نظرات asd

تصویر asd asd 18 مرد, 1393 برا ازدواجم خیلی خیلی زود بود؟

سلام سیمین جان

اولا تبریک میگم. انشاالله که خوشبخت باشید

ثانیا کسی را میشناسم که چند وقت پیش مشکل مشابه شما راداشت که مادرش به او جهیزیه نمیداد و عموهایش هزینه بخشی از جهیزیه اش را تقبل کردند. و بخش دیگری را هم(مثل اجاق گاز- فرش-..) یک مرکز مردمی تهیه جهیزیه برایش خرید و ارسال کرد. (من خودم با آن مرکز تماس گرفتم و هماهنگی هایش را کردم و آنها هم برایش بردند دم در خانه اش تحویلش دادند)

امیدوارم ازم ناراحت نشی اما من میتونم شماره چند جا رو تو قم و شاهرود و مشهد بهت بدم که در تهیه جهیزیه کمک میکنند. و حتی به شهرهای دیگه هم تا حد امکان جهیزیه را ارسال می کنند. تمام وسایل رو نمی تونند تقبل کنند اما در وسایل اصلی کمک می کنند.

اگر شماره رو خواستی همین جا آدرس ایمیلت رو بذار

به امید خدا حل میشه. خدا چون ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری

توجهت به اون "در دیگر" باشه و نا امید نباش عزیزم

تصویر asd asd 18 مرد, 1393 مادرشوهری که میخواد همه چیزو بدونه- شوهر وابسته

از پیشنهادتون ممنونم

راهی که من در پیش گرفتم اینه که اینطور وانمود کنم که زندگی روزانه من و شوهرم یه ریتم تکراری(خواب- غذا- کار خونه- درس خوندن...)داره و اتفاق خاصی تو روز برامون نمی افته که حالا من بخوام اونو براش بگم. یعنی روشی که درحال حاضر دارم برخلاف راه پیشنهادی شماست. علتش هم اینه که اصلا زیگیل بودن از نظر اونا کار اشتباهی نیست و اینکه من هی ازشون بپرسم مثلا این کیه چیکارتون می شه اونو چیکار کردین این چی شد ... باعث می شه من از زندگی اونا چیز یاد بگیرم و آگاهی کسب کنم.

ضمنا اینکه شما میگید بدون اجازه من برم تو خونه زندگیشون تا بفهمه که بده، فایده نداره. چون اون خودش کلید داه به من و گفته هروقت کار داشتی برو کارتو بکن.

و خودش هم در عوض کلید خانه ما را دارد. مثلا یکبار که من و شوهرم از بیرون می آمدیم خانه، خودش آمده بود داخل خانه و برای ما بخاری روشن کرده بود. شاید بعضی بگویند چه مادرشوهر مهربانی! اما اینشون باید اینقد فکر کند که وقتی ما خانه نیستیم شاید خانه ما در وضعیتی باشد که ما نخواهیم کسی آن وضعیت راببیند. یا مثلا لباسی چیزی شخصی و خصوصی داخل خانه باشد که ما نخواهیم آن را ببیند. پس باید بجای آنکه دوستی خاله خرسه کند فکر کند بخصوص که ایشان خودش را خیلی با فرهنگ هم میداند. اینکه بدون هماهنگی کسی وارد حریم او نشوی این خودش بالاترین فرهنگ است.و مثالهای دیگری از این دست...

برای همی ن من تصمیم گرفتم همیشه با اجازه و هماهنگی بروم داخل تا آنها هم بدانند که باید اینطور رفتار کنند.

اگر می شود دوستان نظرشان را در مورد این روشی که درپیش گرفتم بگویند(هر چند این روش دیر جواب می دهد)

تصویر asd asd 18 مرد, 1393 مادرشوهری که میخواد همه چیزو بدونه- شوهر وابسته

امیدوارم صبرم زیاد بشه. ممنون

تصویر asd asd 18 مرد, 1393 مادرشوهری که میخواد همه چیزو بدونه- شوهر وابسته

هانا جانم از راهنماییت ممنونم.

اما اولا من که نمی تونم تمام مدت دوروبرش باشم و خودم همه چیزو براش گزارش بدم، به این امید که دیگه خودش وقت سوال پرسیدن نداشته باشه! ضمن اینکه شما که می دونی زنا می تونن همزمان روی چند تا کار تمرکز کنند.

ثانیا شما شاید باورت نشه که حتی ایشون اگر خودش درحال حرف زدن با کس دیگری باشه و منم با شوهرم مشغول حرفی باشم، ایشون همزمان با اینکه حرف می زنه میشنوه منم چی میگم و جواب منم میده. بعد شما می گی من دوروبرش باشم تا تمرکزش بهم بخوره!

 

تصویر asd asd 12 مرد, 1393 دلم برای خدا تنگ شده

خواهش میکنم طلاق نگیر

من نمیشناسمت اما دلم میگه تو میتونی زندگیتو عوض کنی

به این فکر نکن که شوهرت از غذای مادرت نمیخوره و ...  مگه تو انتظار اونو برآورده کردی و اینکاراتو ترک کردی و اونو خوشحال کردی ، که حالا اون بخواد انتظار تو رو برآورده کنه و خوشحالت کنه؟!!

تمام تمرکزت الان این باشه که به خودت بگی:

من نمیذارم یه عادت بد شوهرمو ازم بگیره!

عوض شو، شوهر خوبتو از دست نده. میره اونوقت حسرتشو میخوری ها.

من برات دعا میکنم

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1