سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.
وسواس یکی از اختلالات آزار دهنده ای است که موجب ناراحتی و اضطراب و رنجش شدید برای فرد و حتی اطرافیانی که با او زندگی میکنند می شود. امیدواریم با تلاشی که میکنید و با راهنمایی هایی که خدمتتان ارائه میکنیم بتوانید بر این مشکل غلبه کنید.
برای توضیح بیشتر و آشنایی شما با وسواس و انواع درمانهای موثر توضیحاتی خدمتتان بیان میکنم:
وسواس دو صورت کلی دارد، یکی وسواسهای فکری و دیگری وسواسهای عملی یا رفتارهای آیینی، معمولا در بسیاری از افرادی که دچار وسواس می شوند، هر دو مورد با هم ایجاد می شود، در واقع در ابتدا افکاری آزار دهنده و تکراری توی ذهن می آید که ایجاد اضطراب می کند، فرد در مرحله اول سعی می کند این افکار را نادیده بگیرد، اما هر چه تلاش می کند، به صورت شدیدتر توی ذهن می آید و تولید اضطراب می کند، در مرحله بعد برای رفع اضطراب، رو به رفتارهای وسواسی یا اعمال آیینی می آورد، با انجام این رفتار وسواسی کمی از اضطرابش کم می شود، اما مجددا اضطراب برمی گردد، این بار برای کاستن از اضطراب، آن رفتار وسواسی را بیشتر انجام می دهد تا اینکه اگر فرد روز اول دو بار رفتار وسواسی را انجام می داد و به آرامش می رسید، بعد از یکی دو ماه باید مثلا ده بار آن رفتار وسواسی را انجام بدهد تا به آرامش برسد و در بسیاری از موارد به رفتارهای وسواسی مختلفی رو می آورد.
اما چه کار باید کرد؟ برای درمان وسواس لازم است با شما مصاحبه شود، خود مصاحبه و آشنا سازی با وسواس، جزیی از فرایند درمان خواهد بود.همچنین آشنا شدن با افکار وسواسی و شناخت انواع رفتارهای وسواسی موجود در شما و شدت و فراوانی آن بسیار مهم است.
درمان وسواس به صورت کلی و در یک جمله «مواجهه و عدم پاسخ (ERP)» می باشد، یعنی فرد باید با وسواس هایش مواجه شود و در عین حال به آن وسواسها پاسخ ندهد مثلا وقتی شما احساس میکنید دست کشیدن در وضو را باید تکرار کنید یا به نحو خاصی انجام دهید، باید این احساس و اضطراب را تحمل کنید و اجازه انجام آن را به خودتان ندهید، بله شما در ابتدا با سختی و اضطراب مواجه خواهید شد و شاید فکر کنید که تحملش غیر ممکن است اما با تحمل کردن اضطراب به مدت کمی، اضطراب از بین خواهد رفت و هیچ اتفاق بدی نمی افتد. به همین ترتیب در مورد تمام وسواسهای خود در همه جنبه های موجود باید عمل کنید تا درمان کامل اتفاق بیافتد. البته این کار نیاز به برنامه ریزی و تکنیکهای خاص خودش دارد که باید با تشکیل سلسله مراتب وسواسها، از وسواسهای ساده تر و با اضطراب پایین تر شروع کرد و در نهایت به وسواسی که بیشترین اضطراب را ایجاد می کند رسید. جالب اینجاست که وقتی با رفتارهای وسواسی کوچک مواجه شوید و به آن پاسخ ندهید به تناسب، رفتارهای وسواسی بزرگتر هم از شدتش کاسته می شود و راحت تر می توان با آن مقابله کرد.
مساله ای که باز مهمه گفته بشه اینه که لازمه با بررسی های بیشتر جنبه های مختلف افکار و رفتارهای وسواسی را کشف کرد ممکنه شما بیشترین حد وسواسی را در وضو داشته باشید اما در جنبه های دیگه هم مثل شستشوی لباس و یا شستن پا هنگام دستشویی، چک کردن اجاق گاز، بستن در و... وسواس داشته باشید که شناسایی اونها برای درمان خیلی مهم است. اگرچنانچه شدت وسواس خیلی زیاد باشد لازم است ابتدا با دارو درمانی مقداری از شدت آن کاست و همزمان با استفاده از تکنیکهای روانشناختی به درمان وسواس پرداخت. نکته مهمی که باید خدمتتان عرض کنم این است که برای درمان زمانی که دارو تجویز می شود، فقط به دارو اکتفا نکنید چرا که با قطع دارو وسواس برگشت خواهد کرد و با شدید شدن وسواس و عدم تمایل به مصرف دارو، روان درمانی هم با مشکل مواجه خواهد شد.
جهت آشنایی بیشتر با وسواس و فرایند درمان میتوانید فایل زیر را دانلود و مطالعه کنید.
برگ آموزشی درباره اختلال وسواس
برای طی کردن فرایند درمان، مشاوره حضوری به مراکز مشاوره روانشناختی بسیار مهم و ضروری است و توصیه ما همین است چرا که درمان به صورت مجازی نمیتواند اثر مراجعه حضوری در درمان وسواس را داشته باشد.
در ادامه اگر سوالی داشتید در خدمتتان هستیم
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر می کنم.
مشاهده چنین مشکلی که برخلاف انتظار و اعتقادات شما و همسرتان بوده موجب ناراحتی و نگرانی شما شده است، امیدوارم بتوانیم در این زمینه به شما کمک کنیم و با تلاشی که خواهید کرد ان شاالله مشکل برطرف شود.
اینکه چرا مردها همسر خود را رها کرده به سراغ فیلمهای غیر اخلاقی میروند دلایل متعددی دارد که نیاز به بررسی و احیانا درمان دارد.
اولین مساله ای که در این مورد لازم است مورد بررسی قرار بگیرد کمیت و کیفیت و رضایت شما و همسرتان نسبت به روابط جنسی است. طبیعتا روابط جنسی شما و همسرتان دچار اشکال شده و از روند طبیعی آن به هر دلیلی خارج شده است؛ وجود محدودیتها و عدم دسترسی همسرتان به شما در دورانی که حضور نداشتید و حتی دوران بارداری و بعداز آن که به خاطر رسیدگی به فرزندان وقت کمتری برای همسرتان میگذارید و یا وجود ایام عادت ماهیانه که محدویتهای رابطه جنسی برای همسرتان ایجاد می شود، نقش مهمی در این مساله دارد، زمانی که فردی به هر دلیل رو به تماشای اینگونه فیلمها بیاورد از لحاظ فعالیتهای مغزی اتفاقاتی در مغز می افتد که کاملا شبیه به مصرف مواد مخدر است، یعنی به نوعی اعتیاد آور است و رها کردن آن سخت خواهد شد. و در ادامه اگر مشکل هم برطرف شود ممکن است فرد همچنان گرفتار باشد، اما جای امیدواری است و قابل برطرف شدن خواهد بود. با توجه به این نکات توصیه اول ما این است که همسرتان را از لحاظ جنسی (هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت) بیشتر تامین کنید و او را به ارگاسم برسانید. معمولا مردها بعد از ارگاسم تا مدتی احساس نیاز به ارضای جنسی ندارند حال ممکن است این مدت خیلی کوتاه باشد و یا حتی چند روز. شما میتوانید این مدت را از روی رفتارها و گفتارهای همسرتان کشف کنید سپس قبل از اینکه او بخواهد احساس نیاز کند و به سراغ فیلم برود شما مجددا او را ارضا کنید و از لحاظ نیازجنسی آنقدر تامینش کنید که احساس نیاز برای رفتن به سمت فیلم ها پیدا نکند در واقع به او فرصت نمیدهید.
یکی از نکاتی که در روابط همسران باید مورد توجه قرار بگیرد داشتن صمیمیت است که این صمیمیت در ابعاد مختلفی اتفاق می افتد از جمله آنها صمیمت جسمی(غیر جنسی)یعنی لمس بدن یکدیگر، شوخی هایی مثل کشیدن لپ، بوسیدن، نوازش، خوابیدن کنار هم و درآغوش هم و..، صمیمت زمانی یعنی وقت گذاشتن برای در کنار هم بودن و صمیمیت جنسی که به معنای رابطه جنسی است، حال با توجه به این سه بعد سعی کنید از لحاظ زمانی وقت بیشتری برای بودن در کنار همسرتان اختصاص بدید، برای رابطه جنسی به دنبال اعلام نیاز توسط او نباشید بلکه با داشتن صمیمیت جسمی بیشتر و لمس و نوازش یکدیگر و در کنار یکدیگر خوابیدن در نهایت به سمت رابطه جنسی بروید و او را تامین نمایید.
یکی دیگر از عواملی که میتواند در بروز چنین مشکلی دخیل باشد وجود اختلالات جنسی و حتی ضعف در مهارتهای جنسی در همسرشما یا خود شما باشد، که فرایند یک رابطه زناشویی صحیح را خدشه دار می کند، مثلا همسرتان اگر مشکل زودانزالی یا اختلال و ضعف در نعوظ یا ناتوانی در ارضاء همسر داشته باشد و یا بی میلی و یا دیر انزالی درشما وجود داشته باشد همسرتان را دچار آشفتگی در رابطه جنسی میکند و ممکن است با فاصله گرفتن و اجتناب از برقراری رابطه صحیح و کامل جنسی، برای تامین نیاز جنسی رو به فیلمهای غیراخلاقی بیاورد که اگر چنین مشکلی وجود دارد باید به درمان این مشکل پرداخت.
توصیه آخر اینکه بسیاری از مشکلات زناشویی به اختلال در مسایل ارتباطی بر میگردد که این مساله هم نیاز به بررسی دارد. چنانچه مهارتهای ارتباطی خوبی بین شما وجود نداشته باشد ممکن است اثرش را روی مسایل جنسی و به طبع آن رفتن به سمت انحرافات جنسی نشان دهد.
در خصوص سوال آخر چون سوالتان مساله شرعی است لطفا به صورت مجزا مطرح نمایید تا کارشناس احکام پاسخگوی سوال شما باشد.
در ادامه اگر نیاز به مشاوره داشتید در خدمتتان هستیم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.
وسواس یکی از اختلالات آزار دهنده ای است که موجب ناراحتی و اضطراب و رنجش شدید برای فرد و حتی اطرافیانی که با او زندگی میکنند می شود. اگر چنانچه شما درگیر چنین مشکلی شده اید توصیه میکنیم حتما پیگیر درمان باشید، امیدواریم با تلاشی که میکنید و با راهنمایی هایی که خدمتتان ارائه میکنیم بتوانید بر این مشکل غلبه کنید.
برای توضیح بیشتر و آشنایی شما با وسواس و انواع درمانهای موثر توضیحاتی خدمتتان بیان میکنم:
وسواس دو صورت کلی دارد، یکی وسواسهای فکری و دیگری وسواسهای عملی یا رفتارهای آیینی، معمولا در بسیاری از افرادی که دچار وسواس می شوند، هر دو مورد با هم ایجاد می شود، در واقع در ابتدا افکاری آزار دهنده و تکراری توی ذهن می آید که ایجاد اضطراب می کند، فرد در مرحله اول سعی می کند این افکار را نادیده بگیرد، اما هر چه تلاش می کند، به صورت شدیدتر توی ذهن می آید و تولید اضطراب می کند، در مرحله بعد برای رفع اضطراب، رو به رفتارهای وسواسی یا اعمال آیینی می آورد، با انجام این رفتار وسواسی کمی از اضطرابش کم می شود، اما مجددا اضطراب برمی گردد، این بار برای کاستن از اضطراب، آن رفتار وسواسی را بیشتر انجام می دهد تا اینکه اگر فرد روز اول دو بار رفتار وسواسی را انجام می داد و به آرامش می رسید، بعد از یکی دو ماه باید مثلا ده بار آن رفتار وسواسی را انجام بدهد تا به آرامش برسد و در بسیاری از موارد به رفتارهای وسواسی مختلفی رو می آورد.
اما چه کار باید کرد؟ برای درمان وسواس لازم است با شما مصاحبه شود، خود مصاحبه و آشنا سازی با وسواس، جزیی از فرایند درمان خواهد بود.همچنین آشنا شدن با افکار وسواسی و شناخت انواع رفتارهای وسواسی موجود در شما و شدت و فراوانی آن بسیار مهم است.
درمان وسواس به صورت کلی و در یک جمله «مواجهه و عدم پاسخ (ERP)» می باشد، یعنی فرد باید با وسواس هایش مواجه شود و در عین حال به آن وسواسها پاسخ ندهد مثلا وقتی شما احساس میکنید باید دستتان را بشویید باید این احساس را تحمل کنید و اجازه شستشو به خودتان ندهید، بله شما در ابتدا با سختی و اضطراب مواجه خواهید شد و شاید فکر کنید که تحملش غیر ممکن است اما با تحمل کردن اضطراب به مدت کمی اضطراب از بین خواهد رفت و هیچ اتفاق بدی نی افتد. به همین ترتیب در مورد تمام وسواسهای خود در همه جنبه های موجود باید عمل کنید تا درمان کامل اتفاق بیافتد. البته این کار نیاز به برنامه ریزی و تکنیکهای خاص خودش دارد که باید با تشکیل سلسله مراتب وسواسها، از وسواسهای ساده تر و با اضطراب پایین تر شروع کرد و در نهایت به وسواسی که بیشترین اضطراب را ایجاد می کند رسید. جالب اینجاست که وقتی با رفتارهای وسواسی کوچک مواجه شوید و به آن پاسخ ندهید به تناسب، رفتارهای وسواسی بزرگتر هم از شدتش کاسته می شود و راحت تر می توان با آن مقابله کرد.
مساله ای که باز مهمه گفته بشه اینه که لازمه با بررسی های بیشتر جنبه های مختلف افکار و رفتارهای وسواسی را کشف کرد ممکنه شما بیشترین حد وسواسی را در شستشوی دست داشته باشید اما در جنبه های دیگه هم مثل شستشوی لباس و یا شستن پا هنگام دستشویی، چک کردن اجاق گاز، بستن در و... وسواس داشته باشید که شناسایی اونها برای درمان خیلی مهم است. اگرچنانچه شدت وسواس خیلی زیاد باشد لازم است ابتدا با دارو درمانی مقداری از شدت آن کاست و همزمان با استفاده از تکنیکهای روانشناختی به درمان وسواس پرداخت. نکته مهمی که باید خدمتتان عرض کنم این است که برای درمان، فقط به دارو اکتفا نکنید چرا که با قطع دارو وسواس برگشت خواهد کرد و با شدید شدن وسواس و عدم تمایل به مصرف دارو، روان درمانی هم با مشکل مواجه خواهد شد.
جهت آشنایی بیشتر با وسواس و فرایند درمان میتوانید فایل زیر را دانلود و مطالعه کنید.
برگ آموزشی درباره اختلال وسواس
برای طی کردن فرایند درمان مشاوره حضوری به مراکز مشاوره روانشناختی بسیار مهم و ضروری است و توصیه ما همین است چرا که درمان به صورت مجازی نمیتواند اثر مراجعه حضوری در درمان وسواس را داشته باشد.
در ادامه اگر سوالی داشتید در خدمتتان هستیم
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
پیش از هر چیزی اقدام شما جهت ازدواج را تحسین میکنم و برایتان زندگی خوب و شیرینی را آرزو میکنم.
اختلاف سنی به خودی خود ملاکی برای پیش بینی ازدواج موفق یا ناموفق نیست، بلکه مساله مهم و اساسی که میتونه موفقیت یا عدم موفقیت در ازدواج را پیش بینی کند بلوغ عاطفی و روانی است، شاید شما خودتان دیده باشید که افرای با اختلاف سنی زیاد با هم ازدواج کرده اند و ازدواج خوب و موفقی داشته اند همین حکایت از این مساله دارد که این وسط یک چیز دیگری است که پایداری و سازگاری را تعیین میکند، نه خود سن یا اختلاف سنی؛ و آن چیزی نیست جز بلوغ عاطفی و روانی، بلوغ عاطفی و روانی یعنی اینکه دختر یا پسر بداند که اختلاف در همه زندگی ها امری طبیعی و گریز ناپذیر است و تنها کسانی میتوانند از این اختلافات به سلامت عبور کنند که مهارت مدیریت حل تعارض و مذاکره را داشته باشند و الا اگر نتوانند مدیریت کنند اختلافات عادی تبدیل به تعارضات و ناسازگاری در زندگی خواهد شد حال نکته مهم اینجاست که اگر دختر و پسری که اختلاف سنی زیادی با هم دارند اگر توی زندگی مشکلی برایش پیش آمد ممکن است این مشکل و یا اختلاف را به تفاوت سنی خودشان ربط بدهند و همین مساله به عنوان یک اعتقاد و یک اشتباه در انتخاب همسر فرض کنند و مانع از حل مشکلاتشون شود و ریشه مشکلات را در اختلاف سنشان ببینید در حالی که واقعا رابطی به این مساله ندارد بلکه ضعف در نداشتن مهارت حل تعارض و مذاکره و ... می باشد. این از یک طرف از طرف دیگر ممکن است فرد در برابر حرف دیگران مبنی بر اختلاف سنی که بین او و همسرش وجود دارد نتواند تحمل کند و نسبت به حرف و کنایه های دیگران کم بیاورد(مثلا به پسر بگن رفتی با دختر بزرگتر ازدواج کردی مگه دختر قحطی بود؛ یا بگن بهت نمیخوره این بزرگتر از تو هست مگه دختر قحطی بود؛ و...) و همین مساله موجب اختلافات آنها شود که همه اینها حکایت از عدم بلوغ عاطفی و روانی فرد دارد و مشکل از همین مساله نشات میگیرد. بنابراین اگر دختر و پسر از بلوغ عاطفی و روانی و توانمندیهای لازم و مهارتهای زندگی کافی برخوردار باشند از بابت اختلاف سن هیچ مشکلی برایشان ایجاد نخواهد شد.
حال با توجه به این دو مساله باید بررسی شود که آیا میتوانید مشکلات و اختلافاتی که توی زندگی بوجود میات و در همه زندگی ها هم هست را به سن ربط ندید؟ و دیگر اینکه آیا این توانمندی را دارید که هر کس در مورد ازدواج شما و بزرگتر بودن سن دختر اظهار نظر کرد و چیزی گفت جلوش بایستید و اجازه ندید کسی بخوات در این مورد حرفی بزنه؟ یا نه نمیتونید و اثر می پذیرید؟ اگر در این دو مساله در شما یا همسرتون ضعف وجود داره ازدواج موفقی نخواهد بود. البته علاوه بر این مساله برای داشتن ازدواج موفق باید بسیاری از آیتمهای دیگر همچون آمادگیها، ملاکها، تناسبها، ویژگیهای شخصیتی و... مورد دقت و بررسی قرار بگیرد. که در این مورد نیز مشاوره پیش از ازدواج در مراکز مشاوره حضوری توصیه می شود.
موفق باشید.
سلام مجدد
از پیگیری شما و پاسخ به سوالات تشکر میکنم اما خدمتتان عرض کردم که برای اینکه بتوانیم راهنمایی های بهتر و مفید تری خدمتتان ارائه کنیم لطفا توضیحات بیشتری بیان کنید و شرایط و موقعیت و مسایل خودتون را توضیح بفرمایید تا در خدمتتان باشیم.
شما فقط ذکر کردیده اید «برای جذابیت در ازدواج تا خواستگار مناسب جذب کنی» لطفا توضیحات بیشتری از مشکل و مساله تون رو بیان بفرمایید ؛ اینکه آیا مشکلی وجود دارد که به دنبال کسب جذابیت هستید؟ چرا فکر میکنید شما جذابیت ندارید؟ آیا در نظر شما جذابیت داشتن فقط جذابیت ظاهری است؟ به نظر شما جذابیت یک امر نسبی نیست؟ امر نسبی بودن یعنی ممکنه شما ویژگیهایی داشته باشید که برای یک خواستگار جذاب باشید اما برای خواستگار دیگرجذاب نباشید.
آیا سوال شما از این جهت است که مثلا خواستگار ندارید و برای اینکه خواستگار پیدا شود به دنبال جذابیت هستید؟ چرا این دغدغه برای شما ایجاد شده است؟
در صورتی که تمایل دارید راهنمایی بیشتری خدمتتون ارائه کنیم میتوانید به طور کامل پاسخ بفرمایید و دغدغه و مشکل اصلی خودتان را مطرح بفرمایید تا در خدمتتان باشیم؛ اما چنانچه سوالتان کلی است و دلیل خاصی ندارد، در مورد بحث جذابیت در امر ازدواج مطالب زیر خدمتتان تقدیم می شود امیدوارم پاسخ خودتان را دریافت کرده باشید:
الف)جذابیت ظاهر در ازدواج
دختر و پسر‌ها هنگام ازدواج، باید تا اندازه‌ای برای هم جذابیت داشته باشند و به اصطلاح هم‌دیگر را بپسندند تا به ازدواج با هم رغبت پیدا کنند. اگر قیافه‌ای از اولین روز ملاقات برای فرد جا نیافتد و به دل فرد نچسبد، ممکن است فرد همیشه این احساس ناخوشایند را با خود به همراه داشته باشد و نتواند با آن کنار بیاید، در نتیجه رضایت از زندگی او دچار مشکل خواهد شد.
ب)ازدواج به خاطر زیبایی
افراد زیبا، جذابیت ظاهری بالایی دارند و افراد بیشتری تمایل به ازدواج با آنها دارند، اگر ازدواج فردی با چنین شخصی فقط به خاطر جذابیت و ظاهر زیبای او باشد، اما سایر ملاکها و تناسب‌های دیگر را نداشته باشد، ازدواج موفقی برای فرد نخواهد بود، چنانکه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند:«وَمَن تزوَّجَها لِجَمالِها رَأی فِیها ما یکرِهُ؛ آنکه با زنی به خاطر زیبایی او ازدواج کند، آنچه را نمی‌پسندد از آن زن خواهد دید.» [وسايل الشيعه، حديث 25004.]
ج)آیا بعد از ازدواج قیافه عادی میشود؟
اگر چه این باور که اهمیت قیافه و زیبایی در طول زندگی مشترک رنگ می‌بازد تا اندازه ای درست است، اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که چهره زیبا و جذاب به مرور عادی میشود، در حالی که چنین چیزی در مورد قیافه‌ای که برایتان زیبا نیست و جذابیت ندارد صدق نمیکند.
د)من خوشگل نیستم، آیا کسی مرا می‌پسندد؟
معیارهای زیبایی نسبی هستند، یعنی ممکن است شما از نظر برخی افراد و یا حتی در نظر خودتان، قیافه جذابی نداشته باشید، اما مطمئن باشید در نظر برخی افراد دیگر زیبا هستید؛ پس شما هم خاطرخواه دارید.
علاوه بر اینها نکته مهم این است که جذابیت فقط در ظاهر نیست بلکه داشتن ویژگیهای شخصیتی و رفتاری سالم، داشتن مهارتهای ارتباطی موثر و نفوذ کلام و خصوصا داشتن اخلاقی نیکو و خوش برخورد بودن در ارتباط با دیگران و مهربان بودن از مسایل مهم و موثر در جذابیت پیدا کردن فرد است.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
مهارتهای زندگی عبارتند از توانایی هایی که به ما کمک میکند تا الف) سلامت روانی و جسمی را ارتقا بدیم، ب) خیلی سازگارانه تر با محیط و اطرافیان برخورد کنیم، ج)بتوانیم واقعیتهای زندگی را بشناسیم و با آنها مواجه موثری داشته باشیم، مهارتهای زندگی بسیار متعدد و زیادند؛ برخی از آنها که مربوط به یک جنبه خاص از زندگی است و نداشتن آن چندان ضربه به فرد و زندگی نمیزنه و در بسیاری از موارد حتی ضرورتی پیدا نمیکند مثل : رانندگی، خیاطی،آشپزی، و..؛ اما دسته ای از مهارتها اگر نداشته باشیم آسیب های جبران ناپذیری میتونه به ما و جامعه وارد کنه که در یک تقسیم بندی اینها به سه سطح تقسیم میشوند:
سطح اول: مهارتهای پایه و اساسی روان شناختی و اجتماعی که حیطه های گسترده ای از زندگی را در بر دارد و 10تاست که شامل مهارتهای خودآگاهی، همدلی، ارتباط بین فردی، ارتباط موثر، حل مساله، تصمیم گیری، تفکر خلاق، تفکر نقاد، مدیریت استرس، مدیریت هیجانات.
سطح دوم: مهارتهایی که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار میگیرند نظیر مهارت حل تعارض و مذاکره، رفتارجراتمندانه، مدیریت زمان، مدیریت اقتصادی و... (متناسب با شرایط هر سنی مهارتهای خاصی هم وجود دارد).
سطح سوم: مهارتهای زندگی کاربردی مثل امتناع از سوء مصرف مواد، ترک عادت، مقابله با وسواس، خودارضایی و.. که همه اینها نیاز به آموزش و یادگیری دارد.
برای مطالعه در این زمینه کتابهای زیادی نوشته شده است که متناسب با نیازتان میتوانید به آنها مراجعه کنید. برخی کتب به صورت عمومی به مهارتها پرداخته است، برخی دیگر به مهارت خاصی مثلا حل مساله، مقابله با سیگار کشیدن و یا مهارت های دیگری پرداخته است، برخی از کتب دیگر مهارتهای لازم متناسب با مخاطب مثلا نوجوانان، یا همسران و... پرداخته اند.
در اینجا برخی از آنها را خدمتتان معرفی میکنیم:
کتاب «از خودآگاهی تا خودشناسی» نویسنده شهربانو قهاری که در مورد مهارت خودآگاهی است و در عین کم حجم بودن مطالب مفید ذکر کرده است.
کتاب «مهارت های زندگی، تکنیکهای مقابله با اضطراب افسردگی، تنهایی، کمرویی، شکست، اختلافات زناشویی، فقدان، پیری، درد، آسیبها، و...» نویسنده کریس ال کلینکه، مترجم شهرام محمد خانی.
کتاب «آشنايي با مهارت‌هاي زندگي از ديدگاه اسلام» نویسنده مسعود شکوهي.
کتاب «مجموعه آموزش مهارتهای زندگی» نویسندگان: علی سینارحیمی، علیرضا جزایری، محمود دهقانی. مشتمل بر آموزش ده مهارت اساسی زندگی است که هر فصل آن به تشریح یکی از مهارتها همچون: کنترل خشم، تصمیم‌گیری، برقراری ارتباط مؤثر، راهنمای تاب‌آوری، تفکر انتقادی و ... اختصاص یافته است.
کتاب «مهارت های سازگاری» نویسنده:علی حسین زاده . این کتاب به مهارتهایی که در زندگی با همسر برای ایجاد سازگاری لازم است می پردازد، این کتاب با رویکرد دینی نوشته شده است.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
از اینکه اختلافات و ناسازگاریها توی زندگی تون هست، قطعا احساسات ناخوشایند و منفی را تجربه میکنید که امیدوارم با تلاشی که می کنید بتوانید هر چه سریعتر مشکلات را حل و فصل کنید و تجربیات خوب و روابط سازگارانه ای با همسرتون داشته باشید.
حقیقت این است که زندگی زناشویی نیاز به آموختن مهارتها و توجه به نکاتی دارد که اگر آن مهارتها و توجه به نکات نباشد زندگی رو به ناسازگاری می رود، زندگی خوب ساختنی است، یعنی همانطور که یک ساختمان زیبا ساختنی است زندگی هم باید هم دارای شالوده و زیرساخت مستحکمی باشد و ظاهری زیبا برایش ساخت. و این شالوده و نمای زیبا چیزی نیست جز یادگیری مهارتها و توجه به نکات مهم زناشویی.
مثلا داشتن زندگی مستقلانه و یا حفظ حد و مرزهای عاطفی بین مادر و یا دیگران از مسایل مهم زندگی است، مهارت کنترل خشم، مهارتهای ارتباطی، مهارت حل تعارض، مهارت افزایش صمیمیت و ... همه لازمه ساختن یک زندگی زیباست؛ که هم مرد و هم زن باید آنها را بدانند و در زندگی عملی کنند.
با توجه به توضیحی که بیان فرمودید از نظر ما دنبال نمودن طلاق مناسب نیست و با این مشکلات که قابل رفع کردن است طلاق جایگاهی ندارد. پیشنهاد ما این است که برای برگشت به زندگی و منزل همسر، مساله مشاوره زوج درمانی را مطرح نمایید و بگویید برگشت من به شرط این است که برای شروع جدید و زندگی مورد رضایت و بدور از اختلاف به مرکز مشاوره خانواده و زوج درمانگر مراجعه نماییم و جلسات را تا آخر دنبال نماییم. این مساله قطعا به نفع هر دو شما خواهد بود؛با صحبت کردن با هر دو شما بسیاری از سوء تفاهمها برطرف خواهد شد، در مشاوره به خیلی از انتظارات و دغدغه های یکدیگر آشنا خواهید شد و توافق خوبی ایجاد خواهد شد.
نکته قابل توجه و مهم این است که زمانی که زن و شوهری درخواست طلاق کنند باید حتما چند جلسه مشاوره بروند، خب چرا این چند جلسه را همین الان نروید؟مشاوره رفتن قبل از پیگیری حقوقی طلاق به مراتب مفیدتر خواهد بود و احتمال سازش و حل مساله بیشتر خواهد بود.
در ادامه اگر نیاز به راهنمایی داشتید در خدمتتان هستیم
موفق باشید.
سلام علیکم
مشکلی که برای شما وجود دارد ناشی از اضطراب است، برای درمان اضطراب اگر در ابعاد زیاد و شدت بالایی باشد طوری که قابل کنترل نباشد یا بسیار سخت باشد درمان دارویی تجویز می شود، اما در مورد مشکل شما با توجه به توضیحات که بیان فرمودید نیاز به درمان دارویی ندارد، بهترین درمان برای این مشکل درمان شناختی و رفتاری است.
برای اینکه با این اضطراب مقابله کنید تکنیکهای مختلفی وجود دارد که اگر به صورت حضوری و با مدیریت یک مشاور انجام شود بهتر است، مثلا استفاده از تکنیک تصویر سازی ذهنی، اگر چه خود شما هم می توانید انجام بدهید اما اگر توسط فرد دیگری یا صوت ضبط شده انجام شود بهتر خواهد بود. یا برای اینکه به صورت شناختی نسبت به درمان اقدام کنید با گفتگو و صحبت کردن با مشاور بهتر می توانید پی به تحریفات شناختی خود ببرید.
به هر حال در اینجا برخی راهنمایی ها و تکنیکها خدمتتان عرض میکنم سعی کنید انجام بدهید.
همه ما انسانها در موقعیتهای مختلف و تجربیات زندگی، از تجربیات کوچک و بی اهمیت گرفته تا تجربیات مهم و بزرگ، سه مساله را با هم تجربه میکنیم که به هم مرتبط هستند؛ افکار، رفتار، احساسات بدنی و هیجانی مثلا وقتی من در یک کوچه تاریک به تنهایی عبور میکنم ناگهان صدای پای یک فردی از پشت سرم احساس میکنم که دوان دوان و سراسیمه داره به من نزدیک میشه در این موقعیت که در حال تجربه یک مساله هستم، من ممکنه دچار ترس بشم، و دوان دوان فرار کنم یا برای حفظ امنیت خودم برم به یه سمت دیگه و همان موقع توی ذهنم این فکر میات که ممکنه فرد شروری باشه و قصد تهدید و آسیب به من داره، در این موقعیت من فکری (افکار خودآیند) در ذهنم آمد، احساس هیجانی ترس را تجربه کردم، احساس بدنی دلشوره و تپش قلب پیدا کردم و در نهایت رفتار فرار را انجام دادم(رفتار). حالا به نظرتون اگر همان موقع من منتظر برادرم بودم و با شنیدن صدای پای فردی پشت سرم فکر میکردم برادرم است همین احساسات و هیجانات را تجربه میکردم و همین رفتارها را انجام میدادم؟ خیر بلکه برمیگشتم و با خوشحالی به سمت او نگاه میکردم و به سمت او میرفتم؛ این چرخه (افکار، هیجانات، رفتار) هنگام ایجاد اضطراب در پذیرش مسئولیت، یا سخنرانی، یا تدریس و.. هم بوجود می آید بنابراین سعی کنید هنگامی که اضطرابی را تجربه می کنید افکاری که به ذهنتان می آید را شناسایی کنید، شما می توانید همان موقع این سوال را از خودتان بپرسید که «همین الان چی از ذهنم گذشت؟» شناسایی اون افکار کمک بزرگی در درمان میکند وقتی آن افکار را شناسایی کردید باید آن را به چالش بکشید و افکار منطقی را جایگزین آن کنید. معمولا افرادی که اضطراب دارند افکاری که با «باید» و «نباید» شروع می شود یا با «اگر... پس ...» زیاد دارند، مثلا « نباید ضعفی داشته باشم» «باید مورد تایید همه قرار بگیرم» «اگر خراب کنم پس آبرویم میرود یا ضایع می شوم» و... سعی کنید اینها را شناسایی کنید.
در مورد تکنیکهای رفتاری هم چند تکنیک های متعددی وجود دارد که خدمتتان عرض خواهم کرد. اما قبل از آن شما لطفا تکنیک بالا که ذکر شد را در موقعیتهای مختلف انجام بدهید و گزارشی از آن را بیان کنید تا در ادامه در خدمتتان باشیم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
جذابیت موضوعی است که ابعاد مختلف و موضوعات متفاوتی دارد و خیلی مهمه که بدانیم منظور شما از اینکه چطور میشه جذاب شد چیست؛
گاهی اوقات فردی این سوال را به این منظور میپرسد که در آستانه ازدواج است و می خواهد برای جذب خواستگار در میان اطرافیان جذابیت داشته باشد تا او را محبوب بدانند،
گاهی اوقات فردی این سوال را می پرسد که دچار عزت نفس پایین است یا تصویر خوبی از خودش ندارد و این سوال را می پرسد که در واقع مشکل جایی دیگر است نه در جذاب نبودنش و باید روی این مساله کار کرد؛
گاهی سوال از طرف فردی متاهل است که همسرش به او علاقه ای ندارد یا با همسرش دچار ناسازگاری شده است و دوست دارد برای بهتر شدن رابطه و جلب توجه همسرش از تکنیکهای جذابیت استفاده کند،
یا حتی ممکن است این سوال را یک نوجوانی می پرسد که در سن رشد است و نسبت به ظاهر خود حساس است یا توسط دیگران مورد قضاوت منفی قرار می گیرد؛
و بسیاری از ابعاد و شرایط و موقعیت های دیگر وجود دارد که هر کدام راهنمایی های خاص خودش را دارد.
بنابراین برای اینکه بتوانیم راهنمایی های بهتر و مفید تری خدمتتان ارائه کنیم لطفا توضیحات بیشتری بیان کنید و شرایط و موقعیت و مسایل خودتون را توضیح بفرمایید تا در خدمتتان باشیم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
این که این مساله برای شما ایجاد شده حتما موجب رنجش و آزردگی شما شده است، امیدوارم هر چه سریعتر مشکل شما برطرف شود.
این که احساس میکنید شخصی همراه شماست و با شما حرف میزند و جنبه های مختلف دیگر از این حالت برای افراد متعددی پیش می آید و در این زمینه مراجعین متعددی داشته ایم.
این مساله اگر چه از جنبه واقعی یا خیالی بودن در برخی موارد قابل بررسی است اما عموما این مساله ناشی از یک اختلال در کارکرد و فعالیتهای عصبی و هورمونی سیستم مغز و اعصاب و غدد درون ریز می باشد. برای این که مشکل شما برطرف شود لازم است ابتدائا مساله از جهت وجود اختلال طبی مورد بررسی قرار بگیرد و در صورت نیاز به دارو درمانی با این روش بهبود پیدا کنید. این مساله هم میتواند مانند بسیاری از بیمارهای جسمی باشد، گاهی وقتها مثلا شما گرفتار ویروس سرماخوردگی می شوید و علایمی همچون آبریزش و عطسه و سرفه نمایان می شود گاهی اوقات اختلالی در هورمونها از جمله اختلال درتیرویید ایجاد میشود که میتواند علایمی همچون توهم ایجاد کند. و توهم هم به صورتی است که برای فرد تجربه کننده به صورت یک امر واقعی و نه خیالی تظاهر میکند.
بنابراین لازم است در اولین قدم یک ارزیابی کلی جسمانی انجام شود.
برای بررسی دقیق حتما به پزشک متخصص مراجعه کنید، برای رفتن پیش متخصص پیشنهاد میکنم ابتدا به متخصص اعصاب و روان یا همان روانپزشک مراجعه نماید، با مراجعه به روانپزشک در صورت نیاز ارجاعات مورد نیاز و تخصصی و یا انجام آزمایشات لازم انجام خواهد گرفت. در قدم بعد و پس از بررسی های تخصصی در صورتی که مشکلی جسمی و طبی وجود نداشت باید مساله را در کنار دارو درمانی که توسط روانپزشک انجام می شود از یک روانشناس برای رواندرمانی نیز استفاده نمایید.
موفق باشید.
Páginas