چکیده:ابوطالب لقبی است برای عموی پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) و پدر بزرگوار علی(عليهالسلام) كه بر دیگر القاب و حتی نام ایشان که عبد مناف بوده است، غلبه كرد تا جایی كه دیگر ایشان را كسی به نام عبد مناف نمیشناسد. او بعد از حفر چاه زمزم و 35 سال قبل از عام الفیل و تولد پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) به دنیا آمد و در نیمه شوال المكرم سال دهم بعثت در سن حدود بالای هشتاد سال وفات یافت.
ابوطالب لقبی است برای عموی پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) و پدر بزرگوار علی(عليهالسلام) كه بر دیگر القاب و حتی نام ایشان که عبد مناف بوده است، غلبه كرد تا جایی كه دیگر ایشان را كسی به نام عبد مناف نمیشناسد. او بعد از حفر چاه زمزم و 35 سال قبل از عام الفیل و تولد پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) به دنیا آمد و در نیمه شوال المكرم سال دهم بعثت در سن حدود بالای هشتاد سال وفات یافت.[1]
ایمان ابوطالب یکی از مباحث کلامی بین شیعیان و اهل سنت است. بنا بر آن چه در برخی روایات و کتب تاریخی آمده است، ابوطالب به دین اسلام ایمان آورده و مشرک از دنیا نرفته است. برخی از اهل سنت، موافق ایمان ابوطالب هستند و ایمان آوردن ابوطالب را گزارش کردهاند. در هینجا به آن خواهیم پرداخت.
مخالفین در اثبات کفر ابوطالب به روایات ضعیف و ادله واهى تمسک کردهاند که هیچ یک از آنها نه تنها بر مبناى ما در حدیث و رجال صحیح نیست؛ بلکه بر مبناى خود اهل سنت در رجال و حدیث نیز فاقد صحت است و قابل استناد نیست که در این مجال کوتاه تفسیر آن نمیگنجد. از همین رو برخی از اهل سنت بر ایمان ابوطالب اقرار و اعتراف کردهاند.
اقرار و اعتراف علمای بزرگ اهل سنت بر ایمان ابوطالب:
1ـ «ابوالقاسم راغب اصفهانى» در محاضرات الأدباء مینویسد:
«هرکس ابوطالب را دشمن بدارد، کافر است. از او سؤال کردند دلیل این مطلب چیست؟ در جواب گفت: زیرا پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) او را دوست دارد و به همین خاطر خداوند فرموده است: «إِنَّکَ لا تَهْدی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ[القصص/56] تو نمىتوانى کسى را که دوست دارى هدایت کنى، ولى خداوند هر کس را بخواهد هدایت مىکند و او به هدایتیافتگان آگاهتر است». و کسى که دشمن بدارد فردى را که رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) او را دوست دارد، کافر است.[2]
2ـ «ابن حجر عسقلانى» در توضیح مطلب ذیل مىنویسد:
زمانیكه ابوطالب از بزرگان عرب نسبت به حمله به قوم خود ترسید، قصیدهاى سرود كه در آن به حرم مكه و منزلت آن پناه برده بود و بزرگان قومش او را دوست داشتند و در ادامه شعرش گفته است، فرزند برادرم ! قريش هرگز به تو دست نخواهند يافت، تا روزى كه در زير خاك دفن شوم، دست از يارى تو بر نخواهم داشت به آنچه مأمورى آشكار كن از هيچ چيز مترس، و بشارت ده، و چشمها را روشن ساز، مرا به آئين خود خواندى و میدانم تو راستگو و در دعوت خود امين و درستكارى، حقا كه دين «محمد» از بهترين دينها است.[3]
ابن حجر در ضمن قبول صدور این اشعار از ابوطالب گفته است: «همانا شعر ابوطالب دلالت دارد بر این كه او نبوت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) قبل از بعثت را قبول داشته است، به خاطر مطلبى كه «بحیرا» یا غیر او درباره پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) به او گفته بودند».[4]
3ـ «عینى» شارح صحیح بخاری:
«عینى» شارح صحیح بخاری نیز همین مطاب را قبول کرده است و در ادامه افزوده است این شعر را ابوطالب قبل از بعثت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) سروده است.[5] اگر ابوطالب ايمان نداشت، بايد گفتار رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) را تكذيب و تلاش مىكرد كه او را از دعوتش منصرف نمايد؛ ولى برعكس آن حضرت را تشويق نمود و این اشعار را خطاب به پيغمبر(صلّیاللهعلیهوآله) سروده است.
4ـ «زینى دحلان» مفتى مکه و از علماى بزرگ اهل سنت مىنویسد:
اشعار ابوطالب دلالت دارد که او قبل از بعثت از نبوت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) به وسیله اخبارى که بحیراء راهب و دیگران داده بودند، با خبر بوده است. عملکردهاى ابوطالب نیز بر این مطلب شهادت مىدهد که او به پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) ایمان داشته است، از جمله آنها، وسیله قرار دادن پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) براى طلب باران و خبر داشتن از نبوت او بوده است. این مطلب در روایات بسیار؛ علاوه بر اشعارى که از او نقل شده آمده است.[6]
حاصل آنکه مسأله ایمان ابوطالب، موضوعی اختلافی در میان اهل سنت است و علمای منصف اهلسنت به مومن بودن حضرت ابوطالب مانند شیعه اعتراف کردهاند. همچنین باید گفت: این مسأله از نظر شیعیان اجماعی است واختلافی درآن وجود ندارد.[7]
.................................................
برای مطالعه به کتب زیر مرااجعه فرمایید:
1. ابوطالب/ عبدالکریم گلشنی، دایرة ا لمعارف بزرگ اسلامی.
2. ابوطالب مظلوم تاریخ/ علامه امینی.
پینوشت
[1]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص ۷۸.
[2]محاضرات الأدباء ومحاورات الشعرء والبلغاء، ج 2 ص498.
[3]. قصیدهٔ لامیهٔ او (که نزدیک به ۱۰۰ بیت ا ست) در حمایت از پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) بسیار مشهور است، و یکی از دلایل ایمان او به اسلام به شمار میرود. این قصیده در مدح پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله)، نمونهای از ایمان و وفاداری و نصرت کامل او از پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) است.
[4]. فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 2، ص496.
[5]. عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج7، ص30.
[6]. السیرة النبویة والآثار المحمدیة، ج1، ص43.
[7]. شيعه شناسي و پاسخ به شبهات،علی اصغر رضوانی، ص674 - 675.