مطالب دوستان حجت الله آتش افروزمند

تصویر mostafavi mostafavi 05 تير, 1393 دلم برای خدا تنگ شده
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.اینکه با وجود همه خطاهایی که خواسته و ناخواسته در گذشته انجام داده‌اید، پشیمان هستید و آن را به عنوان گذشته تلخ نام می‌برید، نکته مثبت است و جای امیدواری برای یک زندگی جدید وجود دارد. از یاد نبرید که به هرحال عواقب رفتارهای غلط گذشته را نیز در حال حاضر به یدک می‌کشید، و همین باعث شده تا حدودی ناامید شوید و احساس پوچی و بی اعتمادی به خود و زندگی و اطرافیان پیدا کنید.اینکه در گذشته رفتارهای اشتباهی داشته‌اید و همسر شما نیز از رفتارهای گذشته شما آگاهی دارد و ... تا حدودی طبیعی است که همسر شما نسبت به رفتارهای شما و چه بسا با توجه به اتفاق بدی که برای پدرتان بوجود آمد، نسبت به شما و خانواده شما نگاه و نگرش منفی داشته باشد، ولی شما در حال حاضر با دو چالش در زندگی روبه رو هستید؛ 1. نداشتن امید و افسرده شدن بابت رفتارهای غلط گذشته که به نوعی در زندگی حال حاضر شما نیز تاثیرگذار بوده است. 2. نگاه و نگرش منفی اطرافیان به ویژه همسرتان نسبت به رفتارهای شما.برای این منظور شما برای اینکه یک زندگی جدید و بهتری را خلق کنید، باید در ابتدا خواست و اراده محکمی برای تغییر در زندگی داشته باشید که به واقع نداشتن اراده محکم برای تغییر و بهتر شدن (و احساس مفید بودن در زندگی) کار ناممکنی خواهد بود.البته این نکته را هم مدنظر داشته باشید که تغییر هر رفتاری، نیازمند زمان است و به صورت تدریجی امکان تغییر وجود دارد، پس شتابزده عمل نکنید. همانطور که خودتان هم می‌دانید یکی از عواملی که باعث اشتباهات الان و گذشته شما شده است، ضعیف بودن ایمان و بنیه‌ی اعتقادی شماست که لازم است از این جهت، بنیه‌ی ایمانی و اعتقادی خود را ارتقاء دهید و از طرفی با بالا بردن بنیه‌ی اعتقادی که راهکارهایش را در ادامه خواهیم گفت، باعث ارتقاء اعتماد به نفس خود نیز می‌شوید.(توجه داشته باشید که هرچقدر بنیه ایمانی و اعتقادی خود را بالا ببرید، اعتماد به نفس و امید به زندگی شما افزایش پیدا می‌کند، فقط کافی است که اراده محکمی برای این قضیه داشته باشید.)همچنین براى تقويت اراده، راه‏هاى زيادى پيشنهاد شده كه از جمله آن؛ تلقين به خود است. ويكتور پوشه؛ روان شناس فرانسوى در این باره مى‏‌گويد: «افراد مبتلا به اين عادت شوم، هر روز به دفعات مختلف با تمركز فكر به خود بگويند: «من به خوبى قادر هستم که اين عادت بد را از خود دور كنم، من قادر هستم.» تكرار اين عبارت ساده، اثر عجيبى در تقويت اراده و روحيه دارد.»لطفا به این راهکارها توجه کنید؛- اول این را بدانید که فکر نکنید که شما نمی‌توانید زندگی خود را تغییر دهید؛ چون تعداد قابل توجه‌ای از افراد توانسته‌اند پس شما هم می‌توانید، البته این به اراده و عزم شما بستگی دارد.- به شدّت از تنهایی بپرهیزید.(البته از تنهایی که موجب افکار نادرست و تحریک آمیز می‌شود، خودداری کنید و گرنه تنهایی که باعث شود به مشکلتان فکر کنید و یا تنهایی که برای راز و نیاز و دعا باشد، خوب است.)- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم‌السلام) را بیشتر برقرار کنید.- از دعا و گریه در درگاه خدای متعال غافل نشوید؛ چون هم سبک می‌شوید و هم خدا در این زمینه به شما کمک می‌کند. سعی کنید اعتقادات دینی خود را از طریق مطالعه، شرکت در جلسات دینی، خواندن قرآن، خواندن ادعیه‌های وارده به خصوص دعای توسل و دعای کمیل، خواندن اذکاری همچون صلوات، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، لاحول و لاقوة الا بالله و استغفرالله ربی و اتوب الیک و از آنجایی که در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم، زمان مناسبی برای استغفار و توبه از خطاهای گذشته است، لذا از این فرصت نهایت استفاده را بکنید.در مورد توبه این را عرض کنم که چه بسا قبلا چند بار توبه کرده‌ باشید، ولی موفق به کنار گذاشتن این گناه نشده‌ باشید، امّا باز هم  به شما توصیه می‌کنیم، توبه کنید و هیچ گاه ناامید نشوید؛ زیرا با توبه کردن تا هنگامی که گناهی را تکرار نکرده باشید، بر اساس آموزه‌های دینی، تمام گناهانی که حق‌الله محسوب می‌شوند، پاک می‌شوند و بخشیده می‌شوید. البته به شرطی که توبه حقیقی باشد و توبه حقیقی هم بدین معنی است که واقعا فرد نسبت به گناهان گذشته خود پشیمان شده و قصد و اراده تکرار گناهان گذشته خود را نداشته باشد که در اینصورت حقيقت توبه محقق شده و حتى اگر خداى ناخواسته شكستى رخ دهد، شما نبايد مأيوس شوید بلکه مى‌‏توانید مجددا عزم خود را بر ترك گناه جزم کنید. از طرفی خدای متعال توبه کاران را دوست می‌دارد؛ «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ»[بقره/222]همچنین براساس آموزه‌های دینی، کسی که توبه کند و رفتارهای گذشته را تکرار نکند، به مانند فرد مومن و سالمی است؛ گویا اینکه اصلا گناهی نکرده است؛ امام باقر(علیه‌السلام) در اين باره فرموده: «التّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لَاذَنبَ لَهُ؛ توبه كننده مانند كسى است كه اصلاً گناه نكرده است.»[اصول كافى، ج2، ص435] زیرا همه گناهان فرد گناهکار بخشیده می‌شوند هر چند گناهان بزرگی مرتکب شده باشد؛ چون خدای متعال همه بندگانش را دوست دارد و هر راهی را قرار می‌دهد که بندگانش به سوی او باز گردند.- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به افکار و نگرشهای منفی و ناامید کننده را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت خود را با یادگیری مهارتهای زندگی، مهارتهای هنری، تفریح، بازی، مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه، فامیلی و سفرهای جمعی و همچنین کلاسهای مختلف؛ مانند کلاس خیاطی، آشپزی، هنری و... بیشتر شرکت کنید.- فعالیتهای ورزشی فکر را مشغول و انرژی شما را تخلیه می‌کند.- توجه داشته باشید که بايد هميشه براى ذهن و فكر خود، محتواى مطلوب و موضوع مناسب داشته باشيد. برای همین سعی کنید کتاب و مطالعات دینی داشته باشید و با افرادی که می‌توانند در این زمینه به شما کمک کنند، ارتباط برقرار کنید و از آنها مشورت بگیرید.- سعی کنید با همسرتان در مورد نحوه تغییر زندگیتان گفتگو کنید و از او کمک بگیرید تا زندگی شما بهتر شود و زندگی توام با نشاط و معنویت را تجربه کنید.- برای تغییر نگرش همسرتان نسبت به شما باید اول خودتان را تغییر بدهید و بعد از آن با همسرتان گفتگو کنید و هر لحاظی که می‌توانید چه از جهت کلامی، عاطفی، جنسی، لمسی، شنوایی به همسرتان اهمیت بدهید. مطمئنا هرچقدر که به همسرتان اهمیت بدهید باعث می‌شود که او هم به شما اهمیت بدهد و همین عامل باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس شما نیز می‌شود.- هرگاه احساس کرده‌اید که نیاز عاطفی و یا جنسی دارید خود را ملزم کنید که در نزد همسرتان این نیاز را برطرف کنید. سعی کنید در زمانی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا می‌توانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید هرچند که ممکن است گاهی همسرتان باب میل شما رفتار نکند ولی شما سعی کنید به خاطر زندگیتان و برای حفظ آن و برای بهتر شدن، صبر و تحمل خود را بالا ببرید و از هیچ کوششی برای بهتر شدن روابطتان دریغ نکنید.- این را هم از یاد نبرید که هرگاه روابط شما با همسرتان بهبود پیدا کند، روابط همسرتان با خانواده شما نیز به مانند پازل بهبود پیدا خواهد کرد و نگرش او به تدریج تغییر خواهد کرد.در پایان یک بار دیگر تاکید می‌کنم که شرط اساسی در حل مشکل، داشتن اراده‌ و عزمی محکم است که علاوه بر آن می‌توان با مطالعه تجارب موفق افرادى كه مدت‏ها با اين معضل دست و پنجه نرم مى‏‌كردند و به دلیل عدم شناخت كافى يا جدى نگرفتن راه مقابله با آن و يا به هر دليل ديگرى گرفتار اين مسأله شده‌اند، اين اراده را در خود تقويت كرد كه به واقع خواستن توانستن است؛ چرا که در راه مبارزه با اين مشکل، احساس ضعف و سستى، آفتى بزرگ است.با آرزوی موفقیت 
تصویر mostafavi mostafavi 04 تير, 1393 بابت اینکه سوالم را صریح میپرسم عذر خواهی میکنم
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.علت رفتار شما که در نبود همسرتان، وسوسه می‌شوید که با مردان دیگر به صورت تلفنی ارتباط برقرار کنید ناشی از چندعامل است که دو عامل مهم آن، ضعیف بودن ایمان و بنیه‌ی اعتقادی شماست و دوم اینکه از جهت عاطفی و چه بسا جنسی از سوی همسرتان ارضا نمی‌شوید.امّا به خاطر داشته باشیدکه ادامه این روند، زندگی زناشویی شما را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد و چه بسا از رحمت خدا نیز محروم بمانید.اینکه متوجه رفتار اشتباه خودتان شده‌اید و قصد اصلاح خود و به نوعی قصد جبران دارید، می‌تواند نشانه خوبی باشد و البته این قدم اول است ولی به یاد داشته باشید که برای از بین بردن یک رفتار غلط نیازمند خواست و اراده مستحکمی دارید تا با این اراده محکم بتوانید بر رفتار غلط و وسوسه شیطانی غلبه کنید.برای این منظور بهتر است به این راهکارها توجه داشته باشید؛- سعی کنید زمانی که همسرتان نزد شماست، میل جنسی و عاطفی خودتان را پیش همسرتان ارضا کنید(بد نیست که خود شما پیش قدم شوید و همسرتان را در این رابطه به وجد بیاورید تا او نیز تمایل بیشتری به ارتباط با شما داشته باشد.)- سعی کنید در هنگام ارتباط با همسرتان چه از جهت بصری، سمعی و لمسی از همدیگر لذت ببرید.- هنگامی که همسرتان سرکار می‌باشد، از تنهایی که باعث افکار مخرب و وسوسه‌های شیطانی می‌شود خودداری کنید.- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن و تحریک شدن از طریق وسوسه‌های شیطانی را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با یادگیری مهارتهای هنری، مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف؛ همچون کلاس خیاطی، آشپزی، هنری بیشتر شرکت کنید.- سعی کند روابط معنوی خود را با خدا و اهل بیت‌(علیه‌السلام) را ارتقا دهد.- از دعا و گریه در درگاه خدا غافل نشوید چون هم سبک می‌شوید و هم ممکن است که خدا در این رابطه به شما کمک کند.- سعی کنید اعتقادات دینی خود را از طریق مطالعه، شرکت در جلسات دینی، خواندن قرآن، خواندن ادعیه‌های وارده به خصوص دعای توسل و دعای کمیل، خواندن اذکاری همچون صلوات، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، لاحول و لاقوة الا بالله و استغفرالله ربی و اتوب الیک و از آنجایی که در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم، بیشتر به امورات معنوی بپردازید.- ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی و فامیل را تقویت کنید.- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه می‌کند.با آرزوی موفقیت
تصویر mostafavi mostafavi 04 تير, 1393 خودارضائی همسر
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.این رفتار همسر شما از جهت دینی و اخلاقی، نادرست و غیر شرعی محسوب می‌شود و ایشان به نوعی دچار گناه شده‌اند. امّا بیان نکرده‌اید که این رفتار همسر شما قبل از ازدواج و تأهل وجود داشته است و یا اینکه بعد از ازدواج ایجاد شده است. اگر بعد از ازدواج این رفتار رخ داده باشد، مسلما در نوع روابط شما با ایشان مشکل وجود دارد که در این خصوص باید هر دوی شما سعی کنید اطلاعات خود را در نحوه ارتباط درست با طرف مقابل را افزایش دهید تا از جهت نیاز جنسی از همدیگر راضی باشید.ولی اگر این رفتار همسرتان مربوط به قبل از ازدواج باشد، و بعد از ازدواج هم ادامه داشته است، باید عرض کنم که همسرشما عادت به چنین رفتاری شده است به گونه‌ای که نیاز جنسی خود را از این طریق برطرف می‌کند که ادامخه این روند می‌تواند بسیار ناخوشایند باشد که از جمله آن؛- نداشتن آرامش و بی قراری و اضطراب مستمر، خستگی، عدم تمرکز حواس- میل به آمیزش با همسر به شدت کاهش پیدا می‌کند.- فرد هیچ گاه به ارامش جنسی نمی‌رسد و تحریک پذیری جنسی دارد و سراغ دیدن فیلم و عکس سکسی، می‌رود.- ادامه این روند تیک عصبی را به دنبال دارد- زود انزالی- خودارضايى مكرر باعث تحريك بيش از حد سيستم عصبى پاراسمپاتيك و افزايش تخليه استيل كولين از انتهاى اين رشته‌‏ها در مغز مى‏‌گردد كه اين خود باعث پاره‏‌اى از عوارض جسمانى و روانى؛ چون حواس پرتى، كمى حافظه، عدم تمركز حواس، سياهى رفتن چشم و در نهايت تارى ديد مى‏‌شود. تمام اين علامت‏ها ناشى از تغيير تعادل ميزان مواد شيميايى موجود در مغز است كه بين سلول‏هاى عصبى رد و بدل مى‏‌شود و انتقال پيام‏هاى مختلف را بر عهده دارد.برخى نيز بر اين عقيده‏‌اند كه علت بروز اختلالات مغزى (مانند: حواس پرتى، عدم تمركز حواس و كاهش حافظه) ناشى ازظرفيت عظيمى از انرژى بدن است كه درهربار انزال، تخليه شده و هدر مى‏‌رود؛ زيرا مايع منى حاوى مقدار بسيار زيادى‏DNA (هسته 400- 300 اسپرمى كه در هر انزال خارج مى‏‌شود)،RNA آنزيم‏ها، پروتئين‏ها، مواد قندى، لسيتين، كلسيم، فسفر، نمك‏هاى بيولوژيك، تستوسترون و... است. اين ذخاير عظيم انرژى- كه بايد در بدن براى رشد و تقويت بخش‏هاى مختلف مورد استفاده قرار گيرد- بيهوده و به طور مكرر، از بدن خارج مى‌‏شود و هر كدام عوارضى را به دنبال مى‌‏آورند.[برگرفته از سایت پرسمان]و ...امّا راهکار؛برای این منظور خواست و اراده طرف برای کنار گذاشتن این عمل لازم و ضروری است و گرنه اگر فرد قصد ترک این رفتار را نداشته باشد، امکان از بین رفتن این رفتار نخواهد بود.کنار گذاشتن رفتاری که مدتهای زیادی فرد به آن عادت کرده است، بسیار سخت است از این رو کمک و یاری شما می‌تواند بسیار به او کمک کند. سعی کنید زمانی که او را در حال مشاهده فیلم و عکسهای پورنو است شما به نزد او بروید و هیچگاه او را تنها نگذارید و سعی کنید با رفتار و کارهای دیگر او را از دیدن و مشاهده بازدارید؛ مثلا در همان لحظه با او رابطه برقرار کنید و سعی کنید به گونه‌ای نیاز جنسی او را برطرف کنید که البته این نیازمند این است که شما از جهت ظاهر و جنسی به خودتان برسید(چون اینگونه افرادی که عادت به دیدن... دارند، معمولا همسرشان را با زنهای دیگر مقایسه می‌کنند) پس تا می‌توانید از جهت دیدن، شنیدن و لمس او را ارضا کنید تا جایی که اطمینان داشته باشیدکه نیازش بر طرف شده باشد. چه بسا بگویید که ممکن است خودتان را ارضا نشوید و... اما اگر برای مدتی خودتان را مقید کنید که از هر جهتی همسرتان را ارضا کنید و اجازه تنهایی را به او ندهید(معمولا در تنهایی چنین رفتارهایی از انسان سر می‌زند) بعد از مدتی، او نیز با شما همراه خواهد شد و البته از او بخواهید که نیاز جنسی شما را هم برطرف کند.(از یاد نبرید که هیچ گاه اجازه ندهید که همسرتان خودارضایی کند؛ اگر در حال مشاهده این کار ایشان، بوده‌اید بلافاصله با او ارتباط برقرار کنید و سعی کنید او ارضا کنید و تلاش کنید از ارتباط با شما بیشتر لذت ببرد تا اینکه از خودارضایی لذت ببرد.)در مورد این موضوع، با همسرتان در یک فضای نرم و بدون تنش گفتگو کنیدو به او بگویید که چرا این رفتار را انجام می‌دهد؛ آیا از رابطه جنسی با شما راضی نیست؟ اگر راضی نیست از او بخواهید که به شما کمک کند تا یک رابطه فوق العاده‌ای در این رابطه داشته باشید. در مورد مضرات و عواقب این رفتار نیز با ایشان صحبت کنید و ایشان را از این بابت مطلع کنید.ولی نکته قابل توجه این است که اول باید همسر شما پی به اشتباه بودن رفتارشان داشته باشند و بعد از آن اراده کنار گذاشتن رفتار اشتباه خود را داشته باشند و ترک این عادت از سوی همسرتان کار ناممکنی خواهد بود.با آرزوی موفقیت  
تصویر mostafavi mostafavi 29 خرد, 1393 از قیافه‌اش خوشم نمیاد
با سلام ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.توجه داشته باشید که یکی از ملاکهای مهم انتخاب برای ازدواج، پسند قلبی و ظاهری طرف مقابل است که ما از آن به عنوان علاقه حداقلی یاد می‌کنیم؛  مراد از پسند قلبی این است که پس از بررسی تناسب و شایستگی و پاکی در طرف مقابل، شما او را برای ازدواج مناسب ببیند و قلبا تمایل به ازدواج با او را داشته باشید و البته این علاقه تدریجا با دیدن عملی تناسبها و شایستگی‌های طرف رو به تزاید برود و در زندگی مشترک به عشق پایدار مبدل می‌شود.این مقدار علاقه حداقل مقدار لازم برای ازدواج است؛ چون اگر علی رغم دیدن نقاط مثبت در طرف مقابل این پسند و علاقه حداقلی در شما  ایجاد نشود، احتمال دارد که در طول زندگی هم به وجود نیاید و زندگی به شکست منجر شود.  بنابراین اگر این علاقه حداقلی در شما نسبت به طرف مقابلتان وجود ندارد، احتمال اینکه بعدا هم با ورود به زندگی مشترک ایجاد نشود زیاد است.پس بهتر است به صورت منطقی و عاقلانه تصمیم گیری کنید و نباید تحت تاثیر دارایی طرف مقابلتان باشید. پس اگر به این نتیجه رسیدید که چنین علاقه حداقلی در شما وجود ندارد، بهتر است که هرچه زودتر این ارتباط را قطع کنید تا هم برای شما وهم برای ایشان ایجاد مشکل نشود.در ضمن از باب یادآوری عرض کنم؛ ارتباط شما با ایشان به صرف دوستی و خواستگاری موجب جایز بودن این ارتباط نیست پس ارتباطی که به صورت شرعی نباشد نمی‌تواند درست باشد و حتما این نوع ارتباط که در قالب شرع نباشد، دارای گناه است.با آرزوی موفقیت
تصویر mostafavi mostafavi 29 خرد, 1393 عدم خود باوری
با سلام ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.چه بسا ریشه این تفکرات و نگرشهای شما، ناشی از این است که محل کارشما تبدیل شده به تمام زندگی شما، برای همین هرگونه مسأله‌ای که در محیط کاری شما پیش می‌آید برای شما اهمیت زیادی پیدا می‌کند و تاحدودی نسبت به اتفاقاتو جریانات محیط کاری حساس شده‌اید. از طرفی دیگر، اعتماد به نفس نسبتا پایین در این مسأله نیز تاثیر گذار است و فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، معمولا از اینکه دوستان خود را ازدست بدهد نگران است و یا اینکه در انتخاب دوست به صورت منفعل عمل می‌کند و ...برای این منظور بهتر است که شما اولا سعی کنید اعتماد به نفس خود را ارتقا دهید؛ (زیرا بالا رفتن اعتماد به نفس شما باعث می‌شود که برای شما اهمیت چندانی پیدا نکند که چرا دوست سابق شما با کسی دیگری طرح دوستی ریخته است. همچنین ارتقا اعتماد به نفس باعث می‌شود در مقابل دیگر همکارتان احساس ضعف نکنید و ...) سپس توجه به این داشته باشید که نباید زندگی شما به گونه‌ای شود که اولویت اول شما محیط کاری و یا اینکه فکر بکنید تمام زندگی شما در محیط کاری شما خلاصه می‌شود. شاید بگویید که اصلا اینطور نیست که شما می‌گویید ولی توجه کنید که گاهی اوقات در برهه‌های مختلف زندگی به طور ناخواسته و ناخودآگاه محدوده زندگی‌مان کوچک می‌شود.مطمئن باشید که هرگاه محدوده زندگی شما کوچک شود، اتفاقات کوچک در آن برای شما بزرگ جلوه پیدا می‌کند ولی اگر محدوده زندگی شما بزرگتر شود، مسلما اتفاقات بوجود آمده در آن برای شما کوچک می‌شود.تا به حال توجه کرده‌اید که وقتی کره زمین را مشاهده می‌کنید، چقدر شهرها و کشورها و ... برای شما کوچک می‌شوند و اگر فرض بگیریم هنگام مشاهده شما، در یک جایی و در یک منطقه‌ای از این کره زمین اتفاقی یا رخدادی بوجود بیاید، چقدر این مسأله برای شما کوچک و چه بسا اهمیت جلوه پیدا می‌کند.بنابراین سعی کنید محدوده زندگی خود را گسترش دهید؛ محدوده زندگی شما می‌تواند در درجه اول خانواده باشد و بعد محله‌ای که در آن زندگی می‌کنید؛ یعنی همسایگان، اقوام و فامیل، مسجد محله‌تان، محیط کاریتان، شهرتان، کشورتان  ....هر چقدر محدوده زندگی‌تان بزرگتر باشد، جزئیات آن برای شما کوچکتر خواهد شد. پس نوع نگاهتان را تغییر دهید.لطفا به این راهکارها توجه داشته باشید و بکار ببندید؛1. مسلما، بودن شما در کنار دوست سابقتان، تاحدودی باعث بوجود آمدن سوءتفاهم، نگرش و افکار منفی و ... می‌شود، پس بهتر است (برای یک مدتی) از بودن در کنار ایشان خودداری کنید تا زمینه اینگونه افکار و نگرشهای آزار دهنده، در ذهن شما ایجاد نشود. البته منظورم، قهر و جدایی نیست؛ بلکه سعی کنید روابطتان را تا می‌توانید به حداقل برسانید؛ بنابراین بعد از مدتی که کمتر ایشان را ببینید، کمتر دچار تنش می‌شوید و افکار منفی هم کمتر سراغ شما خواهند آمد.2. سعی کنید به این مسأله به عنوان یک فرصت برای ارتقاء مهارتهای زندگی و ارتباطی خود نگاه کنید و تلاش کنید مهارتهای زندگی خود را از طریق؛ مسئولیت پذیری، بالا بردن آستانه صبر و تحمل در هر شرایطی، بکار بردن تفکر منطقی و عقلانی در شرایط مختلف،مطالعه، ارتقاء مهارتهای ارتباطی درست و... بالا ببرید.3. در نشستهای دوستان(البته به شرط اینکه هدفمند باشد و حرفهای خاله زنکی نباشد) و نشستهای فامیلی و همچنین سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید که همگی اینها باعث ارتقاء مهارتهای ارتباطی، زندگی، اجتماعی و همچنین باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس شما می‌شود.نکته: وقتی به اندازه کافی اعتماد به نفس شما بالا رود، باعث می‌شود که شما به تدریج نسبت به رفتارهای اطرافیانتان حساسیت نداشته باشید. البته ارتقاء اعتماد به نفس، کاری زمان بر و نیازمند پشتکار و حوصله است.4. سعی کنید از تنهایی که باعث بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به اطرافیانتان می‌شود، جدا خودداری کنید.5.سعی کنید با حفظ خونسردی و به صورت منطقی به قضیه نگاه کنید و نهایتا طرف مقابلتان را با قبول خصلت و ویژگی‌ای که دارد، بپذیرید؛ یعنی ایشان را به عنوان فردی با ویژگی منفی بپذیرید.نکته: بسیاری از اوقات به دلیل نداشتن توقع و انتظار از رفتارهای نادرست اطرافیانمان، دچار خود آزاری و ناراحتی خود می‌شویم، در حالیکه اگر اطرافیان خود را با قبول ویژگی‌هایی که دارند خواه مثبت و خواه منفی، آنها را با همان ویژگی بپذیریم، کمتر دچار خودآزاری و ناراحتی خود می‌شویم.6. ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را بیشتر کنید و سعی کنید در مورد نحوه و روش زندگی انسانهای بزرگ بیشتر مطالعه کنید، سعی کنید بعضی از رفتار انسانهای بزرگ را بکار گیرید و دقت کنید که راز موفقیت انسانهای بزرگ در زندگی چه بوده است.با آرزوی موفقیت
تصویر mostafavi mostafavi 29 خرد, 1393 روشهای غلبه بر کمرویی
با سلام ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.برای پیروزی بر کم رویی به نکات زیر توجه کنید:علت یابی خجالت: شما خود بهتر می‌دانید که چه چیزی شما را از دید دیگران مخفی کرده و نمی‌گذارد آنها شما را ببینند. آنها را ریشه یابی نمایید و در صدد اصلاح آن برآیید. در این راه می‌توانید از مشاوران کمک بگیرید.تلقین مثبت: به خود تلقین کنید که هیچ کس نمی‌تواند بندهایی که روحتان را به اسارت کشیده باز کند. فقط و فقط خودتان قادر به این کار هستید و شما مثل  میلیون‌ها انسان دیگر قادر به این کار هستید.مقاومت اولیه: با خود شرط کنید که در مقابل توجهات چه بسا گستاخانه‌ی برخی اطرافیان که ممکن است با مسخره کردن شما همراه باشد، بی اعتنا باشید. شما باید توان خود را در تغییر یافتن، به آنها ثابت کنید.شرکت در جلسات: برخی از فعالیتهای خود را در خد امکان جمعی انجام دهید، مثل تحقیق جمعی، ورزش گروهی و... سعی کنید در کارهای مشارکتی نقشی کوچک و قابل انجام انتخاب کنید و آن را به بهترین وجه انجام دهید. شما می‌توانید کم کم دامنه‌ی مشارکت‌تان را افزایش دهید.شروع کنید: بعد از ریشه یابی خجالت و گرفتن نکات درمان باید به یکباره شروع کنید. منتظر نباشید که دیگران به شما کمک کنند یا اینکه فلان اتفاق رخ دهد و فلان امکان فراهم شود تا بتوانید دیوار خجالت را فرو ریزید.با آرزوی موفقیت
تصویر mostafavi mostafavi 28 خرد, 1393 چطوری استادمو فراموش کنم؟
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.به نظر می‌آید این عشق و علاقه شما به استادتان صرفا منشأ احساس داشته و جنبه منطقی و عقلی در بوجود آمدن این علاقه وجود نداشته است.از طرفی این عشق و علاقه یک طرفه است و ادامه این روند هم به تحصیل شما و هم زندگی آینده شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.برای فراموش کردن این عشق بی سرانجام توصیه می‌کنیم، این راهکارها را بکار ببندید؛- کلید فراموشی این است که دل شما از رسیدن به او نا امید شود.- توجه کنید که این عشق مثل اعتیاد روح و جسم شما را نابود خواهد کرد و سعی کنید از آن متنفر شوید.-خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید. از آنجایی که در آستانه امتحانات آخر ترم دانشگاه هستید، و دانشگاه به مدت چند ماهی تعطیل است، زمان مناسبی برای این است که روی خودتان کار کنید و اصطلاحا از جهت روحی و روانی خود را ریکاوری کنید.-  فکر نکنید که فراموش کردن محال  است چون عده زیادی از دخترها توانسته‌اند پس شما هم می‌توانید  - سعی کنید هرگاه به استادتان فکر می‌کنید، به صورت منطقی و عاقلانه به این موضوع نگاه کنید و نگذارید که تحت تاثیر احساسات برای خود تخیل سازی کنید.- هر گونه نشانه ی او را از بین ببرید یا از خود دور کنید و جایی که شما را یاد او می اندازد نروید.- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به او را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با یادگیری مهارتهای هنری، مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید. - از تنهایی بپرهیزید.- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه می‌کند.- ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت (علیهم السلام) برقرار کنید و از آنجایی که در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم، فرصت مناسبی است که معنویت و اعتقادات خود را ارتقاء دهید و از خدا بخواهید که این علاقه از دل شما دور شود.- در صورت امکان، هرچه زودتر با فرد مناسب ازدواج کنید؛ چون اولا: محبت جدید محبت قبلی را کم رنگ می‌کند ثانیا: نیاز شما را به عشق و محبت جنس مخالف رفع می‌کند.نکته: در مورد علاقه و عشق، به این توجه داشته باشید که برای ازدواج با فرد مناسب، لازم نیست که در همان جلسات خواستگاری نسبت به خواستگارتان عشق و علاقه زیادی داشته باشید؛ بلکه دوست داشتن طرف همین مقدار که او را برای ازدواج بپسندید و او را به عنوان همسر خود انتخاب کنید، کافی است و عشق و علاقه زیاد در ادامه زندگی با ایجاد انس و الفت وشناخت بیشتر از هم، بوجود می‌آید.با آرزوی موفقیت
تصویر mostafavi mostafavi 28 خرد, 1393 شک و تردید به گذشته خواستگارم
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.در واقع شک و تردید شما همانطور که خودتان هم اشاره کرده‌اید به این دو مسأله بر می‌گردد؛ 1. در مورد پای بندی به ادای نماز 2. گذشته خواستگارتاناین نکته را مدنظر داشته باشید که ایشان در مورد نحوه پایبندیشان نسبت به نماز، می‌توان گفت با شما صادق بودند، زیرا می‌توانستند حقیقت را از شما پنهان کنند و جوری وانمود می‌کردند که اهل نماز و پایبند به آن هستند و شما هم متوجه این موضوع نمی‌شدید، ولی اینکه با وجود داشتن خانواده مذهبی عنوان می‌کنند که گاهی نمازشان قضا می‌شود و یا سهل انگاری می‌کنند می‌تواند نشان دهنده صداقتشان باشد، پس به جنبه مثبت این قضیه فکر کنید.الان هم که به شما می‌گویند که مدتی است که سعی می‌کنند بیشتر پایبند باشند، بهتر است که حرف ایشان قبول کنید زیرا اگر واقعیت را به شما نگفته باشد و قصد داشته باشد که نظرشما را نسبت به خودش جلب کند، می‌توانست در همان جلسه اول خواستگاری، سهل انگاری درنمازشان را از شما پنهان کنند، ولی این کار را نکرده‌اند، وبا وجود اینکه به ضررشان بود، به شما حقیقت را گفته‌اند. الان که به شما عنوان می‌کنند که در به جا آوردن نماز تا حدودی پایبند شده‌اند، حرف ایشان را بپذیرید.توجه داشته باشید که این پایبندی ایشان به نماز ممکن است تاحدودی مقطعی باشد، آن هم به دلیل ایجاد شدن انگیزه برای ایشان از سوی شماست.(چون از شما خوشش آمده و مسلما کاری را انجام می‌دهد که شما دوست دارید) پس با حفظ این انگیزه، باید در ادامه نیز این انگیزه به جا آوردن نماز را داشته باشند؛ برای همین با مطالعه و تقویت بنیه اعتقادی ایشان می‌توان انتظار داشت که این روند (پایبندی به نماز)، ادامه خواهد داشت.در مورد گذشته خواستگارتان؛چه بسا برای شما این سوال مطرح است که چگونه مطمئن شوید که ایشان در گذشته، اهل رابطه بوده یا نبوده است، باید شما را به این نکته جلب کنم که اطمینان به گذشته ایشان، لازم نیست؛ بلکه شما باید مطمئن شوید که الان ایشان پاک است تا در زندگی آینده به مشکل نخورید. چه بسا افرادی بوده‌اند که در گذشته رابطه‌ای داشته‌اند ولی پشیمان شده وتوبه کرده‌اند پس اینان همچون افرادی پاکی هستند. همچنین چه بسا افرادی بوده‌اند که در گذشته هیچ گونه ارتباطی با جنس مخالف نداشته‌اند ولی بعدها دچار این مشکل شده‌اند. پس ملاک و معیار گذشته افراد نیست؛ بلکه ملاک، حال افراد است که قابل اعتماد برای شروع زندگی باشند. شما باید به این اطمینان برسید که در حال حاضر و با توجه به شرایط و تحقیقاتی که به عمل می‌آید، آیا ایشان فردی هستند که بتوان در زندگی زناشویی به ایشان تکیه زد یا خیر؟از طرفی دیگر؛ همیشه این را به خاطر داشته باشید که گذشته طرف مقابل به مقداری اهمیت دارد که در آینده و زندگی مشترک اثر بگذارد؛ برفرض و بطور مثال اگر طرف مقابلتان در گذشته رابطه زیادی داشته، ممکن است در آینده دوباره سراغ آن برود.پس اگر در گذشته خطاهایی داشته است، ولی پشیمان شده و قصد تکرار آن را نداشته است، در اینصورت می‌توان به چنین فردی اعتماد کرد. امّا از آنجایی که خواستگارتان به شما عنوان کرده‌اند که اهل رابطه نبوده‌اند، بهتراست حرف ایشان را باور کنید.(روی مکث ایشان هم پافشاری نکنید که چرا ایشان مکث کرده و ...) از طرفی با توجه به تحقیقاتی که از همسایگان و محیط کاری ایشان به عمل می‌آید، امکان پی بردن به این مسأله نیز وجود دارد.اما اگر پی نبرده‌اید، دیگر کنکاش اضافه انجام ندهید، پس از آنجایی که شما نمی‌توانید ثابت کنید که ایشان قبلا رابطه داشته است یا نه، بهتر است ذهن خود را با این افکار خراب نکنید و بنا را بر صداقت ایشان بگذارید.با آرزوی موفقیت
تصویر mostafavi mostafavi 28 خرد, 1393 دوست دارم زود ازدواج کنم
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.در این خصوص باید عرض کنم که تاحدی کاملا طبیعی است که شما در این سن، نیاز جنسی‌تان آغاز شود و احساس نیاز بکنید و چه بسا، اوج نیاز جنسی از همین سن آغاز می‌شود.برای این منظور بهتر است بدون خجالت و بدون هرگونه عامل بازدارنده‌ی دیگر، در این مورد با والدین خود صحبت کنید و نیاز خود را برای ازدواج به آنها تشریح کنید. به طور مسلم اگر والدین شما نیاز شما را درک کنند، به کمک شما خواهند شتافت، البته اگر شرایط و امکانات مالی و ... هم برایشان مهیا نباشد، باز هم می‌توانند به شما کمک کنند. حداقل اینکه در آینده نه چندان دور سعی خواهند کرد که شرایط و امکانات ازدواج شما را فراهم کنند.پر واضح است که مطرح کردن این موضوع آن هم برای اولین بار با والدین، به صورت مستقیم سخت است، پس بهتر است از یک فرد قابل اعتماد مانند؛ پدربزرگ، مادربزرگ و ... به عنوان واسطه کمک بگیرید و از او بخواهید که این موضوع را به صورت غیر مستقیم به خانواده شما منتقل کند.ولی اگر برای شما به هر دلیلی امکان ازدواج فراهم نبود، سعی کنید خود را کنترل کنید و در پی فراهم کردن مقدمات ازدواجتان باشید. همچنانکه خدای متعال در مورد کسانی که فعلا شرایط و امکانات ازدواج را ندارند، فرموده؛ «وَليَستَعفِفِ الَّذين لَا يَجِدُونَ نِكاحَاً؛ و بايد آن كسانى كه ازدواج برايشان مقدور نيست، عفت بورزند.»[نور،33]امّا کنترل این غریزه به این صورتی که ذکر می‌شود، قابل تحقق است؛ غريزه جنسى اگر با ازدواج مهار نگردد، مناسب‌ترین راه تسلط بر آن، كنترل مثبت است و آن پرهيز و خودداری از هر گونه صحنه‏ و تصویر و كارهايى است كه به تحريك اين غريزه مى‏‌انجامد.این نوع کنترل که جنبه پیشگیری دارد؛ برای این منظور بهتر است؛1. از تنهایی که موجب افکار تحریک آمیز می‌شود جدا خودداری کنید.2. فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه می‌کند و نیاز جنسی شما که به انرژی شما وابسته است نیز کم خواهد شد.3. ارتباط معنوی خود را تقویت کنید زیرا تقویت معنویت و ایمان به خدا و ترس از عذاب الهی با شرکت در مجالس مذهبی و حضور در اماکن زیارتی به شما در کنترل این غریزه کمک می کند.4. توجه به آثار منفی خود ارضایی؛ مثل ناتوانی جنسی  5. پرهیز از خوابیدن با شکم پر  6. اجتناب از پوشیدن لباس های تنگ   7. اجتناب از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسی و حتی شوخی های جنسی و تحریك كننده و فكر كردن در این امور  8. حتی المقدور پرهیز از خوردن مواد غذایی محرك مانند : خرما، پیاز، فلفل ، تخم مرغ ، گوشت قرمز، غذاهای پرچرب و استفاده از کافور در غذا و همچنین گشنیز و عدس برای کاهش میل جنسی9. تخلیه مثانه قبل از خواب10. پرهیز از نوشیدن افراط گونه آب و مایعات به خصوص شب ها و قبل از خوابیدن11. خودداری از نگاه به بدن عریان خود را در آینه  12. عدم دست ورزی اندام جنسی خود خصوصا در رختخواب13. پرهیز از به رو خوابیدن14. اجتناب از بیكاری و پرکردن اوقات فراغت با مطالعه کتب علمی و... ، ورزش ، و تفریح غیر محرک جنسی و ... ، صحبت با دوستان در زمینه های غیر محرک جنسی15. رفتار متكبرانه با نامحرم و خود داری از سخنان ملایمت آمیز با آنها16. قرار نگرفتن با نامحرم و جنس مخالف در مكان خلوت و دور از نگاه دیگران حتی برای آموزش و ...17. نرفتن به رختخواب بدون احساس خستگی18. خودداری از استحمام در زمان هجوم افکار جنسیالبته همه این مواردی که گفته شد راهکارهای مقطعی برای کنترل غریزه جنسی است و بعد از مدتی که شرایط و امکانات ازدواج را فراهم کرده‌اید، حتما ازدواج کنید.در ضمن در مدتی که غریزه جنسی خود را کنترل می‌کنید، سعی کنید مهارتهای زندگی خود را با مطالعه زندگی شخصیتهای بزرگ جامعه، شرکت در کلاس و جلسات مهارتهای زندگی، قبول مسئولیت پذیری در خانه و کار کردن در بیرون از خانه و بالا بردن آستانه تحمل و حوصله خود در مواجه با مشکل، ارتقاء دهید.با آرزوی موفقیت
تصویر mostafavi mostafavi 28 خرد, 1393 گذشته همسرم داره دیونم می‌کنه
تشکر از اینکه پاسختان را با سند مطرح کرده‌اید.امّا یک نکته دیگری که در مورد این آیه قرآنی وجود دارد  و می‌توان به عنوان یک اصل برداشت کرد این است که فرد گناهکار مستحق و شایسته است که با فرد گناهکار ازدواج کند و فرد مومن هم شایسته است که با زن مومنه ازدواج کند.البته بدین معنی نیست که حتما همینطور اتفاق خواهد افتاد بلکه در طول تاریخ موارد زیاد بوده که زن و شوهر شایستگی‌های ازدواج با هم را نداشته‌اند ولی با هم ازدواج کرده‌اند مانند زندگی فرعون و همسرش؛ فرعون یک فرد گناهکاری بود تاحدی که خود را خدا می‌دانست ولی همسر او زنی بود که به خدا اعتقاد داشت و زنی پاکیزه‌ای بوده است.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 217