مطالب دوستان مهدی توحیدیان

تصویر محمد سفرکرده محمد سفرکرده 16 مرد, 1400 چرا باید برای امام حسین گریه کنیم
سلام بر شما کاربر گرامی گریه بر امام حسین (علیه السلام) نه تنها دارای ثواب و اجر اخروی بسیار زیاد است بلکه آثار و فواید دنیوی نیز بر آن مترتب است. اشک بر امام حسین( علیه السلام)، تنها یک اشک از روی ترحم و دلسوزی برای یک انسان نیست، اشکی از سر حماسه و مبارزه با ظالم است. عزاداری برای سیدالشهداء (علیه السلام) را نباید مانند یک عزاداری ساده در غم از دست دادن عزیزان دانست بلکه شور و شعور حسینی عاملی اساسی در زنده‌ نگه‌ داشتن مبارزه علیه ظلم و ستم است. این گریه یادآور مقاومت و ایستادگی در برابر انحراف از حق و حقیقت است. شهادت‌طلبی و ایثار امام حسین و یارانش در کربلا به تمام آزادگان تاریخ درست عزت و پایمردی می‌دهد. این‌ گریه‌ها و عزاداری‌ها، باعث می‌شود که یاد و خاطره سید الشهداء در دل‌ها زنده بماند. یاد سیدالشهداء روحیه‌ای ایستادگی در برابر زورگویان و قیام علیه جباران را در مردم زنده و تازه می‌کند و ترس مبارزه با ظلم را از بین می‌برد. بنابراین هر چند سال هم از قیام و شهادت سید‌الشهداء بگذرد باز هم عزاداری و گریه بر امام حسین (علیه السلام) لازم و ضروری است چرا که همواره ظالمان و ستمگران وجود دارند و مبارزه با آن‌ها وظیفه هر انسانی است.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 16 مرد, 1400 چرا این همه درد و سختی تو زندگی؟
با سلام و ادب خدمت شما دوست عزیز! مطابق قرآن کریم خداوند همه انسان‌ها را در سختی و رنج آفریده است.[1] پس این یکی از سنت‌های الهی است و هر کسی در دنیا متناسب با شخصیت خود دچار رنج و سختی است؛ اما گاهی برخی از دردها و رنج‌ها در زندگی، به دلیل عمل‌کرد گذشته انسان است. تنبلی‌ها، بی حالی‌ها، نوع انتخاب‌ها، نوع رفتارها و گاهی گناهان باعث شده است که انسان به سختی بیفتد. گاهی نیز خدای مهربان برای آزمایش مقدار صبر و تحمل انسان، او را در سختی و گرفتاری قرار داده و او را به درجات بالاتری می‌رساند. شاید شما بگویید که من نمی خواهم بزرگ شوم و به درجات بالاتر برسم، درست مانند کودکی که از زدن آمپول بدش می‌آید و فرار می‌کند ولی پدر و مادر او می‌دانند که این دارو به صلاح اوست. خدای مهربان نیز با انسان همین گونه رفتار می‌کند. انسان نیز بعد متوجه آثار خوب این رنج خواهد شد. به هر حال خداوند به صبرپیشگان بشارت داده است.[2] زیرا صبر در ابتدا سخت و تلخ است ولی بعد از رضایت و تحمل شیرین می شود. روزی که پرده‌ها کنار می‌رود، بندگان با آشکار شدن امور مخفی و پنهانی، توجه پیدا می‌کنند که مصیبت آنان در دنیا، چه مصلحت عجیبی داشته و آنان هوشیار نبوده‌اند «لَقَدْ کنْتَ فی‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکشَفْنا عَنْک غِطاءَک فَبَصَرُک الْیَوْمَ حَدیدٌ؛[3] تو از اين صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زديم، و امروز چشمت كاملًا تيزبين است!» پی نوشت [1]سوره بلد، آیه3. [2]سوره بقره، آیه55. [3]سوره ق، آیه22.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 16 مرد, 1400 چرا خدا حاجتم را نداد؟
با سلام و عرض ادب خدمت دوست گرامی!  حاجاتی که ما از خدا درخواست می‌کنیم، به دوسته تقسیم می‌شود. 1.حاجاتی که مصلحت ما در آن هست. این‌گونه حاجات اگر شرائط استجابت را داشته باشد به یقین دیر یا زود مستجاب می‌شود. 2.گاهی انسان فکر می‌کند برآورده شدن حاجت به مصلحت اوست، در صورتی که مصلحت او در آن نیست و خدا مصلحت او در مستجاب نشدن می‌بیند. قرآن کریم تصریح کرده که گاهی شما چیزی را دوست دارید در حالیکه برای شما ضرر دارد. «و اللَّهُ‏ يَعْلَمُ‏ وَ أَنْتُمْ‏ لا تَعْلَمُونَ؛[1] و خدا مى‏‌داند، و شما نمى‌‏دانيد.» علاوه بر این که استجابت دعا دارای شرائطی است که باید شرائط استجابت محقق شود. که مهترین آن‌ها ترک گناه است.[2] نکته: خداوند در روز قیامت، به کسانی که دعایشان مستجاب نشده آنقدر عنایت می‌کند که آرزو می‌کند که ای کاش هیچ کدام از دعاهایم مستجاب نشده بود. پی نوشت [1]سوره بقره، آیه216. [2]. https://btid.org/fa/news/123190  
تصویر محمد سفرکرده محمد سفرکرده 13 مرد, 1400 در مورد دعای هفتم صحیفه سجادیه کتاب میخواستم
سلام بر شما کاربر گرامی از طریق لینک زیر می‌توانید به رایگان کتابی با این موضوع دانلود کنید: https://b2n.ir/s76269 همچنین استاد شیخ حسین انصاریان دعاهای صحیفه سجادیه را در کتابی با عنوان «تفسیر و شرح صحیفه سجادیه» توضیح و تفسیر کردند. جلد پنجم این مجموعه به تفسیر دعای ششم، هفتم و هشتم از صحیفه سجادیه می‌پردازد. استاد محمد علی انصاری نیز به شرح و توضیح دعای هفتم پرداخته‌اند که فایل‌های صوتی آن را می‌توانید از لینک زیر دانلود کنید: https://b2n.ir/q84827
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 12 مرد, 1400 گران فروشی در اسلام
با سلام و احترام و تشکر از سؤال خوب شما در پاسخ به سؤال شما باید گفت: بر خلاف آنچه در سؤال مطرح شده از نگاه دین اسلام، گران فروشی و اجحاف در حق مشتری حرام است چنان که در برخی از روایات از پیامبر (ص) و معصومین علیهم السلام بر این حرمت تصریح و وعده عذاب جهنم داده شده است. برای نمونه در روایتی از پیامبر(ص) آمده که فرد یا افرادی که موجب گرانی در بازار مسلمانان شوند، مستحق عذاب جهنم‌ هستند.» در روایتی دیگر از امام صادق(ع) نیز آمده که فریب دادن مسترسل (کسی که در قیمت کالا به فروشنده اعتماد کرده) حرام است. علاوه بر روایات، بزرگان و فقهای دین که فتاوای آنها برگرفته از آیات و روایات بوده نیز به صراحت بر این عدم جواز گران فروشی تصریح نموده اند چنان که فیض کاشانی گران فروختن کالا به مسترسل (کسی که در قیمت کالا به فروشنده اعتماد کرده) را یکی از مصادیق فریب دادن شخص مسترسل شمرده و از این جهت معامله را باطل و حرام می داند. مرحوم امام خمینی و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز گران‌فروشی را در صورتی که به حد اجحاف به مشتری برسد و یا خلاف مقررات دولت اسلامی باشد، جایز ندانسته‌اند. برخی از مراجع تقلید مانند آیت الله سیستانی نیز گران فروشی را از جهت اخلاقی کاری ناشایست و مذموم دانسته اند و معتقدند گران‌فروشی در صورتی که خلاف عرف و مقررات نباشد، [به لحاظ فقهی] جایز است. و به طور قطع از جهت مقررات جمهوری اسلامی از باب خوردن مال حرام شمرده شده و حرام است. بنابر این گران فروشی از نگاه اسلام و دین و نیز فتاوای مراجع تقلید جایز نیست. زیرا اجحاف و ظلم در حق مشتری است و ظلم به دیگران حرام است. علاوه بر اینکه گران فروشی به طور قطع بر خلاف عرف جامعه و اخلاق و قانون اساسی است و این خود مزید بر علت تحریم می شو چنان که این قید در فتاوای برخی مجتهدین مشاهده می شود.. حال اگر در بازاری کسی گران فروشی کرد باید طبق مقررات با او برخورد شود تا عبرت دیگران قرار گیرد. بر این نکته نیز باید تصریح نمود که اگر مشتری عالم به گرانی جنس باشد و با قبول پرداخت آن مبلغ با رضایت طالب خرید آن جنس و کالا باشد این خرید و فروش از جهت شرعی باطل نیست. اما در صورت عدم آگاهی و خرید آن به قیمت چند برابری بازار به طور قطع اجحاف در حق وی بوده و می تواند معامله را به سبب ضرری که به وارد شده فسخ کند و در صورت عدم فسخ فروشنده نسبت به مقدار زیادی ضامن بوده است. ان شاء الله موفق باشید
تصویر محمد سفرکرده محمد سفرکرده 12 مرد, 1400 یک سوال در خصوص چله افتادن و چله بری
با سلام خدمت شما کاربر محترم برخی از علما و بزرگان شیعه برای انجام یک عمل به طور پویسته به مدت چهل روز یا شب اصطلاحا همان چل‌نشینی خواص و فوایدی ذکر کرده‌اند. علامة حسن زادة آملی می گوید: «هر عمل و ذکری که کمتر از اربعین باشد، چندان اثر بارزی ندارد و خاصیت اربعین، در ظهور فعلیت و بروز استعداد و قوه و حصول ملکه، امری مصرح به، در آیات و اخبار است».[۱] در این زمینه روایاتی از ائمه به ما رسیده است؛ از رسول خدا صلّی الله علیه و آله وارد شده است که : کسی که چهل روز حلال بخورد، خداوند قلب او را نورانی کند و چشمه های حکمت را از قلبش، بر زبانش جاری می گرداند.[۲] همچنین از امام باقر علیه السلام رسیده است که «هیچ بنده ای ایمان خود به خدا را در چهل روز خالص نگرداند، مگر آن که پروردگار، او را نسبت به دنیا کم توجه کرده و دردها و درمان ها را نشانش خواهد داد. سپس، حکمت در قلب او استوار شده و زبان خود را نیز به حکمت خواهد گشود».[۳] بنابراین به طور کلی می‌توان گفت انجام یک عبادات یا ترک یک گناه به منظور ملکه شدن برای انسان در یک برنامه چهل روز امری مطلوب و پسندیده است؛ اما نمی‌توان هر چله‌نشینی را به اسلام نسبت داد. باید دقت کنیم دستور چل‌نشینی را از چه کسی می‌گیریم هرکس شایستگی اظهار نظر در این زمینه را ندارد و نمی‌توان دستور و برنامه هر دعا نویسی را پذیرفت و بر طبق آن عمل کرد. رعایت جانب احتیاط در این زمینه لازم و ضروری است. پاورقی: [۱] حسن زادة آملی، نور علی نور، انتشارات تشیع، 1376، ص126. [۲] فیض کاشانی، محسن، محجه البیضاء ، دفتر انتشارات اسلامی، 1417ق، ج3، ص204. [۳]کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 16، ح 6، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش.
تصویر محمد سفرکرده محمد سفرکرده 12 مرد, 1400 ذبح گوسفند در برابر کودک
با سلام خدمت شما کاربر عزیز از لحاظ شرعی، ذبح حیوانات در برابر کودکان اشکالی ندارد و خللی در صحت ذبح وارد نمی‌شود. اما می‌دانیم که ذبح حیوان جلوه‌ای مناسبی برای کودکان و خردسالان ندارد و ممکن است در روحیه‌ای آن‌ها تاثیر بگذارد. برخی روانشناسان نیز بر این باور هستند که دیدن ذبح و کشتن حیوانات تاثیرات بدی در روحیه لطیف کودک می‌گذارد بنابراین بهتر است از انجام این عمل در برابر خردسالان پرهیز شود. اینکه چرا اشاره‌ای به این مسئله در احادیث و احکام ما نشده است می‌تواند دلایل زیادی داشته باشد ممکن است این مسئله در زمان اهل بیت چندان مورد ابتلاء نبوده است لذا پرسش و پاسخی هم از ائمه در آن زمان صورت نگرفته است. یا اینکه مطالبی از سوی ائمه گفته شده اما به دست ما نرسیده است. اما باید توجه کنیم عقل در فقه شیعه جایگاه بسیار مهمی دارد. اگر عقل حکم قطعی کند که خوردن و استفاده از یک ماده خوراکی که برای بدن ضرر قابل توجهی دارد، از نظر فقه شیعه خوردن آن ماده حرام است. در این مسئله هم گرچه شاید در روایات ما چیزی وجود نداشته باشد اما علم امروز و عقل بشر حکم می‌کند که از این کار پرهیز کنیم گرچه به حد حرمت نمی‌رسد و شرعا مشکلی ندارد اما پرهیز از آن بهتر است.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 12 مرد, 1400 عقاید شهیدشیخ فضل الله نوری
با سلام و احترام درباره پاسه به سؤال شما باید گفت: شیخ فضل الله نوری یک از علمای بزرگ شیعه امامیه و تاثیرگذار در جنبش مشروطه و مدافع دین اسلام بود که با هواداری از این نهضت بستر پیروزی آن را فراهم آورد اما پس از پی بردن به مبانی تفکر برخی از مشروطه‌خواهان، درصدد هماهنگ کردن قوانین مشروطه با موازین شرع مقدس برآمد اما با مخالفت شدید استعمارگران و غرب‌گراها روبه‌رو شد تا جایی که جان خود را در این راه از دست داد. شیخ فضل الله به سبب باور قلبی به اصول و مبانی دینی و اسلامی و برای نهادینه کردن این مبانی در کشور در مقابل کسانی که به دنبال حذف دین از قوانین کشور بودند ایستاده و سبب شد تا دستگاه حکومتی آن روز با کمک غربی ها وی را از صحنه سیاست حذف و قوانین مشروطه را بدون استفاده از دین بر این کشور حاکم کنند که البته پیامدهای منفی زیادی را برای مردم به دنبال داشت. بر این نکته باید تصریح نمود که شیخ فضل اللّه با اصل مشروطیت مخالفتی نداشت و بحث او در کیفیت آن بود. در واقع این عالم برجسته نسبت به مشروطه بدبین بود، زیرا زوایایی از آن را می‌دید که با اصول شریعت تطابق ندارد و معتقد بود، ورود این اندیشه به ایران که ظرفیت لازم برای هضم آن را ندارد نه‌تنها مفید نیست، بلکه مضراتی هم دارد و می گفت: من مخالف اساس مشروطیت نیستم؛ بلکه اول شخصی که طالب این اساس بود من بودم و فعلاً هم مخالفتی ندارم امّا مشروطه به همان شرایطی که گفتم که قانون اساسی و قوانین داخلی مملکت باید مطابقت با شرع داشته باشد. برای رسیدن به عمق باورهای شیخ فضل الله نسبت به مبانی دینی و الهی می توان به این جمله مشهور او مراجعه نمود که وقتی مخالفانش به او تهمت مخالفت با مشروطه و طرفداری استبداد شاهنشاهی می زدند، او در پاسخ می گفت: من والله با مشروطه مخالفت ندارم، با اشخاص بی دین و فرقه گمراه و گمراه گر مخالفم که می خواهند به مذهب اسلام لطمه وارد بیاورند.» در جملهدیگر و مشهور از وی آمده که :  «من آن مجلس شورای ملی را می‌خواهم که عموم مسلمانان، آن را می‌خواهند به این معنا که البته عموم مسلمانان مجلسی می‌خواهند که برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی(ص) و برخلاف مذهب مقدس جعفری(ع) قانونی نگذارد.» این جملات به خوبی عمق فکری و دینی و اعتقادی او را نسبت به اصول و باورهای اسلامی و شیعه نشان می دهد.
تصویر عظیمی رادفر مجتبی عظیمی رادفر مجتبی 10 مرد, 1400 ظرافت هایی از علوم بلاغی در قرآن
با سلام و احترام  و تشکر از شما بین دو آیه منافاتی وجود ندارد علامه طباطبایی در تفسیر آیه 38 نبا می فرماید: خطاب در جمله" از ناحيه او مالك خطابى نيستند"  یعنی بگو مگو و اعتراض به خداى تعالى در باره بعضى از رفتارهاى نمی توانند بکنند، مثلا بپرسند علت فلان عمل چه بود؟ چرا فلان كار را اينطور كردى و آن طور نكردى؟ همانطور كه ما از يكديگر مى‏پرسيم: چرا چنين كردى و چنان نكردى؟، در نتيجه جمله" لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطاباً" مانند آیه دیگری است که مى‏فرمايد:" لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ؛[1] از کار خدا سوال نمی شود بلکه دیگران مورد سال قرار می گیرند[2] طبق این فرمایش می توان گفت اجازه چون و چرا در کارهای خدا ندارند. نه اینکه حرف دیگر نمی توانند بزنند. جواب دیگر اینکه در هر صورت هیچ کس بدون اذن خدا نمی تواند حرف بزند و همین خدا در جای دیگر به مجرمین اجازه می دهد حرف بزنند و اینجا مشرکین و شیاطین در مقام دفاع از خود مخاصمه می کنند و خطاب می شود مخاصمه نکنید. پی نوشت [1] انبیاء23. [2] ترجمه تفسير الميزان، ج‏20، ص: 276
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 09 مرد, 1400 آیا اهدای اعضای میت که دچار مرگ مغزی شده به افراد دیگر جایز است؟
با سلام و احترام نسبت به سوال اول شما باید گفت: این مسأله اختلافی است و برخی مراجع اهدای اعضای میت که دچار مرگ مغزی شده به افراد دیگر را جایز و برخی جایز نمی دانند. در ادامه به برخی از این نظرات اشاره می شود: 1. حضرت آیت الله خامنهای در این باره می فرماید: به طور کلی، اگر این افراد دچار ضایعات مغزی غیر قابل درمان و برگشت ‏شوند که بر اثر آن همه فعالیت ‏های مغزی آنان از بین رفته و به حالت اغمای کامل فرو ‏روند به نحوی که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حرکت های ارادی می‏ گردد در صورتی که استفاده از اعضای بدن چنین بیمارانی برای معالجه بیماران دیگر باعث تسریع ‏در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست؛ در غیر این صورت، اگر عمل مزبور با اذن قبلی وی صورت ‏بگیرد و یا نجات نفس محترمی متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد اشکال ندارد. 2. آیت الله سیستانی می فرماید: کسى که از نظر مغزى مرده است در حالى که قلب و ریه او هر چند به کمک دستگاه وظیفه خود را انجام مى ‏دهند میت شمرده نمی شود و قطع اعضاى او براى الحاق به زنده به هیچ وجه جایز نیست. و نفوذ وصیت به اهداى عضو بعد از مرگ مشکل است. 3. آیت الله مکارم شیرازی می گوید: در مورد مرگ مغزی اگر قضیه قطعی و یقینی باشد چنان فردی در این گونه احکام مانند میت است (هر چند پاره ای از احکام میت مانند غسل، نماز، کفن، دفن و غسل میت برای او جاری نمی شود). بنابر این، برداشتن اعضای او برای نجات جان مسلمان مانعی ندارد. هرگاه مرگ مغزی به طور کامل و مسلّم باشد و هیچ گونه احتمال بازگشت به زندگی عادی وجود نداشته باشد برداشتن بعضی از اعضا (خواه مانند قلب باشد یا کلیه یا عضو دیگر) برای نجات جان مسلمانی مانعی ندارد خواه وصیت به این کار کرده باشد یا نه، ولی بهتر جلب رضایت اولیای میت است. * نسبت به سؤال دوم شما باید گفت: اعضای پیوندی از زمان پیوند به بدن شخص دیگر جزء بدن فرد جدید محسوب می شود و پاداش و عقاب آن پیرو  اعمال این فرد بوده است. علاوه بر اینکه عقاب برزخی اجسمانی نبوده تا بخوهد این دست یا دیگر اجزاء بدن عذاب شود بلکه روایات نشان می دهد اجزاء جسمانی پوسیده و خوراک حشرات خواهد شد این روح برزخی است که یا بهشت برزخی یا جهنم برزخی وارد شده و با قالب مثالی به حیات خود تا قیامت ادامه می دهد. نسبت به آخرت نیز پیرو نفس بوده به این معنا تا آن جایی که فرد هنوز ضربه مغزی نخورده عذاب و پاداش و عقاب آن پیرو وی بوده و پس از آن تابع آن بدنی است که جزء آن قرار گرفته است.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 76