چکیده: امام محمد باقر(علیهالسلام) طى مدت امامت خود، با وجود شرائط نامساعد، به نشر و اشاعه حقايق و معارف الهى پرداخت و مشكلات علمى را تشريح نمود و جنبش علمى دامنه دارى به وجود آورد. حضرت در علم، زهد، عظمت و فضيلت سرآمد همه بزرگان بنى هاشم بود و مقام بزرگ علمى و اخلاقى او مورد تصديق دوست و دشمن بود. به قدرى روايات و احاديث، در
امام محمد باقر(علیهالسلام) طى مدت امامت خود، با وجود شرائط نامساعد، به نشر و اشاعهی حقايق و معارف الهى پرداخت و مشكلات علمى را تشريح نمود و جنبش علمى دامنهدارى به وجود آورد. حضرت در علم، زهد، عظمت و فضيلت سرآمد همه بزرگان بنىهاشم بود و مقام بزرگ علمى و اخلاقى او مورد تصديق دوست و دشمن بود. به قدرى روايات و احاديث، در زمينه مسائل و احكام اسلامى، تفسير، تاريخ اسلام، و انواع علوم، از آن حضرت به يادگار مانده است كه تا آن روز از هيچيك از فرزندان امام حسن و امام حسين(علیهالسلام) به جا نمانده بود.
رجال و شخصيتهاى بزرگ علمى آن روز، و نيز عدهاى از ياران پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) كه هنوز در حال حيات بودند، از محضر آن حضرت استفاده مىكردند. علاوه بر كتب شيعه، كتب و مولفات دانشمندان و مورخان اهل سنت مانند: طبرى، بلاذرى، سلامى، خطيب بغدادى، ابونعيم اصفهانى، و كتبى مانند: موطا مالك، سنن ابى داود، مسند ابى حنيفه، مسند مروزى، تفسير نقاش، تفسير زمخشرى، و دهها کتب نظير اينها، كه از مهمترين كتب جهان تسنن است، پر است از سخنان پرمغز پيشواى پنجم شیعیان.[1]
امام محمد باقر(علیهالسلام) از نظر برخی دانشمندان اهل سنت
شهرت و آوازه علوم و دانشهاى امام محمد باقر(علیهالسلام) چنان سرزمینهای اسلامى را پر كرده بود كه لقب «باقر العلوم» یعنی گشاينده دريچههاى دانش و شكافنده مشكلات علوم به خود گرفته بود. به همین دلیل برخی از بزرگان منصف از مذاهب مختلف این شهرت علمی را ستوده و در کتب خود از آن یاد کردهاند. در ادامه به اظهارات چند تن علمای ایشان میپردازیم:
1. «شمس الدين ذهبى» از برجستهترين علماى رجالى و از مشهورترين مورخان نيمه نخست قرن هشتم هجرى است. وى نويسنده دهها كتاب رجالى و تاريخى است و تخصص عمده او دانش رجال و جرح و تعديل راويان و محدثان است. گرايش مذهبى ذهبی سلفى و اهل حديث است. او درباره امام محمد باقر(علیهالسلام) میگوید: «ابوجعفر باقر(علیهالسلام) سيد، امام، فقيه و کسی است که برای خلافت صلاحيت دارد».[2] او در جای ديگری میگويد: «او يکی از کسانی بود که بين علم و عمل و بزرگواری و شرف و وثاقت، جمع نموده بود. او اهليت خلافت را داشت ...».[3]
2. «خليل بن ابيک بن عبدالله ملقب صلاح الدين صفدی» اديب، مورخ و دارای تصانيف بسيار؛ او در صفد از نواحی فلسطين تولد يافت و به آنجا منسوب است. در دمشق به تحصيل پرداخت و در فن رسم ماهر گشت.[4] او در باره امام محمد باقر(علیهالسلام) میگوید: «...او يکی از کسانی بود که علم و فقه و ديانت و وثاقت و بزرگواری را جمع نموده و برای خلافت صالح بود و او يکی از ائمه دوازدهگانه است که شيعه قائل به عصمت آنهاست».[5]
3. «ابن صبّاغ مالکی» که در سال ۷۸۴ در شهر مکه به دنیا آمد، در همان شهر تحصیلات علمی خود را ادامه داد و در سال ۸۵۵ در همان شهر از دنیا رفت. وی درباره امام محمد باقر(علیهالسلام) میگوید: «محمد بن علي بن الحسين(عليه السلام) با وجود علم و فضل و بزرگواری و رياست و امامت، اهل جود به خاص و عام بود. او مشهور به کرم بر همه بود و با کثرت عيال و متوسطالحال بودن در مال، معروف به فضل و احسان بود».[6]
4. «احمد بن يوسف قرمانن» معروف به «احمد بن سنان» دمشقی قرمانی، که کنیهاش «ابوالعباس» بود و مؤلف کتاب «اخبار الدول و آثار الأول» که به تاريخ قرمانی معروف است.[7] از او ستایشهای زیادی درباره امام محمد باقر(علیهالسلام) ثبت شده است. از آن جمله گزارش زیر است: «... امام محمد باقر(علیهالسلام) از بين برادرانش جانشين پدرش و قائم مقام امامت بعد از او بود. و از هيچيک از اولاد حسن و حسين(علیهماالسلام) در علم دين و سنن و علم قرآن و تاريخ و فنون و آداب، به مقدار آنچه از ابیجعفر(علیهالسلام) رسيده، ظاهر نشده است».[8]
5. «ابوالعباس شهاب الدین احمدبن حجر هیثمى» از فقهاى بزرگ اهل سنت، او در سال 908(ه.ق) در مصر متولد شد و در آنجا به فراگیرى علوم اسلامى مشغول شد و در بیشتر علوم عصر خود کتاب نوشت. او در دانشگاه الأزهر به فراگیرى علوم پرداخت و سپس از آنجا به شهر مکه رفت. او درباره امام محمد باقر(علیهالسلام) مىنويسد: «محمد باقر(علیهالسلام) به اندازهاى گنجهاى پنهان معارف و دانشها را آشكار ساخت و حقايق احكام و حكمتها و لطايف دانشها را بيان نمود كه جز بر عناصر بىبصيرت يا بدسيرت پوشيده نيست و از همينجاست كه وى را شكافنده و جامع علوم، و برافرازنده پرچم دانش خواندهاند.[9]
6. «محمد ابو زهره» از بزرگان علمای مصر که در مصر متولد شد؛ وی درباره امام محمد باقر(علیهالسلام) میگوید: «محمد فرزند زين العابدين(علیهماالسلام) وارث او در امامت علم و نيل به هدايت بود. و لذا مقصد علمای همه سرزمينهای اسلامی بود. هيچکس به زيارت مدينه نمیآمد جز آنکه وارد خانه او شده و از آن حضرت کسب علم مینمود».[10]
در نتیجه: آقا امام باقر(علیهالسلام) در زمان خویض و حتی بعد از ایشان، چنان به علم دانش و بیان حقایق معروف و مشهور بود که تمام اهل سنت آن زمان و زمانهای بعدی به علم و درایت و زهد و فضیلت حضرت اعتراف کردند و ایشان را سرآمد روزگار دانستهاند.
.....................................................................................
پینوشت
[1]. سيره پيشوايان، ص 306؛الارشاد، ص 261؛ مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 195.
[2]. سير اعلام النبلاء،الذهبي،ج13،ص120.
[3]. همان،ج4ص402و403.
[4]. الاعلام، ج 2: ص 315.
[5]. الوافي بالوفيات،ج2ص102.
[6]. الفصول المهمة،ص204.
[7]. اخبار الدول، ص 111.
[8]. اخبار الدول،ص111.
[9]. الصواعق المحرقه، ص 201.
[10]. الامام الصادق(علیهالسلام)، ص22.