مطالب دوستان به تو از دور سلام

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 19 اسف, 1402 مشاوره کودک
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر در مورد دختر 2 ساله شما: تنوع و جذابیتهایی که گوشی موبایل داره (بخصوص اگر لمسی باشه) کودک رو به سمتش می کشونه بخصوص اینکه وقتی می بینه پدر و مادر از گوشی استفاده می کنند، برای اینکه همرنگ بزرگترا باشه دوست داره از گوشی و لو صوری استفاده کنه و ادای بزرگترا رو در بیاره، مثل موقعی که کفش مامان رو می پوشه یا ... اما چند نکته: 1- کودک دو ساله بخاطر نداشتن حافظه بلند مدت، تا موقعی که گوشی نبینه، کششی نسبت به اون نخواهد داشت (در این مورد ممکنه مواردی به عنوان استثنا دیده بشه و آن موقعی است که خاطره بسیار شگفت انگیز و لذیذی از گوشی داشته باشه که بهانه گوشی بگیره). پس برای مدتی تا اونجا که می تونید پنهانی از گوشی استفاده کنید، و بعدها بطور جایگزین یگ گوشی اسباب بازی براش تهیه کنید. گوشی هایی در بازار هست که لمسی است و قابلیتهایی مثل ضبط صوت، موسیقی، سرود، داستان و ... رو داره که مخصوص کودکان ساخته شده. که نمونه اش رو می تونید ببینید https://www.digikala.com/product/dkp-597341 2- خرید گوشی کودک به هیچ وجه نباید منجر به رها کردن کودک و بی تفاوتی نسبت به او باشه، شما حتما باید بازیهای عملی وهیجانی با کودک داشته باشید به نحوی که بیشتر از بازیهایی که کودک شما رو به تعامل فیزیکی وامی داره استفاده کنید، کودک شما تا سن 7 سالگی باید از بازی کردن اشباع بشه، و بازی هایی رو براش تدارک ببینید که (بر خلاف گوشی که کودک رو منزوی می کنه ) روشهای حل مساله، احترام و رعایت ادب به رقیب، عدالت در بازی، پذیرفتن اشتباه، تعامل با دیگران، و ... رو یاد بگیره. امتیازاتی که در بازیهای تعاملی هست نوعا در بازی های تک نفره (مثل موبایل نیست). 3- اگر در جایی مجبور شدید گوشی خودتون رو به دخترتون بدید، به هیچ وجه اجازه ندید که قشقرق و داد و گریه، ابزاری برای رسیدن به خواسته های کودک تبدیل بشه، در حین فریاد و قشقرق به کودک خود جواب ندید و خواسته اش رو برآورده نکنید، فقط لازم هست صبور باشید و هیچ واکنشی نشون ندید، تا دختر شما متوجه بشه که این راه رسیدن به خواسته نیست. گاهی (و نه برای همیشه) شرط رسیدن به گوشی رو سکوت و آروم بودنش بیان کنید، اما این نباید تبدیل به یک روند ثابت بشه، که همیشه «سکوت بعد از داد و فریاد من رو به خواسته ام می رسونه». 4- گاهی از روش تغافل هم می تونید بهره ببرید، ناگهانی حواس کودکتون رو در مورد یه امر شگفت انگیز با هیجانی که خودتون ایجاد می کنید پرت کنید. راجع به دختر 5 ساله گاهی کودکان مثل دختر 5 ساله شما برای اینکه خودش رو اثبات کنه و خودش رو به دیگران نشون بده، به ابزاری دست می زنه که یکیش زیاد حرف زدن هستش. گاهی حرف زدن زیاد کودک بخاطر حس کنجکاوی است که در قالب سوالات پی در پی از کودک شما صادر میشه، در این جور مواقع نه تنها نباید سرکوفت زد بلکه از این روحیه کودک استقبال کرد تا زمینه ای برای پیشرفت کودک باشه حرف زدن زیاد کودک رو نمیشه همیشه به دید منفی دید، چه بسا شاید گفت که امتیاز چنین کودکانی از کودکان کم حرف بیشتر هم باشه. چنین کودکانی در تعامل با دیگران موفق ترند، مهارت کلامی بهتری دارند و زودتر و راحتتر می تونن دوست پیدا کنن، لذا چندان هم از پرحرفی کودکتون نگران نباشید گاهی پر حرفی ناشی از هیجان بالای کودک هستش که دوست داره نسبت به هر چیزی که باهاش مواجه میشه یا تخیل می کنه حرف بزنه ، در این جور مواقع معمولا تمرکز کودک کم هست و بیش از اینکه خودش تصمیم بگیره در مورد چی بگه و حرف بزنه این محیط اطراف هستش که او رو به حرف زدن هل میده. این جور مواقع سعی کنید ذهن کودکتون رو به چالش بکشید و ازش سوال کنید ، و اجازه بدید خودش بعضی مجهولات رو با پردازش ذهنی کشف کنه. با این راهکار شما برای کودکتون برنامه می ریزید که در باره چی حرف بزنه، هدفمند و مفید. با این راهکار می تونید تا حدودی از سرزنش دیگران هم کم کنید، ضمن اینکه دیگران باید این نکته رو توجه کنن که نباید از یک کودک انتظار یک بزرگسال رو داشت، یعنی برای قضاوت کردن کودک، باید قضیه رو از دید کودک ببینید نه از دید خود ، که در نتیجه به کودک شما خرده بگیرند. چه بسا خود کسانی که اشکال می گیرند در کودکی هم اینگونه بوده اند. اما عموما پرحرفی رو در این سن نمیشه یک عیب و ایراد در نظر گرفت، ضمن اینکه عرض شد زمینه پیشرفت کودک رو در بعضی مهارتها فراهم خواهد کرد. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 18 اسف, 1402 سوال اخلاقی/ اعتقادی: ......
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما راجع به سوال اول: اگر بیمار هستید و در ماه مبارک نتونستید روزه بگیرید، باید در طول سال بعد از بهبودی قضا کنید (کفاره نداره)، اما اگر در طول سال هم عذر برطرف نشد باید کفاره بدید و این کفاره برای شما ثواب خواهد داشت و جبران خواهد کرد ان شاء الله. راجع به سوال دوم: تاریخ انبیاء از خلقت آدم (ع) تا رحلت خاتم (ص) از محمدجواد مولوی‌نیا تاریخ تحلیلی ائمه معصومین علیهم السلام حسن قریشی موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 17 اسف, 1402 سوال اخلاقی: چگونه میتوان نفس اماره را خاموش کرد ؟
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از ارتباط و همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر خیلی خرسندیم که با کسی مکاتبه می کنیم که جنگ با نفس اماره یکی از دغدغه هاشه و دوست داره از این چالش که بخصوص در دوران نوجوانی پررنگ تر هست به سلامتی عبور کنه. توجه داشته باشید که نفس اماره هیچ گاه از بین نمیره بلکه قابل رام شدن هست، یعنی نفس اماره که نوعا از هوس تبعیت می کنه رو می توان در حصار و حیطه عقل در آورد و افسار اون رو در اختیار عقل قرار داد،که در این صورت یک انسان تربیت شده خواهید بود. هر چند نفس اماره با تنوع گناهان، راههای مقابله با اون هم متنوع خواهد بود، مثلا مقابله با غیبت، کنترل شهوت قدرت و شهوت جنسی و ... هر کدام راهکارهای مختلف خودش رو خواهد داشت اما به طور اجمال تنها راه مقابله با نفس اماره، رعایت تقوا و حدود الهی است که بعضی اهرمها (مثل تفکر و معنویت، درددل و دور اندیشی و..) می تونه به کمک شخص بیاد. حضرت امیر علی ع  در این زمینه می فرماید: «من نفس خودم رو با رعایت تقوا (رعایت احکام الهی) تربیت می کنم». نوع احکام شرعی، سر راه نفس اماره و خواهش های نفسانی ایستاده اند و کسی که در این نزاع و چالش درونی، دین رو بر خواهش های نفسانی مقدم بدارد در هر پیروزی که شخص کسب می کند یک درجه بر کرامت نفس او و یک درجه به تضعیف نفس اماره گام برداشته است. بخاطر همین کسی که صاحب بزرگمنشی و ارزشمندی درونی شد شهوات رو ناچیز خواهد دید. باز حضرت علی ع می فرماید  (من کرمت علیه نفسه ، هانت علیه شهواته؛ کسی که در خود ارزشمندی احساس کرد، شهوات در نظرش کم ارزش خواهد شد) و راه رسیدن به کرامت نفس همان تقواست که عرض شد. وقتی در معرض دیدن یک عکس مستهجن قرار می گیرید، در این چالش انتخاب با شماست که تابع هوای نفس خود باشید یا تابع عقل فطری و پاک خود باشید، که طبعا هر انتخابی عوارض خودش را خواهد داشت، دیدن عکس، گامی به سمت عادی شدن و در دراز مدت عادت و ابتلا به گناه خواهد بود و ندیدن عکس، گامی برای کسب کرامت نفس و پیدا کردن «خود واقعی» خواهد بود که اگر به این درجه رسیدید، دیدن یک عکس برای شما لذتی نخواهد داشت بلکه عذاب روحی در پی خواهد داشت. بستن زمینه گناه از همان ابتدا، خیلی آسانتر خواهد بود تا اینکه لازم باشد در مراتب بعدی گناه، وادار به جنگ سختی با نفس اماره باشید. به عنوان مثال وقتی شما زمینه دیدن یک برنامه مستهجن رو با پاک کردن اون بر خود بستید، دیگر لازم نیست در مرزهای بعدی گناه به سختی بیفتید. و در نهایت به سختی توبه و رفع مکافات گناه بیفتید . رمز و کلید آرامش واقعی در یک کلمه است که خود قران بهش اشاره کرده. (الا بذکر الله تطمئن القلوب) خداوند در این آیه به فرزندان حضرت آدم هشدار و تلنگر زده که فقط با یاد و زندگی کردن با خداست که بشر می تونه به آرامش برسه، این تلنگر و هشدار واسه اینکه که خیلیها برای رسیدن به آرامش (که خواسته هر انسانی است) به اشتباه از راههای دیگه استفاده می کنن اما جز سردرگمی و فلاکت نصیب آنها نخواهد شد، و لو اینکه غرق ثروت باشن، اما برای رسیدن به این اکسیر بزرگ یه اهرمهای کمکی وسازنده وجود داره در عین حال یک موانع سوزنده  وجود داره که هم باید از اهرمهای کمکی بهره گرفت و هم موانع که مهمترین اونها هوای نفس هستش رو کنار زد. که به مناسبت راه هر کدام رو خواهیم گفت 1- رفع مانع بزرگ (هوای نفس): بهترین راه برای سپری کردن این مانع، عمل به شرعیات دین هستش. به فرموده مرحوم ایت الله بهجت که یک عارف حقیقی بود و می گفت ترک محرمات و انجام واجبات کافی است. ایشان در جواب سؤالی که پرسیده بودند تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟ می گوید: ترک معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد. حضرت امیر علی ع باز در این زمینه می فرماید: «من نفس خودم رو با رعایت تقوا (رعایت احکام الهی) تربیت می کنم». 2- نیروهای کمکی برای رسیدن به یاد خدا: * تفکر: تفکر، مایه نفوذ ایمان به قلب هست و ایمان بنا به فرموده خدا بسیار دلنشین خواهد بود. «وَلَٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ[1] خدا ایمان را محبوب شما قرار داد و آن را در دل هایتان بیاراست، و کفر و بدکاری و نافرمانی را ناخوشایند شما ساخت، اینان [که دارای این ویژگی ها هستند] هدایت یافته اند.» با تفکر در مورد خود، خدا، هستی ، آفرینش و کیفیت خلقت اونها آدمی از توهمات خارج میشه و مجهز به بصیرت و روشنی دل میشه. بخاطر همین در شرع مقدس اسلام، برای تفکر خیلی اهمیت داده شده و سرمایه گذاری شده به نحوی که برای یک ساعت تفکر ثواب عبادت 70 ساله نوشته میشه، چرا چنین جایزه ای گذاشته شده؟ چون ثمراتش با در ضمن رعایت تقوا، تضمینی است و مایه سعادت و ثبات قدم خواهد شد. که برای این امر مطالعه بعضی کتب خودشناسی و خدا شناسی می تونه کمکار باشه. برای این مهم ، روزانه نیم ساعت اهل تفکر باشید، جای خلوتی و حتی المقدور با یه چشم اندازی به فضای ازاد انتخاب کنید. فقط شروع کنید و اقدام کنید و صبوری به خرج بدید، به تدریج خدا قلب شما رو هدایت خواهد کرد. همانطور که خودش در کتابش گفته که «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ[2] و كسانى كه در راه ما كوشيده‌اند، به يقين راه‌هاى خود را بر آنان مى‌نماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.» این مژده رو به شما می دهم که اگر این برنامه رو کمی با صبوری انجام بدید (هر چند در ابتدا ممکن است چیزی عائدتون نشه) اما به تدریج آن قدر لذت بخش خواهد بود که حس می کنید نیم ساعت خیلی کم است. * درد دل: که اصطلاحا بهش مناجاه میگن. نمونه اش مناجاه شهید چمرانه که می تونید در نت جستجو بزنید و ملاحظه بفرمایید. خلوت کنید و با خدا درد دل کنید، از زبان خودتون (یا ترجمه مناجاه خمسه عشر در مفاتیح). سفره دلتون رو برای خدا باز کنید. و لو در ابتدا ندانید که چی بگید. اما سر قرار حاضر بشید. مناجات و درددل به شدت غرور و نفسانیات آدمی رو ذوب می کنه و این مانع بزرگ رو کنار می زنه * توسل به اهل بیت به خصوص امام حسین ع: امام حسین ع کشتی نجات هستش که سریعتر از کشتی دیگر ائمه به مقصد خواهد رسید. برای توضیح این مطلب می تونید لینک زیر رو ملاحظه بفرمایید. https://btid.org/fa/news/179724 در این زمینه بحث زیاد هست که توجه شما رو به ملاحظه لینک زیر که مربوط به سوال یکی از کاربران هست جلب می کنم http://btid.org/node/243618 (در چند پُست) بهترین ها رو برای شما آرزومندم موفق باشید 1-حجرات، آیه 7 2- عنکبوت، ایه 69    
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 17 اسف, 1402 سوال اخلاقی: سلام کردن واجبه؟؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما 1- به نظر شما چرا مسواک زدن که اینقدر برای بهداشت  اهمیت دارد اما واجب نشده است؟  به این روایت که درمورد مسواک زدن وارد شده دقت بفرمایید: پیامبر(ص) می فرمود: "اگر برای مردم دشوار نبود در هر نماز، مسواک زدن را واجب می کردم." پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: "جبرئیل همواره مرا به مسواک زدن سفارش می‏کرد تا جایی که گمان کردم آن را واجب خواهد ساخت." درست است که سلام کردن نشانه ادب است و باعث تقویت روابط اجتماعی می شود اما چیزی که هست ما یک قاعده کلی داریم به اینکه قرار نیست خداوند به بندگانش سخت بگیرد (مگر در بعضی موارد استثنایی که سعادت انسان منوط به آن است)، سلام کردن هر چند امر معروف و پسندیده ای است اما برای سعادت بشر یک امر ضروری نیست، بخاطر همین در بخش مستحبات قرار داده شده، بخصوص اینکه بعضی افراد همیشه درحال مساعدی نیستند و حوصله ارتباط (حتی در حد سلام) با هیچ کس را  ندارند. اگر واجب بود، می بایست به طور مکرر برای آدمی گناه نوشته می شد. و فرموده امام حسین ع که در حدیثش رو نقل کردید یا  در روایت دیگری از امام صادق(ع) آمده است؛ «من بدأ بکلام قبل سلام فلا تجیبوا» یعنی اگر کسی آغاز به کلام کرد ولی قبلش سلام نکرد، اصلاً جواب او را ندهید؛ این گونه موارد اشاره به تاکید بر آداب معاشرت هست که حداقل مصداق آن «سلام کردن» است، چون یکی از رسالتهای پیامبر و ائمه، نهادینه کردن آداب اخلاقی بوده است (انما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق)، در عین حال ائمه ما چیزی که خدا واجب نکرده ، حق نداشتند واجب اعلام کنند چون خدا برای بندگانش آسانی می خواهد (یرید بکم الیسر و لا یرید بکم العسر؛ خداوند برای شما آسانی می خواهد و نه سختی ) 2- در صورتی نهی از منکر لازم است که احراز شود که منکری انجام شده، کسی که جواب سلام نمی دهد ممکن است عواملی مختلفی دخیل باشد، مثل نشنیدن صدا، غرق بودن در افکار و عدم توجه به محیط، و ... یعنی از طرف دیگر این آموزه دینی هست که تا آنجا که ممکن است باید به کار مومن خوش بین بود یا احتمال مثبت داد، اما بهر حال می توان سلام رو تکرار کرد تا این احتمالات از بین برود. اگر باز هم جواب سلام نداد و قصد تکرار این عمل (سلام نکردن) را دارد، لازم است تذکر داده شود، چون چه بسا جواب سلام دادن، علاوه بر واجب بودنش ممکن است حق الناس هم باشد. مکر اینکه بدانید این تذکر نتیجه ای در بر نخواهد داشت. 3- همانطور که گفته شد اصل سلام کردن با این همه اهمیتی که اسلام بهش داره و شما هم پذیرفتید و براش روایت هم نقل کردید جز امور معروف و پسندیده است، شدت این اهمیت وقتی بیشتر میشه که شخص مقابل پدر یا مادر شخص باشه که هر انسانی (فارغ از اینکه دیندار باشد یا نباشد) امر به رعایت احسان شده وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا؛ وما به انسان سفارش كرديم كه با پدر ومادر خويش به احسان رفتار نمايد. پس سلام نکردن به والدین خلاف ادب و احسان است. مگر اینکه در شرایطی قرار بگیرید که عرفاً این رو خلاف ادب نشمارد. مثل رفت و آمد پیاپی در فاصله بسیار کوتاه و قرار گرفتن در محضر والدین که اتفاقا اگر دائم سلام کنید مورد سرزنش قرار بگیرید موفق باشید  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 17 اسف, 1402 سوال اعتقادی/ اخلاقی: آیا همیشه بیماری نشانه این است که گناهی از انسان سرزده؟؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر راجع به سوال شما باید گفت که در قبال این سوال که از یک ضابطه کلی و فراگیر دارید سوال میکنید باید آدما رو تقسیم بندی کرد. 1- معصومین (مثل پیامبران و امامان صلوات الله علیهم اجمعین): در این قسم، جواب منفی است. یعنی اینطور نیست که بیماری پیامبران و امامان حاکی از وجود گناه باشه، چرا که پیامبران وامامان از هر خطایی و اشتباهی (تا چه برسد به گناه) مبرا هستند و مریضی این طیف از بندگان خدا فلسفه خودش را داره، که معمولا برای این قسم ترفیع درجه قید می کنند که رابطه عاشقانه ای که هر کدام از پیامبر و امامان نسبت به خدای خود دارد رو تقویت و پررنگ تر می کند. چنانچه در قران  از حضرت ابراهیم ع نقل قول شده که می فرماید «و اذا مرضت فهو یشفین؛ هنگامیکه مریض می شوم اوست که مرا شفا می دهد»، حضرت ابراهیم ع، اسمی از دوا و دارو به میان نمیاره چون اثر همان دارو و درمان رو ناشی از همون خواست و تقدیر خدا می دونه که در دارو اثر شفا بخشی قرار داده، اولیاء الهی چه در زمان سلامت و چه در زمان بیماری خدای خود را شاکر بوده اند و چه در زمان سلامت و چه در زمان بیماری راضی به رضای او بوده اند، و تحمل بیماری رو فقط بخاطر خواست و تقدیر خدا دوست داشتند، بقول شاعر (پسندم آنچه جانان پسندد) و این باعث میشده که امام یا پیامبر در هر مرتبه اعلایی که بوده اند باعث قرب بیشتر به خدا میشده است. چون هر ریاضتی در این دنیا، برای اولیاء الهی باعث نور و تعالی روح می شود. 2- راجع به غیر معصومین علیهم السلام، می توان اجمالا این رو پذیرفت. که برای این ادعا به یک آیه و یک روایت بسنده می کنم خداوند کريم در آيه 29 سوره شوري مي فرمايد: «و ما اصابکم من مصيبه فبما کسبت ايديکم و يعفو عن کثير» و هر گرفتاري که به شما رسد به خاطر اعمالي است که انجام داده ايد و بسياري را نيز عفو مي کند (چشم پوشی می کند). حضرت امير عليه السلام مي فرمايند که رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم فرمودند: «خير آيه في کتاب الله هذه الآيه »؛ بهترين آيه در قرآن همين آيه است. سپس فرمودند: «يا علي! ما من خدش عود و لانکبه قدم الا بذنب» اي علي! هر خراشي که از چوبي به انسان مي رسد و هر لغزش قدمي (مثل رگ به رگ شدن و پیچ خوردن پا و افتادن و...)، بر اثر گناهي است که از او سرزده است.(1) یا امام صادق عليه السلام در همین زمنه مي فرمايد: «اما انه ليس من عرق يضرب و لانکبه ولاصداع ولامرض الا بذنب»(2)؛ بدان که هيچ رگي زده نمي شود و هيچ پايي به سنگ نمي خورد و درد سر و مرضي پيش نيايد مگر به جهت گناهي که انسان مرتکب شده است. در این زمینه اگر باز هم سوال یا ابهامی داشتید در ادامه بفرمایید پی نوشت: 1- اصول کافي، ج 2، ص 269. 2- اصول کافي ، ج 2، ص 219، ح 3، باب الذنوب.
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 15 اسف, 1402 سوال اخلاقی: ....
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر راجع به نماز: 1- سنت این هست که حتی المقدور نمازها رو در وعده های پنجگانه بجا آوردید. مثلا وقت افطار برای خواندن نماز واجب، بعد از اذان فقط به نماز مغرب بسنده کنید که میزبان خود رو دریابید، و نماز عشاء رو یکی  دو ساعت بعد بخونید. 2- برای خواندن نماز نافله هم لزومی نداره که نافله رو روی سجاده بخونید، نماز نافله رو می شه حتی در حال حرکت خواند و اذکار رو ضمضمه کرد، و افعال نماز رو با اشاره چشم انجام داد. رعایت قبله هم شرط نیست. با این حال هم می تونید به کارهاتون برسید و هم می تونید از فیض نافله برخودار بشید. 3- حتی المقدور سعی کنید محل نمازتون در معرض دیگران نباشه، اینطور مهمانان شما روی عملکرد شما حساس نمی شن 4- در مورد خواندن سوره هایی که فضیلتهایی براش ذکر شده، مهم این است که قرائت این سوره ها برای خدا باشه. به اصطلاح قربه الی الله باشد. حتی اگر کسی این کار رو به انگیزه بی خوابی یا ثواب یا دستیابی به بهشت بخونه هیچ ایرادی نداره، همه اینها انگیزه است و نیت اصلی همان خداست. کسی که برای ثواب اخروی این سوره ها رو می خونه طبعا به آخرت ایمان داره که این کار رو می کنه، و خود ایمان داشتن به آخرت و روز قیامت، خود امتیاز و مرتبه ای از ایمان است که بعضی ها از این باور محروم هستند. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 15 اسف, 1402 سوال اخلاقی - مشاوره‌ای: نحوه برخورد با اعضایی از خانواده که واجبات را ترک کرده‌اند
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر متوجه چالشی که باهاش مواجه هستید شدم، از این وضعیت متاثر شدم، ان شاءالله همه اهالی خانواده به خود و آینده خودشون ارزش قائل باشند و برای سرنوشت و عاقبت خود آنچه خیر و صلاح است تلاش کنند. سوالی که فرمودید در دو حیطه باید پرداخته بشه. 1- بحث امر به معروف  ونهی از منکر: از سر حس انسان دوستی و خیرخواهی که باشه نباید نسبت به این قضیه بی تفاوت باشید. تا آنجا که ممکن هست اهالی خونه رو در وهله اول به ارزشمندی و اهمیت به خود و آینده خود و دنیای دیگری که در انتظار اونهاست تذکر بدید، بهر حال هر کسی اعتراف دارد به این که آدمهای خوب امتیازی در دنیا و آخرت دارند، مردم به دید یک آدم ممتاز و پاک نگاه می کنند، پس کسی که برای خودش ارزش قائل باشد سعی می کنند از امور پست مثل گناهانی که عمر آدم رو تباه می کند پرهیز کند. مرگ و دنیای بعد از اون مرحله ای است که هر کسی باید آن را طی کند، که متاسفانه خیلی ها که اهل گناه هستند، این مرحله از زندگی را فراموش می کنند و به دنیای زودگذر و لذتهای فانی دلبسته می شوند. این افراد در واقع دچار خودفراموشی شده اند و چون خود را فراموش کرده اند براشون اهمیتی نداره که اهل چه کارهایی باشند. آنچه این افراد رو به این طرف و آن طرف می کشاند هوس است و هیچ رنگ عقلانی در زندگی آنها نیست. حال شما در مقام امر به معروف  و نهی از منکر می تونید این موارد رو به ایشون گوشزد کنید، البته هر چه این تذکرات غیر مستقیم باشد بهتر است تا اینکه مستقیم به امر و نهی بپردازید. مثلا گاه گاهی بپرسید به ترتیب برای 1 سال، بعد 5 سال، بعد 20 سال، بعد برای 200 سال دیگه ات چه برنامه ای داری؟ به این نحو شاید تلنگری بخورد و به خودش بیاد. شما اگر بتونید ایشون رو به نماز بکشونید جرقه ای برای سروسامان دادن به زندگی شون خواهد بود. خدا شناسی رو با سوالات ساده مطرح کنید که مثلا هر چیزی در این عالم یک دلیل و حکمتی داره، حتی وقتی به اعضاء بدن خود نگاه می کنیم هر عضو یک دلیلی و فلسفه ای داره، بپرسید به نظرت دلیل خلقت ما ادما چی بوده ؟ و ... پس وظیفه اولیه شما نهی از منکر هستش، مگر اینکه واقعا بدونید هیچ ثمره و فایده ای ندارد. 2- نحوه معاشرت با این گونه افراد: * در مورد صله رحم نباید حتی با این گونه افراد قطع ارتباط کنید، طرف اگر کافر هم باشد، یک مسلمان مجاز به قطع ارتباط نیست. یکی از شیعیان از امام صادق(ع) ‏پرسید: برخی خویشاوندانم ‏خط و تفکر دیگری دارند، غیر از فکر و مرامی که من دارم. آیا آنان بر من حقی دارند؟ حضرت فرمود: آری، حق قرابت و خویشاوندی را چیزی قطع نمی‌کند. اگر با تو همفکر و هم عقیده باشند که دو حق بر تودارند: یکی حق خویشاوندی، دوم حق اسلام و مسلمانی . مردی خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من‏ خویشاوندانی دارم که من با آنان پیوند می‌کنم و رابطه دارم، اما آنان‏ آزارم می‌‏دهند. تصمیم گرفته‌‏ام آنان را ترک کنم. رسول خدا فرمود: آن‌گاه، خدا هم تو را ترک می‌کند! ... گفت: پس چه کنم؟ رسول خدا فرمود: به کسی که محرومت کرده، عطا کن، با کسی که از تو بریده، رابطه برقرار ساز، کسی که بر تو ستم کرده، از او درگذر. هر گاه چنین‏ کردی، خداوند پشتیبان تو خواهد بود. پس به هیچ وجه نباید قطع کننده ارتباط باشید، ممکن است بگویید که رفت و آمد به این گونه افراد نه تنها فایده ندارد بلکه ممکنه مضر باشد، در این صورت رفت و آمد رو در صورتی که علناً گناه می کنند (مثل شراب و ...) کم کنید ضمن اینکه صله رحم رو می تونید با تماس تلفنی یا پیامکی هم انجام بدید. *آنچه در مورد شراب باید رعایت شود این است که در جلسه شراب به هیچ وجه حاضر نشید و جایگاه رو هنگام این عمل قبیح ترک کنید. گاهی در مواجهه با این گون افراد چهره در هم بکشید، اخم کنید به گونه ای که شخص، دلیل واکنش شما رو متوجه بشه. * در استفاده از وسائلی که احتمال میدید که شخص شرابخوار از آنها استفاده کرده، مادامیکه یقین ندارید ظرف یا وسیله نجس شده، شما مجاز به استفاده هستید. و محکوم به طهارت است. * در مورد ائمه هم، تا می توانید زمینه طرح مسائلی که فکر می کنید به این واکنش منجر میشه رو فراهم نیارید. فحاشی و استهزاء دین ناشی از عدم آگاهی این گونه افراد به حقیقت ائمه و کرامتها و معجزاتی است که دارند. همانطور که ائمه در زمان حیات خودشون مظلوم بودند در زمان وفاتشون حتی در عصر غیبت هم مظلوم هستند. هیچ کسی از ائمه بدی ندیده، هیچ کسی از ائمه یک صفت ناپسند ندیده بلکه ائمه همگی انسانهای کامل و مهربانی بودند که خدا به آبروی آنها تمام هستی و نظام آفرینش رو آفریده. این همه کرامتها، شفای بیماران که سینه به سینه در بین مردم ثبت شده، که بخاطر همین هنوز که هنوزه سیل جمعیت است که به زیارت قبور ائمه می رن. و الا اینها اگر واقعیت نداشت مدتها بود که زیارت ائمه تعطیل شده بود. مطالبی که عرض شد در حد اجمال بود، اگر باز هم سوال یا ابهامی داشتید در ادامه بفرمایید موفق باشید  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 14 اسف, 1402 سوال اخلاقی: اگر کسی به من فحش داد یا مسخره‌ام کرد من چیکار کنم؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر طبعا نحوه مواجهه با ناهنجاری های افراد یک چالش محسوب میشه که گاهی نسنجیده عمل کردن در این جور مواقع باعث میشه که شخص از یک چاله وارد چاهی از گرفتاری و خشونت و خصومتها بشه، پس لازم هست متوجه باشید در این موقعیتی که فرمودید چگونه باید رفتار کرد. اما چند نکته: 1- این رو بدونید که کسی که اهل مسخره کردن هست، این مسخره ناشی از یک روحیه سلطه گری و خودبرتر بینی است که شخص بهش مبتلا هست. بخاطر همین کسی که اهل مسخره کردن هست از یک عقده درونی و بیماری حقارت رنج می بره که برای اینکه این نقص رو جبران کنه به دیگران تمسخر می کنه تا با این سلطه گری بتونه اون حقارت درونی خودش رو التیام ببخشه. پس نکته اول این است که شما دقت داشته باشید که با یک فرد مریض سروکار دارید، کسی که مریض است و پیش دکتر میره و مریض به دکتر بد و بیراه میگه، مقابله به مثل نمی کنه، چون می دونه انتظار خاصی از مریض نباید داشت. 2- در مورد سوال شما باید گفت افراد در نحوه واکنش شما مختلف اند. گاهی باید گذشت کرد، گاهی باید اخم کرد، گاهی باید اعتنا نکرد، گاهی باید مقتدرانه برخورد کرد و .. مثلا اگر شخصی که مسخره می کند متکبر است و از روی غرور این کار رو انجام میده باید مقابله کرد، جواب حاضر بود، به هیچ وجه از جایگاه ضعف و انفعال وارد نشد. تکبر در مقابل شخص متکبر نه تنها مذموم نیست بلکه عبادت و فضیلت است. «اَلتَّکَبُّرُ مَعَ المُتَکَبِّرِ عِبادَهٌ[1] تکبّر ورزیدن در برابر شخص متکبّر عینِ عبادت است.» البته این به آن معنی نیست که شما هم بی ادبی و مسخره کنید، این گونه عمل کردن فقط باعث تنش بیشتر و مشاجره حتی فیزیکی خواهد شد. شما با سوالات چالشی می تونید فرد رو در منگته قرار بدید، مثلا «ارزش تو با این کارت چقدره؟» «همه اش 60-70 سال تو این دنیا هستی، بعدش حسابت با خداست» یا «تو رو به خدا واگذارت کردم» گاهی شخص از روی نادانی مسخره می کند که اینجا بهترین کار که بزرگی شما رو نشون میده، این هست که اعتنا نکنید. اعتنای شما در واقع تقویت کننده عمل نابهنجار مسخره کننده هستش. چون عقل خیلی از مردم در چشم اونهاست، اگر شما واکنش نشون ندادید، و سکوت اختیار کردید، اولا شخص به بزرگمنشی شما واقف میشه و چون هیچ ثمره ظاهری از رفتار خودش ندیده انگیزه او برای ادامه این رفتار کم خواهد شد. دوما شما هم نباید فکر کنید که اگر کوتاه بیایید و سکوت اختیار کنید، بازنده هستید، خیر، صبر داشته باشید که شما نتیجه صبرتون رو بزودی خواهید دید. روح شما اونقدر بزرگ هست که با این موارد توجهی نکنید. واکنش شما به این جور موارد، در واقع یعنی اعتراف کردید که من اونقدر کوچکم که کار یک نادان و مریض رو نمی تونم برتابم. قران در این زمینه می فرماید: وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا بندگان (خاصّ) خداوند رحمان، کسانى هستند که آرام و بى تکبّر بر زمین راه مى روند; و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مى گویند (و با بزرگوارى مى گذرند); گاهی بسته به شدت تمسخر یا شناختی که از شخص دارید با یک اخم شخص رو متذکر می کنید، گاهی با تکریم و دلجویی از مشکلات طرف می تونید قلبش رو به خودتون متمایل کنید و.... موفق باشید پی نوشت: 1-الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 26، ص 49  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 14 اسف, 1402 سوال اخلاقی/ اعتقادی: از وقتی وسواس فکری داشتم نمازم ترک کردم
سلام مجدد خدمت شما کاربر محترم سپاس از همراهی مجدد شما در مورد سوال شما باید گفت اجمالا که جواب منفی است و صرف خطورات ذهنی گناه نیست، برای توضیحات بیشتر به لینک زیر که سوال مشابه یکی از مراجعین هست بفرمایید و اگر فکر می کنید مساله شما نیاز به توضیح بیشتر از جانب شما یا ما هست در ادامه بفرمایید http://btid.org/node/249083 موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 13 اسف, 1402 سوال اعتقادی: نفس اماره را باید تا آخر عمر کنترل کرد؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر اصل سوال شما حاکی از امتیازی است که شما دارید که بخصوص در این زمونه یک خصیصه متعالی محسوب میشه و اون خصیصه خودمداری و دغدغه حفظ پاکی و مصونیت از گناه و خطاست. از این بابت باید قدر خودتون رو در مقایسه با کسانی که نسبت به این قضیه بی تفاوت هستند، بدونید. سوال فرمودید که آیا نفس اماره رو باید تا آخر عمر کنترل کرد یا محدود در دوران جوانی است و بعد از ازدواج نیازی به کنترل نیست. اجازه بدید در قبال شما سوالی مطرح کنم. آیا مراعات بهداشت و حفظ سلامتی تا آخر عمر باید مد نظر باشد یا خیر، تا مقطع سنی خاصی لازم است؟ طبعا همانطور که بدن ما در معرض دو عنصر سلامتی و بیماری است و این دو خصیصه تا آخر عمر وجود دارد و باید مواظب خود بود تا به بیماری مبتلا نشویم، روح ما هم دو عنصر سلامتی و بیماری دارد که باید تا آخر عمر مواظب بود. وقتی مفهوم نفس اماره برای شما روشن شد این جواب قانع کننده است که تا اخر عمر باید مواظب نفس اماره بود. نفس اماره یعنی قوه ای که شخص رو به بدی می کشاند. این نفس در هر مقطع سنی یه جور تمایلاتی دارد. گاهی در دوران نوجوانی، گاهی در دوران جوانی، و حتی این نفس در دوران پیری هم آدمی رو رها نخواهد کرد. در دوران بزرگسالی قدرت طلبی و مال اندوزی و کثرت خواهی به سراغ آدمی خواهد آمد. اینطور نیست که نفس اماره صرفا در امور شهوانی و جنسی باشد که به نظر برسد این نیرو و کشش نفسانی منحصر به دوران جوانی باشد، ضمن اینکه این قوه شهوانی بنا به تفاوت افراد، ممکن است تا بزرگسالی هم وجود داشته باشد چنانچه بعضی اخبار و بعضی از آموز های زیست شناسی حاکی از این قضیه است. جالب این است که شیطان به عنوان دشمن قسم خورده انسان، بر گرفته از همین خواسته های و نفسانیات توطئه می چیند، یعنی مکر و توطئه شیطان که ابزاری جز وسوسه ندارد، تقویت کننده همین زمینه های درونی (هوای نفسانی یا نفس اماره)  است. یعنی دشمن اصلی انسان همین نفس اماره است که تا اخر عمر در درون هر کسی هست و شیطان صرفا زینت دهنده این قوای نفسانی است. بخاطر همین به فرموده قران، توطئه شیطان به خودی خود ضعیف است. إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا ؛ مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است. (76 نساء). جمع بندی: قضیه نفس اماره که درون هر نهادی هست جزو ماهیت هر انسانی است که در دوران عمر رنگ های مختلفی به خود می گیرد، گاهی قوی و گاهی ضعیف می شود اما هیچگاه از بین نمی رود. انسانهای تربیت یافته که مطیع دین و حدود الهی هستند قوای نفسانی و شهوانی خود رو به کنترل عقل و فطرت خود در آورده اند. و به هیچ وجه اجازه افسارگسیختگی و جولان نخواهند داد. و این ویژگی افرادی است که کرامت و بزرگی وجود خود رو در قالب دین حفظ کرده اند کما اینکه حضرت علی ع می فرماید: مَن‌ كَرُمَت‌ عَلَيهِ‌ نَفسُهُ‌ هانَت عَلَيهِ شَهوَتُهُ؛ هر كس براى خودش ارزش قائل باشد (و کرامت نفسانی پیدا کند)، شهوتش نزد او بى مقدارخواهد شد. امیدوارم به جواب مناسبی رسیده باشید. در این زمینه اگر سوال یا ابهامی داشتید در ادامه بفرمایید موفق باشید  

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29