مطالب دوستان به تو از دور سلام

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 18 ارد, 1403 سوال اخلاقی: شخص زنده میتواند برای خودش قرآن و... بخواند و بخودش هدیه کند تا ذخیره قبر وآن دنیا بشود ؟
سلام و عرض ادب خدمت شما ضمن سپاس از مکاتبه شما به مجموعه ما چند نکته عرض میشه: 1- مادامیکه خود شخص زنده است اعمالی که انجام میدهد در نامه اعمال او ثبت و ضبط خواهد شد و مادامیکه گناهی نکرده باشد محو نخواهد شد. پس قران یا دعایی که خود شخص بر مزاری که برای خودش آماده کرده لزومی به ذخیره نیست بلکه همون موقع در نامه اعمال شخص نوشته میشه. اگر هم شخص دیگری قران و دعا بخونه بسته به نیت و انگیزه اوست که معمولا افراد برای مرحومین قران و فاتحه و غیره می خونن نه افرادی که زنده اند. 2- طبق روایت هدیه خیرات و ثواب به مرحومین، علاوه بر اینکه برای خود میت فرستاده میشه، ثوابش برای فرستنده خیرات هم لحاظ خواهد شد. و این طور نیست که کلا مرحومین بهره ببرند و خود فرستنده بی نصیب باشه 3- اثر عمل برای خود شخص، مادامیکه در دنیا است بیش از اثری است که قرار است بعد از مرگ  از بازماندگان دریافت کند. بخاطر همین شخص باید از فرصت و عمر دنیا کمال بهره را ببرد موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 18 ارد, 1403 سوال اخلاقی - اعتقادی: «امام حسین زمانت رو دریاب» یعنی چی؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر خیلی خوبه که روحیه تحقیق دارید و شبهه ای که براتون پیش اومده رو بلافاصله در صدد رفعش بر اومدید. چیزی که شنیدید هر چند درسته اما ممکنه سوءتفاهم شده باشه و این نتیجه ای که از این گونه حرفها گرفتید درست نباشه. هیچ شکی نیست که اشک بر ابی عبدالله و سایر ائمه طاهرین فضیلتهای بسیاری دارد . فضایل زیادی هست که در بابت اشک و عزای بر امام حسین (ع) گفته شده. اینکه اشک بر امام حسین (ع)، گناهان را با خود میبرد. به شخص عزادار، آرامش می دهد. خود امام حسین برای عزادارش طلب استغفار می کند . و اینکه خدا حیا مى‏ کند گریه کننده بر حسین ابن على علیه السلام را عذاب نماید.   حتی فراتر از این کسی که "میگریاند" (روضه خوان) یا "می گرید" یا همانند عزاداران و به امید ملحق شدن به آنها (نه برای خودنمایی) "خود را به حال گریه بندازد" همگی اهل فضیلت خواهند بود. اما آنچه سخنرانان در صدد بیان اون هستند این هست که مخاطبین خودش رو به لحاظ شناختی یک سطح بالاتر بیاره و به گریه کردن بسنده نکنن، نه اینکه گریه کردن رو کلاً از زندگی خود حذف کنن. به عنوان مثال: کسی که در درس خوندن تیزهوش هست بهش گفته میشه که به کتابهای درسی بسنده نکن، و خودتو محدود به همین کتابها نکن، تو استعداد بالاتری داری و باید به سطح بالاتری (مثلا مدرسه تیزهوشان) برسی. این سخنرانها منظورشون این هست که یک مومن زیرک و زبده کسی است که در دهه شصت هجری محدود و محصور نشه، بلکه از قضیه عاشورا عبرت بگیره، و درسهای عاشورا رو از اون زمان به زمان حال عبور بده و درسهای عاشورا رو در زمان حال پیاده کنه. حجت الهی رو در این زمان بشناسه، از اون طرف جبهه باطل و یزیدیان این زمان رو بشناسه. که اگر این شناختها درست و کامل نباشه ممکنه به طور نامحسوس به نفع جبهه باطل حرفی بزنه، یا بر علیه جبهه حق حرفی بزنه. این هست که یک شخص مومن باید زمانه شناس باشه. جبهه ها و جریانها رو بشناسه. بعضی افراد بودند که چون دشمن شناسی نداشتن، دشمن از این افراد به عنوان ابزاری برای اهداف خود استفاده کردن که فتتنه های سالهای اخیر از این دست بوده که در کشور اتفاق افتاده. که شخص بخاطر نداشتن بصیرت و آگاهی به زمان، عاقبت خودش رو خراب کرده. به عنوان مثال کسانی که در دوران ما به آمریکا و استکبار جهانی متمایل هستند و دوست دارند فرهنگ غربی و آمریکایی در کوچه خیابانهای ما پیاده بشه، معلوم هست که دشمن خودشون (یزید زمان) رو نشناختند. اصلا متوجه نیستند که تبعیت از فرهنگ غربی باعث میشه افراد به مرور زمان سربازان دشمن بشن، دستورات اونها رو انجام بدن، و اقدام به هر کارخرابی و فتنه بزنن. آمریکایی که در ریختن خون جوانان این وطن از قبل از انقلاب تا به الان شریک و دخیل هست. گریه کردن برای امام حسین علیه السلام و ارتباط قلبی با حضرت کشتی نجات است و باعث حیات معنوی و ایمانی شخص میشه. اما یک مومن باید شناختش رو نسبت به زمانه بالا ببره، و الا روزی خواهد رسید که همین فقر شناختی نسبت به زمانه باعث میشه شخص رو وارد جریانهایی بکنه که ناخواسته وارد گناه و جنایت بشه، اگر هم در این حد نباشه باعث میشه که شخص مرتکب گناهان اجتماعی مثل فحش و غیبت و تهمت و .. نسبت به شخصتیهای سیاسی جبهه حق بشود که همگی ناشی از کمبود شناخت و اطلاعات کافی است  که با وجود این گناهان، شخص از همون گریه و دوستی نسبت به امام حسین ع هم جدا خواهد شد. سعی کردم تا آنجا که ممکنه این شبهه رو برای شما حل و زوایای این قضیه رو باز کنم تا منظور این گونه سخنرانان رو بهتر و بیشتر متوجه بشید. با این حال باز هم اگر سوال یا شبهه دیگری براتون پیش اومده در ادامه بفرمایید بهترین ها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 18 ارد, 1403 سوال اخلاقی - مشاوره‌ای: معنای کرامت نفس در روایات و فرق آن با عزت نفس
سلام مجدد خدمت شما به نظر میاد چندان ثمره عملی در تفاوت بین عزت نفس و کرامت نفس وجود نداشته باشه ضمن اینکه گاها در مقالات این دو یکی دانسته شده اند. البته بعضی نویسندگان سعی کردند که تفاوتهایی در بُعد علمی به این دو بگیرند که پیشنهاد میشه به لینک زیر مراجعه بفرمایید https://hawzah.net/fa/Seminar/View/91087 موفق و پیروز باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 17 ارد, 1403 سوال اخلاقی: به همه چیز اعتقاد دارم، ولی درعمل کاهل هستم
سلام مجدد خدمت شما کاربر گرامی خیلی خوبه که این خودآگاهی را از خودتون دارید که معایبی رو در وجود خود یافتید و به این نتیجه رسیدید که باید برطرف بشه هر چند متوجه نباشید ریشه در چه چیزی است.  این یک امتیازی است برای شما، چون اصل پذیرش، اولین قدم بر طرف کردن یک مساله یا حل مشکل هستش. نکته: فرمودید که شما این مطالب رو می دانید اما اثری نمی پذیرید و در واقع به مرحله عمل نمی رسد. باید عرض کنم که "دانستن" هر چند لازم هست اما کافی نیست. ببیند وقتی دانستنی های شما به عمل منجر میشه که از فضای ذهن به قلب رسوخ کنه و دانسته ها از "اعتقاد" به «ایمان» و باور تبدیل بشه. شاید شنیده باشید که جایگاه ایمان و باور قلب است. موانعی وجود داره که این مسیر و فرایند رو با مانع مواجه میکنه. گاهی گناه است، گاهی روزمرگی، گاهی اثر محیط و ... اما به طور کلی گاهی کبر و خود شیفتگی ما مانع از این میشه که به دانستی های خود عمل کنیم. کبر داشتن به این معنی نیست که ما آدم بدی هستیم، هر کسی در واقع میزانی از کبر و خودبرتر بینی رو داره منتهی باید اون رو متعادل کرد و زائل کردن اون به طور صددرصد شاهکار اولیاء الله است. معنویت به طور کلی یکی از راههای کسب آرامش و تسلط بر قوای درونی بخصوص کبر است. با همین عامل هستش که شما به راحتی می تونید به دانسته هاتون در حیطه رفتار عمل کنید. چون با عامل معنویت، مانع «هوای نفس» ضعیف یا کنار میره. و جای تاریکی قلب رو نورانیت پروردگار میگیره. ما گاهی نفس رو با این که می دونیم یک دشمن بحساب میاد اما باهاش معامله یک دشمن نمی کنیم. خودمون رو بخاطر تخطی هامون توبیخ نمی کنیم، چون خودمون رو دوست داریم و براش حریم قائلیم، به خوب و بد گفتارها و رفتارها و پندارها خوشامد می گوییم.  در حالی که گاهی باید خود رو خطاب قرار داد و تشر زد. گاهی باید برنامه داشت تا این دشمن رو کنار زد . ضعیف کرد هر چند از بین رفتنی نیست. اگر این دشمن با تمام قوت وجود داشته باشه، جلوی اراده و انگیزه شما رو خواهد گرفت راهکار در این مورد: 1-درد دل کردن با خدا چه با زبان خودمانی چه آنچه در زبان روایات آمده (مثل مناجات خمسه عشر که در مفاتیح اومده) به شدت آدمی رو جلو میبره و موانع درونی رو بر میداره. البته اگر با تامل خوانده بشه و شخص رو در لاک خودش فرو ببره و به اعماق درون گسیل بده این آزادی زودتر برای شخص حاصل میشه. کما اینکه شهید چمران می فرمود: «درد دل آدمی را بیدار می کند ، روح را صفا می دهد ، غرور و خود خواهی را نابود می کند. نخوت و فراموشی را از بین می برد ، انسان را متوجه وجود خود می کند.» 2- روزانه نیم ساعت اهل تفکر باشید، جای خلوتی و حتی المقدور با یه چشم اندازی به فضای ازاد انتخاب کنید و در مورد خود، هستی ، آفرینش و کیفیت خلقت اونها تامل کنید، در مورد نسبت خود و خدا اهل تامل باشید. تفکر، مایه نفوذ معنویت و ایمان به قلب خواهد بود. و معنویت بُنیه وجودی شما رو توسعه خواهد داد، تحمل و خودمداری شما رو بالاتر خواهد برد. 3- روی نماز خودتون و ارتقاء کیفیت اون سرمایه گذاری کنید. داستانها و نمونه های عینی در مورد نمازهای ممتاز رو مطالعه کنید تا شما رو به سمت خواندن یک نماز مقبول پر انگیزه کند. حضرت زهرا سلام الله علیها در مورد فلسفه نماز این چنین می فرمایند: «....وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ[1]؛ خداوند نماز را برای زدودن کِبر و غرور از شما قرار داد». شما برای اینکه به یک رفتار  (مثل نماز) برسید، صرف شناخت و اعتقاد کفایت نمی کنه بلکه "باور" هم لازم هست شوق و انگیزه هم داشته باشید که همه اینها در قلب جا داره (نه در ذهن و عقیده شما). شما برای اینکه انگیزه تون رو برای نماز بالا ببرید باید باور کنید که شما به طور موقت به این دنیا اومدید تا ظرفیت بهشتی شدن در دنیای دیگر رو پیدا کنید. و خداوند بارها و بارها نشانه هایی برای این قضیه جلو چشمان شما گذاشته اما نسبت به اون غافل موندید. وقتی شما از نماز بهره ببرید، بهش وابسته می شید، همانطور که شما از غذا خوردن بهره می برید و لذت می برید، بهش وابسته شدید. شرط بهره مندی از نماز هم اینکه شما عاشق خدا بشید، نعمتهاش رو یادآور بشید، وقتی متوجه الطاف خدا شدید، دل و قلب شما برای تشکر و صحبت با خدا نرم میشه، منتهی این دستور رو نباید برای یکی دو روز داشته باشید بلکه رویه ثابت زندگی تون بشه که از وقتی که از خواب پا میشید، ریز ریز و تک و تک نعمتهای خدا رو یاداور بشید و شکر کنید، وقتی نفس می کشید، وقتی سالم هستید، وقتی قدرت تکلم دارید، وقتی محبت و عطوفت نسبت به شوهر و فرزندان دارید، و... همه اینها نعمتهای خداست که خدا بدون چشم داشت به شما بخشیده. زندگی با حال خوب و دوری از افسردگی، از همین راه حاصل میشه که متوجه باشید کسی هواتون رو داره، و باید قدرش رو شناخت. نعمتهایی که معمولا حواسمون نیست که اگر نداشتیم به چه فلاکتی می رسیدیم، و چقدر زندگی بر ما تلخ میشد. گاهی انگیزه ما با شناخت نسبت به حقیقت افزوده می شه، مثل اینکه عقل ما میگه وقتی قراره به دنیایی بری که لازمه یک زندگی سعادتمند اینه که از جنس معنویت نورانیت به همراه داشته باشی، وقتی لازمه بهشتی شدن اینه که نمازتو درست و زیبا بخونی، وقتی متوجه شدیم که آدم یک بار بیشتر در این دنیا زندگی نخواهیم کرد و تا ابد سر سفره نتیجه زندگی دنیایی خودمون هستیم، طبعا عقل ما ، ما رو وادار می کنه که نه تنها نماز بخونیم بلکه اون رو با حضور قلب ادا کنیم. یه بار هم انگیزه ما با احساس و عواطف برانگیخته میشه. مثلا امام علی علیه ‏السلام می فرماید: لَو يَعلَمُ المُصَلِّي ما يَغشاهُ‏مِن جَلالِ اللّه ما سَرَّهُ أن يَرفَعَ رَأسَهُ مِن سُجودِهِ.؛ اگر نمازگزار می‏دانست كه چه هاله ‏ای از جلالتِ خدا او را فرا می‏گیرد، دوست نداشت كه سر از سجده‏اش بر دارد. اگر شیطان رو دشمن خود بدانید، هر کسی دوست دارد دشمن خود را  سر به نیست کند. ببیند نماز شما چه بر سر دشمن شما می آورد: "هرگاه كسی به نماز ایستد، ابلیس از این كه می‏بیند رحمت خدا او را فرا گرفته است حسودانه به وی می‏نگرد". به نظر شما با اینکه شیطان دشمن ماست چرا خیلی ها در زمین او بازی می کنند و کاری می کنند که شیطان خواهان اون هستش؟ ما به این دنیا اومدیم که عاشق خدا بشیم تا خدا در اون دنیا ما رو در جایگاه عاشقان خودش قرار بده. اما متاسفانه ما از دین فقط تکلّفش رو می بینیم بخاطر همین انگیزه چندانی برای انجام عبادات نداریم. و چون شناخت کافی از خود وخدای خودمون نداریم بیشتر از همسالان و اطرافیان رنگ می گیریم که اونها هم اهل نماز و روزه نیستند و اتفاقا چه بسا اهل خوشی  هم هستند و هیچ اتفاقی براشون نمی افته غافل از اینکه ظاهر زندگی مردم با باطنشون ممکنه فرق زمین تا آسمون باشه، همین افراد در درون خودشون دچار افسردگی میشن، دچار پوچی میشن و نمی دونن توی این دنیا چندچندن. چون خدا ما آدما رو طوری آفریده که بدون یاد و محبت او نمی تونیم از زندگی واقعی بهره ببریم و به آرامش واقعی برسیم. باید در جمع و جامعه بود اما از آدماش رنگ نگرفت. بی نمازی مردم حتی اگر تمام کره زمین رو هم فرا بگیره دلیل بر درستی عملکرد مردم نیست. بهر حال هر انسانی در ظرف 70-80 عمر خود، مختار است هر گونه خواست عمل کند، اما بعد از جان کندن، دیگر اختیار از او سلب میشه و این عملکرد اوست که او رو به تعالی یا سرافگندگی خواهد کشاند. پس به نظر میاد باید فارغ از آدمای زمونه که نوعاً غافل اند و نمی دونن چه آینده ای در انتظار اونهاست، متفاوت از جو موجود جامعه از تمام نابسامانی و افسردگی ها و تنشهای روزگار به سمت خدا شتافت و باهاش یک آشتی جانانه کرد، و همیشه به خودمون گوشزد کنیم که فرصت بسیار کم و راه بسیار طولانی است و اصلا مجالی برای کم کاری مجدد نیست.  پیشنهاد میدم لینک زیر رو بخاطر سوال یکی از هموطنان که در همین زمینه سوال کردند ملاحظه بفرمایید و اگر باز هم سوال یا ابهامی در این زمینه داشتید با کمال میل منتظر پیام یا اظهار نظر شما خواهیم بود  http://btid.org/node/204179 بهترین ها رو برای شما آرزومندم موفق باشید پی نوشت: 1-بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 29، ص222.
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 17 ارد, 1403 سوال اخلاقی: از کجا بدونم از شیعیانی نیستم که وارد دوزخ میشن
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما اهتمام شما برای شیعه بودن، مومن بودن و عاقبت به خیر شدن همه اینها دغدغه های زیبایی است که اگر این اهتمام به دید مو شکافانه بهش نگاه بشه خود نشان از ایمانی است که دارید. باور دارید که بهشت و جهنمی هست، و الا کسی که به این امور غیبی باور نداشت نسبت به این که چگونه است و باید چگونه بود بی تفاوت بود. پس قدر خودتون رو بدونید. از نشانه های مومن این است که همواره در حد وسطی از ترس و امید به سر می بره. اگر آیات و روایات واهمه افرین رو می بینه و یه خورده از خودش ناامید میشه می بایست به آیات و روایات امیدوار کننده پناه ببره، و اگر امید و اطمینان افراطی به خود داره که ممکنه این امید و خاطر تخت اون رو به معصیت بکشونه می بایست به آیات و روایت هشدار دهنده پناه ببره. پس اینکه فرمودید بعضی روایات شما رو ترسونده نشانه حیات معنوی شماست که باید ضمن مراعات واجبات و ترک محرمات که اصول بندگی است، نیم نگاهی هم به رحمت و مغفرت الهی داشته باشید. شما مجهز هستید. کسی رو دارید که به راحتی می تونه دست شما رو بگیره و چه در این دنیا و چه اون دنیا به شما آرامش بده. که لازم هست شناخت خودتون رو نسبت به این نیروی کمکی ارتقاء بدید. اون هم کسی نیست جز خدا. پس دلتون رو می تونید با رفتن در آغوش خدا خوش کنید و احساس امنیت کنید . اگر هم خدای ناکرده گناهی مرتکب شدید که این ترس رو ناشی از اون می دونید باز هم نیاز به ترس نیست. همون خدایی که گفته این کار گناه هست، همون خدا گفته اگر دوباره به سمت من بیایید اون خطا رو نادیده می گیرم. چیزی غیر از این و بالاتر از این می خواهید؟  حرف خود خودشه قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵۳﴾ بگو اى بندگانم که بر خویش ستم کرده اید، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را میبخشد، كه او آمرزگار مهربان است‏ (۵۳ زمر) اهل ایمان در امنیت هستند و این وعده خداست. به این آیه آرامش بخش دقت بفرمایید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ؛  آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایت‌یافتگانند!»(82 انعام). مومن تا آخرین لحظه عمرش باید واهمه این رو داشته باشه که بالاخره عاقبت به خیر از دنیا میره یا نه! همانطور که مولای ما امام علی ع وقتی حضرت رسول بهشون خبر ترور در ماه رمضان بهشون میدن بلافاصله می فرمایند که آیا دین من سالم خواهند ماند؟ و هنگام شهادت هم با کمال سرافرازی فرمود «فزت و رب الکعبه؛ به خدای کعبه که رستگار شدم» اگر اصول مسلمانی و ایمانی رو رعایت کنه خدا بهش حس امنیت خواهد داد همانطور که در قران بهش اشاره شده. اما این مربوط به زمان حال است و چون هیچ کس از آینده خودش خبر نداره، باید  برای عاقبت به خیری خودش دعا کنه، در لحظه زندگی کنه و ببینه در هر لحظه چه مسئولیتی داره. در آخر کلام خود رو به حدیثی از امام باقر علیه السلام خاتمه میدم الإمامُ الباقرُ عليه السلام :إذا أرَدتَ أنْ تَعلَمَ أنَّ فيكَ خَيرا فانْظُرْ إلى قَلبِكَ ؛ فإنْ كانَ يُحِبُّ أهلَ طاعةِ اللّه ِ و يُبْغِضُ أهلَ مَعصِيَتِهِ ففيكَ خَيرٌ ، و اللّه ُ يُحِبُّكَ . و إنْ كانَ يُبغِضُ أهلَ طاعةِ اللّه ِ و يُحِبُّ أهلَ مَعصيَتِهِ فليسَ فيكَ خَيرٌ ، و اللّه ُ يُبغِضُكَ ، و المَرءُ مَع مَن أحَبَّ . امام باقر عليه السلام :هرگاه خواستى بدانى كه در تو خيرى هست، به دلت نگاه كن؛ اگر اهلِ طاعتِ خدا را دوست و اهلِ معصيتِ خدا را دشمن داشت، در تو خير هست و خدا هم تو را دوست دارد، ولى اگر اهلِ طاعتِ خدا را دشمن و اهلِ معصيتِ خدا را دوست داشت، خيرى در تو نيست و خدا هم با تو دشمن است. و انسان با كسى است كه دوستش دارد. ما رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 16 ارد, 1403 سوالات اخلاقی: .................
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر در مورد صله رحم باید عرض کنم که : رَحِم يك معناى عرفى است كه عبارت است از خويشان نزديك نظير پدر و مادر، جد و جده، اولاد و نوه، برادر و برادرزاده، خواهر و خواهرزاده، عمه و عمه‏ زاده، عمو و عموزاده، خاله و خاله ‏زاده، دايى و دايى ‏زاده،.. صله رحم یعنی ارتباط با این طیف افراد که با حتی یک تماس، پیامک، و حتی یک سلام هم محقق می شود. البته حد و اندازه این ارتباط در حد متعارف است و بسته به شرایط و اشخاص متفاوت است. نباید قطع ارتباط به اندازه ای باشد که گفته شود با شخص قطع ارتباط کردید. اما راجع به مساله ای که مطرح کردید باید ریشه یابی کنید که دلیل این برخوردهای زن داداش شما چی هست؟ اگر حس بد بینی به اطرافیان دارند لازم هست پیشنهاد یه مشاوره حضوری بدید که زن و شوهر هر دو پیش مشاور برن. ضمن اینکه برای ما سوال شد که چرا با وجود اینکه زن داداش شما می دونه که شما با شوهرشون در ارتباط بودید چرا باز هم ارتباطات تنش زا دارند؟ آیا حس حسادتی دارند؟ آیا برادر شما در تامین عاطفه نسبت به خانمش کم گذاشته که منشاء این حسادت شده؟ (بخصوص وقتی که شما برادر خودتون رو بوسیدید و زن داداش شما چنین واکنشی نشون دادن، این نوع حدسیات قوی میشه) پیشنهاد ما این هست که به برادرتون تاکید کنید که یک خانم برای اینکه حس رضایتمندی به خود و زندگی خودش داشته باشه باید از جانب شوهرش سیراب از عاطفه بشه، نه اینکه اونقدر در فقر عاطفی به سر ببره که با کوچکترین مصادیق عاطفی (مثل ارتباط تلفنی ، بوسیدن و  سر زدن و ..) پرخاشگری کنه. اینکه زن داداش شما در رابطه با ارتباطی که با فرزندانش دارید این رو گفت که "شماها می‌خواین بچه‌های منو ازم بگیرید" این جمله ناشی از استرسی است که درحال حاضر زن داداش شما دارن، این استرس ممکنه حکایت از عدم ارتباط صمیمی ایشون با شوهر کنه، دائم در غرق افکار منفی باشه که ممکنه زندگیش به فنا بره. قطع صله رحم مجاز نیست، حتی اگر طرف مقابل قطع رابطه کنه باز هم نباید ارتباط رو قطع کرد، میشه با یک پیامک هم این کار رو انجام داد، پس محذوریتی نیست و مانعی وجود نداره. توصیه شما به همسرتون در زمینه صله رحم، صرفا در حد گوشزد کردن باید باشه و لزومی به اصرار نیست. مگر اینکه احتمال بدید با اصرار میشه کاری کرد، (که به نظر میرسه این اصرار باعث زدگی میشه) نکته: همانطور که عرض شد صله رحم بسته به شرایط متفاوته، اگر فکر می کنید که این صله رحم به تشنج منتهی میشه خب، در کمیّت اون تجدید نظر کنید اما این نباید به قطع ارتباط منجر بشه. خوبی صله رحم، اضافه شدن عمر و انبساط روحی است که طبع یک ثمره مطلوب و دلنشنینی است که و طبعا کسی که این واجب رو ترک کنه از این فیض محروم میشه. (لازم به یادآوری است که واجب بودن صلح رحم بسته به شرایط متفاوت است) اگر فکر می کنید که مساله شما نیاز به بررسی بیشتر داره برای راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 13 استفاده نمایید. موفق و پیروز باشید.
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 16 ارد, 1403 سوال اخلاقی: چه کارکنم که هم ایشان حلالیت بگیرم و ازکجابدانم ایشان حلال کرده وبخشیده اند؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم از حسن اعتماد شما سپاسگزاریم. دغدغه مندی شما جهت رعایت حقوق دیگران بسیار ستودنی است بخصوص اینکه این دغدغه مندی و حساسیتی که نسبت به حقوق دیگران دارید نشانه احترام و ارزشی است که برای خود و آینده خودتون قائل هستید. پس قدر خودتون رو بدونید و این روحیه رو حفظ بفرمایید در مورد حلالیت گرفتن از شوهر مرحومتون سوال فرمودید. در جواب باید خدمت شما بگم که برای اصل بد اخلاقی خودتون که یک ناهنجاری شخصی است استغفار کنید. حلالیت طلبی نسبت به شوهرتون که به فرموده شما ایشون رو اذیت کردید و نسبت به ایشون بد اخلاقی کردید و ....! در این صورت حلالیت طلبی این طور حاصل میشه که رضایت ایشون رو تحصیل کنید.  اون هم با روشهایی مثل دعا کردن، زیارت نیابتی (اگر حرم ائمه معصومین مشرف شدید)، قران خوندن، صدقه دادن به نیت ایشون، وقف کردن و ... روایتی است از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمودند: براى مردگان خود هدیه بفرستید! پرسیدند: هدیه براى آنان چیست؟ فرمودند: صدقه و دعا  [1] روح ایشون در عالم برزخ چون به شدت به معنویت نیازمند هستند رضایت ایشون فقط از این طریق حاصل میشه که با این روشها براش هدیه های معنوی بفرستید. حتی می تونید به نیت ایشون هزینه ای کنید که برای ایشون ماندگار باشه. مثلا در حرم امام رضا ع و یا حرم حضرت معصومه به نیت ایشون وقف یا خیراتی کنید که ماندگار باشه و بعد از هر بار استفاده، ثوابش به روح مرحوم برسه. در این شرایطی که شخص مرحوم به خیرات شما محتاج هست و با این کارها انبساط روح پیدا می کنه بسیار میشه امیدوار بود به رضایت ایشون. پیشنهاد میدیم که از این دو لینک که مربوط به حرم امام رضا ع و حرم حضرت معصومه س هستش استفاده کنید و هزینه دلخواه خودتون رو به نیابت از مرحوم در بخش مورد نظر واریز بفرمایید. https://nazr.amfm.ir/ https://nazr.razavi.ir/pay/content/78/nazr-nozoratharam موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 11 ارد, 1403 سوال اخلاقی - تربیتی: چرا قرآن فرار هست و زود از ذهن می‌پره
سلام خدمت شما کاربر محترم برای ختم قران لازم نیست که ترتیب اجزاء یا ترتیب سوره های قران رعایت بشه. لذا شما می توانید سورهایی که حاوی ایات سجده دار هستند رو بعد از اتمام عذر شرعی بخونید. یا اینکه پیش از رسیدن عادت ماهیانه سوره های مورد نظر رو در ابتدا و پیشاپیش بخونید. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 11 ارد, 1403 سوال اخلاقی/ مشاوره: تکلیف اینطور آدمها چیست آیا حق ما گردنشون هست یا خیر؟؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از اعتماد و همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر در این قضیه باید عرض کنم که خود شما کاری کردید که از روحیه شما سوء استفاده بشه. شرم و حیا جا داره و این جا جای خجالت کشیدن نیست بخصوص وقتی متوجه بشید که طرف داره از شما بیگاری می کشه، شما یا باید مهارت "نه گفتن" رو در خودتون تقویت کنید که حاضر نیستید چنین کاری کنید، مثلا با آوردن یک بهانه قضیه رو منتفی کنید، یا اینکه همون موقع بفرمایید که در قبال این کار فلان مبلغ رو می گیریم. مادامیکه هیچ گفتگو و تعهد طرفینی بین شما اتفاق نیفته، کار شما داوطلبانه تلقی میشه، هر چند بابت کار بدون اجرتی که انجام دادید آزرده خاطر بشید. بله، اگر قرار بر این شد که در قبال تلاشی که انجام دادید مبلغی دریافت کنید اما مبلغی هم تعیین نکردید در این صورت ارزش کاری شما به قیمت بازار ثابت خواهد شد و بر عهده طرف مقابل خواهد بود. اما وقتی هیچ صحبتی نکرده باشید و هیچ چیزی که حاکی از تعهد طرفینی باشه رد و بدل نشه، کار شما دوستانه و داوطلبانه انجام میشه. مگر اینکه الان بازگو کنید که کاری که فلان وقت کردم داوطلبانه نبود. یا اگر سختتون هست کسی رو به عنوان نماینده بفرستید که صحبت شما رو برسونه.و بالاخره به یک تفاهم برسید. جمع بندی: حداقل از این ببعد جرأت به خرج بدید و به قول معروف ضرب المثل "جنگ اول به از صلح آخر" رو پیاده کنید. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 11 ارد, 1403 سوال اخلاقی: اگر کسی از دیگری ناراحت باشه و غیبت اون طرف کنه، وظیفه ما چیه؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  از اینکه در خدمت شما هستیم خرسندیم. در مورد مساله غیبت، اولا باید چیزی که بازگو میشه باید «عیب» باشد مثل همین تیکه انداختن. دوما برای شخص مخاطب این عیب «مخفی» باشد. پس اگر شخصی که باهاش صحبت می شه نسبت به عیب و کاری که شخص خطا کار (تیکه انداز) انجام داده اطلاع داره، غیبت محسوب نمیشه. بخصوص اینکه شما می فرمایید این عیب تیکه انداختن رو همه می دونن و یک عیب پنهان نیست. اما در بازگو کردن عیب، درست است که عیبی که مشهور و معلوم است غیبت محسوب نمیشه، اما به این بهانه نباید عیبهای پنهان اون شخص رو بر ملا کرد (که در این صورت غیبت محسوب میشه) اما بهر حال یکی از راههای کم کردن غیض و کینه نسبت به آدما این هست که پنهانی در حق او (خطا کار) دعا بشه. برای اطلاعات بیشتر در مورد غیبت و احکام و مصادیق اون می تونید به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/183129 موفق باشید

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29