یک نکتهای که حائز اهمیت است که دوستان باید توجه داشته باشند این است که اینکه همسر شما اهل دیدن عکسهای مبتذل است و یا اینکه احیانا قبلا ارتباطی با جنس مخالف داشته و یا دارد، این مسأله جدای از این است که به شما علاقهمند است. به عبارت بهتر؛ یعنی این امکان وجود دارد که مردی با وجود علاقه و محبت به همسر خود، دچار چنین گناهانی هم باشد.به نظر میآید که همسرتان به شما و زندگی با شما علاقه دارد، ولی به دلایل مختلفی؛همچون محیط بد و نامناسب و ... گرفتار این بیماری و گناه شده است.لذا اینگونه تلقی نکنید که چون همسر شما اهل دیدن عکس و فیلمهای نادرست است پس به شما و زندگی با شما علاقه مند نیست.پس بهتر است با این مسأله به صورت منطقی و نرم برخورد کنید. سعی کنید در زمانی که حال روحی هر دوی شما خوب است در این زمینه با ایشان صحبت کنید.
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید تشکر میکنم.تقریبا تمام کتابهایی که در مورد ازدواج نوشته شده است، چه منابع ایرانی و چه آثار خارجی، هماهنگی در سطح مسائل اعتقادی و مذهبی را جزو شرایط اصلی همسرگزینی ذکر کردهاند.علاوه بر این، ما در ایران نمیتوانیم بدون ارتباط با خانواده خود و خویشاوندانمان زندگی کنیم. خوشبختانه شما پایبندی به نماز دارید و پوشش مطلوب اسلامی را به عنوان یک ضرورت دینی پذیرفتهاید. با این توضیح، ازدواج با این دختر خانم به صلاح شما نخواهد بود.آموزههای دینی به ما میگویند: پسر با ایمان نباید با کسی که از نظر دینی با او هماهنگ نیست، ازدواج کند. هر چند از زیبایی او زیاد خوشش بیاید! آیا این دختر خانم حاضر است به اختیار خود و پس از بحث و گفت و گو مانند شما و خانوادهتان بشود. در این باره چیزی ننوشتهاید. در صورت پذیرفتن باز هم چون گاهی این دگرگونیها گذراست، شرط عقل این است که فرد همسان خود را انتخاب کند.در ضمن حدیثی از پیغمبراکرم(ص) آمده است که فرموده: «هر كه با زنى به خاطر جمال و زيبائيش ازدواج نمايد در او چيزى را كه خوشايند او نيست خواهد ديد.» البته منظور این است که اگر تنها ملاک برای ازدواج، زیبایی باشد، با چنین عاقبتی روبه برو خواهید شد. بايد توجه داشت كه معناى اين روایت اين نيست كه معيار زيبايى اصلا نبايد مورد توجه باشد؛ بلكه تاكيد دارد كه اولويتهاى گزينش همسر، بايد رعايت گردد و اولويت درجه دو و سه جاى اولويت اول را نگيرد.با آرزوی موفقیت
برای ازدواج طرفین وجود تناسب و شایستگی فکری، اعتقادی، اخلاقی، رفتاری و خانوادگی لازم است، خواه ازدواج فامیلی باشد و یا ازدواج غیر فامیلی باشد. بنابراین ممکن است مورد مناسب در بین فامیل وجود نداشته باشد که در اینصورت میتواند در بین غیرفامیل وجود داشته باشد. به صرف اینکه با چند مورد ازدواج فامیلی که با مشکل مواجه شدند نمیتوان گفت که ازدواج فامیلی بد است؛ چون که بسیاری از ازدواجهای فامیلی نیز وجود دارند که مشکلی از این بابت ندارند.ولی به نظر من، همه اینها بستگی به فرهنگ و نگرش خانواده در مورد ازدواج دارد؛ خانوادهای ازدواج فامیلی را خوب میداند و خانوادهای دیگر چنین نظری را ندارد. اینها همگی به برداشتها و نگرشهای ما در مورد محیط پیرامونی خودمان برمیگردد.در مورد ارسال عکس و یا پیام باید عرض کنم که این دختر خانم باید تمام جوانب کار را درنظر بگیرد و بعد اقدام کند برای همین تاکید شد که در صورتی که فکر میکنید ایشون شرایط و ملاکهای ازدواج رو دارند و ... وبعد از آنکه امکان راهکار اول وجود نداشته باشد، میتواند از این راهکار استفاده کند که این هم نیاز به تدبیر و احتیاط دارد.بنابراین اگر امکان راهکار اول وجود داشته باشد نوبت به این راهکاری که گفته شد نخواهد رسید.به عنوان مثال؛ ایشان میتوانند در مناسبتها، یا اعیاد و ... پیام تبریک بفرستند و وانمود کنند که این پیام را به صورت گروهی فرستادند و ... در اینصورت اگر طرف مقابلشان هیچ عکس العملی نشان نداد، نباید این دختر خانم دیگر اقدامی بکند؛ زیرا هدف این دختر خانم، چیزی جز ازدواج نیست. پس چند حالت پیدا میکند یا اینکه این آقا فعلا شرایط و ملاکهای ازدواج را ندارد یا اینکه نسبت به این دختر خانم حس و تمایلی برای ازدواج ندارند و یا اینکه علاوه بر شرایط و ملاکهای ازدواج تمایل به ازدواج با این دختر خانم را دارند. لذا در دوحالت اول این دختر خانم باید قید این آقا را بزند و نباید به امید اینکه یک روزی ایشان شرایط ازدواج را پیدا خواهد کرد، برای خود تخیل سازی کنند چون ممکن است در این مدت موردهای مناسبتری را از دست بدهند و بعدا پشیمان شوند.اما در حالت سوم(یعنی در صورت داشتن شرایط ازدواج و تمایل به ازدواج با این دختر خانم)؛ این دختر خانم با همان یک پیام مناسبتی که برای پسرعمه خود فرستادند، کافی است و اقدام دیگری نکنند. در اینصورت اگر پسر عمه ایشان شرایط و تمایل به ازدواج با این دختر خانم را داشته باشند، بعد از مدتی برای ازدواج اقدام خواهند کرد. چه بسا این آقا در جواب آن پیام مناسبتی این دختر خانم، پاسخ بدهند ولی این دختر خانم دیگر بیش از این فراتر نروند بلکه اگر پسر عمه ایشان برای ایجاد ارتباط پافشاری کردهاند، به ایشان بگوید که ارتباط بین ما درست نیست و من به دنبال ارتباط نیستم و ... در نهایت ایشان به خواستگاری سوق دهند که اگر به خواستگاری ایشان نیامد نشان از این است که یا تمایلشان برای ازدواج با این دخترخانم زیاد نبوده و یا شرایط ازدواج را ندارند در هر صورت این دختر خانم باید قید این آقا را بزند و به ایشان فکر نکند.
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.همه ما گاهی برای خودمان پیش آمده که حس ناراحتی، غمگینی و کسالت روحی را تجربه کرده باشیم. شاید بتوان گفت؛ یکی از رموز پنهان در نظام آفرینش، جهت بهره مند شدن بیشتر از لحظات زندگی، همین تجارب ناخوشایند و کسالتهای روحی است.همچنانکه بیماری یک امر ناخوشایند است، ولی برای پی بردن به ارزش سلامتی و بهره بردن از از تندرستی و تشکر از پروردگار، تذکر بسیار با اهمیتی است؛ به عبارت بهتر برای پی بردن و رسیدن به ارزش هر چیزی، مبتلا شدن به فقدان آن، بهترین هشدار و مناسبترین راه برای بیداری انسانهاست.مشکل اساسی همه پریشانیهایی که بر زندگی شما سایه انداخته و همه چیز را به صورت تیر و تار و سیاه میبینید، نگرش منفی شما به زندگی، محیط اطراف و از همه مهمتر به «خود» است.از شما سوال میکنم؛ چرا خود را در بن بست نگرشهای منفی قرار دادهاید و آیه یأس میخوانید؟ چرا دنیا و زندگی در آن را برای خود زندان میدانید؟ این بنبستها، ناامیدیها، خستگیهای روحی و بالاخره افسردگیها، ناشی از همین منفی بافیهایی است که چه بسا از دوران نوجوانی، آن هم به صورت ناخودآگاه به دام آن گرفتار شدهاید.به هرحال برای رفع مشکل، به شما راهکارهایی ارائه میکنیم که امیدواریم در بکارگیری آنها، همت و تلاش جدی داشته باشید؛1. از تنهایی بپرهیزید.(البته از تنهایی که موجب این گونه افکار و نگرشهای منفی میشود، خودداری کنید.)2. با افکار و نگرشهای منفی خود مقابله کنید؛ بنابراین هرگاه با این افکار و نگرشها مواجه شدهاید، به هر صورت ممکن، خود را از این گونه افکار منفی نجات دهید؛ به عنوان مثال؛ خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به این گون افکار را نداشته باشید. مانند؛ مطالعه، گشت و گذار، بازی، تفریح، صحبت کردن با دوست یا کسی و... به طوری خود را مشغول کنید تا ذهن شما جولانگاه این گونه افکار قرار نگیرد.3. خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید.4. در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید.5. ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهمالسلام) برقرار کنید.6. به مسائل معنوی به خصوص نماز اول وقت، اهمیت بیشتری بدهید.7. با افراد شاداب، اجتماعی، فعال و متدین و در عین حال مثبت گرا، معاشرت داشته باشید.8. فعالیتهای ورزشی را جزو ضروریترین فعالیتهای روزانه خود قرار بدهید.9. سعی کنید مهارتهای زندگی خود را با مطالعه، کسب تجربه، مشاوره از افراد مطلع و با تجربه، گرفتن بعضی از مسئولیتها در خانه(مثلا مسئولیت خرید برای خانه و ...) افزایش دهید.10. حتما به تغذیه خود، به ویژه صبحانه بیشتر اهمیت بدهید و هیچ گاه بدون صبحانه خوردن، مشغول فعالیتی نشوید. در ضمن كمبود فولات و ويتامين 1 B و يا مصرف زياد مواد قندى و كافئين دار در افسردگی تاثیرگذار است.البته حتما به این نکته توجه داشته باشيد كه بهبودى حالت افسردگی شما، نیازمند زمان و کاملا تدريجى خواهد بود، پس انتظار معجزه نداشته باشيد.با آرزوی موفقیت
با سلام ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید تشکر میکنم.در مورد نگاه کردن این را مدنظر داشته باشید که امکان دارد فرد به هنگام نگاه کردن به چیزی متوجه آن نباشد به طوریکه حواس فرد به چیز دیگری معطوف است مثلا برای شما هم حتما اتفاق افتاده که در حال نگاه کردن به تصویری هستید ولی به در مورد چیز دیگری فکر میکنید یا به هنگام تلویزیون نگاه کردن حواس شما به چیز دیگری پرت میشود و متوجه فیلم نیستید.اگر همسر شما در مورد نگاه کردنشان به اطرافیان، به صراحت نفی میکنند و حتی نسبت به این مسأله قسم هم میخورند، بهتر است که حرف او را بپذیرید و قبول کنید.هر چند نوع نگاه همسرتان با توضیحاتی که شما دادید از جهت بازخورد اجتماعی مشکل دارد، ولی با توجه به اینکه خود همسرتان اعلام میکنند قصد بدی از نگاهشان ندارند ویا اینکه اصلا به هنگام نگاه کردن حواسشان به جایی دیگر معطوف است، بهتر است نسبت به این مسأله حساسیت نشان ندهید و افکار مخرب در ذهن خود را نپرورانید.البته برای اینکه مطمئن شوید که نوع نگاه کردن همسرتان بد است یا نه(جدای از اینکه همسرتان منظور بدی از نگاه کردن به اطرافیانشان ندارند) میتوانید به فردی که به شما نزدیک و قابل اعتماد است؛ مثلا خواهر یا دوست، کمک بگیرید و از او بخواهید که به شما بگوید که آیا تنها نظر شماست که نوع نگاه همسرتان را بد تلقی میکنید یا اینکه آنها هم چنین برداشتی دارند.اگر آنها چنین برداشتی مانند شما نداشتند، در اینصورت به نظر میآید که شما در مورد این مسأله بسیار حساس شدید که نیاز دارد از حساسیت خودتان در مورد این مسأله بکاهید.ولی اگر آنها هم مانند شما برداشت مشابهای داشتند بهتر است با حفظ خونسردی و برخورد منطقی در تعدیل کردن نوع نگاه همسرتان به دیگران اقدام کنید. برای این منظور لازم است به صورت نرم و بدون تنش در مورد نوع نگاهشان، اینگونه توضیح دهید؛ که درست است که شما منظور بدی از نگاه کردن به دیگران ندارید، ولی ممکن است که اطرافیان، برداشت بدی از نوع نگاه شما پیدا کنند و به خصوص در بین اقوام و فامیل. از طرفی این نوع نگاه کردن به تدریج باعث میشود که اعتبار شما در میان اطرافیانتان کم شود و ...البته این را هم در نظر داشته باشید که به صورت کلی، زمانی از همسرتان انتقاد کنید که حالت روحی خوبی داشته باشند و همچنین هیچ وقت زمانی که خسته و یا ناراحت و عصبی هستند از او انتقاد نکنید؛ زیرا با بازخورد منفی او روبه رو خواهید شد.با آرزوی موفقیت
در ضمن در مورد سن ازدواج هیچ کارشناس و مشاوری به طور دقیق نمیگه که سن ازدواج از فلان ساله بلکه بیشتر تقریبی اعلام میشه یعنی مثلا گفته میشه که سن ازدواج از فلان سن تا فلان سن.به نظر من، فرد زمانی که شرایط و موقعیت ازدواج و مهارتهای حداقلی زندگی رو پیدا بکنه همان سن ازدواج او محسوب میشه. پس توجه داشته باشید که ممکن است کسی از سن پایین چنین شرایط و موقعیتهای ازدواج را داشته باشد کمااینکه در مناطق جنوب کشور به همین صورت است و در سن پایین فرزندان ازدواج میکنند، این هم به این دلیل است که خانوادهها هر گونه حمایتی مالی و غیرمالی رو از فرزندانشان انجام میدهند تا شرایط و موقعیت ازدواج را داشته باشد به همین دلیل اگر مطالعهای در همان مناطق داشته باشید مشاهده میکنید که فرزندان در سنین پایین به آنها مسئولیت داده میشود و رفته رفته با کسب تجربه و همراه با آزمون و خطا آمادگی برای ازدواج را در سن پایین پیدا میکنند. همچنین در چنین مناطقی از تشریفات بیش از حد و ازدواجهای سخت خبری نیست و یا بسیار کم است.
جناب mahseta خداقوت و دماغت چاقاز شما انتظار بیشتری میرفت، اینکه راهنمایی نبود بیشتر نیش و طعنه و کنایه ... بود.جالبه نظرات قبلی شما رو که میخوندم خیلی پختهتر و منطقیتر بود، اما متاسفانه این بار از کوره در رفتید و ...به هر حال ما این مورد را رو حساب اینکه شاید موقع نوشتن، از چیزی یا کسی ناراحت بودید و ... میذاریم و امیدواریم حالتون بهتر بشه و انتظار بهتر از اینها را داریم. در ضمن توصیه میکنم موقع ناراحتی یا زمانی که تحت تاثیر چیزی هستید نظر نذارید.
با سلامدر اینجا معمولا کسانی مطلب و سوال میگذارند که دچار مشکل شدهاند، پس طبیعی است که بسیاری جوانان که دچار مشکل در زندگی نیستند و یا قادر به حل مشکلشان هستند، مطلبی از آنها گذاشته نمیشود. پس از این جهت که افراد مشکلشان را اینجا مطرح میکنند، تحت تاثیر قرار نگیرید بلکه سعی کنید از تجارب و اشتباهات و راهکارهایی که ارائه میشود استفاده کنید تا در نهایت با کسب اطلاعات بیشتر، مهارتهای زندگی خود را ارتقا دهید.در ضمن به عنوان یک کارشناس و راهنما به شما عرض میکنم که مطمئن باشید تعداد زیادی زوجین هستند که زندگی توام با نشاط و سالمی دارند.
صفحهها