یکی از مهمترین اوصاف الهی که قرآن کریم روی آن تاکید فراوان دارد، صفت «رحمت و رحمانیت» خداوند متعال است؛ در جایجای قرآن کریم آیاتی وجود دارد که بیان کننده رحمت بیپایان الهی است. اولین آیه قرآن نیز با همین صفت پایان میپذیرد و خداوند را صاحب رحمت میداند و میفرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم». «رحمان» و «رحیم» دو اسم از اسماء الهی دال بر رحمت و مغفرت بیپایان خداوند متعال هستند، حال سوال این است که آیا بین این دو اسم تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
دو وصف «رحمان و رحيم» از ماده «رحمت» اشتقاق يافتهاند، و رحمت صفتى است انفعالى، و تأثری است درونى، كه قلب هنگام ديدن كسى كه فاقد يا محتاج چيزى است كه نقص او را تكميل میكند، متاثر شده، و از حالت پراكندگى به حالت جزم و عزم در میآيد، تا حاجت آن شخص را بر آورد، و نقص او را جبران كند. اما اين معنا با لوازم امكانياش درباره خداوند متعال صادق نيست؛ به عبارت ديگر، رحمت در خداى تعالى هرگز به معناى تأثر قلبى نيست، بلكه بايد نواقص امكانى آن را حذف كرد، و باقى مانده را كه همان اعطاء، و افاضه، و رفع حاجت نیازمندان است، را به خدا نسبت داد.
كلمه «رحمان» صيغه مبالغه است كه بر كثرت و بسيارى رحمت دلالت میكند، كلمه «رحيم» نیز بر وزن «فعيل» بوده و صفت مشبهه است، كه ثبات و بقاء و دوام را میرساند؛ پس خداى رحمان، معنايش خداى كثير الرحمة و معناى رحيم، خداى دائم الرحمة است. لذا به همين جهت مناسب است كه بگوییم: کلمه «رحمان» دلالت میكند بر رحمت كثيرى كه شامل عموم موجودات و انسانها اعم از مؤمن و كافر میشود. و كلمه «رحيم» بر نعمت دائمى، و رحمت ثابت و باقى او دلالت كند، رحمتى كه تنها به مؤمنين افاضه میشود، و در عالمى افاضه میشود كه فنا ناپذير است که عالم آخرت باشد، همچنان كه خداى تعالى فرمود: «وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً(احزاب-43): خداوند همواره، به خصوص مؤمنين رحيم بوده است».(1)
به همین خاطر در ميان گروهى از مفسران، مشهور است كه صفت «رحمان» اشاره به رحمت عام خداوند متعال است كه شامل دوست و دشمن، مؤمن و كافر، نيكوكار و بدكار میباشد، زيرا باران رحمت بیحسابش همه مخلوقین را در بر دارد، و خوان نعمت بیدريغش همه جا كشيده شده است. همه بندگان از مواهب گوناگون حيات بهرهمندند، و روزى خويش را از سفره گسترده نعمتهاى بیپايانش بر میگيرند؛ اين همان رحمت عام او است كه پهنه هستى را در بر گرفته و همگان در درياى آن غوطهوراند. ولى «رحيم» اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع و صالح و فرمانبردار است، زيرا آنها به حكم ايمان و عمل صالح، شايستگى اين را يافتهاند كه از رحمت و بخشش و احسان خاصى كه آلودگان و تبهكاران از آن سهمى ندارند، بهرهمند گردند.
این مطلب شاهد روایی هم دارد و از ائمه اطهار (علیهم السلام) احادیثی که دال بر این مطلب باشد نیز وجود دارد؛ به طور مثال امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خداوند معبود همه چيز است، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان است، و تنها نسبت به مؤمنان رحيم است».(2)
شاهد ديگر این مطلب اينكه «رحمان» از اسماء مختص خداوند است و در مورد غير او به كار نمیرود، در حالیكه رحيم صفتى است كه هم در مورد خدا و هم در مورد بندگان استعمال میشود، چنانكه درباره پيامبر (صلی الله علیه و آله) در قرآن کریم آمده است: «عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ(توبه-128): ناراحتيهاى شما بر پيامبر گران است، و نسبت به هدايت شما سخت علاقهمند است، و نسبت به مؤمنان مهربان و رحيم میباشد».(3)
لذا در حديث ديگرى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده: ««رحمان» اسم خاص خداست، اما صفتی عام (نامى است مخصوص خدا ولى مفهوم رحمتش همگان را در بر میگيرد) ولى «رحيم» اسم عام خداست، ولی صفتی خاص (نامى است كه بر خدا و خلق هر دو گفته میشود اما اشاره به رحمت ويژهای نسبت به مؤمنان دارد).(4)
در نتیجه: طبق بسیاری از روایات و نظر دستهای از مفسرین بزرگ شیعه، دو اسم «رحمان و رحیم» در مبدأ اشتقاق با هم تفاوتی ندارند و هر دو از ماده «رحم» گرفته شدهاند و دال بر رحمت بیانتهای الهی؛ تنها تفاوت آن دو در این است که «رحمان» رحمتی عام و فراگیر بوده و مخصوص دنیاست و همه مخلوقات را در بر میگیرد، ولی «رحیم» رحمتی خاص است که دوام دارد و مخصوص جهان آخرت بوده و تنها مومنین را در بر میگیرد و به صورت نعمتهای بهشتی نمود پیدا میکند.
(1). علامه طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج1، ص: 18.
(2). شیخ کلینی، الكافي ج : 1 ص : 115.
(3). آیت الله مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج1، ص: 23.
(4). مجمع البيان في تفسير القرآن، ج1، ص: 94.
نظرات
سلام
سايت جذاب خوبي داريدمطالبش براي من جالبه اما من يك مشكل برايم پيش آمده با سفري كه 4سال پيش به كربلا رفتم تقريبا دين زده شده ام هر چند سعي مي كنم خيلي با خودم مدارا كنم و كم كم بر خود به حالت اول بر گردانم اما مهر و محبتم نسبت به اهل بيت كاملا از بين رفته شايد مدتها از خودم از افكارم بي زار بشوم اما بدون اينكه خودم را سرزنش كنم از در دوستي بر مي آيم كه شيطان داره گولت مي زند شما فردي هستيد در فاميل از حجاب وايمان زبان زد همه هستيد تا اسم مومن مي خواهند ببرند اولين شخص شما هستيد اما يك مدت كوتاس دوباره افكارم به من رخنه مي كنند گاه بي خيال مي شوم و هواس خود را به چيزهاي ديگر معطوف مي كنم اماانگار بي فايدس لطفا اگر براي شما مقدور مرا راهنما كنيد و در وب شخصي يا ايميل من پاسخ بدهيد در پناه ايزد منان سر بلند باشيد
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت ..
[گل][گل]
سلام صبح زیبات بخیر دوست من
روزی سرشار از آرامش و تندرستی داشته باشی
ممنونم بابت حضور سبزت .
خدایا! به من صبر و استقامتی عنایت کن تا در هجوم توفان گناه، ثابت قدم بمانم. به تو اندیشه کنم، تو را حاضر و ناظر بر کردارم بدانم، نعمت های تو را فراموش نکنم، بدانم در حیطه ولایت و قدرت لایزال تو هستم و بدانم جانم در قبض حضرت ملک الموت است و سرانجام من جهنمی است که در وجود آن هیچ شک و شبهه ای نخواهم داشت....
سلام حالتون خوبه انشالله؟ نیستین؟
التماس دعا
یا علی
سلام قسمت نظراتتون واقعا سخت ده تا اسم عوشض کردم تا قبول کرده خیلی گیر میده نمیشه ساده تر کنی تا بیشتر بیایم سربزنیم و نظر بدیم
ناراحت نشین فقط یه پیشنهاده
ممنون
یا علی
مطالب خیلی خوبی بود استفاده کردیم
خوب بود استفاده کردیم