا کردن و ضربه زدن به دین است. که ان شاء الله از شما بانوی عزیز بسیار بعید است. (کلی گفتم؛ ابدا نویسنده سوال مخاطبم نیستند).

بنده پیشنهادم این هست که میزان و مدت رفت و آمد خودتون رو تعدیل کنید و هر زمانی هم به خانه ایشان تشریف بردید؛ مدیریت بحث را با اون فردی که به تمسخر آیات میپردازه؛ بدست بگیرید. معمولا این افراد ؛ اشخاص کوته فکری هستند و شما ناچارید سر نخ صحبتهای سطحی باز کنید که از سخنان گهربارشان درامان بمانید. مثل مدل فلان لباس و مزه فلان غذا و ... ظروف فلان مغازه؛ حراجی فلان امکنه و ... البته صحبتهای مفیدتری هم میتونید داشته باشید؛ مثل طرق از شیر گرفتن فرزند و مسائلی در رابطه با رشد کودک و بیان کردن شیرین کاریهای او و .... از قبل فکرش رو بکنید، علایق ایشون رو در ذهنتون مرور کنید و در همان زمینه باب سخن رو باز کنید. و خلاصه ترتیبی اتخاذ کنید که آنچنان غرق در اینگونه صحبتها شوند که یادشان رود چه میخواسته اند بگویند و ...!
این شیوه گفتگو گناه هم نیست؛ ولو اینکه باب میل شما هم نباشد. ولی وقتی نیت شما اجتناب از گرفتار شدن در ورطه حرام و سخره گرفتن آیات و ... باشد؛ لغوگویی هم نیست. و چه بسا زمینه دوستی رو فراهم کند. 
ببینید دوست عزیز؛ گاهی افرادی (البته افراد نادانی) به زعم اینکه ما رو اذیت کنند؛ آیات خدا و دین او را نشانه می گیرند. شاید باطناً قصد آزار دادن ما رو هم نداشته باشند، ولی چون حجاب ما تداعی کننده موضوع ناراحت کننده ای برای آنها بوده در واقع تلافی آهنگر بلخ را به مسگر شوشتر در می آورند.(گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری) و یا چون از وضعیت معیشت و بیکاری و مسائل اقتصادی و سیاسی و ... کشور دلخور هستند، ما را نماینده ای از سردمداران امر پنداشته و به تخلیه روانی خود می پردازند. لذا شما خیلی به رفتار این دسته افراد بها ندهید. 
شما اگر فرزند داشته باشید؛ کار برایتان تا حدودی آسانتر است. برای تعویض لباس و خوراندن فلان خوراک به بچه و ... خلاصه دنبال فرزندتون راه بیفتید و توجه منفی و مثبتی به صحبتهایی که میشه نکنید. 
ببینید عزیزم ؛ من خودم وقتی خانه چنین افرادی که بعلت قرابت بر خود فرض می دانم بروم؛ به آشپزخانه میروم و در رابطه با سفره آرایی و مدلهای تزیین سالاد و فن و فوت غذا و ... با مادرشوهرم و دیگران باب صحبت را باز میکنم و کاری که انجام می دهم هم همکاری تلقی می شود. از طرفی از دید طرف مقابل حس قدردانی بوجود آمده و از فکر آزار دادنم و ... خارج می شود. از طرفی در بحثهای گناه آلود دیگران هم شرکت نکرده ام و چیزی هم نشنیده ام. 

اینگونه افراد اگر در شما کوچکترین ضعفی نسبت به این مسائل ببینند ؛ بدانید که بقولی اذیت کردن شما رو ملس دیده و به مزاقشان خوش آمده و رهایتان نخواهند کرد. لذا آتو دست کسی ندهید. و از طرفی هم طوری رفتار نکنید که مصداق آیه 140 نساء شوید.
البته برخی از این افراد هم افراد محترمی هستند و اگر توسط فرد نزدیک و صمیمی با خودشان تذکر دریافت کنند؛ حداقل مقابل شما مراعات خواهند کرد. (یعنی اینکه اگر به بعضی افراد این ندا رو برسانید که از اینگونه صحبتها معذب میشید و ... ؛ دست برمی دارند). با این دسته مشکلی باقی نمی ماند. کما اینکه برخی از افراد در باب گفتمان مسائل سیاسی قبل از شروع بحث اجازه می گیرند که اگر شما ناراحت نمیشید؛ ... خب اونجا با یک لبخند معنا دار هم میشه بهشان فهماند که معذب میشید. البته من در باب مسائل سیاسی اجازه میدهم تخلیه سازی صورت گیرد.
برای ارتباط با اون افراد کوته فکر هم که بقصد تشفی؛ شما رو انتخاب کرده اند؛ هم اهم فالاهم کنید و ارتباط را به متناسبا با نسبت و قرابتشان تعیین کنید. مسلما ارتباط با دوست و فلان فامیل به اندازه ارتباط با پدر و مادر همسر لازم نیست. از انواع ارتباطات بهره بگیرید از تماس تلفنی و پیامکی و تصویری گرفته تا رفت و آمد و مسافرت و ...! 

(ببین خانم عزیز؛ من گاهی برای اینکه همسرم و فرزندانم در سفر بهشون خوش بگذره، و هم اینکه میدونم مادر و پدرشوهرم مسافرت تنهایی رو دوست ندارند؛ خودم پیشنهاد دادم که در سفر همراهمان باشند. و البته شاید کوچکترها خیلی مراعات نکنند و به انواع و اقسام شوخی های آزار دهنده سفر را بر من حرام کنند؛ ولی گاهی پیش آمده که پدرشوهرم  خودشون بابت رفتار کسی از من عذرخواهی کرده که من جای فرزند او هستم. و فرد بزرگ دیگری هم به حمایت از کوچکتر برخاسته و چند تا درجه هم نثارم کرده. ولی چون هدف من بزرگتر از این حرفها بوده آزرده نشده ام. البته من بهیج وجه فرد دریا دلی نیستم. ولی معتقدم خون من از خون پیامبر (ص) رنگین تر نیست. 4 تا حرف هم ما بخوریم. طوری نمیشه که).

ان شاء الله خدا به همه خرد بده که برای لجاجت و عناد، شعائر الهی را به بازیچه نگیرند و سعه صدر و تاب تحملش رو هم به بقیه بده که با کم طاقتی کار رو خرابتر از آنچه هست نکنیم. آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 16 ارد, 1400 حکم کتک زدن فرزندان

سلام بر شما مادر نگران و دلسوز

نگرانیتون کاملا بجاست. ولی رفتارتون عمدی هم نبوده ؛ گاهی کنترل واقعا از دست آدم خارج میشه؛ مگر خدا به نظر رحمتش به ما نگاه کنه وگرنه که جهنم آماده استقبال و پذیرایی ماست! ولی خب انتظار اینکه یک مادر صرفا بدلیل مادر بودنش اعصاب پولادین داشته باشه؛ فکر میکنم انتظار معقولی نباشه. هیچ مادری دلش نمیخواد فرزندش رو بزنه و یا حتی اذیت کنه ولی گاهی کنترل از دستش در میره و بعد هم صد البته ندامت فایده ای نداره.

لذا شما مادر محترم سعی کنید به جبران اون ضرب و شتم ها و ... به فرزندتون زیاد محبت کنید. طوریکه بالاخره پوششی باشه بر اون رفتاری که از ناخواسته اتفاق افتاده! طوریکه وقتی از شما صحبت می کنند و یا شما رو به یاد می آورند، با پرخاشگری به یاد نیاورند و با زدنهاتون یادتون نکنند.

بد نیست گاهی به بچه ها بگید مادرت رو تعریف کن یا فیلمش رو اجرا کن. من خودم این بازی رو با بچه هام انجام میدم. اونوقت ببینید با چه تکیه کلامی یا حرکتی از شما یاد می کنند. کدام رفتار شما در ذهنشون نقش بسته؟ و سعی کنید اصلاح بفرمایید.

ملتمسانه از خدا برای خودم که خیلی بهش نیاز دارم و شما سعه صدر طلب میکنم. ان شاء الله خدا خودش به نظر رحمتش به ما و فرزندانمون نگاه کنه. آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 16 ارد, 1400 فرزند خوندگی پسر!

عذر خواهی میکنم اصلاح میکنم برای خانمی که سرپرستی کودک رو می پذیره حکم خواهر زاده یا برادر پیدا می کنه. اگه خواهرش شیرش بده ؛ اون بچه میشه خواهر زده اش و خانم سرپرست حکم خاله اش رو پیدا میکنه.

و اگر مادر خانمی که سرپرستی طفل رو بعهده گرفته شیرش بده؛ این بچه حکم برادر اون خانم سرپرست رو پیدا میکنه. 

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 16 ارد, 1400 فرزند خوندگی پسر!

سلام بر شما کاربر محترم

خیر. محرم نمیشود. معمولا افراد مذهبی زمانی که خواهر یا مادرشون فرزند شیرخوار زیر دو سال در دامن داره؛ اقدام به فرزند خواندگی پسر می کنند و پسری رو که اون هم باید زیر دو سال باشه رو به فرزندی می پذیرند که خواهر یا مادرشون به حدی که شرع لازم دانسته شیرش میدند و اون بچه میشه بچه رضاعی خواهر یا مادر و برای خانمی که سرپرستی کودک رو می پذیره حکم خاله یا خواهر پیدا می کنه و محرمیت از طریق رضاع ایجاد میشه.

و اگر بالای دو سال باشه راههایی از طریق مصاهرت (دامادی اون بچه) هست که حقیقتا زیاد معمول نیست.

موفق باشید. 

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 16 ارد, 1400 یک ماه با تفسیر قرآن (هر روز ، چند نکته مختصر از تفسیر)

نکات کلیدی جزء بیست و سوم

_ مفاد عهدی که با خدا بسته ایم:
شیطان را عبادت و پرستش و اطاعت نكنیم و تنها خداوند متعال را پرستش و عبادت کنیم. منظور از «عبادت كردن و پرستیدن شیطان»، اطاعت و پیروی از وسوسه های اوست.
(أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْكُمْ یَا بَنى ءَادَمَ أَن لَّا تَعْبُدُواْ الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَكمُ‏ْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ* وَ أَنِ اعْبُدُونىِ هَاذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیم)(60_61 ، یس)

_ اعضای بدن، از شاهدان روز قیامت هستند.
هر عضوى به عمل مخصوص به خود شهادت مى‏دهد و نام دست و پا در آیه شریفه از باب ذكر نمونه است و گرنه چشم و گوش و زبان و هر عضو دیگر نیز به كارهایى كه به وسیله آنها انجام شده،شهادت مى‏دهند.
(الْیَوْمَ نخَْتِمُ عَلىَ أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكلَِّمُنَا أَیْدِیهِم وَ تَشهَْدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كاَنُواْ یَكْسِبُون).َ(65- یس)

_ در فرهنگ قرآن مومن زنده است و کافر مرده؛ مومن حق را می بیند و می شنود و در قلب و اندیشه او اثر کرده و در عمل او ظاهر می شود اما کافر و کسی که منکر دین است چون مرده است؛ کر است و کور است و قلب و اندیشه اش هیچ تاثیری از قرآن و کلام حق نمی پذیرد. 
(لِّیُنذِرَ مَن كاَنَ حَیًّا وَ یحَِقَّ الْقَوْلُ عَلىَ الْكَافِرِینَ).(70- یس)

_ گمراهى از مسیر حق ناشی از فراموشى قیامت است و نتیجه ‏اش عذاب شدید الهى است. (إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدُ بِمَا نَسُواْ یَوْمَ الحِْسَابِ).(26- ص)

_ دو دلیل بر وجود و یا ضرورت وجود قیامت اقامه شده است:
یکی اینکه اگر قیامتی نباشد وجود این جهان مادی باطل و بیهوده خواهد بود؛ چون هدفی برای بودنش وجود نخواهد داشت. اینکه موجوداتی خلق شوند و از آسمان و زمین این عالم استفاده کنند و بعد هم هیچ به هیچ این نظام یک نظام بی هدفی خواهد بود که ساحت قدس الهی از چنین بیهوده کاری و عمل لغوی مبراست.
دیگر اینکه اگر قیامتی نباشد و محکمه عدل و پاداش و عقابی برپا نشود آنگاه کسی که در این دنیا بد بود و بد عمل کرد فرقی با آنکه خوب بود و خوب عمل کرد تفاوتی نخواهد داشت و این از نظر وجدان پذیرفته شدنی نیست.
برای اینکه این دو اشکال جدی پیش نیاید عقل حکم می کند که باید پس از این عالم عالمی باشد که هم هدف این دنیا در آن محقق شود و هم تفاوت بین متقی و فاجر روشن شود.(27 و 28 ؛ ص)

_ سه درس آموزنده و مهمی که در گفتگوی خدا و شیطان نهفته است:
1. پاسخ ابلیس اشاره‏ اى است به اینكه از نظر ابلیس اوامر الهى به خودی خود لازم الاجرا نیستند؛ بلکه فرامین الهی وقتى لازم الاطاعة هستند كه حق باشند و چون امرش به سجده كردن، حق نبود پس اطاعتش هم واجب نبود. برگشت این حرف به این است كه ابلیس اطلاق مالكیت خدا و حكمت او را قبول نداشته و این همان اصل و ریشه‏ اى است كه تمامى گناهان و عصیان ها از آن سرچشمه مى‏گیرد؛ چون معصیت وقتى سرمى ‏زند كه صاحبش با انکار ربوبیت خدا و با این توجیه که ارتکاب معصیت بهتر از ترک آن است، از حکم الهی سرپیچی کند.
2. این مجازات سنگین برای ابلیس تنها برای ترک یک سجده نبود؛ آنچه باعث این سقوط و لعنت ابدی ابلیس شد استکبار او بود. استکباری که با اظهار نظر و استدلال در برابر امر الهی وجودش ثابت شد. اگر استدلال ابلیس را تحلیل کنیم سر از كفر عجیبى در مى‏آورد. او با این سخن خود در حقیقت به خدا گفت که برخی از دستورات تو اساس و پایه درستی ندارد (انکار حکمت الهی) و نیز برخی از دستورات تو کاملا نادرست است. معاذالله جاهلانه است (انکار علم الهی) و من بهتر از تو می فهمم.
3. کسی که عالمانه و از روی عمد مرتکب معصیت می شود، در حقیقت همان راهی را رفته است که ابلیس رفته. یعنی به خدا می گوید تو گفته ای نکن؛ ولی نظر من این است که انجام این کار اشکالی ندارد و بعد مرتکب می شود.(75 تا 78؛ ص)

در خدمت قرآن باشیم. آمین

یاعلی

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29