مطالب دوستان گیلوا

ممنون نظر لطف شماست.

سلام ببخشید که دیر شد. نامه شما لحظاتی قبل به دستم رسید.  باز بابت تاخیر جواب عذر خواهیم.  یکی از خاصیت های ما آدما اینه که خیلی چیزها رو نمی دونیم. از آینده خبر نداریم. شما هدفت از درس خوندن شاد کردن دل مادرت بوده و این عالییییییه. احسنت. حالا اگر شرایط جوری باشه که با قبولی تو دانشگاه از مادرت جدا بشی، بازهم دانشگاه رو می خواهی؟  یا اگر با دانشگاه رفتن تو امسال قرار باشه همکلاسی هایی گیرت بیاد که باعث بشن آبروی مادرت رو ببری بازهم دانشگاه رو انتخاب می کنی.  این جهان مهندس داره. یک مهندس بی نظیر، مهندسی که از هدف قشنگت اطلاع داره و قراره تو رو به هدفت برسونه. درسته تو ابزار رو ازش خواستی اما او آنقدر بزرگ هست که هدف رو برات آماده می کنه.  خیلی چیزها هست که فکر می کردیم خوبه ولی وقتی بهش رسیدیم فهمیدیم نه. شده مایه عذاب ما.  این مهندس حکیم برای اینکه ما ناراحت نشیم این جوری با ما صحبت کرده : وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ۱ چه بسا چیزی را خوش نمی دارید و آن برای شما خوب است، و بسا چیزی را دوست می دارید و آن برای شما بد است، و خدا می داند و شما نمی دانید. قضیه رو بسپار به کسی که در بلندی قرار گرفته و گذشته، حال و آینده تو رو خبر داره و البته بی نهایت دوست داره.  راستی می دونی اگر همه چیز بر وفق مراد آدم باشه این اصلا نشانه خوبی نیست؟  این قضیه رو بخوان: با اصرار پیامبر را به خونش دعوت کرد. پیامبر پذیرفت و با هم راه خانه را در پیش گرفتند. به خانه رسیدند. پیامبر وارد حیاط خانه شد. دید مرغی که بالای دیوار نشسته بود، تخم گذاشته است. تخم مرغ غلتید و از بالای بلندی بر زمین افتاد، ولی نشکست. پیامبر تعجب کرد و به مرد فرمود: «دیدی چگونه تخم مرغ از بالای دیوار روی زمین افتاد، ولی نشکست؟» مرد گفت: «آری! آیا شما از این تعجب می کنید؟ سوگند به خدایی که تو را به پیامبری برانگیخته است، هرگز زیانی به من نرسیده است. اینکه چندان زیانی هم نبود». پیامبر با شنیدن این سخن بدون اینکه پذیرایی شود، از خانه مرد بیرون رفت و هیچ چیزی هم در خانه آن مرد نخورد. وقتی که از در خانه بیرونمی رفت، می فرمود: «کسی که هرگز زیانی به او نمی رسد، خدا به او توجهی ندارد و لطف خود را از او دور داشته است».۲ شایدم یک امتحان باشه.   بدی های دیگران در حق تو و یا اطراف تو مرا هم آزار داد. ولی این بدی ها نباید تو را بد کند. خلاصه حال خوبت رو فراموش نکن.  و همه چیز را به بهترین بهترین ها بسپار تا در صفحه شطرنج زندگی ات یک حرکت اشتباه نداشته باشی. یک حرکت اشتباه در شطرنج یعنی....  پی نوشت ۱- سوره بقره آيه ۲۱۶ ۲- در قلمروی آفتاب، ابوالفضل هادی منش، مرکز پژوهش های صداوسيما، صفحه ۲۵۵