با سلام و احترام
از اینکه به این مجموعه اعتماد و سؤال خود را با ما در میان گذاشتید سپاسگزاریم و خداوند را شاکریم که توفیق همراهی شما را داریم.
دغدغه شما نسبت به رفتار فرزندتان را متوجه شدم و اینکه برای تربیت صحیح کودکتان پرسش میکنید و در پی مشاوره هستید مایۀ خوشبختی اوست.
لجبازی کردن کودکان تحت تأثیر عوامل محیطی اتفاق میافتد. یعنی اینطور نیست که به صورت ژنتیکی و ارثی باشد؛ بلکه بر اساس عواملی که در محیط زندگی تجربه میکنند مثل شیوه تربیتی خانواده، عدم خواب و خوراک کافی و مناسب، وجود تنش و اضطراب در خانواده، مشاهده و الگوبرداری این رفتار از بزرگترها، ناراحت بودن کودک از والدین و ابراز قدرت در برابر آنها و... یاد میگیرند که اینگونه رفتار کنند و از این طریق به خواستههایشان برسند. توجه داشته باشید که نیاز است شیوه تربیتی مناسب و صحیحی داشته باشید تا بهتدریج و با مرور زمان اصلاح رفتار در فرزندتان نهادینه شود. به نکاتی که در این زمینه در ادامه مطرح میگردد توجه بفرمایید.
1- نیازهای منطقی فرزندتان را توجه داشته باشید.
مصرف غذای مناسب و مقوی، خواب کافی و منظم از نیازهای کودکان است که اگر انجام نشود آستانه تحمل کودکان کاهش مییابد. همچنین کودکان نباید بیکار باشند. بیکاری کودک لجبازی را افزایش میدهد پس برای مشغولیت داشتن کودکتان برنامهریزی داشته باشید. مهمترین فعالیت کودک تا سن 7 سالگی بازی کردن است. بستر بازی کردن و فعالیت بدنی را برای او فراهم کنید. کودک را در گروه همسالش قرار دهید که با آنها بازی کند. همچنین از لحاظ عاطفی کودک را غرق در عشق کنید. اینها باعث میشود تا تنشها و اضطرابهای درونی کودک کاهش یابد.
2- استفاده بیش از حد تلویزیون و گوشی موبایل را ممنوع کنید و برای اینها محدودیت و برنامه تعیین کنید. تماشای بیش از حد تلویزیون و بازی با موبایل موجب افزایش لجبازی و پرخاش کودکان میشود. لازم است که قوانین و انتظارات خود را در خانه مشخص کنید و اعلام کنید. در اجرای آنها قاطعیت داشته باشید و اگر کودکتان مقاومت کرد کوتاه نیایید. همانطور که در بالا عرض شد شما اگر از لحاظ عاطفی و محبت کودک را تأمین کنید وقتی انتظارات خود را قاطعانه اعلام کنید، کودک شما برای اینکه از محبت شما محروم نشود حرف شنوی بیشتری خواهد داشت درعینحال اگر مقاومت کرد و انجام نداد میتوانید از تنبیههای تربیتی مثل مدتی از فعالیتی که علاقه دارد محروم شود.
3- از تنبیه بدنی و پرخاش کلامی اجتناب کنید. زیرا علاوه بر این که به تدریج این نوع تنبیه اثر خود را از دست میدهد بلکه زمینه ساز افزایش لجبازی نیز میشود.
4- اگر امرونهی شما بیش از حد شود دیگر حرف شما ارزش خود را برای کودک از دست میدهد به همین جهت در تربیت باید تعادل را نگه داشت و سرزنش زیاد نیز موجب لجبازی کودک میگردد پس مراقب باشید.
5- اگر کودکتان کم حوصله است با توجه به این که ممکن است ریشه جسمی داشته باشد میتوانید به پزشک کودک نیز مراجعه بفرمایید.
با توکل بر خداوند این موارد را انجام دهید و در نظر داشته باشید که تربیت و اصلاح رفتار بهتدریج و نیازمند صبر و مداومت والدین است. اگر ابهام دارد یا سؤالی داشتید مطرح بفرمایید. موفق باشید.
با سلام و احترام
از اعتماد شما به این مجموعه سپاسگزاریم و خداوند را شاکریم که توفیق همراهی شما را داریم.
دغدغه و نگرانی شما نسبت به رفتار کودکتان را متوجه شدم و اینکه گاهی ممکن است بروز این رفتار در جمع موجب ناراحتی شما شود. بااینوجود اینکه تلاش دارید مسائل تربیتی فرزند خود را به شیوه صحیح و از طریق مشاوره حل کنید بسیار ارزشمند است.
زدن دیگران توسط کودک در سن دوسالگی میتواند علتهای متفاوتی داشته باشد که نیاز به بررسی دارد. این رفتار لزوماً به معنای پرخاش و عصبانیت بچه نیست؛ بلکه ممکن است ناشی از تقلید و مشاهده این رفتار در اطرافیان یا ناراحت بودن از مسئلهای باشد. برای همین در ابتدا باید ریشه این رفتار را شناسایی و رفع کرد.
هنگامی که کودک چنین رفتاری را انجام داد نباید با توجه مشوقانه اطرافیان مثل خندیدن یا تشویق یا تعریف از او که چه دست سنگینی دارد و از این قبیل موارد همراه شود. همچنین نباید در مقابل همان رفتار را بزرگترها با او انجام دهند. یعنی کودک را نباید زد و نباید تنبیه بدنی کرد. از پرخاش کلامی و نهی با خشم و عصبانیت نیز باید اجتناب کرد. این کارها باعث تقویت رفتار کودک میشود.
اگر این رفتار منجر به آسیب به دیگران میشود یا در جمعی این رفتار انجام شد که نیاز به ورود شما دارد، او را جدا کنید و قاطعانه و جدی و بدون عصبانیت به او بگویید که این کار بد است و نباید انجام دهد.
در ضمن ترک این رفتار فرزندتان مستلزم این است که همه اطرافیان، شما و خانواده همسرتان در مواجهه با این رفتار اتحاد داشته باشید. به صورتی نباشد که بعضی واکنشی نشان ندهند و بعضی او را تشویق کنند یا بخندند.
از زمینههایی که موجب این رفتار میشود پیشگیری کنید. همانطور که دو مورد زمینه آن را ذکر کردید اگر زمینه دیگری هم دارد شناسایی کنید و تا جایی که امکان دارد از وقوع آن پیشگیری کنید.
هنگامی که کودکتان رفتار پسندیدهای انجام داد به او توجه کنید و تشویقش کنید. سعی کنید با مورد توجه قرار دادن رفتارهای خوب و مورد رضایت شما آنها را بهتدریج جایگزین رفتار کتک زدن دیگران کنید.
توجه داشته باشید که فرزندتان غذای مناسب و خواب منظم و کافی داشته باشد.
دقت داشته باشید که تربیت و اصلاح رفتار کودک امری تدریجی و نیازمند صبر و مداومت شماست.
اگر ابهام و یا نکتهای داشتید مطرح بفرمایید. موفق باشید.
با سلام و احترام
از ارتباط شما با این مجموعه و درمیانگذاشتن سؤال خود با ما سپاسگزاریم.
اینکه نسبت به سعادت دنیا و آخرت فرزندتان دغدغهمند و به دنبال راه صحیح مواجهه با چالشهای تربیتی هستید بسیار ارزشمند و مایه خوشبختی فرزندتان است. سؤالی که مطرح فرمودید پرسش والدین زیادی است که چرا فرزندان در ابتدا در سنین پایین نسبت به نماز جدی هستند و انجام میدهند؛ ولی بعد از چند سال نسبت به آن کم توجه میشوند و والدین احساس میکنند که دیگر نماز برای فرزندشان اهمیت گذشته را ندارد.
فرمودید روشهای متعددی برای ایجاد علاقه در فرزندتان امتحان کردید؛ بهتر میبود که توضیح میفرمودید چه کارهایی انجام دادید؟ همچنین درمورد خواهر بزرگتر که در چه سنی است؟ ولی راجع به سن ایشان بنا را بر دوره سنی نوجوانی میگذاریم. دختر بزرگتر شما در سن نوجوانی و دختر کوچکتر در سن کودکی قرار دارند. برای اینکه بهتر بتوانید با این مسئله مواجه بشوید نیاز است که با دورههای سنی فرزندان و ویژگیهای این دورهها آشنا شوید. رفتارهای فرزندان در دوره کودکی بیشتر بر اساس تقلید و عواطف شکل میگیرد. به همین جهت از مشاهده رفتار والدین و توصیههای صمیمانه آنها زود تأثیر میپذیرند و در ابتدا با جدیت و شوق نماز خواندن را شروع میکنند ولی در ادامه با مشاهده رفتار خواهر بزرگتر از او الگوبرداری کرده و نسبت به نماز کم توجه شده است. اما فرزندان در سنین نوجوانی به دلیل ویژگی این دوره که به دنبال هویتیابی و شناخت از خود هستند، در باورها، ارزشها و اصولشان بازنگری میکنند و در پی دلیل و چرایی آنها میگردند. از خود میپرسند که چرا باید نماز بخوانند؟ چه فایدهای دارد؟ رفتارها و باورهایشان را تحلیل میکنند و به دنبال پاسخ منطقی هستند. اگر به جواب منطقی برسند و قانع شوند در باورشان محکمتر از قبل میشوند؛ ولی اگر به چالشهای ذهنی و پرسشهای آنها جواب قانع کنندهای داده نشود مخصوصاً با هجمه شبهات ضد دینی که امروزه در رسانهها در دسترس فرزندان است، نسبت به این رفتارهای دینی سرد میشوند.
پس به این نکته که عرض شد توجه داشته باشید و برای پاسخگویی به نوجوانتان از افراد مطلع در امور دینی و افرادی که ارتباط خوبی با ایشان دارند میتوانید کمک بگیرید.
همچنین فضای دوستان و رفیقان بر رفتار نوجوانان و فرزندان بسیار تأثیرگذار است. گاهی به خاطر خجالت کشیدن از دوستان و مسخره نشدن توسط آنها نسبت به نماز کم توجه میشوند. به انتخاب دوستان و محیط تحصیلی فرزندان توجه داشته باشید. رفتوآمد به محیطهایی که در آنجا نماز خوانده میشود مثل مساجد و فعالیت در کانون مساجد در ترغیب نوجوانان به نماز کمککننده خواهد بود.
گاهی هم ممکن است فرزندان بهخاطر مسئلهای از والدین ناراحت باشند و برای لجبازی با آنها نماز نخوانند چون میداند نماز خواندن برای والدین مهم است. در این مورد با اصل نماز مشکلی ندارد؛ بلکه مسائل دیگری باعث این رفتار شده است که نیاز به توجه والدین به ریشه ناراحتی فرزند دارد و در ابتدا باید این را حل کنند تا لجبازی فرزند از بین برود.
در ادامه نکاتی را جهت توجه شما برای ترغیب فرزندان به نماز عرض میکنم امید است که برای شما مفید واقع شود.
1- نکته اول اینکه در مورد سبک تربیتی و فرزندپروری مقتدرانه مطالعه کنید و به کار ببندید. سبک مقتدرانه یعنی درعینحالی که خانه را پر از محبت و عشق و علاقه میکنید، انتظارات و قوانین خانه را هم مشخص و اعلام میدارید. به عبارت دیگر کودکان هم از لحاظ عاطفی تأمین و غرق در عشق میشوند و هم میدانند که وظایفی دارند و والدین انتظاراتی از آنها دارند که باید انجام دهند. وقتی کودک از لحاظ عاطفی و محبت از سمت والدین تأمین شد برای حفظ آن رابطه عاطفی راحتتر توقعات والدین را برآورده میکند. نیاز است که در این زمینه آگاهی و اطلاعات خود را افزایش دهید.
2- اگر والدین بهعنوان الگو به شکلی در رابطه با نماز خواندن خودشان رفتار کنند که گویی در طول روز کاری مهمتر از نماز ندارند و نماز را بر کارهای دیگر مقدم میدارند، فرزندان با مشاهده این رفتار بیشتر به اهمیت نماز پی میبرند تا اینکه بخواهند از طریق امرونهی نماز بخوانند.
3- با محیطهایی که در آنجا نماز خوانده میشود مثل مساجد، صحنها و حرمهای امامزادهها ارتباط داشته باشید و این محلها را با علاقههای فرزندتان گره بزنید. بهعنوانمثال در مسیر برگشت از مسجد به پارک بروید یا علاقههای دیگری که دارند و شما میشناسید را در این زمان قرار دهید.
4- برای ایجاد رغبت و علاقه در فرزندان مداخله غیر مستقیم با استفاده از داستان، فیلم، سرگذشت افراد و... بهتر از ورود مستقیم و تذکرهای مکرر است.
5- به دوستان و محل تحصیل فرزندانتان دقت کنید. ایشان را با جمع دوستانی که نماز میخوانند ارتباط دهید.
6- وقتی که نماز میخوانند از ایشان اعلام رضایت کنید و مورد توجه و تحسین کلامی و محبت غیرکلامی قرارشان دهید.
به این موارد توجه داشته باشید و بدانید که امر تربیت بهتدریج و در بلند مدت اتفاق میافتد پس با صبر و استعانت از خداوند عمل کنید. اگر ابهام یا نکتهای داشتید مطرح بفرمایید. موفق باشید.
با سلام و احترام
از این که سؤال خود را با این مجموعه به اشتراک گذاشتید سپاسگزاریم.
سؤالی که مطرح فرمودید پرسش بسیاری از والدین است که چرا فرزندان چه دختر و چه پسر در ابتدا در سنین پایین نسبت به نماز جدی هستند و انجام میدهند ولی بعد از چند سال نسبت به آن سرد میشوند و والدین احساس میکنند که دیگر نماز برای فرزندشان اهمیت گذشته را ندارد.
برای اینکه جواب این پرسش روشن شود نیاز است که با دورههای سنی فرزندان و ویژگیهای این دورهها آشنا شویم. رفتارهای فرزندان در دوره کودکی بیشتر بر اساس تقلید و عواطف شکل میگیرد. به همین جهت از مشاهده رفتار والدین و توصیههای صمیمانه آنها زود تأثیر میپذیرند. ولی فرزندان در سنین نوجوانی به دلیل ویژگی این دوره که به دنبال هویتیابی و شناخت از خود هستند، در باورها، ارزشها و اصولشان بازنگری میکنند و در پی دلیل و چرایی آنها میگردند. از خود میپرسند که چرا باید نماز بخوانند؟ چه فایدهای دارد؟ رفتارها و باورهایشان را تحلیل میکنند و به دنبال پاسخ منطقی هستند. اگر به جواب منطقی برسند و قانع شوند در باورشان محکمتر از قبل میشوند؛ ولی اگر به چالشهای ذهنی و پرسشهای آنها جواب قانع کنندهای داده نشود مخصوصاً با هجمه شبهات ضد دینی در رسانهها نسبت به این رفتارها سرد میشوند.
پس به این نکته که عرض شد توجه داشته باشید و برای پاسخگویی به نوجوانتان میتوانید از افراد مطلع در امور دینی و افرادی که ارتباط خوبی با این آقاپسر دارند کمک بگیرید.
همچنین فضای دوستان و رفیقان بر رفتار نوجوانان و فرزندان بسیار تأثیرگذار است. گاهی به خاطر خجالت کشیدن از دوستان و مسخره نشدن توسط آنها نسبت به نماز کم توجه میشوند. به انتخاب دوستان و محیط تحصیلی فرزندان توجه داشته باشید. رفتوآمد به محیطهایی که در آنجا نماز خوانده میشود مثل مساجد و فعالیت در کانون مساجد در ترغیب نوجوانان به نماز کمککننده خواهد بود.
گاهی هم ممکن است نوجوان بهخاطر مسئلهای از والدین ناراحت باشد و برای لجبازی با آنها نماز نخواند چون میداند نماز خواندن برای والدینش مهم است. در این مورد با اصل نماز مشکلی ندارد؛ بلکه مسائل دیگری باعث این رفتار شده است که نیاز به توجه والدین به ریشه ناراحتی فرزند دارد و در ابتدا باید این را حل کنند تا لجبازی فرزند از بین برود.
اگر ابهامی داشتید و یا به نکته و سؤال جدیدی برخوردید مطرح بفرمایید.
موفق باشید.
با سلام و احترام
از اینکه به این مجموعه اعتماد کردید و سؤال خود را به اشتراک گذاشتید سپاسگزاریم و خداوند را شاکریم که توفیق همراهی شما را داریم.
به طور معمول کودکان و نوجوانان اگر آموزش مناسبی دریافت نکنند به دلیل اینکه توجهی به آینده ندارند و اصطلاحاً در زمان حال زندگی میکنند، به سمت ولخرجی گرایش دارند. علاوه بر این تربیت نامناسب خانواده و فرهنگ غلط مصرفگرایی میتوانند عوامل دیگری برای هدایت کودک به سمت مصرفگرایی و ولخرجی باشند. پرداخت بدون حساب پول به فرزند، او را در زندگی آیندهاش دچار مشکل خواهد کرد. باید با رفتار و رویکرد مناسب او را کمک کرد تا مهارت مدیریت مالی را آموزش ببیند. در این زمینه نکاتی را خدمت شما عرض میکنم.
1- در ابتدا والدین باید به نقش الگویی خود توجه داشته باشند و دخلوخرج خود را به صورت صحیح مدیریت کنند. اهل ولخرجی نباشند و خریدهای بیهوده و غیرضروری خود را محدود کنند تا الگوی مناسبی برای فرزند خود باشند. همچنین اگر شخص دیگری در نزدیکان چنین رفتاری را دارد و اهل ولخرجی است و این پسر از او تأثیرپذیر است میتوانید ارتباط با او را محدود کنید.
2- والدین باید از دادن پولتوجیبی بیش از حد به فرزندشان خودداری کنند. یکی از آفات پرداخت پولتوجیبی بیش از مقدار نیاز، ولخرج شدن فرزند و عدم فراگیری مدیریت مالی است. با این کار روزبهروز بر توقع و خواستههای فرزند افزوده میشود و همیشه از والدین طلبکار میشود و همچنین باعث میشود بهتدریج فرهنگ مصرفگرایی در او تثبیت شود.
3- والدین میتوانند برای آموزش مدیریت پول بهصورت هفتگی یا ماهانه مقداری که مورد نیاز او برای تأمین خواستههای منطقی و ضروریاش است را بهعنوان پولتوجیبی برایش مقرّر کنند و بیش از این مقدار دیگر پرداختی نداشته باشند تا کودک متوجه شود که مقدار پولی که میتواند خرج کند همین است و باید خواستههایش را اولویتبندی کند. اگر پولش را خرج مورد غیر ضروری کرد از تهیه وسایل مورد نیازش باز میماند. همچنین اگر پیش آمد که به وسیلهای نیاز داشت که هزینهاش بیش از مقدار پولتوجیبی او بود؛ والدین میتوانند به او وام بدهند و از پولتوجیبی ماههای بعد او کسر کنند و یا در ازای کاری که افزون بر وظیفه روزانهاش است به او دستمزد پرداخت کنند.
همچنین بودجه بندی را به او آموزش دهید. مثلاً وقتی پول هفتگی یا ماهیانه دریافت کرد را چند قسمت کند. بخشی برای هزینه رفت و آمد، بخشی برای خریدهای خود، بخشی برای تفریح و دوستان و بخشی را پسانداز کند. و حساب بانکی برای او باز کنید تا این پساندازها را در آن جمع کند.
نکته: توجه کنید که کودکان باید مسئولیت پذیری را نیز آموزش ببینند. یعنی اگر فرزندان در خانه کارهای خودشان را نکنند و در امور منزل به دیگران نیز کمک نکنند ولی در عین حال از والدین پولتوجیبی دریافت کنند در زندگی آینده بیمسئولیت بار میآیند و دچار مشکل میشوند. به همین جهت اگر در انجام وظایف کوتاهی کرد خوب است از پولتوجیبی یا بخشی از آن محروم گردد.
4- خوب است والدین فرزندان را در تصمیمات مالی خانواده شریک کنند و از آنها نظرخواهی کنند تا با مدیریت و تصمیمگیریهای مالی خانواده بیشتر آشنا شوند.
5- لازم است که مادر این کودک مقاومت و جدیت بیشتری از خود نشان دهد و در برابر خواستههای غیر منطقی فرزند بایستد. حتی اگر کودک دست به پرخاش زد و یا گریه کرد بدون توجه به او به کار خودش مشغول باشد. لازم است والدین در برابر خواستههای غیرمنطقی قاطع برخورد کنند.
به این نکات توجه داشته باشید و آگاه باشید که تربیت و اصلاح رفتار بهتدریج اتفاق میافتد و نیازمند صبر و مداومت است. اگر ابهام یا سؤالی داشتید مطرح بفرمایید.
موفق باشید.
با سلام و احترام
از اینکه سؤال خود را با ما در میان گذاشتید سپاسگزاریم و خداوند را شاکریم که توفیق همراهی شما را داریم.
دغدغه شما نسبت به رفتار فرزندتان و آزرده خاطر شدن بابت این رفتار را متوجه شدم. اینکه به دنبال روش تربیتی صحیح برای برخورد با این رفتار برآمدید و به مشاوره مراجعه کردید بسیار ارزشمند است.
تربیت فرزندان از سنین ابتدایی شروع میشود و چون غالباً مادران ارتباط بیشتری با فرزندان دارند ممکن است این گمان پیش آید که نقش تربیت فرزندان فقط برعهده مادر است درحالی که چنین تصوری اشتباه و خطا است و نیاز به حضور پررنگتر پدر وجود دارد. نکاتی جهت تغییر رفتار فرزندتان عرض میگردد، امید است که برایتان مفید واقع گردد.
1- از مهمترین عوامل تربیت و شکلگیری رفتار فرزند سبک فرزندپروری است که نیاز است شما و همسرتان در این زمینه آگاهی کسب کنید. اگر والدین به این مهم عنایت داشته باشند و به شیوه درست عمل کنند بسیاری از مشکلات تربیتی را خودبهخود حل کردهاند. بهترین سبک فرزندپروری، سبک مقتدرانه است. به این معنی که در خانه فضای صمیمی و پرمحبتی ایجاد کنید و بهاصطلاح فرزندتان را غرق در عشق کنید. درعینحال اصول و انتظارات خود از فرزندتان را قاطعانه و محترمانه اعلام کنید و او را نسبت به عواقب و پیامدهای ترک قوانین آگاه کنید. فرزند باید بداند که نسبت به دیگران و حتی نسبت به خودش وظایفی دارد که باید انجام دهد و نیاز است که شما و مخصوصاً پدر از خود جدیت نشان دهید. در این صورت فرزندتان متوجه میگردد که اگر وظیفهاش را انجام نداد به ناچار عواقبش را باید بپذیرد. چه عواقب طبیعی آن و چه عاقبتی که شما بهعنوان تنبیه درنظر گرفتهاید. مثلاً اگر خرید منزل را انجام نداد غذا آماده نمیشود و یا اگر در درسش تنبلی کرد از برخی فعالیتها محروم میگردد. مسئولیتهایی برعهده او بگذارید. مثلاً در شبانه روز سه بار سفره پهن میشود. وظیفه برخی از موارد را به عهده بگیرد. توجه کنید که اگر در انجام وظایف کوتاهی کرد شما نباید بجای او انجام دهید. گاهی مراقبت بیش از اندازه والدین از فرزند او را وابسته و تنبل بار میآورد. ممکن است فرزندتان مقاومت کند ولی لازم است که شما کوتاه نیایید. در زمینه سبک فرزندپروری مقتدرانه بیشتر مطالعه بفرمایید.
نکته: توجه کنید نباید شما خود را درگیر تذکرهای مکرر برای درسخواندن و انجام کارهایش کنید و نباید مداوم مستقیماً در این موضوع ورود کنید. این کار موجب میشود فرزندتان به تذکرهای مداوم شما عادت کند و برای انجام کارهایش نیازمند آن شود. همانطور که بالا عرض شد شما از قبل انتظارات خود و عواقب ترکش را بیان کنید و اجازه دهید فرزندتان با پیامدهای این مسئله مواجه شود. پیامدهای طبیعی و پیامدهایی که شما و همسرتان قرار دادهاید.
2- داشتن الگو مناسب بسیار کمک کننده است. اگر پدر در انجام کارهایی مثل تعمیرات لوازم منزل و همچنین گاهی در کمک کردن به مادر در کارهای خانه فعال باشد الگوی رفتاری مناسبی برای کودک خواهد بود.
3- عزت نفس در فرزندتان را افزایش دهید. داشتن عزت نفس بالا موجب میشود که افراد خود به خود خیلی از اشتباهات را انجام ندهند. در این زمینه میتوانید به لینکهای زیر مراجعه و مطالعه بفرمایید.
https://btid.org/fa/news/16675
https://btid.org/fa/news/219656/%D8%B9%D8%B2%D8%AA-%D9%86%D9%81%D8%B3
https://btid.org/fa/news/219659/%D8%B9%D8%B2%D8%AA-%D9%86%D9%81%D8%B3
4- از تنبیه فیزیکی و پرخاش کلامی بپرهیزید. زیرا این کار باعث میشود بهمرور اثر تنبیهی خود را از دست بدهد و علاوهبرآن زمینه لجبازی نوجوان را هم فراهم میکند.
5- هنگامی که کارهایش را انجام میدهد با تأیید و محبت کلامی و غیرکلامی از او اعلام رضایت کنید.
نکات بالا را عنایت داشته باشید و با استعانت از خداوند آنها را انجام دهید و توجه داشته باشید که تربیت و اصلاح رفتار بهتدریج اتفاق میافتد و نیازمند صبر و مداومت شماست. اگر ابهام یا سؤالی داشتید مطرح بفرمایید.
موفق باشید.
با سلام و احترام
از اینکه به این مجموعه اعتماد و سؤال خود را به در میان گذاشتید سپاسگزاریم.
برخی مواقع کودکان پرحرفی میکنند و همینطور که فرمودید راجع به موضوعات مختلف بدون تأمل اظهارنظر میکنند که ممکن است از حوصله اطرافیان خارج باشد. ولی باید توجه داشت که به صورت صحیح با این مسئله برخورد کنیم تا هم این رفتار در کودک کاهش یابد و هم آسیبی به اعتماد به نفس کودک وارد نشود.
▪ زیاد حرف زدن یا به اصطلاح پرحرفی در کودک میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد. اشاره نکردید که نوه شما پسر است یا دختر ولی درکل دخترها نسبت به پسرها بهخاطر جزئینگری بیشتری که دارند بهتر و بیشتر هم میتوانند موضوعات را توصیف و درمورد آنها صحبت میکنند.
▪ یکی دیگر از مواردی که میتواند تأثیر داشته باشد بیکاری کودک است. زمانی که فعالیت کودکان زیاد باشد از پرحرفی آنها میکاهد.
▪ گاهی ممکن است پرحرفی کودک به این دلیل باشد که بزرگترها فرصت صحبت به کودکان نمیدهند. اصل صحبت کردن و بیان افکار و احساسات خوب است و کودک به آن نیاز دارد؛ ولی گاهی فرصت پیدا نمیکند که بیان کند. برای همین در اولین فرصتی که توانست این مواردی که در ذهنش جمع شده را بریدهبریده بیان مطرح میکند. خوب است که والدین و بزرگترها گاهی از کودک بخواهند که صحبت کند. مثلاً وقتی از مدرسه برگشته است مادر از او بخواهد که برایش از اتفاقات مدرسه تعریف کند.
▪ یکی دیگر از عوامل میتواند این باشد که والدین کمتر کودک را به سمت اندیشیدن و فکر کردن هدایت کردهاند. افرادی که کمتر تأمل میکنند بیشتر صحبت میکنند. خوب است کودکان جوری تربیت شوند که یاد بگیرند در موضوعات مختلف ابتدا فکر کنند و بعد عمل کنند و صحبت کنند. مثلاً اگر صحبت فرزندتان کامل نیست به او بگویید این بخشی که بیان کردی خیلی خوب است ولی این بخش دیگر را چه باید کرد؟ فلان نقص و ضعف را دارد؛ تا کودک وادار شود به ابعاد و جنبههای مختلف موضوع فکر کند. در فرمایش امیرالمؤمنین وجود دارد که اندیشیدن قبل از سخن گفتن از نشانههای عقل و دانایی است.
▪ گاهی نیز بچهها برای جلب توجه و ابراز وجود پرحرفی میکنند. مثلاً در جمع بزرگترها مینشیند و در مورد صحبت آنها شروع به اظهارنظر میکند. اگر والدین نیاز به توجه فرزند را تأمین کنند و در موقعیتهای مختلف توانمندیها و کار او را ببینند و مورد توجه قرار دهند و این جنبهها را تقویت کنند دیگر فرزند از شیوههای غلط برای جلب توجه استفاده نمیکند.
با وجود همه این نکات زمانی که کودکتان صحبت میکرد به حرفش گوش دهید و به طرزی برخورد نکنید که حوصله گوش دادن به او را ندارید و اگر فرصت ندارید با صراحت و احترام به او بگویید که بعد کارتان با او صحبت میکنید. وقتی در جمع صحبت میکند اگر نظرش خوب است عمل کنید و اگر نقص دارد و اصطلاحاً نیاز به چکش کاری دارد او را به جنبههای مختلف موضوع توجه بدید تا بیشتر تأمل کند و با پختگی صحبت کند.
نکات بالا را توجه کنید، انشاءالله به شما کمک خواهد کرد. اگر ابهام و نکتهای دارید مطرح بفرمایید.
موفق باشید.
با سلام و احترام
از اینکه سؤال خود را با ما در میان گذاشتید سپاسگزاریم و خداوند را شاکریم که توفیق همراهی شما را داریم.
دغدغه شما نسبت به رفتار فرزندتان متوجه شدم و اینکه با توجه به شرایط ناآرامی که در زندگی مشترک پشت سر گذاشتید با تلاش بیشتری به دنبال تربیت و سعادت فرزندتان هستید بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است.
جدا زندگی کردن پدر و مادر حتماً آسیبهایی برای کودک خواهد داشت که نیازمند توجه بیشتری است. گوشهگیر شدن و یا لجبازی و حتی پرخاش کردن از مواردی است که بخاطر وجود تنش و اضطراب در محیط خانواده در رابطه با فرزندان طلاق بیشتر دیده میشود که با عنایت و توجه شما مادر گرامی رفتار فرزندتان مخضوضاً اینکه در دوره کودکی است حتماً قابل تغییر و اصلاح است. در این رابطه برخی نکات را خدمت شما عرض میکنم.
1- در محیط زندگی برای فرزندتان شخصیت قایل شوید و به او عزت ببخشید. به شکلی با فرزندتان بخورد کنید که اعتمادبهنفس او بیشتر شود و احساس شخصیت کند. در کلام و رفتار با او محترمانه برخورد کنید. از جملات سرزنش و تحقیرآمیز استفاده نکنید.
2- از امرونهی زیاد و تنبیه بدنی و غیر تربیتی بپرهیزید. این موارد میتواند موجب افزایش مقاومت و لجبازی در فرزندتان شود.
3- به کودکتان متناسب با سنش مسئولیت بدهید. ممکن است که در انجام برخی از آنها شکست بخورد ولی شما بهخاطر انجام آن او را تشویق و تحسین کنید. مسئولیتهایی به او بسپارید که موردعلاقه فرزندتان باشد نه چیزی که از آن بدش میآید. مثلاً در امور مربوط به پخت غذا یا سفره و کشیدن غذا، یا تزئین غذا و چینش ظروف و امور دیگر منزل که از پس آن بر میآید را به عهده او بسپاریدآ.
4- ارتباط فرزندتان با گروه همسالش را بیشتر کنید. اگر در همسایگی شما یا کانون فرهنگی، مسجد و پارک محله یا موارد دیگر کودکان همسن دخترتان وجود دارد از این شرایط استفاده کنید تا فرزندتان با گروه همسن خود بیشتر ارتباط و تعامل داشته باشد. جدای از این مسئله صرف بیکار بودن کودک در منزل مضر است و برای بیکار نبودن باید برنامهریزی داشته باشید که خوب است از همین مواردی که ذکر شد در این برنامهریزی استفاده کنید. همچنین شرکت در کلاسهای آموزشی، ورزشی یا هنری که مورد علاقه او باشد هم خوب و کمک کننده است.
5- به نیازها و خواستههای منطقی کودک را توجه داشته باشید. غذای مقوی و خواب کافی و منظم، بازی و فعالیت بدنی و محبت دیدن و ارتباط عاطفی با خانواده ازجمله نیازهای منطقی کودک است که تأمین آن موجب کاهش اضطراب و تنشهای درونی کودک میشود. همچنین محیط زندگی آرامی را در خانه فراهم کنید.
به این نکات توجه کنید و عنایت داشته باشید که فرایند تربیت فرزند و اصلاح رفتار بهتدریج و در بلند مدت نتیجه میدهد پس نیازمند صبر، مداومت و توکل و استعانت از خداوند دارد.
اگر ابهام و یا نکتهای دارید مطرح بفرمایید.
موفق باشید.
با سلام و احترام
از ارتباط شما با این مجموعه و به اشتراک گذاشتن سؤال خود با ما سپاسگزاریم.
اینکه نسبت به سعادت دنیا و آخرت فرزندتان دغدغهمند و به دنبال راه صحیح مواجهه با چالشهای تربیتی هستید بسیار ارزشمند و مایه خوشبختی فرزندتان است.
همانطور که فرمودید اینکه شما و همسرتان سعیتان بر این است که اول وقت نماز را بهجا آورید بسیار خوب است. اگر کودک این دریافت را از رفتار شما داشته باشد که در روز کاری مهمتر از نماز ندارید تأثیر خوبی در تثبیت اهمیت نماز برای او دارد.
برای توضیح اهمیت و دلیل نماز میتوانید از زندگینامههای افراد و داستانهایی در این زمینه استفاده کنید که بسیار کمککننده خواهد بود. به طور کلی استفاده از شیوههای غیرمستقیم تأثیر خوبی دارد. در رابطه با این سؤال که چرا باید نماز خواند کارشناسان محترم مربوطه پاسخگو خواهند بود ولی در زمینه تشویق و ترغیب فرزندتان به نماز نکاتی را خدمت شما عرض میکنم.
1- نکته اول اینکه توجه داشته باشید موفقیت در امور تربیتی بهتدریج و نیازمند زمان و برنامهریزی است.
2- در مورد سبک تربیتی و فرزندپروری مقتدرانه مطالعه کنید و به کار ببندید. سبک مقتدرانه یعنی درعینحالی که خانه را پر از محبت و عشق و علاقه میکنید، انتظارات و قوانین خانه را هم مشخص و اعلام میدارید. به عبارت دیگر کودکان هم از لحاظ عاطفی تأمین و غرق در عشق میشوند و هم میدانند که وظایفی دارند و والدین انتظاراتی از آنها دارند که نمیشود انجام ندهند. وقتی کودک از لحاظ عاطفی و محبت از سمت والدین تأمین شد برای حفظ آن رابطه عاطفی راحتتر توقعات والدین را برآورده میکند.
3- همانطور که در بالا عرض شد از داستانها و سرگذشت پندآموز افراد متناسب با سن او میتوانید برای تأثیرگذاری بر فرزندتان استفاده کنید.
4- با محیطهایی که در آنجا نماز خوانده میشود مثل مساجد، صحنها و حرمهای امامزادهها ارتباط داشته باشید.
5- نماز و محلهایی که مربوط به نماز میشود مثل مساجد را با علاقههای فرزندتان گره بزنید. بهعنوانمثال در مسیر برگشت از مسجد به پارک بروید.
6- فرزندتان را در جمع دوستانی که نماز میخوانند قرار دهید.
7- بابت اینکه نماز میخواند از او اعلام رضایت کنید و او را مورد توجه و تحسین کلامی و محبت غیرکلامی قرار دهید.
به این موارد و همچنین نکاتی که در ادامه خواهد آمد توجه داشته باشید و با صبر و استعانت از خداوند عمل کنید. اگر ابهام یا نکتهای داشتید مطرح بفرمایید. موفق باشید.
با سلام و احترام
از اینکه سؤال خود را با ما درمیان گذاشتید سپاسگزاریم.
دغدغه شما را نسبت به رفتار فرزندتان متوجه شدم. همچنین فرمودید که فرزندتان اهل بددهنی و بیادبی نیست که این نکته بسیار ارزشمند است و نشان از رفتار صحیح والدین دارد. در رابطه با گوش ندادن به حرفتان، آرامش خود را حفظ کنید تا بتوانید بهدوراز عصبانیت رفتار درستی داشته باشید.
در ابتدا علت این مسئله را پیدا کنید. گاهی چون والدین اجازه استقلال به کودک نمیدهند لجبازی میکند. در اینجا باید والدین کنترل خود بر کودک را کاهش دهند. گاهی ممکن است بهخاطر سرزنش کردن زیاد فرزند، او را به سمت لجاجت بکشانیم. همچنین عوامل دیگری مثل شیوه امرونهی نامناسب والدین، ناراحت بودن فرزند از والدین یا اینکه کودک میخواهد قدرتش را به رخ آنها بکشد. پس در ابتدا ریشه را بررسی کنید. در ادامه نکات دیگری را عرض میکنم.
1- همانطور که فرمودید کودکان آینه رفتار والدین هستند. فرزندان با الگوگیری رفتار والدین آن را تکرار میکنند. پس اگر توقع دارید که فرزندتان احترام به شما بگذارد در ابتدا مراقب باشید شما همیشه احترام همسرتان را نگه دارید و همچنین با فرزندتان هم با احترام رفتار کنید.
2- در مورد سبک تربیتی و فرزندپروری مقتدرانه مطالعه کنید و به کار ببندید. سبک مقتدرانه یعنی درعینحالی که خانه را پر از محبت و عشق و علاقه میکنید، انتظارات و قوانین خانه را هم مشخص و اعلام میدارید. به عبارت دیگر کودکان هم از لحاظ عاطفی تأمین و غرق در عشق میشوند و هم میدانند که وظایفی دارند و والدین انتظاراتی از آنها دارند که نمیشود انجام ندهند. وقتی کودک از لحاظ عاطفی و محبت از سمت والدین تأمین شد برای حفظ آن راحتتر توقعات والدین را برآورده میکند.
3- هنگامی که از رفتار او ناراحت میشوید، آرامشتان را حفظ کنید و احساستان را صادقانه به او ابراز کنید و اعلام ناراحتی از رفتارش کنید. این کار هم برای کاهش ناراحتی شما و متوجه شدن فرزندتان از اشتباه بودن رفتارش خوب است و هم فرزندتان هم یاد میگیرد در مورد احساسات و افکارش صحبت کند و آنها را ابراز کند. یکی از ریشهها و عوامل مسخره کردن میتواند عدم مهارت در ابراز احساسات و افکار باشد.
توجه داشته باشید که امر تربیت و اصلاح رفتار فرزندان به تدریج و در بلندمدت اتفاق میافتد و نیاز به صبر شما دارد. به نکات مطرح شده عنایت داشته باشید و در این راه از خداوند استعانت بگیرید و ما را هم از دعای خیرتان فراموش نکنید.
اگر ابهام و یا نکتهای دارید مطرح بفرمایید.
موفق باشید.
صفحهها