- زیارت در راستای ولایت است و ولایت رکن اساسی اسلام معرفی شده است. در این بین زیارت اربعین امام حسین(علیهالسلام) و زیارتنامه مخصوص آن روز که از امام صادق(علیهالسلام) صادر شده، اهمیت بسزایی دارد.
هنگامه نماز، وقت زیارت خدا و نماز همان زیارت معبود است زیرا معنای "قدقامتِالصلاه" را رسیدن وقت زیارت دانستهاند.[۱] نماز واجبی بسیار فراگیرتر از حج است و حج در مقایسه با نماز ارزش کمتری برخوردار است؛ چرا که حج در اصل زیارت خانه و نماز زیارت صاحب خانه است. از این روست که نماز را هیچگاه و با هیچ عذری نمیتوان ترک کرد. اما حج تنها بر افراد خاص که توانایی مالی و قدرت بدنی انجام آن را دارند؛ واجب میشود. به هر حال نماز و حج دو رُکن مهم از ارکان اسلام شمرده شده است.
ارکان اسلام
امامباقر(علیهالسلام) در معرفی ارکان اسلام فرمودند: «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَة[۲] اسلام بر پنج پایه بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. و به هیچ چیزی مانند ولایت دستور داده نشده است».
در این حدیث ولایت علاوه بر اینکه در کنار واجباتی چون نماز و روزه و حج قرار گرفته، ارزشی والاتر نیز برای آن ذکر شده است. در اصل این حدیث نورانی، اسلام را مانند خیمهای در نظر گرفته که علاوه بر ستونهای چهرگانه در اطراف خیمه، از یک ستون در وسط خیمه برخوردار شده است. عمودی که اگر همان یکی نباشد، خیمه پابرجا نخواهد ماند. عمودی به نام ولایت. این ولایت است که فرد مسلمان را به درب خانه ولیّ الهی میکشاند تا راه انجام صحیح واجبات را به او آموزش دهد. وقتی ولایت نباشد، فرد نمازی میخواند که صحیح نیست و حجی به جا میآورد که ناتمام است و... این اولیاءاله یعنی ائمه اطهار(علیهمالسلام) هستند که به درستی میتوانند راهنمایی کرده و دنیا و آخرت دیگران را به سعادت و نیکی ختم کنند.
از نماز تا زیارت
خداوند در نماز آثار و فواید بسیاری قرار داده است. آرامش و اطمینان قلبی[۳] و دوری از فحشاء و گناه[۴] از آن جمله است. ولایت نیز آثاری شگرف به دنبال خود دارد. حفظ اجتماع و تأمین امنیت دنیا و آخرت[۵] تنها دو اثر از آثار ولایت است. البته ولایت تنها جنبه قلبی و اعتقادی ندارد؛ بلکه ولایت علاوه بر باطن، در خارج نیز متجلی میشود. یکی از جنبههای ظاهری ولایت، زیارت است. فردی به زیارت ولیّ الهی میرود که ولایت او را پذیرفته باشد.
در اصل زیارت رفتن بیانگر دوستی با ولیّ خدا و اعلام دشمنی و بیزاری از دشمنان اوست. زیارت یعنی اعلام حضور، اعلام حضور برای پیمودن راه ولیّ و تبعیت از او. زیارت بیانگر این است که فرد ولیّ را الگوی خویش قبول کرده و میداند که دوری از این الگوها برابر با نابودی است؛ چه از آنها پیش بیفتد و چه عقب بماند. اینجاست که امام هادی(علیهالسلام) به ما آموزش دادهاند که در زیارتها بخوانیم: «فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللَّازِمُ لَكُمْ لَاحِقٌ؛[۶] روى گردانِ از [ راه و روش ] شما، از دين خارج شده است، و همراه با شما، [ به شما ]پيوسته است.»
زیارت امام حسین(علیهالسلام)
وقتی احادیث ثواب و پاداش زیارت اهل بیت(علیهمالسلام) را بررسی میکنیم؛ به روشنی میبینیم که زیارت حضرت اباعبدالله(علیهالسلام) جایگاهی بسیار ویژه و بالا در بین آن احادیث دارد و بسیار مورد توجه ائمه(علیهمالسلام) بوده است. زیارتی که برتر از حج[۷] و هم ارزش با نماز یاد شده است.[۸]
یکی از مهمترین زیارتهای اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) زیارت اربعین حضرت است. همان زیارتی که امام حسن عسکری(علیهالسلام) آن را از نشانهها و شاخصههای مؤمنان قرار داده و فرمودند: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ ... وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ...[۹] علامتهای مؤمن پنج چیز است: ... زیارت اربعین». همان زیارتی که امام صادق(علیهالسلام) برای آن زیارتنامهای خاص به صفوان جمال تعلیم فرموده است[۱۰]. همان زیارتی که امروزه میلیونها زائر را از سراسر دنیا به خود جذب کرده و شور و شوق ولایی را در عالم برپا میکند.
زیارتی که در آن میخوانیم: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ حَمِيداً وَ مُتَّ فَقِيداً مَظْلُوماً شَهِيداً؛ سلام بر تو ای فرزند رسولخدا، سلام بر تو ای فرزند آقای اوصیاء؛ گواهی دهم که براستی تو امانتدار خدا و فرزند امانت دار اویی سعادتمند زیستی و ستوده از دنیا رفتی و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتی».
و میگوییم: «وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ؛ و گواهی دهم که براستی تو از پایه های دین و ستونهای محکم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمانی» و میخوانیم: «اَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ وَاَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى؛ و گواهی دهم که تو براستی پیشوای نیکوکار با تقوا و پسندیده و پاکیزه و راهنمای راه یافته ای و گواهی دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوی و نشانه های هدایت و رشته های محکم (حق و فضیلت)»
این زیارتنامه سراسر درس است و راهنمایی برای مؤمنان. بیهوده این زیارت از نشانههای ایمان شمرده نشده و مطمئناً در این زیارتنامه کوتاه مفاهیم و مطالب بلندی توسط امام صادق(علیهالسلام) بیان شده است. این زیارتنامه درس توحید، نبوت، معاد و امامت است و پیام این زیارت، تقوا و دوری از گانه است. پیامی ضروری که هر فرد حسینی باید با درس گرفتن از آن، در مسیر آن قدم بردارد. قدمی که از نماز پس از زیارت آغاز میشود و تمام عمر زائر را بعد از زیارت باید پوشش دهد.
کلام آخر
بسیار شایسته است که هر زائر اربعینی اباعبدالله(علیهالسلام) و هر عاشق و دلداده حضرت، این زیارتنامه کوتاه را بارها و بارها بخواند، نکتههای آن را استخراج کند، پیامهای آن را بر صفحه قلب خود حک کند و به راههای عملی کردن این پیامهای الهی بیاندیشد.
پینوشت
[۱].رک: ابن بابويه، محمد بن على(شیخصدوق)، التوحيد، ص۲۴۱: «مَعْنَى قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ فِي الْإِقَامَةِ أَيْ حَانَ وَقْتُ الزِّيَارَة».
[۲]. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص۱۸.
[۳]. «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [رعد/۲۳] همان كسانى كه ايمان آورده اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى گيرد آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى يابد».
[۴]. «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ [عنکبوت/۴۵] و نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى دارد».
[۵]. رک: طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۹۹. «قالتْ فاطمهالزهرا(سلاماللهعلیها): طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَة؛ اطاعت از ما نظم ملت و سبب امنیت همگانی است».
[۶]. شیخ عباس قمی، مفاتیحالجنان، زیارت جامعه کبیره.
[۷] . وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۴۹، بابُ تَأَکُّدِ اسْتِحْبابِ زیارةِ الحسینِ بنِ علی؛ رک: شیخحرعاملی،
[۸]. شیخ طوسی، تهذیب، ج۶، ص۵۲.
[۹]. همان.
[۱۰]. همان، ص۱۱۳.