مطالب دوستان زاهدی مقدم محمد

تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 22 ارد, 1403 دختر 5 ساله‌ام اصلا حرف گوش نمیده و دست هرکی هرچی می‌بینه می‌خواد
با سلام وادب و احترام مجدد خدمت شما کاربر ارجمند. از حسن نظر شما سپاسگزاریم.  در پاسخ قبلی بیشتر به روانشناسی تحلیلی رفتاری ودلایل احتمالی بروز رفتارهای کودک در زمینه‌های: پرخاشگری، قهرکردن، احساس مالکیت بر روی والدین و اسباب بازی های خود و دیگران، ابراز استقلال در زمینه های پوشش لباس، سرویس بهداشتی ، پوشیدن کفشها تا جایی که ممکن است لنگه به لنگه بپوشد، و رفتارهایی دیگری چون ؛ ناخن جویدن، چشم هم چشمی و سوال اصلی شمال کاربر ارجمند مبنی براینکه هرچیزی دست دیگران می‌بیند می‌خواهد سخن گفتیم. عرض کردیم دراین سنین اولیه بیشتر این رفتارها و رفتارهای از این قبیل تا حدودی طبیعی بوده و ناشی از عدم مهارت های لازم است. ضمن این که نمی‌توان به ضرس قاطع این رفتارهای کودکان را به عنوان اختلال روانی در نظر گرفت و نباید والدین نگران این مقوله باشند اما نباید هم بی تفاوت باشند. اگر والدین چهار روشی که در پاسخ قبل نیز به انها اشاره شد با فرزندان پیاده کنند و نقش خود را به خوبی ایفا نمایند دراین صورت نباید نگران رفتارهای فرزندان خود باشند. بله هرچند کودکان نیازمند مراقبت والدین خود تا دوره جوانی باید باشند اما در هر سنی باید شرایط روحی و روانی کودک خود را نیز در نظر بگیرند بنابراین در کنار پیشنهادهایی که در ادامه نیز ارسال می گردد اما نباید دوران کودکی کودک خود را که سرشار از شوق و بازی و هیجانات کودکانه است را بر اساس خواسته ها و انتظارات خودشان تنظیم نمایند یا انتظار داشته باشند. چرا که اگر کودک نتواند یا خانواده اجازه ندهند که کودکی بکند باید منتظر بروز رفتارهای کودکانه فرزندان خود در آینده و در بزرگسالی  به همراه اعتماد بنفس پایین یا عزت نفس پایین آنان باشند. با افزایش نگرانیهای زندگی اجتماعی و شغلی والدین، شکاف عمیقی بین ارتباطات والدین با فرزندانشان شکل گرفته است. این فاصله می‌تواند منجر به نداشتن درک درستی از انتظارات یکدیگر شود. سوال اصلی این است که چگونه باید با کودکان آموزش داد و برخورد نمود. این مسئله از اهمیت زیادی در زندگی خانوادگی برخوردار است و می‌تواند با طرح رفتارهای مناسب و متعادل، مشکلاتی که در این زمینه پیش می‌آید را حل کند. حال سوال این است که با کودکی که هر چیزی را می‌بیند می خواهد و بر روی خواسته هایش پافشاری می کند چه رفتاری باید کرد؟ گاهی وقتها والدین به دلیل دلسوزی، ترحم یا به خاطر کلافه شدن از داد و بیدادهای کودک در خصوص خواسته هایش سریع خواسته های او را فراهم می‌کنند اما غافل از اینکه این کار باعث می شود کودکی مستبد و خود رأی و ضعیف و شکننده تربیت کنند. لازم است که گاهی در برار خواسته‌های نامعقول کودک مقاومت نمود ممکن است دو سه بار گریه کند، لجبازی همراه با داد و بیداد داشته باشد ایرادی ندارد بگذارید انجام دهد اما یک بار برای همیشه او به این نتیجه می رسد خواسته های نامعقولش را کناربگزارد. از سوی دیگر، اگر شما به خواسته های بی چون و چرا بله بگویید و تسلیم او شوید؛ ممکن است در آینده ای نزدیک بر زندگی شما حکمرانی کند. ادامه دارد.....
تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 22 ارد, 1403 دختر 5 ساله‌ام اصلا حرف گوش نمیده و دست هرکی هرچی می‌بینه می‌خواد
در ادامه چند راهکار پیشنهادی خدمت شما ارسال می گردد. 1. رفتار کودک شما ممکن است به دلیل ناملایمات در تحریم‌هایی که خواسته یا ناخواسته توسط والدین صورت می‌گیرد باشد . بنابراین نحوه رفتار با کودک در شکل گیری شخصیت او موثراست . در ابتدا سعی کنید با محبت و ملایمت یا در قالب بازی دلیل این مسئله را از کودک خود بپرسید. اگر در این مرحله به جوابی نرسیدید، سعی کنید با مشاهده و بررسی دقیق‌تر اطراف کودک، به درک عمیقتری از دلایل رفتار او برسید. در این فرآیند، تا جایی که ممکن است، از پرخاش و خشم  یا برچسب زدن به کودک خود پرهیز کنید، زیرا این نوع رفتار ممکن است احساسات لجبازی و خودرایی در کودکان تقویت کند. 2. آموزش مهارت خوشتن داری شما باید به فرزندتان بیاموزید که مثلا شما هم خیلی چیزهایی که می‌بینید و دوست ذارید تا آنها را داشته باشید اما چن متعلق به من نیست به خودم اجازه نمیدهم آن را بردارم یا بخواهم. اما اگرم خواستم به دستش بیارم با کمی تلاش کرد و پس انداز پول های توجیبیم تلاش می کنم آن را بخرم که مال خودم باشه نه برای دیگران. او باید بیاموزد با دیدن چیزهای زیبا و جذاب، گاهی بدون داشتن احساس مالکیت از آنها لذت ببرد و همچنین بیاموزد در زندگی گاهی نیاز است که خلاف خواسته هایش عمل کند. زمانی که کودک روی کارهایی که می خواهد انجام دهد پافشاری می کند عکس العمل و رفتار شما بسیار مهم است. مثلا خانه فامیل می روید و میخواهد اسباب بازی های پسر خاله را بردارد  و اصرار دارد که مال او باشد در این شرایط به هیچ وجه او را سرزنش نکنید و جلوی جمع و همسن و سالانش توبیخ ونکنید چرا که باعث عقده حقارت او و لجبازی در او می شود و شما کارهای مهم تری دارید و نمی توانید به خواسته او تن دهید. یا بعد از خوردن بستنی می خواهد باز هم بستنی بخورد و بعد از قبول نکردن شما شروع به جیغ زدن می کند تا شما به او بگویید باشد فقط سر و صدا نکن یا انقدر گریه می کند تا شما دلتان به رحم آید و قبول کنید اما این دقیقا همان رفتار نادرست است و شما نباید به خواسته او توجه کنید باید به او یک “ نه “ قاطع بگویید. هرگز فکر نکنید با این کار از مهر و محبت شما کم شود یا باعث خدشه دار شدن رابطه عاطفی شما می شود. گر به خواسته او تن دهید از نظر روانی کودک شما یاد می گیرد همیشه برای رسیدن به هدف خود، داد و فریاد و بدقلقی را پیش بگیرد. هر چه مدت زمان بیشتری بگذرد این رفتار در او بیشتر تقویت می شود. زمانی که کودک پا به سنین 2 و 3 سال می گذارد. راه رفتن، صحبت کردن و اداب دستشویی رفتن و... را می آموزد. در چنین مواقعی حتما برایتان پیش می آید که وقتی با کودک به فروشگاهی می روید یا برای کاری بیرون هستید. کودک اعلام می کند که تشنه است. در چنین مواقعی نیازنیست که شما سریعا به دنبال تهیه آب باشید. می توانید این کار را با کمی تعامل، انجام دهید. مثلا آب را 10 دقیقه بعد برای کودک تهیه کنید. این مثال می تواند در همه موارد مثل خرید لباس، اسباب بازی، خوراکی یا هر خواسته دیگری از سوی فرزندتان باشد. اگر شما از همان روزهای ابتدایی همیشه خواسته های کودک را در لحظه برآورده کنید. او در سنین بالاتر انتظار دارد تمام خواسته هایش در لحظه انجام شود. در حالی که این به تاخیر انداختن های کوتاه، در نیازهای اولیه کودک به رشد فرونتال مغز کودک کمک می کند تا بتواند در سنین بالاتر به دور از تکانش و هیجان عمل کند. 3. رفتار درست در برابر پافشاری کودک چیست؟ قبل از خروج از منزل به کودکتان بگویید قرار است چه چیزی بخرید به عنوان مثال اگر به بازار می روید، به فرزندتان بگویید : “امروز به بازار می رویم تا کیف مهد کودک بخریم، شاید لباس هم بخریم اما چیز دیگری قرار نیست بخریم” زمانی که به بازار رفتید و کودکتان کفش خواست، بدون سرزنش کردن به او یاد آوری کنید که برای چه چیزی آمده اید و چرا کفش نمی خرید. مثلا بگویید: «چه کفش زیبایی خیلی قشنگ است اما ما برای خرید کیف آمده ایم نه کفش» البته این راهکار بر روی کودکان خردسالان خیلی جواب نمی دهد زیرا هنوز به درک کاملی از این مسائل نرسیده ولی با بالاتر سن کودک، این راه بیشتر ولی باز نمی توان برای همیشه از این روش استفاده کرد. ضمن این که استفاده از "پیشنهاد جایگزین" می تواند به توافق شما و کودک تان کمک کند: به جای تماشای تلویزیون، برایت در رختخواب قصه می گویم. 4. اجتناب از تکرار نصیحت گاهی وقت‌ها والدین به اشتباه فکر می‌کنند که اگر یک نکته را بارها و بارها برای کودکان خود تکرار کنند، این موجب افزایش عمق و تأثیرگذاری این موضوع در ذهن کودک می‌شود. تجربه نشان داده است که تکرار بیش از حد نصیحت‌ها باعث نادیده گرفتن حرفهای والدینشان منجر شود. رعایت عدم تکرار نصیحت اولین گام برای ایجاد ارتباط موثربا کودک است  که بر اساس آن والدین می‌توانند به کودکان خود بیشتر گوش کنند و نصیحت‌ها را به شکل موثرتر و تعاملی‌تری ارائه دهند. 5. پاداش دادن به کودک هرچند پاداشها ممکن است به نظر بیارزش بیایند، اما توانایی تأثیرگذاری بزرگی دارند.پاداش دادن به کودک درابتدا ممکن است به نظر بیاید که کودک فقط به دلیل پاداش انجام دهد، اما با گذر زمان، این عمل به یک عادت تبدیل میشود و کودک بدون انتظار پاداش، اتاق خود را به ترتیب می‌آورد. 6. یک لیست از خواسته های فرزندتان تهیه کنید یک لیست برای فرزندتان تهیه کنید و آن را همراه خود داشته باشید. زمانی که چیزی از شما درخواست می کند به او بگویید: « کدام رنگش را بیشتر دوست داری؟ » و بعد چیزی که درخواست کرده را با جزئیات در لیست خود اضافه کنید و به او بگویید: «من چیزی که خواستی را به فهرست تو اضافه کردم. هر وقت بخواهم برایت هدیه ای بخرم این مورد را فراموش نمی کنم.» هرگز علایق فرزندتان را سرکوب نکنید و به خواسته های او ارزش قائل شوید. ارزش قائل شدن به آن معنی نیست که به هر چیزی که علاقه داشت شما باید خریداری کنید. مثلا اگر به فروشگاه رفتید و کودکتان چند تا اسباب بازی یا وسیله را می خواستید که برایش بخرید به او بگویید اگر اینجا فروشگاهی بود که هر چیزی را می خواستی مجانی به ما میداد دیگر چه چیزهایی در سبد می گذاشت؟ و از او بخواهید در ذهنش در یک سبد بردارد و از وسیله هایی که دوست دارد پر کند. در نتیجه هم کودک با یک بازی خیالی سرگرم می شود و هم می داند خرید تمام خواسته های او ممکن نیست. برای داشتن بعضی چیزها باید صبور باشد، برخی از خواسته هایش به کل دستیافتنی نیست و برخی را هم در لحظه به دست خواهد آورد. 7. نسبت به رفتار او بی اعتنایی کنید شما باید در ابتدا با کودک خود صحبت کنید و به او بگویید که قرار نیست خواسته اش برآورده شود. اگر بعد از صحبت شما باز هم به اصرار خود ادامه داد، نسبت به رفتار او بی توجه باشید و در برابر گریه ها و جیغ و فریادهای او بی اعتنا باشید تا بداند که قرار نیست کار خود را با این چنین رفتارهایی پیش ببرد. این کار شما مهر و محبت شما به عنوان والدین را زیر سوال نمی برد. تمام مراحل تربیت یک کودک با لبخند و شادی همراه نیست و گاهی کمی سفتی و سرسختی نیاز است. دقت کنید که در راه، یک بار، فقط یک بار نه بیشتر، باید به کودک توضیح دهید که کاری که می خواهد انجام نخواهید داد و دلیل آن را نیز برایش توضیح دهید. و سپس، باید خود را نسبت به رفتار او بی تفاوت نشان دهید به عنوان مثال مشغول آشپزی شوید. نکته قابل توجه این است که زمانی که کودک شروع به رفتارهای خطرناک می کند، نمی توان این روش را اجرا کرد. مثلا شاید شیء تیز یا سنگینی را به سمت تلویزیون یا اشخاص پرتاب کند.   8. آینه وار رفتار کنید این را دقیقا برعکس روش قبلی است. هر بار که کودک تقاضای خود را تکرار می کند، شما هم باید یک پاسخ منفی را تکرار کنید. این روش برای زمانی مناسب است که کودک باید کاری را انجام دهد اما سر باز می زند و می خواهد کار دیگری انجام دهد. به عنوان مثال: زمان خواب کودک رسیده و او می خواهد تلویزیون تماشا کند. در این مواقع شما باید با هر بار درخواست کودک تکرار کنید: « الان زمان خوابیدن توست باید به رختخواب بری » درست مثل یک آینه در برابر رفتار فرزندتان این جمله را تکرار کنید تا زمانی که او متوجه شود راهی جز پیروی از شما ندارد. چیزی که در چهار روش گفته شده مهم است، این که نباید کسی که درنهایت کوتاه می آید شما باشید. زیرا اگر کودکتان بر اساس تجربه بفهمد که با مقاومت و طولانی شدن زمان لج بازی یا گریه به هدف خود می رسد، همچنان به کار پافشاری خود ادامه خواهد داد. بنابراین وقتی قرار است در برابر چیزی به کودک خود “نه “ بگویید از قبل همه جوانب را بسنجید تا بتوانید تا آخر پای حرفتان باشید و “نه “ سر سری که قرار است به زودی از آن کوتاه بیایید نگویید. 9. با سایر افراد خانواده در نه گفتن به کودک هماهنگ باشید؛ آن طور نباشد که وقتی پدر بر روی مسئله ای نه گفته مادر بله بگوید. مهمترین ابزاری که یک والد می تواند با آن رابطه اش را با هر مختصات کودک و با هر شرایطی جلو ببرد، بازی است. در صورتی که شما با راه انداختن بازی (وابسته به شرایطی که داخلش هستید) خواسته کودک را به تعویق بندازید، هم اینکه به تقویت فرونتال کودک کمک کردید و از طرف دیگه کودک شما وارد مجادله با شما نخواهد شد. چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید در ادمه همین پست ارسال نمایید. موفق باشید
تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 20 ارد, 1403 فرزندم خجالتیه.....
با سلام و ادب واحترام خدمت شما کاربر ارجمند. از حسن اعتماد شما سپاسگزارم. در وهله اول هیچ اشاره ای به شرایط والدین و تعداد فرزندان، میزان تحصیلات تتان نفرمودید. رفتارهای خجالتی در کودکان و نوجوانان که یا ناشی از شرایط محیطی است یا ناشی از وراثت لطفا در ابتدا به سوالات زیر پاسخ بدهید. قطعاً تخصص مشاور زمانی می تواند منجر به نتیجه مطلوب ودر نتیجه ارائه راهکارهای متناسب برای شما کاربر ارجمند منجر شود که آگاهی و شناخت بیشتری نسبت به شرایط محیطی و رفتاری فرزند دلبندتان داشته باشد. آیا شما یا همسرتان چنین خصوصیتی درکودکی و نوجوانی خودتان داشته اید یا خیر؟ آیا همین یک دختر ر دارید یا فرزندان دیگری هم دارید؟ روابط شان باهم چگونه است ؟ آیا روابط شما با همسرتان در خانه ایده ئال است به طوری که فرزندلنتان احساس امنیت روانی داشته باشند؟ خجالتی یا کمرو بودن هر فرد ناشی از احساس ناخوشایند او در مورد خود است. نوعی ترس در برابر قضاوت دیگران که می‌تواند توانایی فرد را برای انجام کاری یا گفتن هر چیزی مهار کند. حتی می‌تواند از ایجاد روابط سالم نیز جلوگیری کند. خجالتی بودن  در کودکان و نوجوانان در سنین اولیه به دلیل عدم شناخت محیط اطراف خودش تا حدودی طبیعی است اما نباید هم بی تفاوت بود چرا که اگر به موقع شناسایی و درمان نگردد همه دوران زندگی  او با مشکلات رفتاری و نارضایتی موجه شده و زندگی اش  مختل می شود. از جمله دلایلی که با خجالتی بودن فرد ارتباط مستقیم دارد می توان به عزت نفس پایین، اضطراب اجتماعی فرد از جامعه و افراد اشاره نمود . همان طور که اشاره شد این رفتار در نوزادان و کودکان خردسال طبیعی است که از تعامل اجتماعی اجتناب کنند اما زمانی نگران‌کننده می‌شود که در سنین نوجوانی و بزرگسالی نیز بروز کند. بیشتر مصیبت برای والدین زمانی است که بچه خجالتی وارد مدرسه بشود و زمانی که بچه‌های دیگر با آن‌ها صحبت می‌کنند، نمی‌توانند صحبت کنند. ممکن است پشت والدین خود پنهان شوند یا از شرکت در بازی‌ها اجتناب کنند. انان ممکن است از پاسخگویی به سوالات در کلاس اجتناب کرده  و در دوست‌یابی مشکل داشته باشد. ترجیح دهد بنشیند و بازی دیگران را تماشا کند یا از انجام فعالیت‌های جدید اجتناب کند. یکی از اولین نشانه‌های خجالتی بودن کودک که می‌تواند باعث نگرانی شود، این است که او هرگز نمی‌خواهد والدین خود را ترک کند. معمولا کودکانی‌که در تحصیلات خود ضعیف عمل می‌کنند یا برای دوست‌یابی مشکل دارند، باید از نظر کمرویی مورد ارزیابی قرار گیرند. کناره‌گیری از فعالیت‌های اجتماعی، اضطراب و افسردگی می‌تواند ناشی از کمرویی باشد. کودکانی‌که مدام مورد تمسخر قرار می‌گیرند، ممکن است رفتارهای خشونت‌آمیزی برای جبران کمرویی از خود نشان دهند.  ازدیگر علل رایج خجالتی بودن کودک می‌توان به عوامل ژنتیکی ، نوع شخصیت، روابط خانوادگی، انتقاد بیش از حد و ترس از شکست در آنان اشاره نمود. حال سوال این است که با کودک و نوجوان خجالتی چگونه باید رفتار کنیم و راه حل چیست؟ کودکان باید یاد بگیرند که در هنگام ارتباط با دیگران اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند و راحت‌تر رفتار کنند. با تکنیک‌هایی زیر شما می توانید به روند درمان فرزند خود کمک کنید؟ 1.به کودک خود حق مشورت دادن و مسئولیت در خانه بدهید. یک برنامه را طراحی نموده که هر شب یک نفر از اعضای خانواده یک قصه کوچک را از رو بخواند و در مورد آن نظر خود را بیان کند. ممکن است چیزی به ذهن او نیاید اما هر چیزی که به زبان آورد او را تشویق و تحسین کنید.هر از گاهی از او بخواهید که امروز چطور گذشت و گزارش دهد. ممکن است از شرایط خودش یا دوستانش یا وقایع مدرسه بگوی هیچ اشکالی ندارد. 2. داد زن و استفاده از الفاظ رکیک ممنوع..... بشدت اعتمادبنفس و در نتیجه عزت نفس کودک خود را تخریب می کنید. در واقع به کودک خود زمان دهید تا احساس راحتی کند. حواستان باشد او را مجبور به هیچ کاری نکنید و از او بخواهید اگر غذایی باب میلش نیست بتواند راحت بگوید این غذا را دوست ندارم،   3. حمایت عاطفی و امنیتروانی فردی و اجتماعی برای کودکتان  داشته باشید. وجود و حضور والدین بزرگ ترین منبع عاطفی و احساسی و بزرگ ترین کوه زندگی فرزندان به حساب می آیند بنابراین در شرایط مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی مانند گروه‌های  دوستان و هم کلاسی ها یا هم بازی های او یا گروه‌های والدین، ​​در کنار فرزند خود بمانید و او را برای کاوش بیشتر تشویق کنید.  بنابراین به عنوان والدین امنیت روانی و عاطفی کودک خود را تامین نمایید. بکار بردن الفاظ و توصیفات عاطفی و حرفهای عاشقانه، مثلاً گل دخترم، عروسکم، خانوم خونه ام... به آنان احساس ارزشمندی و مورد توجه و تحسین بودن می دهد. مادر خانواده باید به عنوان سمبل امنیت خانواده بعلت فشارهای عصبی روزانه کانون توجه اعضای خانواده است . در آغوش گرفتن به فرزندان احساس امنیت بیشتری می دهد و بوسیدن های مکرر به آنان احساس ارزشمندی می دهد. 4. از دادن آرامش بیش از حد به فرزند خود اجتناب کنید.  زیرا این پیام را می‌دهد که شما نیز فکر می‌کنید وضعیت ترسناک است. توجه اضافی ممکن است به طور تصادفی رفتار خجالتی فرزند شما را تشویق کرده و بیشتر کند. 5. الگو باشید سعی کنید رفتارهای اجتماعی خود را با اعتماد به نفس کافی نشان دهید تا فرزند از شما یاد بگیرد. به عنوان مثال، وقتی شخصی به شما سلام می‌کند همیشه محکم و با احترام سلام کنید. 6. اگر کسی می‌گوید که فرزند شما خجالتی است، عبارت او را به آرامی در مقابل فرزند خود تصحیح کنید. اجازه ندهید دیگران به فرزند شما برچسب خجالتی بودن بزنند. این کار نشان می‌دهد که شما احساس کودک خود را درک می‌کنید و حتی می‌توانید با این وضعیت کنار بیاید. 7. فرزند خود را تشویق کنید در مورد دلایل کمرویی خود صحبت کند. اینکه از چه چیزی می‌ترسد؟ در مورد زمان‌هایی که در زندگی خود خجالتی بوده‌اید و چگونه بر آن‌ها غلبه کرده‌اید با فرزند خود صحبت کنید. از آنجایی‌که کودکان خردسال اغلب والدین خود را بی‌نقص می‌بینند، اعتراف به خجالتی بودن شما می‌تواند باعث شود که کودک احساس بهتری داشته باشد و اضطراب کلی او کاهش یابد. 8. فرزند خود را عمداً وارد موقعیت‌های جدید کنید. ابتدا تغییرات کوچکی در رفتار او را دنبال کرده و به تدریج آن‌ها تقویت کنید. به عنوان مثال، اگر به کسی که به تازگی با او آشنا شده است سلام کرد، به او پاداش دهید. همیشه حامی او باشید. اجازه دهید فرزند شما کاری را که از انجام آن هراس دارد، در مقابل شما انجام دهد. او را به خاطر مهارت‌هایی که به دست آورده است تحسین کنید. 9. کودک خجالتی خود را به همبازی شدن تشویق کنید. اگر فرزند شما به خانه یکی از دوستانش دعوت شده است، بهتر است در ابتدا با او باشید تا احساس راحتی بیشتری کند. شما می‌توانید به تدریج زمانی را که با او در خانه دوستانش می‌گذرانید، کاهش دهید. 10. کودک خود را به انجام برخی از فعالیت‌های فوق‌برنامه تشویق کنید. سعی کنید مواردی مانند ورزش یا شعرخوانی‌های گروهی را پیدا کنید که رفتار اجتماعی کودک خجالتی را تقویت می‌کنند. 11. از مقایسه‌های کودک خجالتی با خواهر، برادر یا دوستانش خودداری کنید. چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید موفق باشید
تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 20 ارد, 1403 آیا اشکال داره پسرم همچنان اتاق ما بخوابه؟
با سلام وادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند. از حسن توجه تان به مرکز اندیشه برتر سپاسگزاریم. فرزندان ما هدایای زیبای خداوند وامانات الهی هستند که خداوند آن‌ها را مایه برکت و رحمت و آرامش در زندگی ما قرار داده است. ازاین‌رو توجه و رسیدگی به آنان و همت گماشتن در تربیت صحیح آنان علاوه بر اجر معنوی در تربیت و شکل‌گیری شخصیت آنان مؤثر و مورد اهمیت است. متأسفانه علاقه بیش از اندازه والدین نسبت به کودک دلبندشان، گاهی اوقات باعث وابستگی فرزندان به والدین و بالعکس  والدین به کودک می شود. این رویه اگر به موقع درمان ومدیریت نشود باعث یک سری اتفاقاتی  از جمله : عزت نفس پایین یا پایین بودن اعتماد به نفس آنها می‌شود. معمولاً والدین بابت آسیب‌ها و مشکلات احتمالی که ممکن است برای کودک در اتاق شخصی به وجود آید، نگران هستند و در ادامه این نگرانی‌ها، برای انتقال تخت بچه در کنار تخت خود اقدام می‌کنند یا به او اجازه می‌دهند در تخت آن‌ها بخوابد. خوابیدن کودک تا زمانی که به درک درستی برسد ایرادی ندارد اما مشکل از آنجایی شروع می شود که کودک برخی اتفاقات را تشخیص داده یا ادراک می نماید این کار باعث بلوغ زود رس در آنان می شود. همچنین والدین باید بدانند اگر این کارشان همیشگی بوده و ادامه پیدا بکند این اتفاق نه تنها به نفع کودک نیست، بلکه والدین را کلافه خواهد کرد و از طرفی باعث به استقلال نرسیدن کودک خواهد شد.خوابیدن کودک به‌صورت طولانی‌مدت در کنار والدین، این حس استقلال، مسئولیت‌پذیری، سلامت روان و ویژگی‌های دیگر شخصیتی را از او می‌گیرد و در واقع فردی با روحیه نه‌چندان خوب وارد جامعه خواهد شد. می‌توان  به صراحت این نکته را بیان کرد که هدف از جدا کردن اتاق کودکان از یک سنی به بعد ، تحول و تحویل کودک با روح و روان سالم به جامعه خواهد بود. دلایلی چون: آسیب به روابط زن و شوهر، عدم استقلال کودک، بلوغ زودرس، کاهش صمیمیت میان والدین،تقویت روابط کودک و والدین و مواردی از این قبیل به ما می گوید باید از یک سنی فورا اقدام به جدا سازی کودک از اتاق والدین نمود. مسلماً در دوران بارداری، نوزاد به فضای رحم عادت کرده بود و حالا باید با کمک والدین، به فضای بیرون از آن عادت کند. خوابیدن کودک تا قبل از یک سالگی در کنار والدین، کمک می‌کند تا سریع‌تر به فضای بیرون اخت بگیرد و سطح آرامش او با صدای تنفس والدین به‌شدت افزایش پیدا کند. راهکارهای اصولی برای جدا کردن اتاق بچه راهکارهای اصولی برای جدا کردن اتاق بچه جدا کردن اتاق بچه باید با توجه به راهکارهای خاصی انجام شود تا نتیجه دلخواه والدین را داشته باشد. به تعداد کمی از آن‌ها در تاپیک مربوط به جدا کردن اتاق خواب کودک نی نی سایت نیز اشاره شده است. این راهکارها به شرح زیر هستند: استفاده از کلمات مثبت به جای عبارات تند والدین برای جدا کردن اتاق خواب، گاهی از عبارت‌های تند که حس سرزنش کردن دارند استفاده می‌کنند تا به عبارتی کودک از آن‌ها حساب ببرد. در صورتی که این کار اصلاً درست و کارآمد نیست و بهتر است از کلمات و عبارات مثبت استفاده شود. تعریف و تمجید از کودک، دادن احساس قدرت به او و مواردی از این قبیل می‌تواند در این زمینه به والدین کمک فراوانی کند. پیروی از یک برنامه مشخص گاهی ممکن است والدین به‌خاطر عشق زیاد به فرزندان، از برنامه مشخص خود دست بکشند و امری را که بابت آن مدت‌ها به خود و فرزند سختی داده بودند، بی‌ارزش کنند. زمانی که والدین تصمیم به جداسازی اتاق کودک می‌گیرند، نباید برنامه خود را تغییر دهند و به کودک بگویند نه یعنی نه. حتی اگر ۴ صبح کودک بیدار شد و خواست کنار والدین خود بخوابد، باید به او بگویند نه و او را تا اتاق شخصی خود همراهی کنند. آموزش استقلال طبق این راهکار، والدین باید کمک کنند تا کودک استقلال را یاد بگیرد و وابستگی خود را از والدین در هنگام خواب کاهش دهد. این تکنیک در متون مختلف با نام‌های زیادی شناخته می‌شود که محو شدن حضور والدین یکی از رایج‌ترین نام‌های آن است. در این تکنیک، والدین باید کم‌کم حضور خود در اتاق خواب کودک را کم‌رنگ‌تر سازند. به‌عنوان مثال اگر در ابتدا لازم بود تا مادر یا پدر در تخت کودک به‌صورت خوابیده حضور پیدا کنند تا او بخوابد، حال باید به این شکل عمل کند که کودک را روی تخت بخوابانند و کارهای زیر را انجام دهند: در کنار او روی تخت بنشینند. در کنار او روی صندلی یا زمین بنشینند. صندلی را با فاصله بیشتری از او قرار دهند. در چارچوب درب منتظر خوابیدن کودک در اتاق خودش شوند. بیرون از اتاق منتظر بمانند تا کودک بخوابد. در نهایت اجازه دهند تا او بدون حضور والدین به خواب برود. شاید اجرایی کردن این تکنیک زمان‌بر باشد و هفته‌ها والدین را درگیر کند، اما قطعاً نتیجه دلخواه آن‌ها را خواهد داشت. راهکارهای اصولی برای جدا کردن اتاق بچه شروع سریع زمانی که تصمیم به جدا کردن اتاق بچه می‌گیرید، تمامی جوانب را در نظر بگیرید و سریعاً تصمیم خود را عملی کنید. اجازه ندهید سن کودک افزایش پیدا کند و بعد از آن تصمیم به این کار بگیرید. چون نتیجه آن چیزی جز سخت‌تر کردن شرایط برای خودتان و فرزندتان نیست. پس بهتر است زمان جدا کردن اتاق بچه را به تعویق نیندازید و بعد از تحقیق راجع به این‌که نوزاد از چند ماهگی باید در اتاق خود بخوابد، برای انجام این امر اقدام کنید. برای راهنمایی در زمینه جدا کردن اتاق بچه می‌توانید با مشاوران متخصص روان‌شناسی همیشه آنلاین پذیرش ۲۴ در هر ساعت از شبانه‌روز صحبت کنید و بهترین تصمیم را بگیرید. چون متأسفانه یک سری از والدین به‌خاطر علاقه، اجازه می‌دهند فرزند تا ۳ الی ۵ سالگی در رختخواب یا اتاق آن‌ها شب را سپری کند. راجع به نحوه جدا کردن تخت کودک با سن بالا، در بخش‌های بعدی صحبت خواهیم کرد. استفاده از تشویقی در تربیت کودک، تشویق و تنبیه بسیار اهمیت دارد. زمانی که والدین برای مسائل مختلف یک سری تشویقی و تنبیه برای کودک تعیین کنند، می‌توانند سریع‌تر به نتیجه دلخواه برسند. برای خواباندن کودک در اتاق خود، بهتر است برای او هدیه‌های متنوعی تهیه کنید. خرید اسباب‌بازی، عروسک شخصیت‌های کارتونی موردعلاقه او، استیکر، خوراکی‌های خوشمزه و راهکارهای مشابه می‌تواند کودک را برای جدا خوابیدن از والدین ترغیب کند. پذیرفتن ترس‌های کودک گفتگو با کودک و پذیرفتن ترس‌های او از اتاق و محل خواب، باعث دریافت حمایت والدین از طرف کودک می‌شود. گاهی ممکن است چیزهایی که از دید یک انسان بالغ مسخره به نظر آید، ترس واقعی یک کودک باشد. بنابراین برای این‌که اجازه دهید کودک بر ترس‌های خود غلبه کند و با شکست آن‌ها قادر به خوابیدن در اتاق خود باشد، از راهکارهایی مانند پتوی محافظ استفاده کنید. عشق‌ورزی به کودک بچه به محبت بی‌حدواندازه والدین خود نیاز دارد. زمانی که کودک سهمیه روزانه محبت را از والدین دریافت نکرده باشد، شب‌ها قبل از خواب بهانه‌گیری می‌کند و این امر کاملاً طبیعی است. پس سعی کنید در طول روز به کودک عشق بورزید، او را ببویید، ببوسید و در آغوش بکشید تا انتظار و حسرت محبت والدین، فرآیند خواب او را دچار اختلال نکند. بستن درب اتاق خواب نور، صدا یا هر عامل خارجی دیگری باعث می‌شود تا کودک نتواند درست بخوابد. گاهی باز گذاشتن درب اتاق خواب کودک، یک محبت از طرف والدین تلقی می‌شود و اکثراً به‌خاطر نگرانی‌های موجود است. اما لازم است بدانید که باز گذاشتن درب اتاق، محبت شما را نشان نمی‌دهد و تنها جلوی داشتن خواب راحت کودک را می‌گیرد. اگر با بستن درب اتاق احساس نگرانی می‌کنید، می‌توانید استفاده از مانتیورهای مخصوص نگهداری از کودک را مدنظر قرار دهید و از طریق آن حرکات کودک خود را زیر نظر داشته باشید. نکات مهم برای جدا کردن اتاق بچه نکات مهم برای جدا کردن اتاق بچه همان‌طور که گفتیم، جدا کردن اتاق بچه به‌سادگی انجام‌شدنی نخواهد بود و نیازمند یک سری نکات مهم است. در زیر به بعضی از آن‌ها اشاره کرده‌ایم: دمای اتاق خواب کودک را تنظیم کنید دمای محیط تأثیر زیادی بر پیشروی صحیح فرآیند خواب کودک خواهد داشت. طبق آزمایش‌هایی که انجام شده است، بهترین دما برای اتاق خواب کودک ۲۰ تا ۲۲ درجه سانتی‌گراد خواهد بود. نکات جدا کردن اتا ق بچه صدای محیط را کاهش دهید از دیگر عوامل محیطی که اجازه نمی‌دهد کودک خواب درستی داشته باشد، صدای محیط است. با استفاده از دستگاه‌های تولید صدای سفید می‌توانید میزان صدای محیط را کم کنید. اما این دستگاه‌ها در طولانی‌مدت تأثیر منفی روی شنوایی کودک می‌گذارند که بهتر است قبل استفاده، با متخصص گوش، حلق و بینی مربوطه مشورت کنید. جلوی ورود نور را بگیرید استفاده از پرده‌های ضخیم زمانی که اتاق کودک پنجره دارد، کمک می‌کند تا او خواب راحت‌تر را تجربه کند و زودتر بتواند با اتاق خواب خود خو بگیرد. آرامش کودک را مدنظر قرار دهید زمانی که کودک به آرامش نسبی دست پیدا کند، مسلماً سریع‌تر برای خوابیدن در اتاق جدید آمادگی پیدا خواهد کرد. پس والدین باید توجه داشته باشند که به آرامش کودک اهمیت دهند و در آن واحد برای جدا کردن اتاق بچه اقدام نکنند. چون این کار نه‌تنها نتیجه نهایی خوبی به همراه ندارد، بلکه باعث می‌شود اتاق و تخت جدید کودک به یک ترس برای او تبدیل شود و همیشه از آن‌ها گریزان باشد. میزان صبر خود را افزایش دهید صبر پیشه کردن در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. چون روحیات و اخلاقیات هر کودکی با دیگری تفاوت دارد و به همین دلیل، مشخص کردن یک بازه زمانی خاص برای رسیدن والدین به هدف خود که جدا کردن اتاق بچه است، غیرممکن خواهد بود. بنابراین والدین باید برای اجرایی کردن این امر صبور باشند. حتی اگر این کار چند هفته یا چند ماه به طول بینجامد. نحوه جدا کردن اتاق بچه‌های 3 تا 5 سال نحوه جدا کردن اتاق بچه‌های ۳ تا ۵ سال طبق صحبت‌های گذشته، گاهی اتفاق می‌افتد که والدین به‌خاطر عشق و دلسوزی زیاد، اجازه می‌دهند کودکان بعد از ۱ تا ۱ سال و نیمی، شب را در کنار والدین سپری کنند. اما باید گفت این کار نه‌تنها نتیجه مثبتی برای کودک به همراه نخواهد داشت، بلکه کار را برای والدین سخت‌تر خواهد کرد. در ادامه توضیح دادیم زمان جدا کردن اتاق کودکان ۳ تا ۵ سال باید به چه مواردی دقت کنید. جدا خواباندن کودک سه ساله در این سن، کودک به درک کلی از بسیاری چیزها رسیده است؛ بنابراین صحبت و گفتگو با او در این زمینه می‌تواند تا حد زیادی کارساز باشد. گاهی ممکن است کودک سه ساله شما در نزدیکی‌های صبح از خواب بیدار شود و نبود شما را در اتاق جدید خود حس کند. پس از این اتفاق، مطمئناً به اتاق شما می‌آید و می‌خواهد کنار شما بخوابد. اما نباید والدین کوتاه بیایند و باید کاملاً سر حرف خود باقی بمانند. راهکار پیشنهادی این است که پدر یا مادر کودک را تا اتاق شخصی او همراهی کنند و منتظر بمانند تا مجدد کودک بخوابد و نهایتاً از اتاق بیرون آیند. جدا خواباندن کودک پنج ساله جدا کردن اتاق بچه ۵ ساله به‌مراتب نیازمند صبوری بیشتری از طرف والدین خواهد بود. راهکار زیر را توصیه می‌کنیم: ابتدا تخت کودک از تخت والدین جدا شود. در نهایت تخت کودک به اتاق شخصی او انتقال پیدا کند. جدی بودن برای جداسازی اتاق بچه از والدین بسیار اهمیت دارد؛ بنابراین زمانی که تصمیم به این موضوع گرفتید، در آن مصمم باشید. چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید میی توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 19 ارد, 1403 با شوهرم مشکل کلامی داریم
با سلام واحترام خدمت شما کاربر محترم از حسن اعتماد شما به مجموعه پاسخ‌گویی اندیشه برتر تشکر می نماییم. پاسخ به سؤال شما کاربر محترم را در دو مرحله پاسخ داده می شود. بخش اول: فلسفه زندگی و مهارت‌های تفاوت بین زن و مرد مرحله دوم: پیشنهادها و راهکارهای مربوطه خانواده از مهم ترین و مقدس ترین ارکان  زندگی هر فرد است ، لذا انتخاب درست و آگاهانه می تواند نقش مهمی در کیفیت بهتر زندگی و روابط  بین فردی زوجین بوجود آورد. هرچه ازدواج آگاهانه تر بوده باشد قطعا کیفیت زندگی مطلوب تر و تداوم رابطه عمیق تر و ماندگارتر خواهد بود. قبل از اینکه به طور مفصل پاسخ بدهم در ابتدا و در وهله اول خود را به همسرتان و به دیگران به عنوان یک زن ضعیف، حساس و شکننده معرفی نکنید بلکه با توجه به توانایی هایی که دارید و با تکیه بر هنرهایتان خود را قدرتمند و توانمند نشان دهید این کار باعث تقویت اعتماد به نفس خودتان و الگوگیری فرزندتان و همچنین احساس ارزشمندی تتوسط همسرتان می شود. اما اگر چنانچه خود را ضعیف نشان دهید یا حساس و شکننده معرفی نمایید به طور ی که با هر مشکلی زانوی غم در بغل بگیرید و چشمه ساران اشک های چشمانتان سرازیر بشود اولین دودی که به چشم خودتان خواهد رفت احساس یاس  وناامیدی از ناحیه همسرتان اتفاق می افتد. این نشان می‌دهد که نقش شما در برخورد با دو تا فرزندتان تا چه میزان اهمیت دارد.! بله درست نوشتم دو فرزندتان فرزند پسر بزرگ تان که نام دیگرش شوهرتان است چرا که او به نسبت دختر کوچک تان نیاز به توجه و مراقبت بیشتری دارد از معمول ترین مشکلات مهم زناشویی که موجب تنش و بحث و مشاجره بین زوجین می شود اشکال در برقراری درست ارتباط و ناآگاهی از تفاوت های میان زن و مرد است. خداوند انسانها را به گونه ای آفریده که از لحاظ شخصیت و جنبه های فردی با یکدیگر متفاوت باشند  اما به لحاظ کرامت انسانی هیچ یک از زن و مرد بر همدیگر غلبه ای ندارند مگر به داشتن تقوا و بینش بالاتر. بنابراین نباید از همسر خود توقع داشته باشید که همانند شما فکر کند یا رفتارهای کاملا مشابهی با شما داشته باشد چراکه علایق و دیدگاه های هر فردی با دیگری متفاوت بوده و امری بدیهی محسوب می شود، متاسفانه بسیاری از زوجین از اختلافات و تفاوت های میان زن و مرد آگاه نبوده و با همین نا آگاهی باعث تلخ شدن زندگی به کام خود و همسرشان می شود. در یک زندگی زناشویی چیزی که مهم است و باید به آن توجه کرد میزان و نوع اختلافاتی است که در زوج های مختلف متفاوت است .در زندگی همه افراد ، پستی و بلندی و پیچ و خم وجود دارد و اینکه زندگی بدون مشکل باشد بسیار نادر است. اگر بتوانید با همفکریِ هم مشکل و اختلاف رابطه تان را تشخیص و ریشه یابی کنید توانسته اید زندگی زناشویی خود را نجات دهید. اصولاً زوج های موفق هنگام روبرو شدن با مشکل و فراز و نشیب های زندگی ، مشکلات  را مدیریت می‌کنند. یکی از چند موردی که بیشترین عامل اختلاف بین  زوجین می‌شود این است که  زوجین برای ارتباط با همدیگر باید حد و مرزهای لازم  را رعایت کنند و این ارتباط  باید بر اساس شأن و منزلت و جایگاه و سطح انتظار ومیزان حقی که بر اساس تعهدی که به همسر خود دارند تنظیم شود. بنابراین باید هر یک از زن و مرد دارای چارچوب خاصی بوده و مرزبندی هایی داشته باشد. بخش اعظمی از مشکلات ما و احساس یأس از زندگی به خاطر عدم آگاهی و شناخت زوجین از روحیات و تفاوت‌های بین فردی همدیگر است که منجر به بروز اختلاف بین آنان می‌شود. بین زن و مرد تفاوت‌های فراوانی ازنظر جسمی، جنسی، فیزیولوژی و نورولوژی (ساختار مغزی و روحیات و هیجانات زنانه و مردانه) وجود دارد که با آموزش مهارت‌های زندگی و ارائه راهکارهایی برای مقابله با شرایط مختلف در مشکلات مختلف ازجمله موضوع بحث ما یعنی شوهر بداخلاق، به شما کمک می‌کنند تا زندگی مشترک خود را به یک زندگی شاد تبدیل کنید. در واقع راه کار و حلال مشکل شما که در سؤال به آن اشاره کردید در همین نقطه تفاوت های بین هریک از زن و مرد است که بیشترین مسائل  به سبب عدم شناخت و آگاهی هریک از زوجین نسبت به همدیگر از یک سو و وجود تفاوت های واقعی و فطری در هریک از زن و مرد  از سوی دیگر وجود دارد که باعث تنش‌های  در زندگی و متاسفانه گاهی باعث یأس و ناامیدی در آنان می شود. با توجه به سوال شما کاربر محترم و حساسیت به وجود آمده شده بخش اعظم مشکلات زوجین  اختصاص به این قسمت دارد عبارت است از عدم آگاهی هر یک از زوجین از تفاوت‌های بین زن و مرد که عبارتند از تفاوت جسمی، جنسی، فیزیولوژیکی و نورولوژیستی به این بیان که هر یک از زن و مرد تفاوت‌های خاصی دارند از حیث نگاه کردن، دیدن، خندیدن، حرف زدن با هم فرق دارند. بنابراین عدم آگاهی از این تفاوت‌ها باعث بروز ایجاد اختلاف بین زوجین می‌شود و همدیگر به عدم درک متقابل از همدیگر محکوم می نمایند. در این خصوص توجه شما را به یک روایت کاملا روانشناسی و از قضا موضوع بحث شما جلب می‌نمایم. حضرت زهرا سلام الله علیها در یک روایتی می‌فرماید:«زنی می‌تواند در زندگی موفق باشد که توانسته باشد قلب شوهر خود را تسخیر نموده باشد و زنی می‌تواند قلب همسر خود را تسخیر نماید که سه خصوصیت و ویژگی در او باشد؛ 1. به هنگام ورود به منزل از او پرسش ننماید..» یعنی او را سین جین نکند، چرا که مردها به لحاظ تفاوت‌های جسمی و فیزیولوژیکی خود و مشکلات روزمره با ارباب رجوع و مسائل اقتصادی بیرون از منزل ممکن است دچار یک سری تکانش‌های رفتاری باشند و ممکن است در اثر پرسش و پاسخ و سین جین  کردن شما باعث رفتار نامناسب از ایشان بشود.  لذا حضرت می‌فرماید او را پرسش ننمایید که کجا بوده است، یا چه کار می‌کرده  و چرا دیر آمده است بلکه بگذارید تا چند لحظه‌ای استراحت کرده و بعد از یک استراحت کامل ۲۰ دقیقه‌ای با یک استکان چای یا شربت به سراغ او بروید در آن هنگام روبروی او بشینید و با او سخن بگویید. 2. دومین ویژگی این است که روبروی او بشیند و با او سخن بگوید.  دانشمندان بعد از مطالعات زیاد در این خصوص فکر کردند که چرا وقتی یک زن از درون آشپزخانه با همسر خود سخن می‌گوید و تمام مشکلات روزمره را گزارش می‌دهد و مرد یا مشغول تماشای تلویزیون یا خواندن روزنامه یا تماس تلفنی ، یاسرگرم کاری می‌باشد هیچ کدام از حرف‌های آن زن را نمی‌شنود.  بنابراین آن زن فکر می‌کند که این مرد دیگر ارزشی برای او قائل نیست ، لذا دچار یأس و ناامیدی شده و شروع به پرخاشگری و تندخویی می‌کند احساس می‌کند که زندگی خود را باخته است. اما برعکس وقتی یک زن مشغول تماشای تلویزیون است از طرفی تمام  حواس خود به فیلم و حرکات کودک خود که مشغول راه رفتن است و بوی غذای روی اجاق که کی پخته می شود می‌باشد همچنین تمرکز او بر حسب بویایی خود بر روی غذای داخل آشپزخانه نیز بوده حتی مکالمه تماس تلفنی همسر خود را همزمان چک می‌کند. این یک دلیل علمی دارد و آن عبارت است از تفاوت‌های بین زن و مرد از حیث دیدن، شنیدن، حرف زدن، بیان احساسات و بروز هیجانات که در هر یک از زن و مرد متفاوت است. بنابراین دانشمندان به این کشف رسیده‌اند که مردها به لحاظ تفاوت‌های نرولوژیی یعنی ساختارهای سلول‌های ذهنی و مغزی آدم‌هایی هستند که فقط به صورت طولی و تونلی می‌بینند یعنی اینکه باید روبروی آنها نشسته و چشم در چشم یا به اصطلاح فیس تو فیس با آنها صحبت کرد و سخن گفت . این درحالی است که زن‌ها این گونه نیستند آنها همزمان هم تونلی و هم عرضی می‌بینند و دارای حواس شیشم بسیار قوی هستند. زن ها  با توجه به اینکه هر دو نیمکره مغزی آنان علی الدوام از لحظه تولد تا زمان مرگ فعال است حس ششم برتر و قدرت ادراک بصری و حس ششم بیشتری دارند به همین جهت حضرت می‌فرماید که رو در روی او بنشیند و با او سخن بگوید. 3. سومین ویژگی و خصوصیتی که یک زن هنرمند باید داشته باشد این است که حضرت فرمودند دارای زبان شیرین باشد و در ادامه فرمودند که زن‌ها فکر نکنند که می‌توانند با لباس‌های زربفت و طلا و جواهرآلات قلب همسران خود را به دست می‌آورند بلکه باید زبانی شیرین داشته باشند، که در ادامه خصوصیات زبان شیرین را به همراه ۲۰ نکته کلید طلایی برای رسیدن به بهشت زندگی خدمت شما کاربر محترم عرض می‌نمایم.  نکته مهمتر اینکه زنی می‌تواند هنرمند باشد که توانسته باشد به ترس عمیق همسر خود دست یابد.  زن‌ها ترس‌هایی دارند و مردها نیز یک ترس دارند که ادامه به آنها اشاره می‌نماییم. بنابراین با کسب مهارت‌های زندگی و آموزش تکنیک‌های لازم در زمینه همسرداری و تشکیل خانواده به همراه ۲۰ نکته کلید طلایی می‌توانید به بهشت زندگی خود در زمین دست یابید در این خصوص باید توانایی خود را حفظ کرده و خود را به عنوان یک زن ضعیف و شکننده معرفی ننمایید. سعی کنید در مواجهه با مشکلات خود را نبازید، بلکه با قدرت و تدبیرو همچنین آموزش مهارتهای زندگی که در انتهای همین متن باعنوان ، بیست نکته کلیدی راهبردی مهارتی جهت رسیدن به بهشت زندگی خدمت شما کاربر محترم ارسال می‌گردد، بر مشکلات فائق شوید. نقش زن در نظام خانواده بعنوان مدیریت بحران خانواده می‌باشد که این ویژگی باعث تغییرافکار در رفتارهمسرتان خواهد شد. ادامه دارد....  اگر در این زمینه سوالی داشتید در ادامه همین پست ارسال نمایید. موفق باشید
تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 19 ارد, 1403 ترس از شکست و قضاوت دوستام دارم...
با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند. از حسن اعتمادتان به مجموعه پاسخ گویی اندیشه برتر حوزه تشکر می کنم. نگرانی  شما را درک می کنم و برای مدیریت رفتاری که از آن رنج می برید از اینکه مسیر مشاوره را انتخاب نمودید قابل تحسین است چرا که اصل و اساس کار و قدم اول را خودتان برداشتید که جای امیدواری و موفقیت قطعی دارد زیرا شرط اول برای مدیریت رفتارهای اشتباه؛ پذیرش رفتار اشتباه است و تا با خودمان در این خصوص کنار نیاییم می‌بینیم یک عمر حتی خودمان را هم بازی دادیم. با توجه به مواردی که در سوالتان اشاره نمودید از اینکه مسیر مشاوره را جهت ترمیم زندگی انتخاب نموده‌اید قابل تحسین است. انشاءالله مجموعه ای از مهارت های لازم همراه با پیشنهادات لازم را نیز در پایان ارسال می نمایم ترس احساسی است قدرتمند که می‌تواند روح و جسم را تحت الشعاع قرار دهد. بنابراین برخلاف تصور منفیی که از ترس در ذهن داریم  می تواند دربسیاری از کارها و عملکردهای ما موثر باشد و در پاره ای از کارها ما را به احتیاط و در پاره از کارها جنبه بازدارندگی داشته باشد. ریشه ترس در تفکرات و ساختارهای ذهن نهفته است به این بیان که ذهن انسان برای خودش مسئله ای را مطرح می کند و موجبات نگرانی را فراهم می کند.   تاریخچه ترس در انسان انسان های اولیه به پاسخ های سریع و قدرتمند ناشی از ترس احتیاج داشتند، زیرا اغلب در شرایط خطر جسمی قرار داشتند. با این حال، ما دیگر در زندگی مدرن با تهدیدهای مشابه روبرو نیستیم. با این وجود، ذهن و بدن ما هنوز به همان شیوه  اجداد اولیه مان کار می کنند و ما نسبت به نگرانی های مدرن مثل قبوض، مسافرت و موقعیت های اجتماعی واکنش های یکسانی داریم. اما ما نمی توانیم از این مشکلات فرار یا به شکل فیزیکی با آن ها برخورد کنیم   احساس ترس به خودی خود می تواند ترسناک باشد، به خصوص اگر آن ها را تجربه می کنید و نمی دانید چرا یا وقتی متناسب با وضعیت نیستند. به جای هشدار دادن در مورد یک خطر و آماده کردن شما برای پاسخ به آن، ترس یا اضطراب می تواند برای هر گونه تهدید ذهنی، که ممکن است خیالی یا جزئی باشد، ایجاد شود. گاهی وقتا تفکرات نگران کننده در ذهن که هنوز به وقوع نیپوسته، خود عاملی برای ایجاد ترس و نگرانی و اضطراب در ما می‌شود. غافل از آنکه خود عامل واقعی هنوز اتفاق نیفتاده! پس بهتر است افکار ناراحت کننده خودمان را که باعث نگرانی و اضطراب می‌شوند را تغییر بدهیم. بنابراین در این شرایط برای اینکه بتوانید بین ترس‌های واقعی و غیر واقعی تفکیک قائل بشوید در ابتدا باید چهار اصل مهندسی ذهن را در خودتان تقویت نمایید. به این صورت که تمام کارهایی که یک انسان می خواهد انجام بدهد باید حول این چهار اصل اتفاق بیفتد. چهار اصل مهندسی ذهن 1. دانش : ذهن انسان ذاتاً لجباز است و می خواهد که برای کارها و حوادث خودش تجربه کند بنابراین گاهی تخیلات زیادی را رقم می زند  و به خطا قضاوت می کند. بنابراین برای جلوگیری از بروز هر گونه احساس نامطلوب و ناخوشایند می بایست در خصوص آن موضوع دانش و آگاهی لازم و کافی  راداشته باشید.مثلا در خصوص موضوع ترسی که دارید ابتدا باید دلایل ترس خود را شناسایی کنید. ممکن است عامل یا عوامل آن ریشه در گذشته و در دوره کودکی شما داشته باشد. به نظر می آید که همین هم باشد و به نوعی عواملی چون کمبود توجه و محبت از طرف والدین باعث مهر طلبی  شما به دوستانتان شده باشد  وبه نوعی آن را از دوستان و کسانی که با آنها پیوند خورده ای گدایی می کنی. گاهی ممکن است که به دلایلی چون توجه زیاد باعث وابستگی شما شده است که در هر دو صورت یکی از دلایل ترس تان در برخورد با دوستان این باشد که ترس از طرد شدن و رها شدن می کنید. ریشه دیگر آن اعتماد به نفس پایینی است که دارید و باید آن را تقویت نمایید.   ترس می تواند در شرایط اضطراری سیگنال های واکنشی جدی ایجاد کند، به عنوان مثال اگر در آتش سوزی گرفتار شویم یا مورد حمله قرار بگیریم. همچنین می تواند زمانی ایجاد شود که با رویدادی غیر خطرناک مانند امتحانات، سخنرانی عمومی، شغل جدید، قرار عاشقانه و یا حتی مهمانی روبرو هستید. این یک پاسخ طبیعی به تهدیدی است که می تواند ذهنی یا واقعی باشد. اضطراب کلمه ای است که ما برای برخی از انواع ترس ها استفاده می کنیم که معمولاً مربوط به فکر یا اتفاق ناگواری است که قرار است در آینده اتفاق بیفتد، نه در حال حاضر. ترس و اضطراب می تواند برای مدت کوتاهی دوام داشته باشد و بعد تمام شود، اما همچنین می تواند بسیار طولانی  شود و شما را درگیر خود کند. در بعضی موارد زندگی شما را تحت تأثیر خود قرارمی دهد و این امر در توانایی شما در غذا خوردن، خوابیدن، تمرکز، مسافرت، لذت بردن از زندگی یا حتی ترک خانه یا رفتن به محل کار یا مدرسه تأثیر می گذارد. ممکن است شما را از انجام کارهایی که می خواهید یا باید انجام دهید، باز دارد و همچنین بر سلامتی تأثیر دارد. برخی از افراد بر اثر ترس پریشان شده و می خواهند از موقعیت هایی که ممکن است باعث ترس و اضطراب شود، دوری کنند. شکستن این چرخه می تواند دشوار باشد، اما روش های زیادی برای انجام آن وجود دارد. می توانید بیاموزید که احساس ترس کمتری داشته باشید و با ترس روبرو شوید تا این امر مانع از زندگی شما نشود. چه چیزی باعث ترس شما می شود؟ بسیاری از چیزها باعث می شود احساس ترس کنیم. ترس از بعضی چیزها – مانند ترس از تنها شدن – می تواند شما را وابسته کند. ترس از شکست می تواند باعث تلاش بیشتر شود تا شکست نخورید، اما اگر این احساس بیش از حد قوی باشد، ممکن است نتیجه عکس داشته باشد. آنچه از آن می ترسید و چگونگی برخورد با آن در هر فرد متفاوت است. فقط دانستن اینکه چه چیزی و چرا باعث ترس شما می شود، می تواند اولین قدم برای حل مشکلات ترس باشد. پیشنهادات و راه کارها شاید از خود بپرسید چگونه ترس خودم را مدیریت کنم. در جواب گفته می شود که در وهله اول خودتان باید به خودتان کمک کنید و بقیه فقط می توانند به شما راهکار بدهند حال چگونه می توانم به خودم کمک کنم؟ 1. ترس خود را بپذیرید و با ترس خود روبرو شوید. اگر همیشه از موقعیت هایی که باعث ترس شما می شود، دوری می کنید، ممکن است از کارهایی که می خواهید یا باید انجام دهید، دست بکشید. شما نمی دانید که آیا اوضاع همیشه به همان شکلی که انتظار دارید بد است، بنابراین فرصتی را برای دست یافتن به نحوه مدیریت ترس خود و کاهش اضطراب را از دست می دهید. اگر این الگو را پیش بگیرید، مشکلات اضطراب افزایش می یابد. قرار گرفتن در معرض ترس ها خود می تواند روشی مؤثر برای غلبه بر این اضطراب باشد. 2. خود آگاهی خود را بالا ببرید ریشه همه مشکلات انسان در نداشتن دانش و آگاهی است . ریشه ترس شما در آگاهی نداشتن از شرایطی است که دارید. سعی کنید در مورد ترس یا اضطراب خود بیشتر بدانید. یک دفترچه برای اضطراب و تفکرات داشته و یادداشت کنید که چگونه و چه موقع اتفاق می افتد. می توانید برای مقابله با ترس، اهداف کوچک و قابل دستیابی خود را تعیین کنید. می توانید لیستی از مواردی را که به شما کمک می کند، در مواقعی که احتمالاً می ترسیدید یا مضطرب می شوید، به همراه داشته باشید. این ترفند می تواند روشی مؤثر برای پرداختن به عوامل اساسی که در اضطراب شما نقش دارند، باشد. 3. ورزش بیشتر ورزش کنید. ورزش نیاز به تمرکز دارد و این می تواند ذهن شما را از ترس و اضطراب دور کند. 4. تمرین آرامش یادگیری تکنیک های آرامش بخش می تواند در احساس روحی و جسمی ترس به شما کمک کند. مثلا شانه های خود را رها کنید و نفس عمیقی بکشید. یا خود را در مکانی آرامش بخش تصور کنید. همچنین می توانید یادگیری چیزهایی مانند یوگا، مدیتیشن، ماساژ یا گوش دادن به پادکست های سلامتی بنیاد سلامت روان را امتحان کنید. 5. تغذیه سالم میوه و سبزیجات زیادی بخورید و از مصرف قند زیاد خودداری کنید. کاهش میزان قند خون باعث ایجاد احساس اضطراب می شود. از نوشیدن زیاد چای و قهوه خودداری کنید، زیرا کافئین می تواند سطح اضطراب را افزایش دهد. 6. معنویت درمانی وتقویت ایمان اگر مذهبی هستید، این مورد می تواند راهی برای احساس ارتباط شما با چیزی بزرگتر از خودتان بدهد. ایمان می تواند راهی برای مقابله با استرس های روزمره فراهم کند و حضور در کلیساها و سایر گروه های ایمان شما را به یک شبکه پشتیبانی ارزشمند متصل می کند. به توجه به ریشه ای بودن ترس های شما برای درمان نهایی و کامل نیازمند جلسات متعددی هستید بنابراین پاسخ های بعدی شما نیز وجود داد که پاسخ های شما ادامه دارد.... چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید درادامه همین پست ارسال نمایید. موفق باشید
تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 18 ارد, 1403 حرف همه را قبول داره الا من و پدرش، اعتماد بنفس پایینی داره
با سلام وادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند. از حسن توجه تان به مرکز اندیشه برتر سپاسگزاریم. کودکان هدایای زیبای خداوند وامانات الهی هستند که خداوند آن‌ها را مایه برکت و رحمت و آرامش در زندگی ما قرار داده است. ازاین‌رو توجه و رسیدگی به آنان و همت گماشتن در تربیت صحیح آنان علاوه بر اجر معنوی در تربیت و شکل‌گیری شخصیت آنان مؤثر و مورد اهمیت است. در ابتدا باید مقدمه‌ای در این خصوص و  علل و عوامل پیدایش رفتارهای  نوجوان در این سنین می پردازیم  و در انتها پیشنهادات لازم ارائه نماییم.  در ابتدا به بررسی ععل عوامل حواس‌ پرتی در کودکان و نوجوانان می پردازیم تا معلوم بشود  که چرا بچه‌ها حواس‌ پرت می‌شوند؟   در ابتدا و در وهله اول پذیرش شرایطی است که فرزند دلبندتان به آن مبتلااست به همین دلیل با پذیرش واقعیت که از قضا هر چه به جلو می‌روید به نسبت قبل بهتر خواهد شدسعی نمایید که به اندازه توانی که دارد از او انتظار داشته باشید نه بیشتر. نکته دیگر اینکه هرگز او را با هم سالانش مقایسه ننمایید. ا.لین اثر این دو نکته این است که با آرامش بیشتری و دغدغه کمتری به مسیر پیش روی خود ادامه خواهید داد. در آن دوره نمیبایست  قطع می کردید چرا که عوارض قطع مصرف دارد در واقع اختلال کم‌توجهی یا بیش‌فعالی یا نقص توجه بیش‌فعالی یا همان  ADHD، یک اختلال عصبی رشدی است که با اختلال عملکرد اجرایی و علائمی همچون نقص در توجه  و تمرکز، بی‌احتیاطی، بیش‌فعالی و تکانشگری  که فراگیر، مخرب و در عین حال برای سن فرد غیرطبیعی هستند مشخص می‌شود. علائم این اختلال ناشی از نقص در عملکرد اجرایی است و اختلال در تنظیم عاطفی اغلب به‌عنوان یک علامت اصلی در نظر گرفته می‌شود.  در کودکان  مشکلات توجه ممکن است منجر به عملکرد ضعیف در مدرسه شود. این اختلال  با سایر اختلالات عصبی رشدی و روانی و همچنین برخی از اختلالات غیر روانی همراه است که می‌تواند باعث اختلالات دیگری که نیز اشاره داشتید بشود. بنابراین پیشنهاد می کنم روند درمان زیر نظر متخصص متعهد را ادامه بدهید . متخصصین امر از طریق کار درمانیهای لازم روند بهبودی را بهتر می کنند. این بچه ها برای حفظ توجه بر روی وظایفی که مستلزم «پاداش یا تنبیه تأخیری هستند ، تلاش بسیاری نیاز داشته باشند، با این حال اغلب قادرند برای کارهایی که برایشان جالب یا باارزش است، سطح توجه غیرمعمول طولانی و شدیدی را نشان دهند؛ این مسئله به عنوان بیش‌تمرکزی شناخته می‌شود.. علل دقیق بیش فعالی در اکثر موارد ناشناخته است و عوامل ژنتیکی و محیطی برای ایجاد این اختلال نیزوجود دارد. الف:  خطرات محیطی اغلب تأثیر خود را در اوایل دوره قبل از تولد اعمال می‌کنند. ب: گاهی وقت ها  یک رویداد خاص به تنهایی، مانند آسیب مغزی یا قرار گرفتن در معرض خطرات زیستی در دوران بارداری،  یا یک جهش ژنتیکی عمده یا محرومیت شدید تغذیه‌ای در اوایل زندگی ممکن است باعث ایجاد بیش فعالی می باشد. ج: عوامل ژنتیکی نقش مهمی در ابتلا به این اختلال دارند و این اختلال معمولاً در افراد یک خانواده دیده می‌شود و احتمال میزان وراثت ‌پذیری آن ۷۴ درصد است.  د: سموم و عفونت‌ها در دوران بارداری و همچنین آسیب مغزی می‌توانند برخی از خطرات محیطی در ابتلا به این اختلال باشند. در این خصوص چند کتاب مهارتی  خدمتتان معرفی می کنم. 2. اختلال کم توجهی / بیش فعالی در بزرگسالان/ نویسنده پل، اچ. وندر ؛ مترجم پوریا صرامی فروشانی ؛ ویراستاری گروه علمی رشدوضعیت نشر: تهران : رشد ، 1387مشخصات ظاهری: ‎400 ص.: جدول : وزیری   پديدآور(ان): شعراوی، حلمیشماره کنگره: RC 506‎ /ک‎8‎ و‎9 1387وضعیت: موجود در: کتابخانه مشاوره (2) 3. بیش فعالی: کمک به کودکان و نوجوانان حواسپرت و بی‌قرار مؤلفان پاتریشیا ا. کویین، جودیت ام. استرن؛ ترجمه‌ی حمید علیزادهوضعیت نشر: تهران : جوانه رشد ، 1383مشخصات ظاهری: ‎104 ص.: مصور، جدول موضوع: کم توجهی در کودکان بیش فعال ؛ شناخت درمانی کودکان پديدآور(ان): کوئین، پاتریشیاشماره کنگره: RJ 506‎ /ک‎8‎ ک‎9وضعیت: موجود در: کتابخانه مرکزی (1). 4. موهبت بیش فعالی : اختلال نقص توجه و بیش فعال چگونه مشکلات فرزندتان را به نقاط قوت او تبدیل کنید، پنج قابلیت بیش فعالی را کشف کنید .../ نویسنده لارا هاناس وب ؛ پیش گفتار اسکات ام شانون مترجم مژگان عمادی ؛ ویراستاری گروه علمی رشد.وضعیت نشر: تهران : رشد ، 1398مشخصات ظاهری: [248] ص.جدول. ؛ وزیری چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید. موفق باشید
تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 17 ارد, 1403 دختر 5 ساله‌ام اصلا حرف گوش نمیده و دست هرکی هرچی می‌بینه می‌خواد
با سلام وادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند. از حسن توجه تان به مرکز اندیشه برتر سپاسگزاریم. در ابتدا شمه ای از روانشناسی رفتاری کودکان از تولد تا سن 5 سالگی از حیث؛روحیه و رفتار و هیجانات و خواسته های آنها را تقدیم می کنم و در انتها راهکارها و پیشنهادات لازم را خدمت شما کاربر ارجمند ارائه می نمایم.  کودکان هدایای زیبای خداوند وامانات الهی هستند که خداوند آن‌ها را مایه برکت و رحمت و آرامش در زندگی ما قرار داده است. ازاین‌رو توجه و رسیدگی به آنان و همت گماشتن در تربیت صحیح آنان علاوه بر اجر معنوی در تربیت و شکل‌گیری شخصیت آنان مؤثر و مورد اهمیت است. آنان قبل از تولد به ‌واسطه مادر در امنیت کامل هستند اما با تولدشان امنیت آنان به خطر می‌افتد زیرا که زبان ندارند تا از خود دفاع کنند و نیازهایشان را بیان نمایند بنابراین نیازمند کسی هستند که بتواند به‌طور دقیق، حساس، منظم و دلسوزانه از آنان حمایت‌های لازم احساسی، عاطفی، تغذیه‌ای و تربیتی را داشته باشد که در اصطلاح مشاورین به او سمبل امنیت کودک می‌گویند و او کسی نیست جز مادر؛ بنابراین مادر ایمن مادری است که چهار ویژگی داشته باشد. 1.  حضور فیزیکی چراکه فرزندان بالباس، بدن و عطر تن مادر و ضربان قلب او آرامش میابند. 2. حضور عاطفی مادر. مادر ایمن علاوه بر شیردهی برای کودکان خود لالایی می‌خواند و آنان را در آغوش می‌گیرد و به آن‌ها محبت می‌کند؛ بنابراین نقش عاطفی مادر از نقش تغذیه‌ای او بااهمیت‌تر است. 3. تا دوسالگی خودش مادر باشد نه اینکه به دلیل شغل یا بی‌حوصلگی پرستار بگیرد یا مادربزرگ یا خاله وعمه‌ها نقش او را بازی کنند. 4. حضور منظم او در ساعات غذا، بازی و خواب که فوق‌العاده مهم است. این چهار ویژگی و تأمین نیازهای کودکان توسط والدین به روش طبیعی و به‌اندازه و به‌موقع و به‌جا باعث می‌شود فرزندی مقتدر، مسئولیت‌پذیر، با اعتمادبه‌نفس و خلاق تربیت نموده و به جامعه تحویل دهد. عدم توجه به این نکات ممکن است در مسیر بزرگ شدن با موانع بزرگ و کوچکی روبرو شوند و اگر چناچه اعتماد به نفس لازم را نداشته باشند ممکن است نتوانند درست از خودشان دفاع کنند. اما در خصوص مواردی که به آن ها اشاره نمودید به ترتیب پاسخ داده و در انتها پیشنهاداتی نیز ارائه می نمایم. در خصوص حرص داشتن به اسباب بازی های خود و دیگران این موضوع مربوط به حس مالکیت کودک بر می گردد و به دوران 3 سالگی کودک بر می گردد. کودکان از تولد تا هفت سالگی چند مرحله را سپری می کنند که از اهمیت به سزایی برخوردار است طوری که این هفت سال نقش بسیار مهمی در شکل گیری شخصیت آینده کودک دارد و در اصطلاح روانشناسی به آن دوره روان بنه شکل گیری شخصیت نیز می گویند. از تولد تا یک و نیم سالگی دوره وابستگی شدید کودک به مادر است. در این سن کودک با ضربان قلب مادر، با نفس مادر و صدای مادر و حتی با بوی بدن مادر وابسته است و آرامش پیدا می‌کند. از یک و نیم سالگی تا 3 سالگی دوره مالکیت کودک است. در این دوره کودک می گوید همه چیز مال من است. بابای من، مادر من، لباس و عروسک و...حتی وسایل دیگران را هم از آن خود می داند. متاسفانه والدین در این قبیل موارد درمانده می شوند یا اگر خانه بستگان یا دوستان میروند از این رفتار فرزندشان خجالت و سرخورده می شوند اما کاملاً در اشتباه هستند چرا که کودک این معادلات را نمیداند که خجالت بکشد یا فکر کند طمع دارد یا به زور چیزی را از کسی بگیرد. بله والدین باید مراقب باشند تا در این قبیل مواقع درست رفتار کنند و بی تفاوت نباشند اما نباید بچه را سرزنش یا توبیخ نمایند. از سه سالگی تا پنج سالگی دوران استقلال کودک است. او خود را بزرگ می‌بیند و و می‌خواهد خودش فرایندهای لباس پوشیدن، غذا خوردن ، انتخاب لباس و رنگ و انتخاب پارک را خودشان انتخاب بکنند و انجام بدهند. این حس استقلال در کودک به او اعتماد به نفس و عزت نفس بالا میدهد و فرزند را مقتدر و مسئولیت پذیر بار می آورد. بنابراین با این توصیفات از این روند فرزندتان برچسب نزنید و تعجب نکنید چرا که این قبیل رفتارها در سنین اولیه امری کاملاً طبیعی است. بنابراین  فوراً اّنگ حریص بودن به او نچسبانید خصوصا این لقب را به اونگویید چه بسا موجب نهادینه شدن آن خصیصه‌ای که از آن می‌ترسیم در آنان بشود . اگر بتوانیم فرآیند ذهن و تجزیه و تحلیل کودک از مسائل مختلف را در سنین مختلف بدانیم، می‌توانیم در مواقع حساس خودمان را جای او بگذاریم و تصمیماتش را با عقل و منطق خودش بررسی کنیم. 1. وقتی کودکی حریص است به این معنا است  که او دارد تلاش می‌کند و احتمالاً دارد برای داشتن آن چیز برای خودش مبارزه می‌کند. حال این تلاش می‌تواند در مورد بازی‌ها، اسباب بازی‌ها، شیرینی‌جات و یا هر چیز دیگری باشد که کودک به آن علاقه دارد. هنگامی که کودکی در مورد چیزی حریص است ممکن است تعصباتی داشته باشد و به دیگران نسبت به آن چیز بد بگوید یا حتی اینکه به دیگران برای داشتن آن رقابت کند در بعضی موارد حرص کودک می‌تواند با خودخواهی و عدم همکاری منجر شود به خصوص در مواردی که کودک نتواند آن چیز که می‌خواهد را به دست آورد. به عنوان والدین می‌توانید کودک خود را با آموزش مهارت‌های تفکر نقادی و همچنین تشویق به استفاده دیگران از اسباب بازی‌های او و همچنین برعکس استفاده کردن او از اسباب بازی های دیگران تشویق نمایید. 2. اما در خصوص وسواسی که به دارد و به آن اشاره نمودید متاسفانه هیچ اشاره ای به مصادیق وسواس کودک نداشتید. مثلاً روی چه چیزهایی وسواس دارد؟ آیا وسواس فکریه یا عملی و نسبت به نجاست و طهارت و تمیزی؟ لطفا مصادیق و حالاتش را بیان نموده تا متناسب با آن پاسخ مقتضی داده شود.سعی کنید نسبت به مسائلی که وسواس دارد زیاد زوم نکنید چرا که بیشتر خواهد شد. 3. اما در خصوص این بخش از سوالتان  که هر چیزی براش می‌خرید، می گویدبرویم عوض کنیم اون رنگیشو بیاریم شاید به این دلیل است که انتخاب رنگ و جنس آن وسیله توسط والدین انجام می شود. حالا با این بهانه که او بچه است و قدرت تشخیص جنس مناسب و رنگ در شأن را نمیداند به همین خاطر والدین به خود اجازه می دهند تا در هر چیزی که او نیاز دارد خودشان انتخاب کنند. این رفتار اشتباه است و فقط می توانید اظهار نظر نمایید و یا این که به بچه تون بگویید این رگال لباس هم جنسشون خوبه و هم قیمت و رنگشون اما انتخاب هر کدومش که باشه با خودت ! به او اجازه بدهید خودش انتخاب نماید و بعد از انتخاب نطر خود را تحمیل نکنید بلکه از انتخابی که داشته او را تحسین نمایید این کار باعث تقویت اعتماد به نفس در کودک تان می شود و در نتیجه با اعتماد به نفس مناسب آینده ای امیدوار کننده خواهد داشت. 4. به او اجازه بدهید خودش اتاقش را مرتب و منظم نماید و چینش را براساس خواسته های خودش انجام بدهد.او را و خصوصیت های مثبتی که دارد در جلوی پدر و مادر و فامیل و دوستانش تحسین کید. 5.  با آنها وقت بگذرانید 6. به حرف‌هایشان توجه کنید 7. از آنها تمجید کنید 8. از برچسب‌زدن دوری کنید 9. انتظارات معقول داشته باشید 10. تفکر مثبت را به آنها یاد بدهید 11. روی نقاط قوتشان تمرکز کنید 12. آنها را مستقل تربیت کنید چنانچه بازهم در این خصوص سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید. موفق باشید
تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 17 ارد, 1403 در جلسه اول خواستگاری دقیقا چه سوالاتی باید بپرسیم؟
با سلام و احترام خدمت شما کاربرارجمند. از حسن اعتمادتان به مجموعه پاسخ گویی اندیشه برتر کمال تشکر را داریم. با توجه به اهمیت مسئله ازدواج از یک طرف و اهمیت شرایط ازدواج در شرایط کنونی شما کاربر ارجمند لذا پاسخ شما کاربر ارجمند را در دو مرحله مجزا داده خواهد شد. مرحله اول: در خصوص شناخت خواستگار و فلسفه ازدواج و چگونگی یک ازدواج سالم و آرمانی  مرحله دوم: سوالاتی که باید در خواستگاری مطرح شود. خواستگاری مهمترین مرحله قبل از ازدواج است و از سمت مرد صورت می گیرد. از آنجایی که این جلسه بسیار مهم است، لذا دختر و پسر باید قبل از آن آمادگی پرسیدن سوالات خواستگاری را داشته باشند. دختران و پسران سعی کنید قبل از مراسم خواستگاری سوالات خود را روی کاغذ بنویسند و بر حسب اهمیت سوال آن را درجه بندی کنند. ازدواج و تشکیل خانواده یکی از  مهم ترین  و مقدس ترین ارکان  زندگی  برای هر فرد است ، لذا انتخاب درست و آگاهانه می‌تواند نقش مهمی در کیفیت بهتر زندگی و روابط  بین فردی زوجین بوجود آورد. هرچه ازدواج آگاهانه تر بوده باشد قطعا کیفیت زندگی مطلوبتر و تدام رابطه عمیق تر و ماندگارتر خواهد بود. ازدواج عاشقانه زندگی آرزوی هر شخصی است. اما باید دید شخصی که مد نظرتان هست آیا واقعا عشق زندگی شما و آدم مورد نظرتان هست و یا اینکه فقط یک احساس زودگذر و کاذب نسبت به شخصی است که وارد زندگی‌تان شده است. بسیاری از افراد فکر می کنند شخص رویاهایشان را پیدا کرده اند و بدون شناخت کافی سعی می کنند هرچه سریع تر آشنایی شان را رسمی کنند اما پس از مدت کوتاهی با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد. ازدواج باید کاملاً آگاهانه باشد با توجه به شرایط حاکم بر جوامع و تغییر ذائقه در سبک زندگی ها و عدم  شناخت و تجربه کافی از خود و طرف مقابل می‌تواند بشدت خطرناک و آسیب رسان باشد. زندگی با عشق ورزیدن آغاز می شود و عشق موتور محرکه آغاز یک رابطه سالم و عاشقانه است ، اما به تنهایی کافی نیست. در واقع عشق شرط لازم یک زندگی است که بر اساس آن به زندگی رنگ و لعاب میدهد اما شرط کافی نیست. برای اینکه بتوانید یک ازدواج خوب را رقم بزنید سعی کنید در ابتدا  بدون هر گونه دخالت احساسات و هیجانات و از روی عقل و تدبیر و به همراه یک مشاور مجرب که اگر حضوری هم باشد قدم به قدم به پیش بروید. در این مسیر اولاً شما کاربر محترم هیچ گونه اشاره ای به سن و سال و میزان تحصیللات و شرایط جغرافیایی و همچنین هیچ اشاره ای  به میزان شناخت شما از خواستگار خود از قبیل، فرهنگ خانوادگی و تیپ شخصی و شخصیتی، میزان تحصیلات، استقلال فردی یا اجتماعی ایشان و اینکه آیا از پختگی لازم برخوردار است که بتواند امنیت،حمایت، تعد و صداقت که چهار اصل ضروری یک زندگی است و باید هر پسر و دختری و بیشتر باید پسرها برای همسر خود داشته باشند را دارا هست یا خیر؟ میزان شناخت شما از موقعیت مالی  فرهنگی، اعتقادی، دینی ایشان به چه میزانی است؟ بنابراین باید سوالات خواستگاری شما حول و حوش همین چند سوال باشد. در ادامه به بخشی از سوالات دیگر در ازدواج اشاره خواهم نمود. البته این امر حتما باید زیر نظر یک مشاور متخصص و متعهد  و به صورت حضوری اقدام به ازدواج نمایید چرا که مشاور آن زوایای پنهانی که از طریق گفتگوی شما یا از مسیر تحقیقات محلی و همچنین ابعاد پنهانی که در هر فرد نهفته هستش و در زمان خود سر باز می زند را از طریق پرسشنامه های صحت سنجی و آزمون ها و تست های شخصیتی چون کتل، نئو، mbti برای شما مشخص و آشکار می کند.    این تست ها و پرسشنامه ها مشخص می‌کند که در صورت ادامه مسیر تا چه میزان می توانید یک زندگی زیبا یا ناقصی را رقم بزنید. بنابراین حتما حتما حتماً ادامه مسیر را به پیشنهاد والدین تان از مسیر مشاور به پیش ببرید حتی اگر خواستگار شما پسر عمویتان بوده باشد . به دلیل اهمیت موضوع، چه دختر و چه پسر باید صادقانه به سوالات جواب بدهند. یکی از نکات مهم در جلسه خواستگاری این است که اگر سوالات و حرف‌هایتان طولانی شد به یک جلسه ختم نشود و به منظور شناخت بیشتر باید طی 3 تا 4 جلسه این مراسم ادامه داشته باشد. قبل از بیان سوالات خواستگاری پیشنهادات مشاوره ای قبل از اقدام به خواستگاری در نظر یگیرید: پیشنهادات مشاوره ای قبل از ازدواج 1. دلیل‌تان برای ازدواج چیست؟ مهمترین سوالی که باید از خود بپرسید این است که دلایل خود را برای ازدواج و نیاز به همسر پیدا کنید. این دلایل می‌تواند متعدد باشد. برای مثال دختری که از تنهایی خسته شده است و به دنبال ازدواج است و یا از فشار خانواده خسته شده است و می‌خواهد زودتر از خانه پدری خلاص شود. یا اینکه میل دارد با  ازدواج وتشکیل خانواده مراحل رسیدن به تکامل و آرامش را طی کند و هویت فردی و اجتماعی مستقل خود را رقم بزند. بنابراین  دلایل شما برای ازدواج مهم است تا بتوانید براساس دلایل درست و منطقی مانند رشد کنار همسر، پیشرفت و فرزنددارشدن به روش صحیح به سمت ازدواج پیش بروید. 2.  ویژگی‌های شخصیتی خودتان را بررسی نمایید قدم بعدی و مهم شما این است که ویژگی‌ های شخصیتی خودتان را کاملاً بررسی کنید و در واقع خودتان را بررسی کنید. گاهی وجود یکسری از ویژگی‌ های منفی در شخصیت‌ تان نیاز به اصلاح و مهارت دارد. 3. اعتماد به نفس خود را تقویت نمایید بخش اعظم مشکلات انسان ناشی از نداشتن اعتماد بنفس  و باور نداشتن خود بر اساس توانایی هایی که داریم است. شما باید قبل از ازدواج در ابتدا مجموعه ای از توانایی ها و جذابیت‌ های مختلف خود را بررسی  ویادداشت نمایید، چقدر اعتماد به نفس دارید و احساس ارزشمندی می‌کنید؟ تا چه میزان می‌توانید خودتان را به دنیای مرد رویاهایتان نزدیک کنید و با او پیوند داشته باشید؟ در پایان ایده ئال های خود را از جمله معیارهای همسری که در نظر دارید را نیز ضمیمه صفحه یادداشت های خود نمایید. 4. معیارهای خود درباره همسر آینده  را یادداشت نمایید  چه بسا شخصیتی کمال گرا و ایده ئالیست باشید و کسی به چشم تان نیاید. به همین منظور باید بین فضای ایده ئالی و فضای واقعی تفاوت و تفکیک قایل بشوید. نکته مهم دیگر بررسی معیارهایی است که شما برای خواستگار و همسر آینده‌تان در نظر گرفته‌اید. یکی از دلایلی که باعث می‌شود دختران با وجود داشتن شرایط مناسب، خواستگار خوب نداشته باشند، داشتن معیارهای سخت و غیرواقعی است. 5. اعتماد به نفس کافی برای فعالیت‌ های اجتماعی اعتماد به نفس خود به خود به وجود نمی‌آید، بلکه اعتماد به نفس نتیجه اعتماد شما به توانمندی‌ هایی است که از خود نشان می‌دهید. فرض کنید شما به خوبی  مراحل آشپزی خوب را بلد هستید، اگر با باور همین اعتماد به نفس آشپزی و اعتماد به این توانایی، سراغ پختن غذای دیگرو بقیه کارها بروید، یعنی اعتماد به نفس شما خوب کار می‌کند. بنابراین باید خود را باور داشته باشید تا بتوانید در فعالیت‌ های فردی و خانوادگی و اجتماعی حضور پررنگی داشته باشید و توانمندی‌ های خود را نشان دهید. ادامه دارد....
تصویر ابراهیمی راد ابراهیمی راد 17 ارد, 1403 در جلسه اول خواستگاری دقیقا چه سوالاتی باید بپرسیم؟
  سوالات خواستگاری در ابتدا هریک از  پسر و دختر باید خود و خانواده و شرایط اجتماعی خود را بیان کنند مانند: نام و نام فامیل، سن، میزان تحصیلات، شغل، تعداد خواهر و برادر، وضعیت پدر و مادر، در صورت لزوم شغل خواهر و برادر مرحله بعد سوالات را دسته بندی کنید و تلاش نکنید در یک جلسه همه سوالات را بیان کنید چرا که خسته کننده شده و نمی توانید تحلیل درستی از شرایط را داشته بشید. دسته اول سوالاتی که مهم و حیاتی هستند 1. هدف شما از ازدواج چیست؟ 2. نظر خانواده  چه میزان برای شما مهم است؟( مخصوصا مادر و پدر 3. آیا دوستانتان در تصمیم گیری شما نقش دارند؟ 4. نظر همسرتان در زندگی تا چه حد مهم است؟ 5. در تصمیم گیری های مهم برای زندگی با همسر خود مشورت می کنید؟ 6. آیا قبلا عاشق شده اید؟ 7. آیا شکست عشقی خورده اید؟ (یکی از مهمترین سوالات خواستگاری است) 8. اهل سیگار یا قلیان هستید؟ (یکی از سوالات مهم که حتما در جلسه خواستگاری باید پرسیده شود) 9. خانواده شما زن سالار است یا مرد سالار؟ 10. واقع گرا هستید یا احساساتی؟ 11. نقش (زن) (مرد) در زندگی شما چیست؟ مرحله دوم سوالات مذهبی 1. اهل نماز و روزه هستید؟ ( این سوال بر حسب اعتقادات شماست، اگر برایتان مسائل  عقیدتی مهم است این سوال را بپرسید) 2. در مراسم مذهبی و مساجد شرکت می کنید؟ 3. آیا همسرتان را مجبور می کنید در این مراسم شرکت کند؟ 4. آیا دوست دارید به سفرهای زیارتی بروید؟ 5. تعرف حجاب از دیدگاه شما چیست؟ 6. آیا همسرتان اجازه آرایش کردن در بیرون دارد؟ اگر دارد تا چه حد؟ 7. پوشش همسرتان چقدر مهم است؟ 8. در رفتار با نامحرم چه روشی پیش می گیرید؟ 9. به چه سفرهایی علاقه دارید؟ سیاحتی یا زیارتی؟ مرحله سوم سوالات: مربوط به خصوصیت رفتاری 1. آیا شکاک هستید ؟ 2. در زندگی تا چه میزان به همسر خود آزادی می دهید؟ 3. آیا همسرتان اجازه دارد تنها به خانواده خود سر بزند و در مواقع لزوم شب را آنجا بماند؟ 4. چه رفتاری در زندگی شما را بسیار ناراحت می کند؟ 5. از چه رفتاری خوشتان می آید؟ 6. عاطفی هستید یا بی احساس؟ 7. عشق به همسر در زندگی شما چه جایگاهی دارد؟ توضیح دهید. 8. اگر اخلاق بدی دارید لطفا صراحتا اعلام کنید؟ 9. در چه مسائلی سخت گیر هستید یا تعصبی رفتار می کنید؟ 10. وسواس دارید؟ 11. آیا به بیماری خاصی مبتلا هستید؟ 12. گر بین همسر آینده و خانواده کدورتی پیش بیاید چگونه آن را حل می کنید؟ 13. آیا رفیق باز هستید؟ 14. اجتماعی هستید یا خیر؟ ( این یکی از سوالات خواستگاری است که بستگی به علایق شخصی شما دارد. بعضی افراد ترجیح می دهند همسرانشان اجتماعی باشند و بعضی برعکس به تنهایی علاقه دارند) 15. خوش سفر هستید؟ مرحله چهارم سوالات مختلط 1. رفیق باز هستید؟ 2. آیا رفیقتان را به خانه می آورید؟ 3. در محل کار جنس مخالف وجود دارد و اگر هست رفتار شما با او چگونه است؟ 4. از همسرتان توقع دارید چه روشی در برخورد با خانواده شما داشته باشد؟ 5. خط مشی سیاسی شما چیست؟ حتما آن را صراحتا اعلام کنید 6. از کارتان راضی هستید؟ 7. تا به حال چند شغل عوض کرده اید؟ 8. رابطه تان با اینترنت و فضای مجازی چگونه است؟ 9. خیلی به چت کردن علاقع دارید؟ 10. تا به حال کسی را از دست داده اید؟ چطور با مرگ او کنار آمده اید؟ 11. زمانی که ناراحت هستید چه حرف هایی شما را آرام می کند؟ 12. اهل ورزش هستید؟ 13. به چه ورزشی علاقه دارید؟ 14. به چه تفریحاتی علاقه دارید؟ 15. آیا در خانواده شما  رسومات خاصی دارید؟ (اگر بله میشه بفرمایید:.. 16. در زمان عصبانیت چه می کنید؟ 17.اهل بحث هستید؟ 18. اگر حرف، حرف شما نشد قهر می کنید؟ 19. اگر همسرتان کاری کند که ناراحت شوید چه عکس العملی از خود نشان می دهید؟ 20. در برخورد با مسائل زندگی عجولید یا صبور؟ 21. آیا تا به حال خواهر و برادر خود را کتک زده اید؟ 22. آیا تا به حال کتک کاری کرده اید؟ 23. اگر حق با همسرتان بود به حرف او گوش می دهید؟ 24. کینه ای هستید یا زود فراموش می کنید؟( یکی از مهمترین سوالات خواستگاری) 25. آیا خوش قول هستید؟ 26. بچه دوست دارید؟ 27. آیا سختگیر هستید؟ مرحله چهارم سوالات اقتصادی 1. در مورد اقتصاد خانواده چه روشی را پیش می گیرید؟ 2. تعریفتان از صرفه جویی چیست؟ 3. آیا ولخرج هستید یا سخت پول خرج می کنید؟ 4. آیا پس اندازتان دست خودتان است یا خانواده؟ 5. دوست دارید همسرتان شاغل باشد یا نه ؟ 6. نظرتان راجب مهریه چیست؟ 7. با جشن عروسی موافقید؟ 8. درآمد ماهیانه شما چقدر است؟ 9. چه میزان از حقوق را برای همسرتان در نظر می گیرید؟ 10. آیا موجودی های حسابتان را به همسر خود می گویید؟ 11. ایا راضی می شوید که حساب مشترک باز کنید و اضافه درآمد ماهانه را در آن پس انداز کنید؟ 12. آیا در سفر برای همسرتان خوب خرج می کنید؟ مرحله دوم سوالات در جلسه دوم خواستگاری سوالات خواستگاری زیر در جلسه دوم و سوم پرسیده می شود. 1. از لحاظ  جنسی  در چه شرایطی هستید؟ 2. آیا قبل رابطه جنسی داشته اید؟( یکی از سوالاتی است که به اختیار و برحسب شرایط می توانید بپرسید) 3. از لحاظ جنسی سرد هستید یا گرم؟ ( یکی از مهمترین سوالات خواستگاری است) 4. فکر می کنید می توانید به همسر خود محبت کنید و خلا عاطفی را در او پر کنید؟ 5. آیا قبول می کنید که پیش از ازدواج  به مشاوره خانواده بروید؟ 6. در مورد مسائل جنسی آشنایی دارید؟ یا مطالعه کرده اید؟ 7. انتظارات شما از همسرتان در برخورد با مسائل جنسی چیست؟ 8. در زندگی چقدر به مسائل جنسی اهمیت می دهید؟ 9. آیا در زمان رابطه جنسی خودخواه هستید؟ نکته: سوالاتی مانند غذای مورد علاقه یا رنگ مورد علاقه و از این دست سوالات بی اهمیتی هستند که می توانید آن را در جلسه نامزدی هم بپرسید. دختران و پسران عزیز در صحبت عجله نکنید و بگذارید طرف مقابل صحبش تمام شود و زمانی که از شما سوال کرد پاسخ دهید. اجازه ندهید ظاهر فرد و شاید صورت زیبای او شما را گول بزند. سعی کنید از روی عقل تصمیم بگیرید نه احساس. سعی کنید که در این جلسات خصوصا جلسه اول سنگین و جدی باشید. بلند بلند نخندید. تا حد امکان از شوخی کردن بپرهیزید. در پایان تصمیم نهایی را پس از تحقیقات خانواده تان بگیرید. شاید شخصی به خانواده شما نکته ای درباره پسر یا دختر بگوید که در زندگی آینده تان بسیار سرنوشت ساز باشد. نوع نگاه پسر در جلسه اول خیلی مهم است. اگر زیاد به صورت شما نگاه نمی کند و خجالتی است تا حدودی مشخص است که در برخورد با خانم های دیگر مودب است و چشم چران نیست. امیدوارم خوشبخت و سعادتمند باشید. چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید. موفق باشید.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 439