رشادت‌های امیرالمومنین در جنگ خندق

09:00 - 1394/05/12

چکیده: ارزش ضربتى كه على(علیه‌السلام) در روز خندق بر دشمن فرود آورد از عبادت جن و انس بالاتر است.

رشادت های حضرت علی در جنگ خندق

مهم‌ترین حادثه‌ای که در ۱۷شوال سال ۵ از هجرت اتفاق افتاد جنگ «خندق» بود، به پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) خبر رسید که کفار قریش با هماهنگی و هم‌عهدی با قبایل مختلف آماده نبرد با مسلمانان هستند؛ حضرت نیز مسأله را با اصحاب خود در میان گذاشت و به پیشنهاد جناب سلمان فارسی(رحمه‌الله‌علیه) مبنی بر حفر خندق در اطراف مدینه عمل کردند.
در این جنگ سپاه مشرکین، به سان مور و ملخ، در كنار خندقی كه مسلمانان شش حفر كرده بودند، جمع شدند. آنان تصور مى‏‌كردند كه هم‌چون گذشته با مسلمانان در بيابان احد روبرو خواهند شد، ولى اين بار اثرى از آنان نديدند و لاجرم به پيش‌روى خود ادامه دادند تا به دروازه شهر مدينه رسيدند.
مشاهده خندقى ژرف در نقاط آسيب‌پذير مدينه، آنان را حيرت‌زده کرد. شماره سربازان دشمن از ده هزار نفر بیشتر بود، در حالى‌كه شماره مجاهدان اسلام از سه هزار نفر تجاوز نمى‏‌كرد.[1]

محاصره مدينه حدود يك ماه طول كشيد و سربازان قريش هر گاه به فكر عبور از خندق مى‏‌افتادند با مقاومت پاس‌داران خندق، كه در فاصله‏‌هاى كوتاهى از آن در سنگرهاى دفاع موضع گرفته بودند، روبرو مى‏‌شدند. تير اندازى از هر دو طرف روز و شب ادامه داشت و هيچ يك بر ديگرى پيروز نمى‌‏شد.

ادامه اين وضع براى سپاه دشمن دشوار و گران بود. زيرا سردى هوا و كمبود علوفه برای چهارپایان آنان را به مرگ تهديد مى‏‌كرد و مى‌‏رفت كه شور جنگ از سرشان بيرون رود و سستى و خستگى در روحيه آنان رخنه كند. از اين رو، سران سپاه جز اين چاره نديدند كه زور مندان سرسخت و تواناى خود را از خندق عبور دهند. شش نفر از قهرمانان سپاه قريش اسب‌هاى خود را در اطراف خندق به تاخت و تاز در آوردند و از نقطه‌ی ‏‌باريكى عبور كردند و وارد ميدان شدند.

يكى از اين شش نفر، قهرمان نامى عرب، «عمرو بن عبدود» بود كه نيرومندترين و دلاورترين جنگ‌جوى شبه جزيره به شمار مى‌‏رفت و او را با هزار مرد جنگى قیاس می‌کردند. او در برابر صف‌های مسلمانان مانند شير مى‏‌غريد و فرياد مى‏‌كشيد: «مدعيان بهشت كجا هستند؟ آيا از ميان شما يك نفر نيست كه من‌را به دوزخ بفرستد يا من او را به بهشت روانه سازم؟»
كلمات او نداى مرگ بود ونعره‌‏هاى پياپى او چنان ترسى در دل‌ها افكنده بود كه گويى گوش‌ها بسته و زبان‌ها براى جواب از كار افتاده بود.[2]

بار ديگر قهرمان سال‌خورده عرب دهانه اسب خود را رها كرد و در برابر صفوف مسلمانان می‌خراميد و مبارز می‌طلبيد. هربار كه نداى قهرمان عرب براى مبارزه بلند مى‏‌شد فقط جوانى بر مى‌‏خاست و از پيامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، اجازه مى‌‏گرفت كه به ميدان برود، ولى پيوسته با مقاومت و امتناع آن حضرت روبرو مى‌‏شد. آن جوان کسی جز امیرالمومنین(علیه‌السلام) نبود و پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در برابر تقاضاى او مى‌‏فرمود: «بنشين اين عمرو است».

عمرو براى بار سوم نعره كشيد و گفت: «صدايم گرفت. آيا در ميان شما كسى نيست كه به ميدان گام بگذارد؟ اين بار نيز امیرالمومنین(علیه‌السلام) با التماس فراوان از پيامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) خواست كه به وى اذن میدان دهد. پيامبر فرمود: «اين مبارز طلب عمرو است». امیرالمومنین(علیه‌السلام) نیز عرض كرد: «باشد». سرانجام پيامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با درخواست وى موافقت کرد و شمشير خود را به او داد و عمامه‌ی خود را بر سر او بست و در حق او دعا كرد و گفت: خداوندا، على را از بدى حفظ فرما. پروردگارا، در بدر عبيده و در احد شير خدا حمزه را از من گرفتى، خداوندا، على را از آسيب حفظ فرما».[3] سپس اين آيه را تلاوت كرد: «رَبِّ لا تَذَرْني‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ ‏[انبیاء/89] پروردگارا، من‌را تنها(و بدون فرزند و وارث) و تو بهترین وارث‌ها هستی». سپس اين جمله تاريخى را بيان فرمود: «امروز تمام کفر در مقابل تمام اسلام ایستاده است».[4]

قهرمان عرب پس از آشنايى با امیرالمومنین(علیه‌السلام) از مقابله با او خوددارى كرد و گفت: «پدرت از دوستان من بوده و من نمى‏‌خواهم خون فرزند او را بريزم». اما امیرالمومنین(علیه‌السلام) به او فرمود: «تو غصه مرگ مرا مخور. من، خواه كشته شوم و خواه پيروز گردم، خوشبخت‌‏خواهم بود و جايگاه من در بهشت است، ولى در همه احوال دوزخ در انتظار توست. در اين موقع عمرو لبخندى زد وگفت: برادر زاده! اين تقسيم عادلانه نيست، بهشت و دوزخ هر دو مال تو باشد». [5]

جنگ شروع شد، ابتدا قهرمان عرب، شمشير خود را بر سر امیرالمومنین(علیه‌السلام) فرود آورد، حضرت ضربت او را با سپر دفع كرد، ولى سپر به دو نيم شد و كلاه‌خود نيز درهم شكست و سر آن حضرت نیز مجروح شد. در هيمن لحظه امام فرصت را غنيمت‌‏شمرده، ضربتى محكم بر او فرود آورد و او را نقش بر زمين ساخت. صداى ضربات شمشير و گرد وخاك ميدان مانع از آن بود كه سپاهيان دو طرف نتيجه مبارزه را از نزديك ببينند.
ناگهان صداى تكبير امیرالمومنین(علیه‌السلام) بلند شد، با این تکبیر صدای شادى از سپاه اسلام برخاست و مسلمانان دريافتند كه امیرالمومنین(علیه‌السلام) بر قهرمان عرب غلبه کرده، شر او را از سر مسلمانان كوتاه ساخته است.

كشته شدن اين قهرمان نامى سبب شد كه آن پنج قهرمان ديگر، پا به فرار بگذارند. چهار نفر از آنان توانستند از خندق به سوى لشكرگاه خود بگذرند و قريش را از قتل قهرمان بزرگ خود آگاه سازند، ولى نوفل به هنگام فرار با اسب خود در خندق افتاد و حضرت على(علیه‌السلام)، كه در تعقيب او بود وارد خندق شد و او را با يك ضربت از پاى در آورد.[6]

سپس پيامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با الهام از وحى الهى، فداكارى امیرالمومنین(علیه‌السلام) را در آن روز، چنين ارزيابى كرد: «ارزش ضربتى كه على(علیه‌السلام) در روز خندق بر دشمن فرود آورد، از عبادت جن و انس بالاتر است‏».[7]
فلسفه اين بیان نورانی روشن است؛ زيرا اگر اين فداكارى نبود، آيين شرك سراسر جهان را فرا مى‏‌گرفت و ديگر مشعلى برای هدایت باقى نمى‌‏ماند كه ثقلين دور آن گرد آيند و در پرتو فروغ آن به عبادت و پرستش خدا بپردازند.

اين‌جاست كه بايد گفت امیرالمومنین(علیه‌السلام) با فداكارى بى‌نظير خود مسلمانان جهان و پيروان آيين توحيد را قرين منت‏ خود قرار داده است و به سخن ديگر، اسلام و ايمان در طى قرون و اعصار گذشته مرهون فداكارى حضرت بوده است.

 

-----------------------------------------------------
پی نوشت
[1]. به نقل از سيره ابن هشام، ج‏2، ص 238.
[2]. مغازى، ج‏2، ص 48.
[3]. تاريخ الخميس، ج‏1، ص‏486.
[4]. كنز الفوائد، ص‏137.
[5]. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج‏2، ص 148.
[6]. تاريخ الخميس، ج‏1، ص‏487.
[7]. مستدرك حاكم، ج‏3، ص 32 وبحار الانوار، ج‏20، ص‏216.
[8]. برگرفته از کتاب فروغ ولايت/ نوشته آیت الله جعفر سبحانی

نظرات

تصویر گگخحج
نویسنده گگخحج در

خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی طولانی بود

تصویر شاهین
نویسنده شاهین در

آره 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

خیلی زیاده 

تصویر شاهین
نویسنده شاهین در

بیش از حد زیاده 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 3 =
*****