با سلام، در ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که استفاده از اینترنت و رایانه به همان اندازه که میتواند مفید باشد، میتواند ضرر نیز داشته باشد. لذا برای دور شدن از آسیبهای احتمالی اینترنت و رایانه، لازم است نسبت به استفاده از این فناوری در خانه، فرهنگ سازی کرد و چه بسا این تهدید را به یک فرصت تربیتی تبدیل کرد.توجه به این نکات ضروری است؛- زمان استفاده از رایانه و اینترنت، برای فرزندان باید محدود و با برنامه ریزی دقیق، انجام شود.- استفاده از اینترنت و رایانه باید برای فرزندان هدفمند باشد؛ بدین معنی که قبل از استفاده فرزند بداند چه کاری قرار است انجام دهد و خارج از آن، هیچ فعالیتی انجام ندهد.- رایانه باید در محلی از خانه قرار داشته باشد كه والدین به راحتی بتوانند بر صفحه مانیتور آن نظارت داشته باشند.- والدین نیز باید فرزندشان را از وجود خطرات و آسیبهای جدی(امّا به صورت کلی) اینترنت آگاه کنند. (چه بسا بیان جزئی خطرات بیشتر او را کنجکاو به تجربه کردن میکند.)- از طرفی والدین لازم است که اطلاعات رایانهای خود را ارتقا دهند.- نظارت والدین روی فرزندان، باید بصورت غیرمستقیم و تاجایی که امکان دارد نامحسوس باشد تا ناخواسته تنشی بین والدین و فرزندان ایجاد نشود. (از نرم افزارهای موجود مانند؛ Parental Control و امکانات خود مرورگرهای اینترنت و رایانه که نشان میدهند چه صفحاتی باز شده، میتوان استفاده کرد.)- یكی از قابلیتهای مرورگر اینترنت، این است كه والدین میتوانند با تغییر در تنظیمات مرورگرها، تعداد محدودی سایت را براساس نیاز فرزندان در اختیار آنها قرار دهند و سایتهای دیگری که احیانا مضرّ هستند، از دسترس آنها خارج کنند.در ضمن باید زمانی هم برای ورزش و تفریح در بیرون از خانه و دیدوبازدید اقوام اختصاص داد تا از این طریق علاوه بر تخلیه هیجانات و ایجاد سلامتی و نشاط فرزندان، از آسیبهای جسمانی استفاده از رایانه نیز کم شود.با آرزوی موفقیت
روایتی از امام صادق(علیهالسلام) نقل شده که فرمودند: «خَمسٌ مَن لَم یَکُن فِیهِ لَم یَتَهنأ العِیش؛ الصِّحِّة وَ الأَمن وَ الغِنی وَ القِناعَة وَ الاَنیس المُوافِق؛ کسی که پنج چیز در او نباشد زندگی برایش گوارا نیست؛ سلامتی، امنیت، بینیازی، قناعت و همسر موافق داشتن.»[1]از این رو، یکی از آن 5 مولفهای که میتواند در ایجاد یک زندگی خوب و خوشایند نقش داشته باشد، قناعت است.امّا برای داشتن یک زندگی توأم با قناعت و همراه کردن اعضای خانواده با چنین زندگیای، راهکارهای مهم و جالبی وجود دارد.اول اینکه؛ در مورد پیامدهای حرص و قناعت که در روایات آمده است، اطلاع پیدا کرده و اهل خانه را نیز از آن مطلع کرد. امام علی(علیهالسلام)فرمودند: «اِن کُنتَ تُرید الدُّنیا مَا یَکفِیکَ فَاِن أیسرَ مَا فِیهَا یَکفِیکَ وَ اِن کُنتَ اِنَّما تُرید مَا لا یَکفِیکَ فَاِنّ کُلَّ مَا فِیها لا یَکفِیکَ؛ ای انسانها اگر از دنیا به اندازه کفایت بخواهید، کمترین اندازه، شما را کفایت خواهد کرد و اگر بیش از آن بخواهید، همه آنچه در دنیا است، نیز شما را کفایت نخواهد کرد.»[2]دوم؛ در روایات دینی به دو نکته مهم اشاره شده که به عنوان مهارتی برای رسیدن به زندگی توام با قناعت قابل استفاده است؛1. همنشینی با فقرا؛ امام علی(علیهالسلام) فرموده: «جَالِسِ الفُقرَاءَ تَزددُ شُکراً؛ با فقرا همنشینی کن تا شکرت فزونی یابد.»[3]2. مقایسه موقعیت اقتصادی زندگی خود با افرادی که به لحاظ اقتصادی با مشکلات زیادی مواجهاند؛ امام صادق(علیهالسلام) در این باره فرموده: «اُنظُر اِلَی مَن هُو دُونکَ فِی المُقدره...فَاِنّ ذالکَ اقنعُ لَکَ بِمَا قَسَّمَ اللهُ لَکَ؛ از نظر امکانات، به کسی بنگر که فروتر از تو است...، چرا که این امر تو را به روزی مقدر از جانب خداوند قانعتر میسازد.»[4]3. یک برنامه مشخص و منظم اقتصادی برای نوشتن خریدها و هزینههای ماهیانه باید داشته باشیم. با این کار هنگامیکه به آخرماه میرسیم، میتوانیم به دخل و خرجها نظارت داشته باشیم و نسبت به خرجهای احیانا اضافی و غیرلازم مطلع میشویم و سعی در مدیریت مالی خواهیم داشت.امام باقر(علیهالسلام) در این باره فرموده: «الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ ... وَ تَقدِیرُ المَعِیشةِ؛ تمام کمال در سه چیز است که یکی از آنها برنامه ریزی درباره معیشت است.»[5]در آخر هم، جهت بالابردن کارایی و همچنین همراه کردن اعضای خانواده(با رویکرد قناعت) با این برنامه اقتصادی، میتوانیم در آخر ماه، یک جلسه خانوادگی برگزار کنیم و درمورد مسائل مختلف؛ از جمله همین هزینههای زندگی بین اعضای خانواده تبادل نظر کنیم. این کار باعث میشود که بچهها نیز به تدریج، مهارت خرج کردن درست را، از والدین یاد بگیرند.پینوشتها:[1]. بحارالانوار، ج1، ص83[2]. الکافی، ج2، ص139[3]. غررالحکم، ص430[4]. بحارالانوار، ج75، ص242[5]. الکافی، ج1، ص232
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید تشکر میکنم.یک آسیب شناسی مختصری که بکنیم به این نتیجه میرسیم که یکی از پیامدهای منفی رابطه بر ازدواج همین است که شما در زندگی بدان دچار شدید و آن این است که امکان دارد که نظر یکی از طرفین نسبت به دیگری به تدریج عوض شود.(از طرف زده شود یا فرد بهتری را پیدا کند یا بفهمد که مناسب هم نیستند)اینکه گفته میشود قبل از ازدواج به صورت منطقی و به دور از احساسات تصمیم گیری کنید، شاید یک توصیه به ظاهر سادهای است، ولی بسیار مهم که گاهی افراد نسبت به این مسأله بسیار اغماض میکنند و به نوعی، سهل انگاری میکنند.آنچه که از گفتگوهای شما متوجه شدیم، این است که قبل از ازدواج شما با همسرتان در ارتباط بودید و این ارتباط زمینهای برای ازدواج هر دوی شما شده است.نکتهای که شما و همسرتان از آن غفلت کردید، همین غافل بودن از پیامدهای چنین ارتباطاتی است که باعث شده طرفین از روی احساس و به دور از منطق همدیگر را انتخاب میکنند و وارد زندگی میشوند اما غافل از اینکه بعد از فروکش کردن علاقهها و احساسات، دلسردی نسبت به هم آغاز میشود.(البته منظور من این نیست که هر کسی قبل از ازدواج، رابطه داشته باشد، در زندگی زناشوییاش حتما دچار مشکل میشود؛ بلکه چه بسا افرادی قبل از ازدواج رابطه داشته باشند ولی در زندگی زناشویی دچار مشکل نشده باشند. مسأله مهم اینجاست که افراد باید از پیامدهای رابطه قبل از ازدواج، غافل نباشند؛ زیرا غفلت از این گونه روابط همانا و دچار شدن با مشکلات بعدی در زندگی همان.)امّا راهکار درست؛از آنجایی که ما اطلاعات لازم و مناسبی نه از شما و نه از همسرتان نداریم، بهتر است که شما به اتفاق همسرتان به یک مشاور خانواده مراجعه کنید؛ زیرا در مشاوره حضوری، مشاور محترم بهتر میتواند جزئیات و اطلاعات لازم را هم از شما و هم از همسرتان بگیرد و راه حل مناسبی برای شما و همسرتان ارائه بدهد.با آرزوی موفقیت
سلامبهتر است در این زمینه با همسرتان حرف بزنید و به طور مستقیم در این خصوص گفتگو کنید چه بسا خیلی از آقایان به جهت روزمرگی، اشتغال زیاد، مشوش بودن ذهن یا ... متوجه نیاز همسرشان نشوند.عدهای هم مهارت ابراز محبت به همسرشان را ندارند...
بزن کف قشنگه رو.... ایول.... خدایی راست میگی...
اسلام جوری شده که مردم میرن به یه چیزایی سفت میگیرن که وای یه وقت گناه نشه اما خیلی چیزای اساسی اسلام از دستشون در میره...
انسان باشییبیببییم
آرام جان هر کس نظر خودشو داره و من به شخصه گیتار میزنم و عاشق گيتارم..... اما نمازم رو میخونم قرآنمو میخونم و همیشه متوسل به خدا و اهل بیت میشم و.......
مهم تر اینکه سعی میکنم انسان باشم و دل نشکنم... البته نمیدونم چقد موفقم...
اینا رو نگفتم که از خودم تعریف کرده باشم گفتم که تو بدونی دلیلات زیادی افراطی دارن میشن.. هیچکس کامل نیست.. فقط خدا کامله..
مثلا من یه نفرو میشناسم بهترین خواستگار خودش رو فقط و فقط و فقط به این دلیل که اون پسر نمازش رو فارسی میخوند رد کرد!!!!!
نمیدونم من با علم خودم و چیزایی که خوندم و شنیدم و دیدم و تجربه کردم میخوام بگم که نذار اینقد حساس بشی که وقت ازدواجت بگذره...
به هر حال بازم به حرف یه گناه کار" گیتاریست "گوش نکن....
مامانش شاید بتونه اما مشکل اینجاست مامانش هم دوس داره اون ازدواج کنه...
یه جورایی این آقا یوسف باهاشون هستن... و باباش از بقیه زیاد دل خوش نداره جز ایشون...
Páginas