مطالب دوستان نیک رو

تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 01 آبا, 1402 سوال اعتقادی: آیا افرادی که در بهشت هستند می‌توانند درخواست غیر ممکنی داشته باشند؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما منظورتان از غیر ممکن چیست؟   آیا منظورتان این است که کاری که از حیطه قدرت خدا خارج است را درخواست کنند؛ مثل اینکه از خدا بخواهند که سنگی بیافریند که خودش نتواند آن را بلند کند. یا منظورتان این است که از خدا بخواهند که کاری را انجام دهد که خلافش را اراده کرده است؛ مثل اینکه از خدا بخواهند همه اهل جهنم را بهشتی گرداند. یا منظورتان این است که از خدا درخواست کنند تا برخی از اموری را که در دنیا حرام بوده است را آنجا بتوانند انجام دهند؛ مثل اینکه شراب بنوشند. در هر سه صورت باید گفت که اهل بهشت چنین درخواست‌هایی نخواهند داشت؛ زیرا آنها  در آن مقام، در نهایت عقل و فهم هستند؛ پس چیزی را که از حیطه قدرت خدا خارج است را درخواست نمی‌کنند.(مورد اول). همچنین آنها در آن جایگاه نسبت به حکیمانه بودن کارهای خداوند ازجمله علت جهنمی شدن جهنمیان علم دارند؛ پس چیزی را که غیر حکیمانه است، درخواست نمی‌کنند. (مورد دوم) مثل اینکه هیچ عاقلی از رئیس زندان نمی‌خواهد تا قاتل جانی و غارتگر را که به جان و مال مردم صدمه می‌زند، از زندان آزاد نماید. همچنین آنها در آن جایگاه دارای طهارت از هر نوع رجس و پلیدی هستند؛ پس چیزی را که باطنش رجس و پلیدی است نمی‌خواهند. ضمن اینکه در آنجا چیزهایی وجود دارد که هزاران برابر برتر از مشتهیات دنیوی است. انسان عاقل وقتی بهتر وجود دارد، پست‌تر را طلب نمی‌کند. (مورد سوم). مثل اینکه وقتی یک میلیارد در اختیار کسی قرار دهید، هیچگاه به یک صد تومانی پاره و بی ارزش، توجه نمی‌کند. اما اگر منظورتان این است که برخی از کارهایی که در دنیا ظاهرا ممکن نیست؛ ولی اگر خدا اراده کند، ممکن می شود را از خدا بخواهند؛ مثل اینکه بخواهند پرواز کنند. بله چنین درخواست هایی را می توانند از خدا داشته باشند و خدا هم اگر درخواست کنند، اجابت می کند.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 01 آبا, 1402 سوال اعتقادی: چرا نباید نام امام زمان (عجّ) را برد؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما برخی از بزرگان علت عدم بردنِ نام آن بزرگوار را تقیه و خوف از دشمن دانسته‌اند. بر  اساس نظر ایشان، هر جا که بردنِ نام آن حضرت موجب ضرر و زیان به شخص نام بَرَنده یا دیگران بشود، بردنِ نام ایشان جایز نیست و در غیر این صورت جایز است. اما بسیاری از بزرگان شیعه ذکر کردن نام آن حضرت را مطلقاً جایز ندانسته و دلیل آن را تبعیت صرف از نظر اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: چون معصومان به ما چنین دستوری داده‌اند، ما نیز تبعیت کرده و نام آن حضرت را نمی‌بریم و مانند سایر احکامی که از علت آن آگاه نیستیم، به صرفِ دستور آن حضرات، بدون چون و چرا اطاعت می‌کنیم. مرحوم نوری در این زمینه می‌فرمایند: «از آنچه بیان شد؛ نتیجه می‌گیریم که این روایات بر عدم جواز بردن نام مولایمان حضرت مهدی (عج) -به آن اسم مشخص- صراحت دارند. این عدم جواز، از خصائص آن حضرت است؛ مانند غیبت و طول عمر ایشان که از ویژگی‌های خاص ایشان می‌باشد. حتما می پرسید پس سِرِّ این حُرمَتِ نام بردن چیست؟ در پاسخ می‌گوییم: سر و حکمت آن را غیر از خداوند متعال، کسی نمی‌داند و این که برخی گفته‌اند به جهت تقیه و خوف است، این مطلب نمی‌تواند صحیح باشد؛ زیرا اگر به جهت تقیه و خوف باشد، جایز نیست اسم امامان دیگر را هم ببریم. همچنین در صورت خوف، نمی‌توانیم اسم شخصیت‌ها و خواص شیعه را هم ببریم و این اختصاص به امام زمان (عج) ندارد، و هم‌چنین اگر قضیه، تقیه باشد، باز اختصاص به این اسم ندارد و اسم‌ها و القاب مشهور ایشان را نیز شامل می شود».[1] پی‌نوشت: [1]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏12، ص: 287
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 30 مهر, 1402 سوال اعتقادی: روایت در مورد خبر از آینده
با عرض سلام و ادب خدمت شما در روایات چیزی که مستقیماً بر این مطلب دلالت داشته باشد، ندیدیم؛ ولی ذکر دو نکته در پاسخ به سوال حضرت‌عالی می‌تواند راهگشا باشد: 1. در برخی روایات نقل شده که روح انسان در هنگام خواب از بدنش جدا می‌شود. روح در این هنگام اگر به آسمان (عوالم بالاتر و در نزد خدا) برود، هرچه را که می‌بیند، حق و واقعیت است. (رویای صادقه است)؛ اما اگر در هوا بچرخد، هرچه را که می‌بیند، خواب‌های پریشان و باطل است. [امالی صدوق، کتابچی، ص145،146]  بر اساس این روایات، بعید نیست که انسان در رویای صادقه خودش و در عوالم بالاتر، آنچه که مربوط به آینده خودش و عزیزانش است را ببیند؛ کما اینکه پادشاه مصر در زمان حضرت یوسف، پانزده سال آینده کشورش را به صورت رمزی در خواب دیده بود و با تعبیر حضرت یوسف به حقیقت آن پی برد. 2. بر اساس روایات ما انسان قبل از آمدنِ به دنیا در عوالم دیگری به سر می‌برده است. در این روایات به این مطلب اشاره نشده که انسان آینده خود را در آن عوالم دیده است؛ اما برخی از تجربه‌های نزدیک به مرگ و اقوال برخی از حکما و عرفا، حاکی از آن است که انسان در این عوالم، نسبت به آینده خود در دنیا در جریان قرار گرفته است. اما صحنه‌‌های لحظه‌ای را که افراد حس می‌کنند قبلاً دید‌ه‌اند و از آن به دژاوو و آشنا پنداری تعبیر می‌شود، نمی‌توان به صورت قطعی به خواب یا آنچه در عوالم گذشته اتفاق افتاده نسبت داد. برخی این صحنه‌ها را به خطای حافظه و حواس باطنی نسبت می‌دهند.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 27 مهر, 1402 سوال اعتقادی/ تفسیری : درمورد آیات ۴ الی ۶ سوره مبارکه اسرا
با عرض سلام و ادب خدمت شما پاسخ به سوال اول: همان‌گونه که از ظاهر آیه هم پیداست، آیه ناظر به دو فساد بزرگ در ذیل حکومت است که در ضمن آن ظلم‌های بسیاری صورت می‌گیرد؛ زیرا خداوند متعال از آن به عُلُو و برتری جویی کبیر یاد می‌کند و مقابله با آن را توسط نیروهای جنگی که صاحب شدت و قوت هستند، می‌داند. و الا فسادهای مکرر  و مقطعی در جای جای زمین نفی نمی‌شود. به همین دلیل است که خداوند در آیه 9 می‌فرماید اگر به این فسادها بازگردید، ما هم به عقوبت خود در قبالِ آن برمی‌گردیم. معلوم می‌شود احتمال تحقق فسادهایی غیر از دو فساد مذکور، نیز وجود دارد. پاسخ سوال دوم: خداوند در قبال این دو فساد بنی‌اسرائیل دو وعده عذاب و عقوبت در نظر گرفته است. از یکی به «وَعْدُ أُولَاهُمَا (وعده عذاب و عقوبت اول)» در آیه 5 و از دیگری به «وَعْدُ الْآخِرَةِ (وعده عذاب و عقوبت آخر)» در آیه 7 تعبیر شده است. در وعده دوم خداوند می‌فرماید: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا»؛ «و هنگامی که وعده دوم فرا رسد، (آنچنان دشمنتان بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و اندوه در صورتهایتان ظاهر می‌شود؛ و داخل مسجد (الاقصی) می‌شوند همان گونه که بار اول وارد شدند؛ و آنچه را زیر سلطه خود می‌گیرند، در هم می‌کوبند».[اسراء: 7] آیه‌ای که حضرت‌عالی به آن اشاره فرمودید و حاکی از نصرت و پیروزی بنی‌اسرائیل است، آیه 6 است. خداوند در آیه 7 همان‌گونه که اشاره شد، به عقوبت مجدد آنها توسط بندگان خود اشاره فرموده و می‌فرماید: شما (بنی‌اسرائیل) دوباره مغلوب خواهید شد؛ درنتیجه پیروزیی نهایی با بنی‌اسرائیل نخواهد بود. در صورت تمایل به لینک زیر مراجعه نمایید: https://btid.org/fa/book/133735
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 25 مهر, 1402 سوال اعتقادی: من به خدا اعتقادی ندارم
با عرض سلام و ادب خدمت شما درباره اینکه گفتید از امامان معصوم کمک خواستند؛ ولی اثری ندیدند، باید عرض کنیم: اهل‌بیت علیهم‌السلام مامورند تا به اراده خدا عمل کنند. هر جا که خدا اراده کرد و مصلحت دانست آنها واسطه فیض می‌شوند و هر جا که خدا نخواست و مصلحت ندانست، آنها نیز جز به دستور خدا عمل نمی‌کنند. این تصور که بین مردم رایج شده و فکر می‌کنند که اهل‌بیت باید حاجات و خواسته‌های همه را بدهند، تصور غلطی است. نتیجه این تصور غلط این است که اگر انسان به خواسته‌اش نرسید، همه چیز را انکار می‌کند. انسان برای رسیدن به بعضی از کمالات باید تلاش کند. اگر بنا باشد هرکس با دعا به خواسته‌هایش برسد، همه باید وظایف خود را رها کنند و به دعا بپردازند. هر کاری مقدماتی دارد که اگر کسی آن را انجام دهد، به نتیجه می‌رسد و اگر انجام ندهد، نتیجه نمی‎‌گیرد و لو اینکه ساعت‌ها دعا کرده باشد. برای موفقیت در امتحان، شفای مریض، ادای دین، پیدا کردن همسر خوب، پیدا کردن شغل مناسب و سایر حوائج، انسان باید مقدمات آن کار و وظایف خود را انجام دهد، آنگاه دعا کند و اهل‌بیت را واسطه قرار دهد، در چنین فرضی اگر مصلحتش باشد، آنها عنایت کرده و خواسته‌اش برآورده می‌شود. ولی اگر کسی وظایف خود را انجام ندهد و توقع داشته باشد که به صرف دعا و درخواست از اهل‌بیت علیهم‌السلام خواسته‌هایش برآورده شود، چنین چیزی معمولا اتفاق نمی‌افتد. علاوه براین، اعتقاد ما به اهل‌بیت علیهم‌السلام بر اساسِ ادله عقلی و نقلی‌ای است که امامت ایشان را برای ما اثبات نموده است. چنین اعتقادی اگر محکم باشد، به صرف برآورده شدن یا نشدن یک دعا، محکم‌تر یا سست‌تر نخواهد شد. اما در مورد نماز که فرمودید، اولاً بدانید بهترین کار این است شما که الحمدلله اهل نماز هستید، برخورد خوب و کریمانه‌ای با ایشان داشته باشید تا با حسن رفتاری که ایشان از شما می‌بیند، نسبت به دین و اعمال دینی تشویق شود. گاهی یک رفتار خوب، اثرش از صد موعظه و نصیحت یا استدلال عقلی بیشتر است. اگر این عملکرد خوب شما و برخورد مسالمت‌آمیزتان ادامه یابد، ایشان خود به خود نسبت به خیلی از مسائل دینی ازجمله نماز ترغیب می‌شود، همان‌طور که تابحال هم چنین تاثیر مثبتی در رفتار شما وجود داشته است. (با توجه به توضیحاتی که دادید). ثانیاً: باید ببینید منشا نماز نخواندن ایشان چیست؟  اگر منشا آن وجود شبهه‌ای در ذهنش است، مثلاً وجود خدا یا اهل‌بیت یا احکام دینی برایش به اثبات نرسیده و لذا نماز نمی‌خواند. در چنین حالتی باید به دفع شبهه بپردازید و شبهات ذهنی ایشان را با استدلال و بحث علمی برطرف کنید. اگر منشا آن تنبلی است، باید در ایشان انگیزه ایجاد کنید تا به نماز ترغیب شوند. حال یا انگیزه مادی، یا انگیزه معنوی. گاهی هم منشا آن جو و محیط خانوادگی یا رفت و آمد با نزدیکان و دوستانی است که اهل نماز نیستند. خب در چنین حالتی ضمن انجام مقدمات قبلی، باید سعی کنید تا فضا و محیط رفت آمد ایشان تغییر کرده یا به حداقل برسد و در محیطی قرار بگیرند که همه اهل نماز هستند.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 23 مهر, 1402 سوال اعتقادی: آیا بنی‌امیه از نسل قریش هستند؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما امیرالمومنین علیه‌السلام در نامه هفده نهج‌البلاغه در خطاب به معاویه می‌فرمایند: «وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّا بَنُو عَبْدِ مَنَافٍ، فَكَذَلِكَ نَحْنُ وَ لَكِنْ لَيْسَ أُمَيَّةُ كَهَاشِمٍ وَ لَا حَرْبٌ كَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ لَا أَبُو سُفْيَانَ كَأَبِي طَالِبٍ وَ لَا الْمُهَاجِرُ كَالطَّلِيقِ وَ لَا الصَّرِيحُ كَاللَّصِيقِ»؛ «و اینکه ادعا کردی ما فرزندان عبد مناف هستیم، آری ما هم چنین هستیم؛ اما جد شما امیه چونان جد ما هاشم و حرب همانند عبد المطلب و ابوسفیان مانند ابوطالب نخواهند بود.هرگز ارزش مهاجران چون اسیران آزاد شده نیست و حلال‌زاده مانند مجهول النسب نیست». مرحوم مجلسی با توجه به این نامه می‌فرمایند: بنی امیه، قریشی نیستند، بلکه خود را به این قبیله چسبانده‌اند و این است معنای سخن امیرمؤمنان(ع) که فرمود: بنی امیه، لصیق‌اند (لصیق کسی است که خود را چسبانده به کسی یا جایی) و نسبشان به عبد مناف نمی‌رسد.[بحارالانوار، ج33، ص107.] بعد ایشان از برخی علما نقل می‌کنند که «امیه» غلام عبد شمس بود که او را پس از آزاد کردن به فرزند خواندگی قبول کرد و چون عرب فرزند خوانده را مانند فرزند دانسته و برای او حقوق اولاد را قائل بودند، امیه به عنوان فرزند رسمی عبدشمس و از قریش به حساب آمد. البته این نظر، غیر مشهور است و عموم تاریخ نویسان که از اهل تسنن هم هستند، قائل به چنین مطلبی نمی‌باشند؛ ولی قرائنی همچون کلام امام، موید این نظر می‌باشد و تایید می‌کند که امیه از فرزندان عبد شمس نبوده است و بالتبع از قبیله قریش به حساب نمی‌آمده است. البته به صورت قطعی نمی‌توان به چنین نتیجه‌ای رسید.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 20 مهر, 1402 سوال اعتقادی: آیا خداوند ما را با اختیار خود به این دنیا آورده است؟
[در پاسخ به روح الله صاحب الامری] با عرض سلام و ادب خدمت شما خلقت انسان از سوی خداوند عالم، لطفی بی‌پایان به اوست برای دست یافتن به لذت ابدی با هزینه‌ای ناچیز. فرض کنید کسی را در کلاس درسی قرار دهند و بگویند، در صورتی که یک روز در اینجا بمانی و تنها یک ساعت درس بخوانی، ما به صورت مادام‌العمر شما را تامین کرده و تمام هزینه‌های رفاهی شما را پرداخت می‌کنیم و کاری می‌کنیم که همیشه تا پایان عمرتان لذت بی‌پایان ببرید و دیگر متحمل هیچ رنجی نشوید. فقط به شرط اینکه در این کلاس که یک روز هم بیشتر نیست، به بقیه بچه‌ها توهین نکنید و مانع درس خواندن آنها نشوید و آنها را اذیت نکنید، آیا اجازه دادن به چنین شخصی برای شرکت در چنین کلاسی جای سوال دارد؟ در صورت وجود چنین کلاسی همه دوست دارند تا در آن شرکت کرده و مادام العمر خوش باشند. خلقت انسان از سوی خدا برای رسیدنِ به لذت ابدی در واقع چنین صورتی دارد. چرا که دنیا در مقابل ابدیت به اندازه یک ساعت هم به حساب نمی‌آید. در برخی روایات ما نقل شده خداوند گاهی با یک جرعه آب شخصی را به بهشت می‌برد یا با یک نماز قبول شده از شخصی، آن فرد بهشتی می‌شود.  به این دو روایت توجه کنید: روایت اول: در حدیثی از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که فرمودند: خداوند نسبت به بندگانش رحیم است و از مصادیق رحمتش این است که صد رحمت خلق کرده و تنها یکی از آنها را در دنیا قرارداده است و به واسطه همین یک رحمت است که مردم نسبت به هم دلسوزی می‌کنند و مادر فرزندش را دوست دارد و... بعد فرمودند: وقتی روز قیامت می‌شود،  خداوند این یک رحمت را در کنار آن 99 رحمت دیگر قرار می‌دهد و به بندگانش ترحم می کند.[1].  روایت دوم: در حدیث دیگری از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: خداوند در روز قیامت آنقدر به بندگانش لطف می‌کند که حتی ابلیس هم در رحمت خدا طمع می‌نماید [و انتظار دارد که شاید خدا تفضل کرده و او را نیز مورد عفو و بخشش قرار دهد].[2].  حال فرض کنید با این وسعت رحمت که بهشتی نشدن کار بسیار سختی است و جای تعجب دارد، کسی بهشتی نشود. چنین شخصی در واقع به جای سوال از خدا باید از خودش سوال کند که چرا کاری و لو اندک برای بهشتی شدنِ و لذت ابدی بردنم انجام ندادم؟ مثل اینکه کسی با اینکه به او اجازه حضور در کلاس دادند، دائماً در کلاس مانع درس خواندن دیگران شده و بقیه را بزند و به بقیه توهین کند و کلاس را به هم بزند. چنین شخصی می‌توانست با یک ساعت درس خواندن به لذت ما دام العمر برسد؛ ولی جو کلاس را به هم ریخت. این شخص پس از اتمام کلاس که همه به لذت دائمی می‌رسند، به جای سوال از مدیر مدرسه باید خودش را ملامت کند که چرا از این موقعیت خوب بهره نبردم؟ پی‌نوشت: [1]. تفسیر امام حسن عسکری، ج1، ص37. [2]. بحارالانوار، ج7، ص287.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 18 مهر, 1402 سوال اعتقادی: آیا صحیح است که اگر نماز یا قرآن بخوانی دچار سرطان نمی‌شوی؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما قطعاً خواندن نماز و قرائت قرآن بر سلامتی روح و نشاط‌های جسمی که با روان و روح سر و کار دارند، تاثیرات بسزایی می‌گذارند؛ ولی اینکه بگوییم این دو کار مانع سرطان می‌شوند، حرف صحیحی نمی‌باشد؛ زیرا سلامت جسمی عوامل مختص به خود را دارد که هر کس آن را مراعات نکند، دچار بیماری می‌شود، چه نماز بخواند چه نماز نخواند، چه قرآن تلاوت کند و چه قرآن تلاوت نکند. امام خمینی رحمه‌الله با آن میزان از ارتباط با خدا و نمازهای شب کذایی و تلاوت‌های مفصل قرآن، درنهایت با سرطان معده از دنیا رفتند. حرف‌های اینچنینی معمولاً از سوی افرادی صادر می‌شود که قائلند: هدف وسیله را توجیه می‌کند. یعنی اگر تو هدف مقدسی داشتی می‌توانی برای رسیدن به این هدف از هر وسیله‌ای استفاده کنی. اگر هدفت نماز خوان کردن مردم بود، می‌توانی از هر راهی که خواستی آنها را نمازخوان کنی، غافل از اینکه بدترین راهِ دفاع از یک امر مقدس، بد دفاع کردن از آن است. هر کسی با چشمش می‌بیند که افراد نمازخوان بسیاری هستند که با سرطان و مریضی از دنیا رفته‌اند؛ پس گفتنِ چنین چیزی، نتیجه‌ای جز بدبین کردن مردم نسبت به دین ندارد.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 18 مهر, 1402 سوال اعتقادی: چرا امام زمان (عج) غایب شده است؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما شما می‌توانید برای روشن شدن پاسخ این سوال برای کودکان و نوجوانان از  مثال بهره ببرید. به عنوان نمونه استادی یک مثال قشنگی می‌زد. او می‌گفت:  مدیر یک مدرسه برای شاگردان آن مکان، اساتید متعددی آورد. اما شاگردان آن مدرسه هرگاه که یک استادی می‌آمد، غالباً به جای استفاده از او و همکاری  با او برای نظم دادن به مدرسه و کلاس، او را می‌زدند و به او توهین کرده و به حرفش توجه نمی‌کردند و در نهایت با اذیت فراوان او را از خود رانده و از کلاس اخراج می‌کردند. تنها تعداد کمی از دانش‌آموزان به حرف این استادها گوش کرده و با هدایت‌های ایشان به کمال خود می‌رسیدند.  این کار به دفعات متعدد تکرار شد و مدیر هربار صبر کرده و به احترام دانش‌آموزانِ خوب که تعدادشان بسیار اندک بود، استاد جدیدی می‌فرستاد تا شاید عموم دانش‌آموزان از او تبعیت کنند؛ اما هربار همان وضع اتفاق می‌افتاد و هر استادی با وضع اسفناک‌تری از استاد قبلی از مدرسه خارج می‌شد. این اتفاق برای همه استادها تکرار شد تا اینکه در نهایت تنها یک استاد بیشتر نمانده بود. مدیر که دید اگر این استاد را هم برای آنها بفرستد همان آش و همان کاسه خواهد بود، این بار تصمیم گرفت تا این استاد را در نزد خود نگه داشته و اوصافش را برای دانش‌آموزان بیان کند تا دانش آموزان با بد شدن وضعیت مدرسه، خودشان تصمیم بگیرند از استاد دعوت کنند که بیاید و دست به دست او داده و دانش‌آموزان شیطانی را از مدرسه بیرون کرده و مدرسه را برای رشد و تعالی خود آماده کنند. خداوند عالم نیز صد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاد تا مردم با تبعیت از آنها هم دنیا را آباد کرده و هم زمینه کمال خود را فراهم سازند؛ ولی مردم از آنها تبعیت نکردند و به آنها پشت نمودند حتی گاهی  آنها را شهید کردند. پس از ایشان همین کار را با یازده امام معصوم انجام دادند. خداوند آخرین حجت خود را پشت پرده غیبت برد تا مردم خودشان با درخواست وجود او و زمینه‌سازی برای ظهورش، نسبت به یاری کردن او و بیرون راندن شیاطین جنی و انسی از زمین اعلام آمادگی نمایند و الا همان وقایع سابق تکرار خواهد شد.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 18 مهر, 1402 سوال اعتقادی: آیا ازدواج دو نفر با هم از عالم ذر تعیین شده؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر محترم در روایاتِ ما چیزی مبنی بر اینکه زن و شوهر در عالم ذر و ارواح معین شده‌اند، دیده نشد؛ البته بعید نیست که چنین اتفاقی در آن عالم رخ داده باشد و انس روحی دو زوج در عالم ارواح، موجب انس و گرایش آن دو به یکدیگر در دنیا شده باشد. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام منقول است که فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى آخَى بَيْنَ الْأَرْوَاحِ فِي الْأَظِلَّةِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْأَجْسَادَ..».[1] «خداوند تبارک و تعالی در عالم اشباح قبل از آنکه بدن‌ها را بیافریند، بین ارواح برادری [و قرابت] ایجاد کرده بود». در روایت دیگری نقل شده: «الْأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ وَ مَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اخْتَلَف‏»؛[2] «ارواح [پیش از آمدن به دنیا] گروه‌های مختلفی بودند. هر کدام که [در عالم قبل] با یکدیگر مانوس بودند، در این دنیا نیز مانوسند و هرکدام از یکدیگر دور بودند، در این دنیا نیز از یکدیگر دورند».  البته این روایات اختصاصی به دو زوج ندارد؛ ولی ممکن است شامل دو زوجی که با یکدیگر در دنیا مانوس هستند نیز بشود. با قطع نظر از آنچه گفته شد، می‌توان گفت: ازدواج یک مرد و زن با یکدیگر، از قبل در تقدیرات هر یک از آن دو ثبت شده است؛ مثلاً برای یک زن با خصوصیات مشخص، مقدر شده تا در فلان زمان با فلان مرد با خصوصیاتی مشخص ازدواج کند. البته اعمال و رفتارهای انسان نیز در این تقدیر می‌تواند نقش داشته باشد. مثلاً کسی که در زندگی به پدر و مادرش رسیدگی کرده و خدمت می‌کند، این کار او می‌تواند نقش بسزایی در تقدیرش برای ازدواج ایفاکند و باعث شود تا در لوح الهی همسر بهتری برایش مقدر گردد.  علاوه بر این، دعا نیز می‌تواند در تقدیرات انسان اثر بگذارد. بر اساس روایات ما، انسان می‌تواند با دعا تقدیر بهتری را برای خود رقم بزنند. مثلاً اگر برای یک دختر شوهری معمولی یا بداخلاق یا ... مقدر شده باشد، با دعای زیاد و درخواست مکرر از خدا می‌تواند همسر بهتری را از او خواسته و در زمره مقدراتش رقم بزند. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاما»؛[3] «دعا قضا را در حالی که حتمی شده است، تغییر می‌دهد». پی‌نوشت: [1]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج4 ص352. [2]. همان، ص380. [3]. کافی، ج2، ص470.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 930