سلام .الان که بیشتر فکر میکنم میبینم ما چادری ها چقدرررر اعتماد به نفسمون پایینه ..طرف هیچ نیست ...حتی اعتماد به نفس نداره خودشو اون طور که هست به جامعه نشون بده ...مجبوره صد قلم خودشو بسازه وهزار تا کار دیگه بکنه که به خیال خودش زیبا تر ومورد قبول تر بشه .........طرف برای این ترسش دین و مذهبشو گذاشته کنار جوری که براش از حجاب حرف بزنی اصلا نمیخواد گوش بده..........یعنی انقدر اوضاش بحرانی شده......!×!!
طرف بعضا واسه این که شوهر کنه یا دلبری کنه به هرلباس و پوشش و آرایشی تن میده .یا بعضا طرف شهامت اینو نداره بگه من مسلمونم ...منم بله.........
خلاصه دم همه دخترای چادری گررررررررررررررررم که شهامت و اعتماد به نفسشون به سقفه .........دم همه خانم های چادری گرم کهاونقدر خودشونو قبول دارن که واسه دو تا نگاه و توجه و ......پا رو ارزش ها و حیا و عفتشون نمیذارن ......دم همه خانم های خوشگل چادری گررررررررررررررم که همین وطری بدون آرایش و لباس های زننده به دل میشینن و قشنگن ...........
این چیزی که من نه تنها تو ازواج توکار هم به عینه دیدم مردم خانم های چادری رو هم خلی جدی حساب نمیکن .به نظرشون هیچی بلد نیستیم و تفکراتمون بدرد نخوره.....حالا با خود پسرا کاری ندارم ولی واقعا دخترای بد حجاب خیلی راحت ازدواج میکنن اونم با پسرایی که خانوده های خوبی دارن ...جالبه من خانم هایی رو دیدم که متدینن ولی به دخترای محجبه حتی نگاه هم نمیکنن !!!!!!
اینجسا که میگم ما کجا و اسلام کجا .. اسلام کجا و جامعه ما کجا .......!!!!!!!!
آدم وسوسه میشه میگه خدایا چی کنم ؟؟ تا کی این همه بی اعتنایی و تنهایی رو تحمل کنم ؟؟؟ تا کی؟؟؟ تا کی باید صبر کنم یه مرد فهمیده ونه لزوما مذهبی پیدا بشه که بفههم اونی که چادر سرش میکنه بی حیا نیست اونی که چادر سرش مکینه زشت نیست اونی که چادر سرش میکنه بد بخت و بی سواد نیست ویا اونی که چادر سرش میکنه امل نیست ...........
من که امید ندارم به این جماعت ....... خیلی هم نمی تونم بهشون خوش بین باشم ..شاید یه رزوم منم همین کتار و بکنم ......حد القل این چادر رو از سرم بردارم ببینم تفکراتم عوض میشه و باس واد و فهمیده خواهم شد یانه ....؟واقعا مسخرس
لابد من ظرفیت هیچی رو ندارم خودم خبر ندارم ........خدا می دونم االه اعلم .......
چاره ای ندارم ...صبر کنم و سعی کنم ناراحت نباشم و به دنبال یه راه حل دیگه بگردم ........دیگه با خدا که نمیشه جر و بحث کرد و کاری که تموم شده تموم شده .... دعا کنید این روحیه ناامدی از خدا که در اوووج امید واری بهش برام پیش اومده بر طرف بشه ......من خیلی روی امید به خدا حساب باز کرده بودم .......ولی نشششششد واقعا ناراحتم ولی نمیدونم باید چی کار کنم که برگردم به خودش از خدا دلگیرم ........امیدوارم درکم کنه و بلاهای بدتر سرم نیاد ....
بله صد درصد هیچ اتفتقی در این دنیا بی حکمت نیست خدا از گذشته و آینده من باخبره و باید بهش توکل کرد چون برای ما بد نمیخواد .... نا امید نیستم مطمئنم حکنی داشته و صلاحمو خواسته که من خودم نمیدونستم و نمیدونم چیه ....صبر میکنم میگن در ارای هر در بسته دری هم باز میشه ...... میخوام ببینم کی باز میشه ولی نگرانم اینا عهم همش حرف باشه ....و تهش این باشه که قسمت نبوده و هیچچچچچییییی
خیلی خسسسسستم واقعا اگه خودتو جای من بذاری میفهمی شکر کردن سخته .... یعنی سهم من از زندیگی همینه ؟؟؟؟؟؟؟ شکست و تنهایی؟؟ تا لحظه آخر به خدا ایمان داشتم و امیدم کم نشد ولی وقتی نتیجمو دیدم ......... گفتن بیا اینم نتیجه آمید !! نمیخوام کفر بگم بله باید شکر کنم .. شکر کنم که سالمم شکر کنم که با هوشم شکر کنم که حداقل همون اول اوت نشدم شکر کنم که پدر و مادرم بالای سرمن.... شکر کنم که هنوز می تونم و جوونم ولی ولی سخته باور کنید سخته شکر کردن ولی من بازم شکر میکنم .... خدایا به داده و ندادت شکر . مممنونم که هموامو داری و مراقبی که اوضام از اینی که هست بدتر نشه ولی کمکم کن اوضام خوب بشه و جنبه و ظرفیت نعمت هامتو بهم بده که بتونم قابلبت دارا شدن و لایق شدن نعمت هاتو داشته باشم ..........شکرررررررررر
سلام .الان که بیشتر فکر میکنم میبینم ما چادری ها چقدرررر اعتماد به نفسمون پایینه ..طرف هیچ نیست ...حتی اعتماد به نفس نداره خودشو اون طور که هست به جامعه نشون بده ...مجبوره صد قلم خودشو بسازه وهزار تا کار دیگه بکنه که به خیال خودش زیبا تر ومورد قبول تر بشه .........طرف برای این ترسش دین و مذهبشو گذاشته کنار جوری که براش از حجاب حرف بزنی اصلا نمیخواد گوش بده..........یعنی انقدر اوضاش بحرانی شده......!×!!
طرف بعضا واسه این که شوهر کنه یا دلبری کنه به هرلباس و پوشش و آرایشی تن میده .یا بعضا طرف شهامت اینو نداره بگه من مسلمونم ...منم بله.........
خلاصه دم همه دخترای چادری گررررررررررررررررم که شهامت و اعتماد به نفسشون به سقفه .........دم همه خانم های چادری گرم کهاونقدر خودشونو قبول دارن که واسه دو تا نگاه و توجه و ......پا رو ارزش ها و حیا و عفتشون نمیذارن ......دم همه خانم های خوشگل چادری گررررررررررررررم که همین وطری بدون آرایش و لباس های زننده به دل میشینن و قشنگن ...........
این چیزی که من نه تنها تو ازواج توکار هم به عینه دیدم مردم خانم های چادری رو هم خلی جدی حساب نمیکن .به نظرشون هیچی بلد نیستیم و تفکراتمون بدرد نخوره.....حالا با خود پسرا کاری ندارم ولی واقعا دخترای بد حجاب خیلی راحت ازدواج میکنن اونم با پسرایی که خانوده های خوبی دارن ...جالبه من خانم هایی رو دیدم که متدینن ولی به دخترای محجبه حتی نگاه هم نمیکنن !!!!!!
اینجسا که میگم ما کجا و اسلام کجا .. اسلام کجا و جامعه ما کجا .......!!!!!!!!
آدم وسوسه میشه میگه خدایا چی کنم ؟؟ تا کی این همه بی اعتنایی و تنهایی رو تحمل کنم ؟؟؟ تا کی؟؟؟ تا کی باید صبر کنم یه مرد فهمیده ونه لزوما مذهبی پیدا بشه که بفههم اونی که چادر سرش میکنه بی حیا نیست اونی که چادر سرش مکینه زشت نیست اونی که چادر سرش میکنه بد بخت و بی سواد نیست ویا اونی که چادر سرش میکنه امل نیست ...........
من که امید ندارم به این جماعت ....... خیلی هم نمی تونم بهشون خوش بین باشم ..شاید یه رزوم منم همین کتار و بکنم ......حد القل این چادر رو از سرم بردارم ببینم تفکراتم عوض میشه و باس واد و فهمیده خواهم شد یانه ....؟واقعا مسخرس
لابد من ظرفیت هیچی رو ندارم خودم خبر ندارم ........خدا می دونم االه اعلم .......
چاره ای ندارم ...صبر کنم و سعی کنم ناراحت نباشم و به دنبال یه راه حل دیگه بگردم ........دیگه با خدا که نمیشه جر و بحث کرد و کاری که تموم شده تموم شده .... دعا کنید این روحیه ناامدی از خدا که در اوووج امید واری بهش برام پیش اومده بر طرف بشه ......من خیلی روی امید به خدا حساب باز کرده بودم .......ولی نشششششد واقعا ناراحتم ولی نمیدونم باید چی کار کنم که برگردم به خودش از خدا دلگیرم ........امیدوارم درکم کنه و بلاهای بدتر سرم نیاد ....
بله صد درصد هیچ اتفتقی در این دنیا بی حکمت نیست خدا از گذشته و آینده من باخبره و باید بهش توکل کرد چون برای ما بد نمیخواد .... نا امید نیستم مطمئنم حکنی داشته و صلاحمو خواسته که من خودم نمیدونستم و نمیدونم چیه ....صبر میکنم میگن در ارای هر در بسته دری هم باز میشه ...... میخوام ببینم کی باز میشه ولی نگرانم اینا عهم همش حرف باشه ....و تهش این باشه که قسمت نبوده و هیچچچچچییییی
خیلی خسسسسستم واقعا اگه خودتو جای من بذاری میفهمی شکر کردن سخته .... یعنی سهم من از زندیگی همینه ؟؟؟؟؟؟؟ شکست و تنهایی؟؟ تا لحظه آخر به خدا ایمان داشتم و امیدم کم نشد ولی وقتی نتیجمو دیدم ......... گفتن بیا اینم نتیجه آمید !! نمیخوام کفر بگم بله باید شکر کنم .. شکر کنم که سالمم شکر کنم که با هوشم شکر کنم که حداقل همون اول اوت نشدم شکر کنم که پدر و مادرم بالای سرمن.... شکر کنم که هنوز می تونم و جوونم ولی ولی سخته باور کنید سخته شکر کردن ولی من بازم شکر میکنم .... خدایا به داده و ندادت شکر . مممنونم که هموامو داری و مراقبی که اوضام از اینی که هست بدتر نشه ولی کمکم کن اوضام خوب بشه و جنبه و ظرفیت نعمت هامتو بهم بده که بتونم قابلبت دارا شدن و لایق شدن نعمت هاتو داشته باشم ..........شکرررررررررر
صفحه‌ها